پیامبر اسلام (ص) می فرمايند: نزد من شکستن شاخه ای از درخت همچون شکستن بال فرشتگان است
نظر اسلام درباره شکستن، سوزاندن و کندن درخت چیست؟ | پاسخ حجت الاسلام والمسلمین احمد صادقی اردستانی
به منظور عمران و آبادانی زمین و بهره وری انسانها از این موهبت الهی، درختکاری دارای آنچنان اهمیتی است، که پیامبر اکرم فرموده: إن قامت الساعة و فی ید احدکم الفسیله، فإن استطاع أن لاتقوم الساعة حتی یُغرسها، فلیغرسها (اگر قیامت فرا رسد و در دست یکی از شما نهالی برای کاشت باشد، چنانچه بخواهد قیامت را تأخیر بیندازد، حتماً چنین کند و نهال را در زمین غرس نماید.)
پایگاه خبری جماران: ۱ـ در قرآن کریم، از سوی آفریدگار حکیم، منشاء پدید آمدن و آفرینش، «زمین» معرفی شده و این رسالت هم به وی واگذار گردیده، که «زمین را آبادانی و عمران بخشد». (1)
البته، اگر در آیات دیگر در قرآن، خلقت انسان از «گِل» از «گِل خشک چون سَفال» از «گِل سیاه همچون لجن» بیان گردیده، با «منشاء بودن زمین» منافاتی نخواهد داشت، زیرا همه موارد اشاره شده، یعنی «گِل خشک و سَفال و لجن سیاه»(2) از عناصر مادی زمین هستند.تبلیغقیمت بیت کوین نسبت به سال پیش 3برابر شد💲 میتونی توی کمتر از 10 دقیقه ثبت نام کنی و خریدتو کامل کنیثبت نام و خرید آسان
2- در بیانی از پیامبر اسلامی میخوانیم: دو مرد به حضور آن حضرت رسیدند، یکی از آنان(که گویا منظوری داشت) به دیگری گفت: بنشین به نام خدا و برکت! آن حضرت(که منظور او را دریافته بود) فرمود: بنشین روی زمین، که منشاء و اصل تو است.
آن مرد، که (گویا از نشستن روی زمین بدون فرش یا چیز دیگری، کراهت داشت) در حالی که عصای خود را به زمین میزد، نشست، رسول خدا فرمود: به زمین مَزن زیرا «زمین، مادر شماست» و نسبت به شما نیکی و مهربانی بسیار کرده است. (3)
3- بنابراین«زمین» از طرفی منشاء پیدایش ماست، که باید در نظافت، عمران و آبادانی و تمدنبخشی آن بکوشیم و از طرف دیگر «مادر» ماست، که ما را زاییده و پروریده و لازم است برای نگهداری و نگهبانی و حفاظت و سلامت آن تلاش فراوانی مبذول داریم، تا حق فرزندی را ادا کرده باشیم.
روی این حساب، مناسبترین، زیباترین و مفیدترین و ماندگارترین عملی را که موجب احیا و آبادانی زمین میتوان دانست، «درختکاری» است، که در این مقال به استناد سفارشات و بیانات نورانی پیشوایان عالی مقام اسلام، که عمدتاً ناظر به «درختان میوهآور» میباشد، مطالبی را مورد مطالعه قرار میدهیم:
1- اهمیت درختکاری
به منظور عمران و آبادانی زمین و بهره وری انسانها از این موهبت الهی، درختکاری دارای آنچنان اهمیتی است، که پیامبر اکرم فرموده: إن قامت الساعة و فی ید احدکم الفسیله، فإن استطاع أن لاتقوم الساعة حتی یُغرسها، فلیغرسها(4)
اگر قیامت فرا رسد و در دست یکی از شما نهالی برای کاشت باشد، چنانچه بخواهد قیامت را تأخیر بیندازد، حتماً چنین کند و نهال را در زمین غرس نماید.
هم چنین آن عالی مقام فرموده است: هر کسی درختی را بکارد، خداوند به شماره میوههایی که از این درخت به وجود میآید، برای او پاداشی مینویسد.(5)
نیز آن گرامی فرموده: هر کس درختی را بکارد و برای به بار نشستن آن صبر و حوصله به خرج دهد، به خاطر تحمل این رنج و زحمت و صدمهای که میبیند، در پیشگاه خداوند پاداش صدقه دادن خواهد داشت.(6)
2- صدقه جاریه
صدقه عملی است است که بنده به وسیله انجام آن، روح عبودیت و اطاعت خویش را به نمایش میگذارد.(7) برخی اعمال هم که از روح پاک منشاء میگیرد و از نتایج آن افراد مختلف و به طور گسترده و پایدار بهرمند میشوند، «صدقه» تعبیر شده است.
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: یک روز رسول خدا(در مدینه) وارد باغ «امّ مَعبد خُزایی» شد و فرمود: چه کسی این درختان خرما را کاشته است؟ مسلمان یا کافر؟
امّمعبد پاسخ داد: این درختان خرما را مسلمانی کاشته است، آن حضرت فرمود: ما من مسلم یغرس غرسا، یأمل منه انسان او دابه او طیر، إلّا کتب الله له صدقة إلی یومالقیامة.(8)
اگر شخص مسلمانی درختی را بکارد، و(از میوه و محصول آن) انسان یا حیوان یا پرندهای بخورد، خداوند تا روز قیامت برای او(صدقه) و پاداش مینویسد.
3- آب دادن
آب دادن به درخت، یک وظیفه وجدانی، فطری و معقول است، تا بدین وسیله درخت به حیات و رشد و بهرهدهی برسد.
امام صادق(ع) در جلسه اول از جلسات چهارگانه آموزش توحیدی خویش برای«مفضّل بن عمر جعفی» ضمن بیان نعمتهایی که خداوند متعال برای بندگان آفریده، جنبه حقوقی«انسان و درخت» را مورد عنایت قرار داده و میفرماید: «وخلق له الشجر، فکلّف غرسها، و سقیها، و القیام علیها…»(9) خداوند درخت را برای انسان آفرید و او را مکلّف نمود، که به کاشتن و آبیاری و مراقبت از آن اقدام نماید.
در تاریخ میخوانیم: وقتی امام جواد(ع) از«بغداد» از نزد مأمونالرشید به «مدینه» برمیگشت، در حالی همسر خویش«امّالفضل» را همراه داشت و گروهی از مردم نیز آن حضرت را بدرقه میکردند، آنگاه که از «دروازه کوفه» عبور میکرد، وقتی به «دار مسیّب» رسید، آفتاب غروب کرده بود، برای ادای نماز مغرب وارد مسجد شد…(10)
ابوهاشم جعفری( از یاران امام) میگوید: در«مسجد مسیّب» همراه امام(ع) نمازجماعت خواندیم، کسی به آن حضرت اطلاع داد، که در حیاط مسجد درخت«سِدری» است که خشکیده است، آن حضرت کوزه آبی طلبید و پای آن درخت وضو گرفت، سپس آن درخت در همان حال، زنده و سبز شد و میوه داد(11) و افراد حاضر هم از میوه خوشمزه آن استفاده کردند.(12) که علاوه بر«اعجاز» اصل عمل آن حضرت، مورد توجه و مسئولیتآفرین است.
آری، ارزش آب دادن به درخت تا آنجاست که امام صادق(ع) فرموده: من سَقی طلحة أو سدرة فکأنما سَقی مومناً من ظمأٍ…(13) هر کس درخت«موز» یا درخت«سِدری-کُنار» را آب بدهد، مثل این است، که انسان مومن تشنهای را سیراب کرده باشد.
البته، در این حدیث، دو درخت «موز» و «سِدر» مورد توجه قرار گرفته و آن همه ارزش و پاداش برای آن مطرح گردیده است، ولی با عنایت به احادیث دیگر باب و نیاز جامعه میتوان «تنقیح مناط» نمود، و چنان که عقل و عرف هم گواهی میدهد، به خصوص اگر تعهّدی در کار باشد، برای آب دادن سایر درختان هم، اجر و پاداش فراوان در نظر گرفت و اگر به خاطر قصور یا تقصیر، حتی اگر درختان جنگلها خشک شود، اظهار تأسف و اقدام برای پیشگیری و جبران نمود.
راستی، آیا وقتی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رئیس جمهوری میگوید: «طیّ 40 سال گذشته، بر اثر فشار بر منابع طبیعی، سالانه حدود 50 تا 60 هزار هکتار از جنگلهای«زاگرس» خشک میشود…»(14) شما نگران نمیشوید؟!
حال، که از اهمیت و احیاناً لزوم کاشت درخت، آب دادن و مراقبت از آن تا حدی سخن گفتیم، مناسب است در مورد آسیبها و ضربههایی که این عناصر حیاتی را تهدید میکند، نکاتی را مورد توجه قرار دهیم:
1- شکستن شاخه درخت!
شکستن شاخه درخت، عمل نامطلوبی است، موجب زیان به آن میشود و از نظر عرف عقلا هم عملی مذموم بوده و موجب نکوهش است، مگر این که برای این کار دلیل عقلانیای مثل مزاحمت یا هدف ویژهای در بین باشد.
زیان وارد آوردن به درخت و نامطلوب نمودن جلوه زیبای آن، از نظر افراد مومن و مقیّد به اصول اخلاقی وانسانی، ظلم در حق درختی است که«حق حیات» دارد، تا آن جا که در تاریخ میخوانیم:
«مرد مسلمانی در بیابان در حالی که رفیقی همراه داشت، لباس خود را شست و برای خشک شدن میخواست اقدام کند، رفیق به او گفت: میخی به دیوار این باغ بکوب و لباس خود را بر آن بینداز، وی گفت: میخ کوبیدن بر دیوار مردم جایز نیست، رفیق گفت: لباس را روس شاخه آن درختآویزان کن تا خشک شود، وی پاسخ داد: این کار هم موجب شکسته شدن شاخه درخت می گردد، بلکه آن را روی بوته های بیابان میاندازیم تا خشک شود…(15)
عالم بزرگ و اخلاقمدار سترک، ملّا محمدمهدی نراقی(1209 هجری) مینویسد: من کسر غصنا من شجرة من غیر حاجة مهمة و من غیر غرض صحیح، فقد کفر نعمة الله فی خلق الأشجار و فی خلق الید(16) هرکس شاخه درختی را بدون نیاز لازم و بدون هدف صحیح بشکند، به راستی نسبت به نعمت خداوند در(حکمت) آفریدن درخت و در(فلسفه) آفرینش دست(خویش) کفران نعمت خداوند را کرده است!
2- آتش زدن
آتش زدن درخت، اگر درخت متعلق کسی باشد، یا با هزینه بیت المال کاشته شده و پرورش یافته باشد، چنانچه از روی عمد، انتقامجویی و هدف مادی صورت گیرد، گناه و غیرمجاز است و قهراً مرتکب، مجازات و ضمان به عهده دارد، و اگر این کار از روی اهمال و سهلانگاری واقع شده، باز هم متخلف ضمان دارد و چنانچه مقرراتی در این زمینه باشد، از مجازات مصون نخواهد ماند، تا از تکرار چنین گناهانی، که تعرض به محیط زیست و حقوق انسانهاست، جلوگیری شود.
در حدیث هم میخوانیم که امام علی(ع) فرموده: نهی النبی عن قطع الشجر المثمر أو إحراقه(17) پیامبر اسلام، از قطع کردن، بریدن یا سوزاندن درخت میوهآور، نهی کرده است.
البته، این حدیث اولا در باب «جهاد عدو» و ثانیاً در مورد «درخت میوهآور یا میوهدار» آمده، ولی گاهی و به حسب شرایط میتوان «تنقیح مناط کرد» و در شرایط کنونی نیز «کندن و سوزاندن» درختانی را که با هزینه بیتالمال و به منظور تأمین نیاز زندگی اجتماعی انسانها و لزوم فضای سبز پرورش مییابد، مشمول همان حکم دانست و از «کندن و آتش زدن» غیر عقلایی و بدون جهت صحیح، از آن خودداری نمود.
3- کندن درخت
درباره ناپسند بودن، کندن، قطع کردن و از ریشه در آوردن درخت، احادیثی وارد شده که به طور خلاصه مطرح کرده و پیرامون آن توضیحاتی ارائه میکنیم.
الف- عمّار بن موسی میگوید: از امام صادق(ع) درباره کندن «درخت خرما» سوال کردم، فرمود: مکروه است، درباره کندن«درخت» سوال شد، فرمود: ایرادی ندارد، سوال شد: درباره درخت «سِدر-کُنار» چه میفرمایید؟ فرمود: ایرادی ندارد. کندن درخت «سدر» در بیابان روا نیست، چون در آنجا کمیاب است، اما در اینجا(شهر) ایرادی ندارد.(18)
ب- ابنمضارب روایت کرده، که امام صادق(ع) فرمود: لاتقطعوا الثمار فیبعث الله علیکم العذاب صبّاً(19) درخت میوهآور را قطع نکنید، زیرا خداوند بر شما عذاب فرو میریزد.
از این روایات میتوان نتیجه گرفت: 1- چون آن زمان نوعاً سر و کار عموم مردم و احیاناً سوال کنندگان، با درخت«خرما» و «سدر» بوده، اینها از باب مثال و نمونه آورده شده، و اگر درختهای دیگر نیز مورد نیاز زندگی افراد آن جامعه بود، همین احکام را مییافت. 2- با توجه به نیاز مردم برای تأمین غذا، نیاز به سلامت و فضای محیط زیست و کاهش آلودگی هوا، علاوه بر ناپسند بودن «کندن درختان میوهآور» درختان دیگر نیز، همان حکم و همان گناه را در پی خواهد داشت.
اما، بلیهای که ما در این روزگار بدان مبتلا هستیم، صِرف «کندن درخت» که گاهی برای توسعه شهری و عبور جاده ها، که گاهی «نیاز و اولویت» است، نیست، بلکه آتش سوزی عمدی به منظور اهداف مادی و ثروت اندوزی است، و در عین حال برای آتش سوزیها و سهل انگاریهایی که درختهای باغها و جنگلها را به نابودی میکشاند، باید «مرثیه سرود» تا متولیان امر بیدار شوند.
مرثیه ثرایی
در مقدمه مرثیه سرایی، این حدیث را دقت کنیم:
امام باقر فرموده: إن لله عز و جل ملائکة وَکَّلهم بنبات الارض من الشجر و النخل، فلیس من شجرة لا نخله إلّا و معها من الله عز و جل ملک یحفظها و ما کان فیها… (20) خداوند متعال، فرشتگانی دارد، که آنان را در نگهبان گیاهان زمین، از درخت ئ درخت خرما خرما قرار داده، پس هر درخت و هر درخت خرمایی از سوی خدا، فرشتهای دارد، که آن را بامیوهاش حفظ میکند، و اگر چنینی نبود، درندگان و حضرات زمین میوههای آن را میخورند…
درباره این حدیث، که بزرگانی چون شیخ صدوق و مجلسی آن را آوردهاند، چند توضیح لازم است:
1- شأن بیان حدیث، در مرحله نخست، درباره درخت(سدر- کُنار) است، اگر چه درخت(خرما) هم در بیان آن آمده و میتوان آن را شامل سایر درختان میوهدار نیز محسوب داشت.
2- فرشتگان، درختان میوه دار را حفظ میکنند، ولی اگر «بردزلهای آهنین شبانه یورش ببرند» از این حدیث استفاده نمیشود، که در این صورت هم درختان بی زبان- خواه میوه دار و خواه غیر آن- جان سالم به سر ببرند.
3- فرشتگان، درختان میوه آور را حفظ میکنند، ولی اگر میوه آور نبود و به منظور آبادانی و تشکیل فضای سبز کاشته شده بودند و متولیان هم از آب و کود دادن و مراقبتهای دیگر خودداری کرده باشند، چنین درختانی، به خاطر بیآبی و عدم مراقبت، در هر مکانی باشند، وادی خشک شدن و نابودی را در پیش میگیرند، چنان که اگر آبدهی و مراقبت داشته باشند، فضای سرسبز و حیات و زیبایی را به وجود می آورند. نمونه آن، طرح درختکاری از حرم تا حرم- حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تا حرم حضرت فاطمه معصومه(ع) – از تهران تا قم است از سال 1363 آغاز گردید و بر اساس کارشناسی سرزمینی درختچه ها و نهال های مناسب غرس گردید، اما بر اثر عدم باور و اراده جدی یا عدم تأمین هزینه لازم، به روزگاری درآمده، که مشاهده میکنیم. در حالی که در همان سال 1363 در سرزمین عرفات در مکه مکرمه در حالی که بیش از سه درخت کویری وجود نداشت، درختکاری با آبیاری، حفاظ و مراقبت شروع شد، و این سالها، آن سرزمین کویری را به صورت یک جنگ مشاهده کرده ایم!
اکنون که رئیس انجمن کوهستان سبز گفته: «قرار است با همکاری سمنهای محیط زیستی و برخی بخشهای دولتی، سالانه 200 میلیون درخت بکاریم، که در یک برنامه پنج ساله، ما ایرانیها جمعاً یک میلیارد درخت خواهیم کاشت»(21)
امید است، در مرحله نخست این وعده عملی شود، و آنگاه همگان از شهری و روستایی و جوان و پیر، باسواد و بیسواد و خلاصه هر «عنصر مسلمانی» از درختان موجود و آن چه که کاشته خواهد شد، به هر شکل توانایی دارد، مراقبت به عمل آورد، و از هرگونه آسیبی که موجب خشک شدن و نابودی درختان میگردد، مسئولانه خودداری نماید!
منابع:
1- هو أنشأکم من الارض و استعمرکم فیها… (هود(11)،61)
2- سلالة من طین (مومنون(23)، 12)، من صلصال من حماء مسنون… (حجر(15)، 26 و 28)
3- النوادر، لراوندی، ص51، ح 70 و بحارالانوار، ج57، ص94، ح27 و ج81، ص162 و سفینةالبحار، ج1، ص53
4- متّقی هندی، کنازالعمال، ج3، ص892، ح9054 و محدّث نوری، مستدرک الوسائل، ج13، ص469، ح15894
5-همان، ح9057 و همان، ص460، ح15893
6- کنزالعمال، ج3، ص897، ح9081
7- سیّدعلیاکبر قریشی، قاموس قرآن، ج4، ص117 و افرب الموارد، ج2، ص639
8- صحیح مسلم، ج3، ص374، ح10، مستدرک الوسائل، ج13، ص26، ح3 و ر.ک، زنان دانشمند و راوی حدیث، ص128
9-توحید المفضل، ص86 و بحارالانوار، ج3، ص86
10-الارشاد، ج2، ص289 و بحارالنوار، ج50،ص89
11- کافیف ج1، ص497،ح10 و بحارالانوار، ج50، ص62، ح38
12- همان، ص89،ح4 و الارشاد، ج2، ص289
13-بحارالانوار، ج9،ص212، ح86
14-روزنامه اطلاعات، 28 بهمن 1389، شماره 27502،ص14
15- ابنابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج11،ص186
16-جامعالسعادات، ج3،ص247، چاپ نجف، افست
17- مستدرک الوسائل، ج11، ص128، ح12618
18و19- کلینی، کافی، ج5، ص264، ح8 و9
20- عللالشرایع، ص278، باب 185 و بحارالانوار، ج3، ص317، ح11 و همان، ج18، ص366، ح70 و سفینةالبحار، ج2، ص807
21-روزنامه اطلاعات، 29 آبان 1398، شماره 27429، ص10
حرمت و کراهت قطع درخت در روایات/ وسعت مسکن در منابع دینی
آیت الله اراکی گفت: مطلوبیت اینکه محل مسکونی سعه و وسعت داشته باشد و کراهت تنگ بودن و به اصطلاح ذیقِ محل در روایات آمده است. روایات دال بر استحباب سعه مسکن است.
به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر جلسه سی و دوم از سلسله دروس خارج فقه «نظام عمران و شهرسازی اسلامی» آیت الله اراکی است که در ادامه می خوانید؛
مقدمه
نظام عمران شهری از یک جوهر، و یک قالب و صورتی برخوردار است و این مسئله به نظام عمران شهری در شهرهای اسلامی هم اختصاص ندارد و همه جا همین قاعده جاری است. جان و روح نظام عمران شهری را آن ساختار فکری و ارزشیای تشکیل داده است که نظام عمران شهری را جهت میدهد. آنچه در این سلسله دروس به آن خواهیم پرداخت همان ساختار به اصطلاح ایدئولوژیک نظام عمران شهری است که به وسیلۀ فقه اسلام تبیین شده و میشود و کار فقها است.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصلاة علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.
بخش آخر روایات مربوط به توسعه فضای سبز
بحث امروز ما در دسته چهارم از روایات مربوط به فضای سبز است. روایاتی که از آن روایات، حرمتِ قطع درخت با ثمر و کراهتِ قطع درخت سایهدارِ بیثمر استفاده میشود، مگر اینکه جایگزین داشته باشد. ما از مجموعه روایات استفاده میکنیم درختی که ثمر داشته باشد، حرمت قطع دارد، مگر اینکه جایگزینش کنند با بهتر از آن یا نظیر آن. همچنین درختی که ثمر ندارد یا ثمرِ مُعتنا به ندارد و مطلوب از آن درخت، ثمرش نیست بلکه سایه و فضای سبز آن درخت است؛ قطع چنین درختی هم به شدت کراهت دارد. مخصوصاً در آنجایی که افزون و انبوهِ درخت نباشد. آنجایی که انبوه درخت داریم؛ قطع درخت بیثمر ظاهراً اشکال و کراهتی ندارد، به شرطی که به سایر درختان صدمهای نزد و صدمهای به فضای سبز محیط وارد نکند.
حالا روایات را میخوانیم. مرحوم شیخ طوسی در امالی روایت میکند به سندش از رسول الله (ص) «انه لعَنَ قاطعَ السدرة»؛ کسی که درخت سدر و همین درخت کُنار را قطع کند این شخص؛ ملعون است. اینکه قطع سدر مورد لعن قرار گرفته، ظهور در حرمت دارد. این روایت را مرحوم محدث نوری در مستدرک در ابواب المزارعة باب ۵ حدیث ۱ نقل میکند.
مرحوم صاحب مسائل در وسائل الشیعه جلد دوازدهم صفحه ۱۹۸ ابواب المزارعة باب هفتم حدیث اول روایت میکند از مرحوم کلینی به سندش از امام صادق (ع) که «لا تَقطَعُوا الثِّمارَ فَیَبعَثُ اللّهُ عَلیکُمُ العَذابَ صَبّا»؛ منظور از ثمار در اینجا درختِ ثمرده و میوهدهنده است. منظور خود میوه نیست، چون خودِ میوه را باید چید و استفاده کرد. منظور از لا تقطع الثمار، اشجار الثمر و درخت ثمرده است. درخت ثمرده نباید قطع شود. اما وقتی درختی که از ثمردهی افتاده باشد و پیر شده باشد را قطع میکنند که جایگزینش کنند؛ این کار خوب هم هست. ولی جایز نیست درخت ثمرده را قطع کنند. «لا تَقطَعُوا الثِّمارَ»؛ روایت صریح در حرمتِ قطعِ درخت ثمرده است. حالا ما نمیدانیم تکلیف این کسانی که باغهای قم و باغهای انار قم را تبدیل به زمین بیثمر کردهاند چه میشود؟! به هر حال قاعده شرعی ما این است که قطع درخت ثمر ده جایز نیست تا چه برسد به اینکه باغ ثمرده را از ریشه و بن بردارند و این را به زمین مسکونی تبدیل کنند. شرعاً جایز نیست. «فَیَبعَثُ اللّهُ عَلیکُمُ العَذابَ صَبّا»؛ درخت ثمرده را قطع نکنید که خدا عذابش را بر شما نازل میکند. خیلی از مشکلات اجتماعی که ما الآن میبینیم و مشکلاتی که ما با آن در زندگی روبرو میشویم نتیجه عدم مراعات همین مسائل است. شما الآن تعجب میکنید که چرا چنین مشکلاتی برای ما پیش میآید؟ خب رعایت نمیکنیم. در روایت به ما گفتهاند که چه را رعایت کنید و چه را نگهداری کنید. کجا میشود کاری را انجام بدهیم و کجا نمیشود کاری را انجام بدهیم.
روایتی دیگر باز در وسائل است ابواب المزارعة باب هفتم حدیث ۲. مرحوم کلینی به سند صحیح روایت میکند عن البزنتی. ابی نصر بزنتی از أجلّه اصحاب حضرت رضا (ع) و مرد بسیار جلیل القدری است. میگوید سَأَلَتُ ابی الحسن عَن قَطعِ السِّدْرِ. بنزتی هم امام رضا و هم امام کاظم (ع) را ادراک کرده است، البته بیشتر با امام رضا بوده است. اما در این روایت ظاهرش این است که مراد از ابوالحسن، امام کاظم است. «سَأَلَت ابی الحسن عَن قَطعِ السِّدْرِ». در این روایت دوتا ابوالحسن هست. ابوالحسن اول، همان حضرت رضا (ع) است و ابی الحسن دوم، امام کاظم (ع) است. بزنتی روایت میکند سَأَلَت ابی الحسن –یعنی حضرت رضا (ع)- عَن قَطعِ السِّدْرِ سَأَلَنی فقال رَجُلٌ مِن أصحابِکَ عَنهُ فَکَتَبتُ إلَیهِ: قَد قَطَعَ أبُو الحَسنِ علیه السلام سِدراً وغَرَسَ مَکانَهُ عِنَبا»؛ از قطع درخت سدر و کُنار از حضرت رضا سؤال کردم. حضرت فرمود ابوالحسن -یعنی امام کاظم (ع)- درخت سدری را قطع کردند و به جای آن مو و درخت انگور کاشتند. پس تبدیل درخت میوه به درخت میوۀ دیگر اشکالی ندارد. درخت میوهای را قطع کنند و به جای آن درخت میوه بهتر و مورد نیاز بیشتری را بکارند. این اشکالی ندارد اما قطع درخت اشکال دارد.
یک روایتی داریم که معارض این روایات به شمار میآید، البته در رابطه با خصوص سدر. یعنی ممکن است کسی توهّمِ معارضه کند که حالا وجه جمع را بیان میکنیم. مرحوم صاحب وسائل در همین باب هفتم از ابواب المزارعه روایت میکند از امام صادق (ص) -سند روایت هم صحیح است- «مَکْرُوهٌ قَطْعُ النَّخْل». تا اینجا این روایت تعارضی با روایات گذشته ندارد. فرمود قطع نخل مکروه است و در اینجا مراد از مکروه، مکروه به معنای فقهی نیست. بلکه همان معنای لغوی مکروه مراد است که معنی نهی و منع است و از این حرمت فهمیده میشود، نه کراهتِ اصطلاحی که با جواز قابل جمع است. اینجا از کراهت، حرمت استفاده میشود. یعنی مضمون و معنای لغوی مکروه در اینجا مراد است. هنوز این اصطلاحات فقهی در آن زمان رایج نبوده است که مثلاً مکروه را در مقابل حرام بشناسند. «مَکْرُوهٌ قَطْعُ النَّخْل». قطع نخل در شهر مورد کراهت است؛ یعنی حرمت دارد و از قطع نخل منع شده است. «وَ سُئِلَ عَنْ قَطْعِ الشَّجَرَةِ قَالَ لَا بَأْسَ».
با توجه به روایات دیگر فهمیده میشود که مراد از این شجر؛ شجرِ بیثمر است. چون در آن روایات به خصوص شجر مثمر اشاره شده بود. آن روایت این روایت را تخصیص میزند. وقتی گفته میشود «سُئِلَ عَنْ قَطْعِ الشَّجَرَةِ قَالَ لَا بَأْس»؛ یعنی لابأس وقتی شجر مثمر نباشد. حالا این لا بأس در ذیل روایت توضیح داده میشود. «قُلْتُ فَالسِّدْرِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا یُکْرَهُ قَطْعُ السِّدْرِ بِالْبَادِیَةِ لِأَنَّهُ بِهَا قَلِیلٌ وَ أَمَّا هَاهُنَا فَلَا یُکْرَهُ».
خب این روایت موهمِ تعارض است؛ یعنی ممکن است کسی ادعا کند آن روایاتی که در قبل خواندیم و نهی از قطع درخت بود، با این روایتی که میفرماید لَا بَأْسَ تعارض میکنند. خب یک وجه جمع این است که آن روایاتِ نهی را حمل بر کراهت کنیم. این روایت میگوید لابأس و آن روایات می گویند لایجوز. اگر بخواهیم بین لا بأس و لا یجوز جمع کنیم؛ وجه جمعشان این است که لایجوز را حمل بر کراهت کنیم. لکن این وجه جمع در اینجا وارد نیست. به دلیل اینکه اینجا بین این دو روایات، عموم و خصوصِ مطلق وجود دارد. روایاتی که نهی از قطع شَجر دارد، خاصِ به شجر مثمر است، همانطور که قبلاً بیان کردیم. در اینجا که میفرماید «سُئِلَ عَنْ قَطْعِ الشَّجَرَةِ»؛ خصوص شجره مثمره را نمیگوید و لذا وجه جمعِ صحیح، حمل عام بر خاص است و تخصیص عام به وسیله خاص است. نتیجه این میشود که لابأس بقطع الشجرة، به شجره غیر مثمر اختصاص پیدا میکند. چون روایات نهی صراحت در خصوص شجره مثمر داشتند. پس شجر مثمر لا یجوز قطعه؛ اما در مورد شجری که غیر مثمر است در اینجا فرموده لابأس. در بعضی از روایات که بعضی آنها را خواندیم و بعضی را بعداً اشاره میکنیم از قطع مطلق الشجره هم نهی شده است، منتها با این روایت آنوقت میتوان گفت؛ جمع بین این دو این است که قطع شجر غیر مثمر کراهت دارد اما قطع شجر مثمر حرمت دارد. در خصوصِ سدر باز هم در اینجا روایت میفرماید «لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا یُکْرَهُ قَطْعُ السِّدْرِ بِالْبَادِیَةِ لِأَنَّهُ بِهَا قَلِیلٌ وَ أَمَّا هَاهُنَا فَلَا یُکْرَهُ».
این روایت توضیح و توجیه میکند آن روایتی که از حضرت رسول نقل کردیم که لعن قاطع السدرة. از لعن قاطع سدره استفاده حرمت میشود. ولی این روایت توضیح میدهد که مراد قطع سدر در آنجایی است که به سایهاش نیاز است، خلاصه سدر مفید. در بادیه و صحرا از سایه درخت سدر استفاده میشود و در اینجا قطعش حرام است. آنجا هم که حضرت فرمود: لعن قاطع السدرة، معلوم میشود مراد از سدره، آن سدرهای است که از سایهاش استفاده میشود. اما در یک جایی انبوه درخت داریم یا درخت سدری است که از سایهاش استفاده نمیشود، مانند اینکه در درون جنگل است و با قطع آن آسیبی به فضای سبز یا به سایهای که مردم از آن استفاده میکنند وارد نمیشود. در اینجا این نهی برداشته شده است. بنابراین محصّلش این است که چنین استفاده میشود که:
۱. قطع درخت ثمرده جایز نیست.
۲. درختی که از سایهاش استفاده میشود و به سایهاش نیاز است؛ لا یجوزُ قطعُه. اما در آنجایی که نه درختی است که ثمر میدهد و نه سایهاش ضرورت دارد و از آن استفاده نمیشود؛ در چنین جایی قطع این درخت اشکالی ندارد. این ماحصل چیزی است که ما از این روایات استفاده میکنیم.
در خانه هم همین حکم را دارد؛ یک وقت در خانهای درختان زیادی وجود دارد و حالا میخواهد یک درخت را قطع کند. اگر این درخت را قطع کرد صدمهای به سایه سایر درختان نمیزند. اما آن سایهای که با یک چیز دیگری مثل چتر جایگزین شود اینطور نیست و معلوم است که روایت از همچین موردی منصرف است. روایت میفرماید «لِأَنَّهُ بِهَا قَلِیلٌ وَ أَمَّا هَاهُنَا فَلَا یُکْرَهُ»؛ یعنی وقتی که درخت زیاد است، قطع این درخت اشکالی ندارد. وقتی درخت زیاد است یعنی چه؟ یعنی آن درختان دیگر جایگزین این درخت میشوند در آن فایدهای که بر این درخت بار میشود که همان فایده سایهدهی است. این فایده بر درختان دیگر هم بار میشود و چون چنین است؛ قطعش اشکالی ندارد.
حالا ما سایه را مثال زدیم. شاید بشود اکسیژنِ تولید شدۀ به وسیله درخت را هم مثال زد. حتی فضای سبز آن هم همینطور است. چون در اینجا بحث قلّت و کثرت مطرح شده است. سایه یکی از منافع مترتبه بر درخت است. آنجایی که با قطع درخت صدمهای به فایده وارد نمیشود و اگر قطع کنیم باز هم انتفاع از درختان دیگر وجود دارد و همان فایده را میرسانند و صدمهای به منفعتی که از این درخت میبریم وارد نمیشود؛ در اینجا قطع درخت اشکالی ندارد. اما اگر قطع درخت در جایی باشد که اگر درختی را قطع کردید، آن فایده و منفعتی که باید بر درخت بار شود، از بین خواهد رفت، لأنه بها قلیل شامل این موضوع میشود.
مطلوبیت وسعت مسکن در منابع دینی
به مطلب دوازدهم میرسیم که مطلوبیت سعۀ مسکن است، مطلوبیت اینکه محل مسکونی سعه و وسعت داشته باشد و کراهت تنگ بودن و به اصطلاح ذیقِ محل. ما هر دو دسته روایات را داریم؛ هم روایاتی که دال بر استحباب سعه مسکن است و هم روایاتی که دال بر کراهت ذیق مسکن است. لذا در اینجا به اصطلاح مسئله سعه مسکن از لحاظ مطلوبیت شرعی دوضربه است؛ هم به لحاظ اینکه خود سعه مسکن مطلوبیت دارد، هم به لحاظ اینکه تنگ بودن محل سکونت شرعاً مکروهیت و کراهت دارد.
روایات متعددی داریم. لذا ما اول روایات مربوط به سعه مسکن را مطرح میکنیم و بعد روایات مربوط به کراهت تنگ بودن و ذیق منزل را. این نکته را هم قبلاً اشاره میکنیم که گاهی گفته میشود این حرفهای شما مربوط به زمانهای قدیم است که آدم و جمعیت کم بود و زمین زیاد بود و هزینه ساختمان خیلی پایین بود، اما حالا که ساختمان این هزینههای گزاف را دارد چارهای جز ساختن خانههای کوچک و حتی تراکمی نیست. ما روی این مطلب اصرار داریم و معتقدیم که اگر کارشناسیِ دقیق شود قطعاً به همان نتیجهای که ما ادعا میکنیم خواهد رسید. هزینههای افزون و هزینههای کلانی که امروز بر مسکن بار میشود، ناشی از انحصار و آن ارزشافزودهای است که مورد تقاضای سرمایهگذاران است.
یعنی به دلیل اینکه خود مسکن تبدیل شده است به یک کالای تجاری و وارد رقابت شده است و در مسئله مسکن انحصار بوجود آمده است هزینهها بالا رفته است. حالا شما حساب کنید؛ زمین که مال دولت است، زمینی که میخواهند در آن مسکن بسازند نباید هزینه داشته باشد، هزینه نباید بر زمین بار شود. چون این زمین، زمینِ کشاورزی و زمین باغ که نیست و زمین موات و زمینی است که باید احیا شود. خب خودِ زمین که مال دولت است و زمین را میتواند مجانی در اختیار مردم قرار دهد. هزینهای که عمدتاً بار میشود، هزینه خدمات است. سعۀ مسکن شرعاً مطلوب است و این هزینههای افزونی که بر مسئله مسکن بار میشود در نتیجه تجاریسازی مسکن است.
این را ما قبلاً گفتیم و حتی در بحث فقه اقتصاد هم مطرح کردیم که تجاریسازی مسکن شرعا ممنوع است، یعنی مسکن وسیله تجارت شود و مسکن را برای این بسازند که از سود و از ارزشافزوده آن استفاده کنند. مسکن باید برای نیاز ساخته شود. اگر شما مسکن را اینگونه تصور کنید که برای نیاز ساخته میشود؛ در اینصورت هزینه مسکن یکی هزینه ساخت است و یکی هزینه خدمات. هزینه خدمات و ساخت را شما در هر حال باید بدهید؛ چه این ساخت، ارتفاعی و تراکمی باشد و چه غیر ارتفاعی و تراکمی. هزینه ساخت را شما باید بدهید. اگر آهن یا آجر است شما باید هزینه بدهید. هزینه آب و برق را هم که باید بدهید.
ممکن است یک تفاوت اندکی در هزینهها باشد که این را دولت میتواند سوبسید بدهد. اینطور نیست که در شرایط کنونی ایننوع ساخت مسکنی که در فقه ما آمده است؛ امکانپذیر نباشد، نخیر امکانپذیر است. در آیه کریمه داریم که «أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً»؛ سرزمین خدا واسع است و شما برای چه میآیید این سرزمین خدا را به سرزمینهای انحصاری تبدیل میکنید و با انحصار، قیمت زمین را بالا میآورید و زمین میشود ابزار تجاری. خب زمین که نباید ابزار تجاری باشد، زمین فی نفسه و برای ساخت مسکن که نباید خرید و فروش شود. مگر اینکه این زمین احیاء شده باشد و تبدیل به مسکن شده باشد. آنوقت قیمت پیدا میکند.
طرف یک زمینی را تصرف میکند و میگوید زمین پدرم است؛ بیخود کردی زمین پدرت است. زمین خالی، موات و بایر است. ملک من است و میخواهم بفروشم! خب برای چه میخواهی بفروشی؟ اینها چیزهایی است که قاطعانه باید اعمال شوند. البته باید حسن اجراء هم باشد. ما یک وقتی که در خوزستان بودیم میدیدیم خانههای مسکونی مردم را به عنوان زمینهای موات اعلام میکنند. زمینهای مردمی که رویش ساخت و ساز کرده بودند و خانه ساخته شده بود و مسکونی بود را موات اعلام میکردند. خب این خطا یا تخلف در اجراء است. ما به اصل خود قانون کار داریم. قاون باید خوب اجراء شود.
شما بروید به شرق قم بین قم و تهران هزاران هزار هکتار زمین خالی میبینید. زمین خالی، را به مردم بدهید و مردم بسازند. آنوقت چقدر هزینهاش است؟ فقط هزینه خدمات و هزینه ساخت دارد و این دو هزینه را در هر جایی که بخواهید خانه بسازید حتی در ارتفاعات باید بپردازید. لذا ما معتقدیم این حرفی که ما میزنیم حرف جدی است و باید سیاست ساخت مسکن به این سمت هدایت شود. آنهایی که میخواهند به مردم خدمت کنند این را تجربه کنند و ببیند چه اتفاقی میافتد. در شهرهای بزرگ و در کشورهای پیشرفته هم همین کار را میکنند.
در اغلب مناطقِ پیشرفته دنیا با اینکه تراکم جمعیتی خیلی در آنجا بالا است خانهها بزرگ و با ارتفاع پایین است، ارتفاع بالا خیلی محدود است، در شهرهایی مثل لندن ارتفاع بالا بود. این قواعدی که ما میگوییم در شرع ما آمده است دقیقاً همین قواعد را آنها عمل میکنند. منتها وقتی نوبت شرع ما میرسد زیر سؤالش میبرند. اگر ما بگوییم این قاعده، قاعده شرعی است و این بحثِ فقه نظام عمران شرعی ما است؛ این به یک مسئله منفی تبدیل میشود. اما اگر بگوییم فلان مهندسان اروپایی اینطور طرح و نظریه دادهاند؛ یک نظریه پیشرفته و خیلی خوب میشود. مشکل ما، مشکل چنین برداشتی از مسائل است. به هر حال ما معتقدیم که: روایات ما تأکید بر سعه دار دارند و سعۀ دار یکی از مهمترین اصول شهرسازی و خانهسازی است.
خبرگزاری ایکنا نوشت :
کانون خبرنگاران نبأ: در منابع روایی اسلام، از قطع درختان بهشدت منع شده است. اهمیت این مسئله به حدی است که رسول خدا(ص) همواره به رزمندگان اسلام سفارش میکرد تا در صورت پیروزی بر دشمن، نکاتی را مد نظر قرار دهند که یکی از آنها پرهیز از قطع درختان بود.
به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، خداوند متعال سرنوشت بشر را به گونهای رقم زده که در دامن طبیعت رشد کند و ببالد و به طور کامل به آن وابسته و نیازمند باشد. متقابلاً طبیعت را نیز طوری آفرید که در خدمت انسان قرار گیرد، نیازهای وی برآورد و آرامش، لذّت و شادی را برایش به ارمغان آورد.
یکی از نعمتهای الهی که در قرآن کریم بسیار بر آن تأکید شده است، درخت است. درخت از گرانبهاترین آفریدههای خداوند دانا برای انسان است و به دلیل نقش حیاتی که در زندگی تمامی موجودات زنده، به خصوص انسانها دارا میباشد در اسلام مورد توجه خاص قرار گرفته است.
تأثیر درختان بر جسم و جان
گیاهان و درختان، سهمی بسزا و نقشی بسیار مهم در زندگی بشر دارند. تلطیف هوا، تعادل دمای محیط، حفاظت از خاک و تأمین بخشی از مواد غذایی مورد نیاز انسان، اندکی از سودمندیهای فراوان آنها است. اسلام مردمان را به تماشای گیاهان سرسبز و نگاه به مناظر جذاب آنها دعوت کرده است. چنانکه در فرمودههای معصومین(علیهم السلام) از تأثیر مثبت گیاهان بر جسم و جان آدمی آثار بسیاری به ما رسیده است.
امام صادق علیه السلام به مفضل میفرماید: «… مَعَ مَا فِی النَّبَاتِ مِنَ التَّلَذُّذِ بِحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَ نَضَارَتِهِ الَّتِی لَا یُعَدُّ لَهَا شَیْ ءٌ مِنْ مَنَاظِرِ الْعَالَمِ وَ مَلَاهِیهِ؛ (۲) نگریستن به گلهای رنگارنگ و درختان سرسبز و خرم، چنان لذتی به آدمی میبخشد که هیچ لذتی را با آن برابر نمیتوان کرد.»
«درخت» در قرآن
در قرآن کریم در اغلب موارد از درخت با واژه «شَجَر» یاد شده است. «شَجَر» را واژهشناسان اینگونه تعریف کردهاند: «هر روییدنی که تنه دارد» و آنچه تنه ندارد را «نجم، عشب و حشیش» مینامند.
درخت، نماد قدرت الهی
اصولاً درختان، هر یک بهتنهایی آیتی هستند که قدرت و توانایی خداوند را در برابر چشم هر بینندهای به نمایش میگذارند. از این رو، در قرآن کریم در سوره مبارکه «نمل»، پس از اشاره به آفرینش آسمانها و زمین و نزول باران از آسمان، به رویش بستانها اشاره شده و سپس انسان را به این نکته مهم توجه میدهد که به کیفیت ایجاد حیات در درختان بنگرد که اگر آن نیروی حیاتدهنده و آن دم عیسوی زندگی بخش از جانب خداوند نبود، هرگز قادر نبودید که آنها را برویانید و از محصولشان برخوردار شوید: «أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا کانَ لَکمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یعْدِلُونَ».
درخت و سجده در برابر خداوند
قرآن کریم در سوره حج میفرماید: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَ…؛ آیا نمیبینی که سجده میکنند برای خداوند و هر کس در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و عده بیشماری از مردم و…». در این آیه شریفه و همچنین آیه ۶ از سوره مبارکه الرحمن، سخن از سجده موجودات در برابر ذات اقدس پروردگار به میان آمده و در کنار آنها از «درخت» نیز به عنوان یکی از این ساجدان یاد شده است و «سجده در لغت به معنای تذلّل، خضوع و اظهار فروتنی است».
درخت، متاع و معیشت
گاهی قرآنکریم، از درختان و گیاهان، به عنوان «متاع» زندگی انسان یاد میکند و گاهی نیز آنها را «معیشت»، یعنی وسیله برآوردن نیازهای انسان میشمارد و برایشان کرامت و شأن ویژهای قائل است. قرآنکریم میفرماید: «فَلْینظُرِ الإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ، أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا، ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا، فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا، وَعِنَبًا وَقَضْبًا، وَزَیتُونًا وَنَخْلاً، وَحَدَائِقَ غُلْباً، وَفَاکهَةً وَأَبًّا، مَّتَاعًا لَّکمْ و لأنْعَامِکم…»(عبس: ۲۴-۳۲)؛ «آدمی باید به غذای خویش بنگرد، ما باران را از آسمان فروفرستادیم. آنگاه، سینه زمین را شکافتیم و در آن، دانهها رویاندیم و انگور و سبزی و درخت زیتون و خرما و بوستانهای بزرگ با درختان ستبر و میوه و مرتع برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان».
نقش درخت در زندگی موجودات
نقش درخت در زندگی آدمیان و حتی سایر موجودات از زوایای مختلفی قابل بررسی است. قرآن کریم، در آیهای به برافروختن آتش که از ضروریات زندگی آدمی است، چنین اشاره میفرماید: «الَّذِی جَعَلَ لَکم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ»؛ «همان کسی که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما به وسیله آن، آتش میافروزید».
ارزش زیست محیطی درختان
جنگلها و درختان به عنوان یکی از مهمترین سامانه-های حیات بخش بشر، جایگاه انکارناپذیری در تأمین رفاه، آسایش و سعادتمندی جوامع بشری دارند. وجود ارزشهای متعدّد و متنوّع اقتصادی و زیست – محیطی در پیکره این منابع ارزشمند الهی، تکیه گاه مطمئن و استواری برای تداوم و ارتقای زیست موجودات زنده، بهویژه انسان و متضمن شکوفایی حیات جوامع بشری و توسعه پایدار است. متأسفانه همهساله سطوح بسیار زیادی از جنگلهای دنیا بر اثر عوامل متعدّد از جمله بهرهبرداری غیراصولی و مفرط نابود میشود.
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: ما از مردم خواهش میکنیم که درخت را پاس بدارند و فضای سبز را اهمّیّت بدهند. «هر ایرانی یک درخت» که گفته میشود و در زبانها هست، شعار خوبی است؛ سعی کنند در این ایّام – که ایّام درختکاری و فصل درختکاری است – هرچه میتوانند [کاشت درخت را] افزایش بدهند. ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
سنت درختکاری، خیلی سنت خوبی است. کار ما که درخت میکاریم، یک کار نمادین است. ما یک درخت میکاریم، معنایش این است که جوانها که چندین برابرِ نیروی یک آدم پا به سن گذاشتهای مثل ما در آنها وجود دارد و نشاط بیشتری دارند، تعداد بیشتری درخت بکارند و مردم عزیز کشورمان عادت کنند به سنت ایجاد این وسیلهی حیات. ۱۳۸۸/۱۲/۱۸
اهمیت کاشت درخت
از ابتدای اسلام، بزرگان دین بر کاشت درخت سفارش کرده و فضیلت بسیاری برای آن بیان داشتهاند. پیامبر گرامی اسلام(ص) در اهمیت درخت و درختکاری، میفرماید: «إِنْ قَامَتِ السَّاعَةُ وَ فِی یَدِ أَحَدِکُمُ الْفَسِیلَةُ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا تَقُومَ السَّاعَةُ حَتَّى یَغْرِسَهَا فَلْیَغْرِسْهَا؛ اگر قیامت بر پا شد و در دست یکى از شما نهالى بود، اگر کمى پیش از قیامت توانست آن را بکارد، باید بکارد.» این روایت، نشانگر تأکید و توصیه اولیاء عظیم الشان اسلام علیهم السلام به اهمیت درخت و درختکاری است.
درخت دارای محصول
گرچه درخت سبز به خودی خود دارای فواید بسیار میباشد، اما بزرگان دین بر کاشت درخت دارای محصول، تاکید بیشتری نمودهاند. در اکثر آیات و روایات نیز از درختانی سخن به میان آمده است که دارای میوه میباشند. چنانکه در قرآن، از درختان انار، خرما، انگور، زیتون، و… سخن به میان آمده است. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَنْ غَرْسَ غَرْساً فَأَثْمَرَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ قَدْرَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الثَّمَرَةِ؛ هر کس درختى بنشاند و به ثمر بنشیند، خدا به اندازه اى که میوه از آن فراهم آید به او پاداش مىدهد».
آب دادن به درخت
مسلم است که کاشت درخت، بدون آبیاری فایده و ثمری ندارد. به تعبیر دیگر، کسانی که بر اساس دستور اسلام اقدام به کاشت درخت می کنند، اما در رسیدگی و آبیاری آن کوتاهی مینمایند و موجب خشک و بلا استفادهشدن آن میشوند، نباید انتظار ثوابی را که اولیای دین علیهم السلام بر آن تصریح کردهاند، داشته باشند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «خُلِقَ لَهُ الشَّجَرُ فَکُلِّفَ غَرْسَهَا وَ سَقْیَهَا وَ الْقِیَامَ عَلَیْهَا؛ درخت براى او (انسان) آفریده شده است، و او مکلّف است که آن را در زمین بنشاند و آب دهد و به آن رسیدگى کند.»
حفظ و نگهداری از درختان
امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیتی که نسبت به اموال شخصی خود دارد، میفرماید: «هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فِی مَالِهِ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ لِیُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ یُعْطِیَهُ بِهِ الْأَمَنَة… وَ یَشْتَرِطُ عَلَى الَّذِی یَجْعَلُهُ إِلَیْهِ أَنْ یَتْرُکَ الْمَالَ عَلَى أُصُولِهِ وَ یُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَیْثُ أُمِرَ بِهِ … وَ أَلَّا یَبِیعَ مِنْ أَوْلَادِ نَخِیلِ هَذِهِ الْقُرَى وَدِیَّةً حَتَّى تُشْکِلَ أَرْضُهَا غِرَاسا؛ این دستورى است که بنده خدا على بن ابى طالب، امیر مؤمنان نسبت به اموال شخصى خود، براى خشنودى خدا داده است، تا خداوند بهواسطه آن او را وارد بهشت کرده، و آسوده اش گرداند…. و با کسى که این اموال در دست او است شرط مى کنم که اصل مال را حفظ کرده، تنها از میوه و درآمدش بخورند و انفاق کنند، … و هرگز نهالهاى درخت خرما را نفروشند، تا همه این سرزمین [یکپارچه] زیر درختان خرما قرار گیرد که راه یافتن در آن دشوار باشد.»
شاید علت این امر آن باشد که درخت، نعمتی است الهی که چند روزی در دست ما به امانت سپرده شده است و چنان که گذشتگان، آن را برای ما حفظ و نگهداری نمودهاند، ما نیز مکلفیم در حفظ آن بکوشیم.
درختکاری، صدقه جاریه
دین مبین اسلام برای آنکه اهمیت درختکاری را برای مسلمانان صدر اسلام و پس از آن، ملموستر بیان نماید، کاشت درخت قابل محصول را نوعی صدقه معرفی مینماید. شاید این عنایت شرع مقدس اسلام از آن جهت است که همانند صدقات مالی، کاشت درخت و نیز حفاظت و نگهداری از آن، به صورت یک برنامه همیشگی در زندگی مسلمانان جاری باشد و مسلمانان این برنامه را جزئی از برنامههای خود تلقی نمایند و از آن غافل نگردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَغْرِسُ غَرْساً أَوْ یَزْرَعُ زَرْعاً فَیَأْکُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ طَیْرٌ أَوْ بَهِیمَةٌ إِلَّا کَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَةً؛ هیچ مسلمانى نیست که درختى را در زمین بنشاند یا زراعتى را کشت کند، و انسان یا پرنده یا چرنده اى از آن بخورد، مگر اینکه براى او صدقه اى محسوب شود.»
منفعت اخروی درخت کاری
اهمیت کاشت و نگهداری درخت تا بدانجا است که در روایات تصریح شده است کسی که درخت بکارد علاوه بر نفع در زمان حیات، پس از مرگ نیز از آن بهره خواهد بُرد، چنانکه امام صادق علیه السلام میفرماید: «سِتَّةٌ تَلْحَقُ الْمُؤْمِنَ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَلَدٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُخَلِّفُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ صَدَقَةٌ یُجْرِیهَا وَ سُنَّةٌ یُؤْخَذُ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ؛ شش چیز بعد از وفات مؤمن به او ملحق شده [و به او فایده میدهد]: فرزندى که برایش طلب آمرزش کند، قرآنی که او از خود به یادگار گذاشته [و پس از مرگش خوانده مى شود]، درختى که کاشته، چاه آبى که حفر نموده [و وقف کرده]، صدقه جاریه اى که از خود به جا گذارده است، روش نیکویى که پس از مرگش مردم به آن عمل میکنند.»
قطع درختان ممنوع
در منابع روایی اسلام، از قطع درختان بهشدت منع شده است. اهمیت این مسئله به حدی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره به رزمندگان اسلام سفارش مینمود، تا در صورت پیروزی بر دشمن، نکاتی را مد نظر قرار دهند که یکی از آنها پرهیز از قطع درختان بود. امام علی علیه السلام نقل می فرماید: «هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله گروهی را به جهاد میفرستاد، به آنان چنین رهنمود میداد: «اّنْطَلِقُوا بِسْمِ اللهِ …لاَ تَقتُلُوا وَلِیداً طِفْلاً وَلاَ اِمْرَأَةً وَلاَ شَیْخاً کَبِیراً، … وَلاَ تَعقَرنَ شَجَراً إِلاَ شَجَرٌ یَمْنَعُکُمْ قِتَالاً أَوْ یَحْجِزُ بَیْنَکُم وَ بَیْنَ الْمُشْرِکِینَ؛ با نام خدا حرکت کنید … مبادا به کشتن زنان، پیران و کودکان مبادرت نمایید … و از قطع درختان بپرهیزید؛ مگر درختی که مانع جنگ یا مانع بین شما و مشرکین باشد.»
بنابراین نباید لحظهای فراموش کنیم که گرچه انسان درخت را در زمین کشت میکند، اما رویانیدن تنها کار خدا است. قرآن کریم میفرماید: «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ »؛ «آیا شما آن را مى رویانید یا ما مى رویانیم؟!» پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد زراعت میفرماید: «لَا یَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ زَرَعْتُ وَ لْیَقُلْ حَرَثْت (فَاِنَّ الزَّارِعَ هُوَ اللَّهُ)؛ هیچیک از شما نگوید: من زراعت کردم، بلکه بگویید کشت کردم. [زیرا زارع حقیقى خدا است].»
و نکته پایانی اینکه، گرچه در اسلام بر کاشت درخت در این دنیا تأکید فراوان شده است، اما بر این نکته نیز سفارش بسیار شده است که درختان بهشت نیز باید در این دنیا کاشته شود. محض نمونه، به این روایت از امام باقر علیه السلام اشاره میکنیم که فرمود: «مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِرَجُلٍ یَغْرِسُ غَرْساً فِی حَائِطٍ لَهُ فَوَقَفَ لَهُ وَ قَالَ أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى غَرْسٍ أَثْبَتَ أَصْلًا وَ أَسْرَعَ إِینَاعاً وَ أَطْیَبَ ثَمَراً وَ أَبْقَى قَالَ بَلَى فَدُلَّنِی یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ فَقُلْ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ فَإِنَّ لَکَ إِنْ قُلْتَهُ بِکُلِّ تَسْبِیحَةٍ عَشْرَ شَجَرَاتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَاکِهَةِ وَ هُنَّ مِنَ الْبَاقِیَاتِ الصَّالِحَاتِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار باغی عبور میکرد که صاحب آن مشغول کاشتن درخت بود. حضرت ایستاد و خطاب به آن شخص فرمود: «میخواهی تو را به کاشتن درختی که بنیانش ثابتتر و میوههایش زودرستر و پاکیزهتر است و برای همیشه باقی میماند، راهنمایی کنم؟» عرض کرد: «آری یا رسول الله!» آن حضرت فرمود: «صبح و شام بگو سبحان الله و الحمد لله و لااله الاالله و الله اکبر. پس هر گاه تو این ذکر را بگویی، به خاطر هر ذکری ده درخت از انواع درختان میوه، در بهشت برای تو کاشته میشود، و آنها از باقیات الصالحات [همین اذکار] است.»
هر ایرانی یک درخت
خبرگزاری صدا و سیما نوشت: چند روز پیش بود که مغازه کنار منزل ما به علت عدم توان در پرداخت اجاره آن تخلیه کرد و رفت.
پس از رفتن او مستاجر جدیدی که آمده بود تحولاتی را در بیرون و داخل مغازه ایجاد کرد.
از جمله آنها نصب یک تابلوی بزرگ با چند نور افکن مقابل آنها بر بالای سر در مغازه بود.
روز بعد که به منزل رسیدم نا خداگاه چشمم به شاخه های درختان مقابل خانه مان افتاد.
اصلا نمی توانستم باور کنم!!
برای اینکه تابلوی مغازه دید بیشتری برای مشتریان داشته باشد متاسفانه بیشتر شاخه های اصلی درخت به طرز خشونت باری با دست شکسته شده بود!!
حقیقتا خیلی از ته دلم، هم برای درخت، خودم، رهگذران و هم برای همسایه ای که این کار را کرده بود اندوهگین و ناراحت شدم.
اینگار همین چند روز پیش بود که با دیدن شاخه های سر سبز و پر برگ همین درخت و سایه آن بر سر رهگذران لذت می بردم.
اما نمی دانستم که بزودی دیری نمی پاید که همین شاخه های سر سبز درخت، فدای منفعت خواهی، حس خود بینی و سودجویی آقای همسایه می شود!
این حادثه درست زمانی اتفاق افتاد که هنوز خاطره تلخ خشک شدن یک شبه یکی دیگر از بزرگترین درختان مقابل خانه مان از یادم نرفته بود.
بعدها یکی از همسایه ها به من گفت: ظاهرا به علت مانع بودن شاخ و برگ درخت برای دید بهتر تابلوی درمانگاه، یک نفر! شبانه پای درخت بی زبان آهک می ریزد،
تا از شر مزاحمت او راحت شود!
آری، شاید اینها بخشی از درختان شهرند که همه روزه فدای سودجویی و امیال نفسانی برخی افراد نابخرد می شود.
متاسفانه همین انسان های ناآگاهی که درختان سرسبز را از تنه قطع، شاخه هایشان را بریده و یا آهک پای آنها می ریزند نمی دانند که حیات بشر را تا چه حد تهدید می کنند!
“درختان ریههای شهر هستند”، “محیط زیست به نسل آینده تعلق دارد”، این جملات زیبا و ده ها شعار مشابه آنرا فقط می توان بر روی بنرها یا پارچه نوشته های شهر، آنهم در ایامی خاص و محدود مانند “روز درختکاری” یا “هفته منابع طبیعی” دید.
و هنگامیکه این مناسبتهای تقویمی رد می شوند، تا سال بعد، دیگر کمترین اثری از این شعارها هم در شهریافت نمی شود!!
این در حالیست که در طول سال روند هجمه به موجودیت درختان و تخریب محیط زیست همچنان ادامه دارد.
شکستن بال فرشتگان
در همه ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام برای حفظ و حراست درختان توصیه های بسیاری شده است.
با یکی از کارشناسان علوم اسلامی در این باره تلفنی گفتگو کردم.
حجت الاسلام محمد رحیم زاده می گوید: بی شک طبیعت، محیط زیست و گل سرسبد آنان، “درختان”، همگی موهبتهای الهیند که برای بقای نسل بشر و سایر موجودات آفریده شده اند.
وی می افزاید: در فرهنگ اسلامی هرگز به انسان اجازه داده نشده که رها و لجام گسیخته در بهره برداری از طبیعت، درختان را قطع کند، شاخه هایشان را بشکند و آنها را بخشکاند.
این کارشناس مذهبی ادامه می دهد: پیامبر می فرمايند: نزد من شکستن شاخه ای از درخت همچون شکستن بال فرشتگان است.
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: ایشان همواره به رزمندگان اسلام سفارش میکردند تا در صورت پیروزی بر دشمن، از قطع درختان آن سرزمین پرهیز کنند.
او می افزاید: در قرآن کریم آمده: “هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ” یعنی خداوند شما را در زمین خلق کرد و به آباد کردن آن گمارد.
این پژوهشگر علوم دینی ادامه می دهد: پیامبر درباه اهمیت غرس نهال می فرمایند: “ان قامت علی احدکم القیامه و فی یده فسیله فلیغرسها”، یعنی اگر قیامت برپا شود و در دست کسی نهالی باشد باید آنرا بکارد.
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: همچنین ایشان فرموده اند: کسی که یک درخت بکارد و به آن رسیدگی کند، هر نفعی که از آن به دیگران برسد، پیش خدا ثواب “صدقه” دارد.
وی می افزاید: بر اساس آیات قرآن، یکی از مواهب و نعمتهای خداوند در جهان آخرت و یکی از ویژگیهای بهشت “درخت” است.
این محقق علوم اسلامی ادامه می دهد: خداوند در قرآن فرموده: “در بهشت باغ هایی وجود دارد که از زیر درختانش نهرهایی جاریست.”
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: همچنین در قرآن تاکید شده که در میان این درختان بهشتی، درختان میوه نیز وجود دارد، همان میوه هایی که به تعبیر قرآن “و فاکهه مما یتخیرون” هستند.
او می افزاید: بسیاری از پیامبران و امامان معصوم(ع) ما کشاورز و باغدار بودند و خود با دستان مبارکشان به کاشت درخت اقدام می کردند.
این کارشناس مذهبی ادامه می دهد: مثلاً حضرت علی علیه السلام چندین نخلستان را با دست مبارک خود احداث کرد و یا امام محمد باقر علیه السلام در کاشت درختان و کشت و زراعت حتی در گرمای تابستان، کوتاهی نمی فرمودند.
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: از پیامبر اکرم(ص) روایت شده: “تحفظو من الارض فانها اُمکم” یعنی از زمین حفاظت کنید به درستیکه او “مادر” شماست.
وی می افزاید: امام صادق علیه السلام میفرمایند: مَعَ مَا فِی النَّبَاتِ مِنَ التَّلَذُّذِ بِحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَ نَضَارَتِهِ الَّتِی لَا یُعَدُّ لَهَا شَیْ ءٌ مِنْ مَنَاظِرِ الْعَالَمِ وَ مَلَاهِیهِ.
این محقق و پژوهشگر علوم دینی ادامه می دهد: یعنی: نگریستن به گل و درختان سرسبز و خرم، چنان نشاطی به آدمی میبخشد که هیچ لذتی را با آن برابر نمیتوان کرد.
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: اصولاً درختان، هر یک به تنهایی آیتی هستند که قدرت و توانایی خداوند را در برابر چشم هر بینندهای به نمایش میگذارند.
او می افزاید: در آیه ۶ از سوره مبارکه الرحمن، سخن از سجده موجودات در برابر ذات اقدس پروردگار به میان آمده و در کنار آنها از “درخت” نیز به عنوان یکی از این ساجدان یاد شده است.
این پژوهشگر علوم اسلامی ادامه می دهد: امام صادق علیه السلام میفرمایند: «خُلِقَ لَهُ الشَّجَرُ فَکُلِّفَ غَرْسَهَا وَ سَقْیَهَا وَ الْقِیَامَ عَلَیْهَا؛ درخت براى او (انسان) آفریده شده است، و او مکلّف است که آنرا در زمین بنشاند، آب دهد و به آن رسیدگى (و از آن حفاظت) کند.
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَغْرِسُ غَرْساً أَوْ یَزْرَعُ زَرْعاً فَیَأْکُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ طَیْرٌ أَوْ بَهِیمَةٌ إِلَّا کَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَةً؛ هیچ مسلمانى نیست که درختى را در زمین بنشاند یا زراعتى را کشت کند، و انسان یا پرنده یا چرنده اى از آن بخورد، مگر اینکه براى او صدقه اى محسوب شود.
وی می افزاید: امام صادق(ع) می فرمایند: شش چیز بعد از وفات مؤمن به او ملحق شده [و به او فایده میدهد]: فرزندى که برایش طلب آمرزش کند، قرآنی که او از خود به یادگار گذاشته [و پس از مرگش خوانده مى شود]، درختى که کاشته، چاه آبى که حفر کرده [و وقف کرده]، صدقه جاریه اى که از خود به جا گذارده است و روش نیکویى که پس از مرگش مردم به آن عمل میکنند.
این کارشناس مذهبی ادامه می دهد: در روایات بر این نکته سفارش بسیار شده است که درختان بهشت نیز باید در این دنیا کاشته شود.
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از کنار باغی عبور میکرد که صاحب آن مشغول کاشتن درخت بود.
او می افزاید: حضرت ایستاد و خطاب به آن شخص فرمود: «میخواهی تو را به کاشتن درختی که بنیانش ثابتتر و میوههایش زودرستر و پاکیزهتر است و برای همیشه باقی میماند، راهنمایی کنم؟» عرض کرد: «آری یا رسول الله!»
این کارشناس علوم دینی ادامه می دهد: آن حضرت فرمود: “صبح و شام بگو سبحان الله و الحمد لله و لااله الاالله و الله اکبر.”
حجت الاسلام رحیم زاده می گوید: پس هر گاه تو این ذکر را بگویی، برای هر ذکری ده درخت از انواع درختان میوه، در بهشت برای تو کاشته میشود، و آنها از باقیات الصالحات [همین اذکار] است.
نمونه ای از قتل عام درختان
فریمان – منطقه کلیلاق – صبح یکشنبه 11 خرداد ۱۳۹۹
خبر کوتاه اما غافلگیر کننده و بسیار متاثر کننده بود!
“شاخه های ده ها اصله درخت از نوع بیدکوهی که بیش از 150 سال عمر داشتند، یک شبه بریده شد.”
با انتشار این خبر مسئولان محیط زیست فریمان بلافاصله در محل وقوع این حادثه حاضر می شوند.
هیچکس از اهالی به درستی نمی داند که چه کسانی و با چه نیت و اهدافی این کار ضد انسانی را انجام داده اند!
رئیس محیط زیست فریمان می گوید: ماموران ما هنگام گشت زنی دریافتند که گروهی بدون مجوز اقدام به قطع همه شاخه های درختان این منطقه کرده اند.
جواد ستوده ادامه می دهد: این افراد در خارج از فصل هرس درختان اقدام به قطع شاخه های اصلی درختان کرده اند و فقط تنه آنها را باقی گذاشته اند!
وی می افزاید: برخی افراد سودجو درصدد بودند در این منطقه، مکانی گردشگری و تفریحی ایجاد کنند، که همان ابتدا به بهانه اینکه درختان آفت دارند، اقدام به سربرداری درختان چند صدساله کردند که موجب اعتراض شدید مردم شد.
رئیس محیط زیست فریمان می گوید: هم اکنون قانون حفظ و گسترش فضای سبز فقط در حوزه شهرها اجرا میشود و متاسفانه این قانون برای بیابان و خارج از محدوده شهری هنوز تعریف نشده است.
ستوده ادامه می دهد: با وجود اینکه قطع درختان را از طریق منابع طبیعی و جهاد کشاورزی پیگیر بودیم اما به نتیجه ای نرسیده ایم!
او می افزاید: در این رابطه هماهنگی های لازم با دادستان شهرستان به عمل آمده و در دست پیگیری است.
رئیس محیط زیست فریمان می گوید: متاسفانه خلا قانونی موجب شده درختانی که خارج از حریم شهرها هستند مورد ظلم قرار بگیرند و محیط زیست فقط می تواند گزارش بدهد.
جواد ستوده ادامه می دهد: احتمالا به علت این اقدام متخلفان، همه درختان به طور کامل خشک می شوند.
وی می افزاید: امیدواریم هرچه زودتر در این خصوص قانونی به تصویب برسد و جلوی سوء استفاده متخلفان گرفته شود.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست فریمان می گوید: در این رابطه سه فرد مضنون شناسایی و ضمن صدور توقیف وسایل، با تنظیم صورت جلسه به مراجع قضایی معرفی شدند.
قتل عامی دیگر در خراسان رضوی
نیشابور – منطقه گردشگری – صبح جمعه 4 مرداد پارسال؛
این خبر هم کوتاه اما بسیار ناراحت کننده بود!
“ده ها اصله درخت در یک منطقه گردشگری نیشابور قتل عام شدند.”
رئیس سازمان فضای سبز شهرداری نیشابور می گوید: فرد یا افراد ناشناسی حدود 120 اصله درخت را در منطقه گردشگری خیام و عطار نیشابور نابود کردند.
محمد خفاجه می افزاید: عمر بیشتر این درختان تا هشت سال بوده و ظاهرا همه آنها بی رحمانه با دست شکسته شده اند.
وی ادامه می دهد: با بررسی دوربین های نظارتی در این محدوده مشخص شد فردی طی ساعتهای چهار تا پنج صبح اقدام به قطع این درختان کرده است.
این مسئول شهرداری نیشابور می گوید: شناسایی چهره این فرد در فیلم های ضبط شده، به علت تاریکی هوا مشخص نیست.
خفاجه ادامه می دهد: با توجه به عمق این حادثه میزان خسارات وارده هنوز مشخص نشده اما موضوع از طریق نیروی انتظامی و مراجع قضایی در حال پیگیری است.
بی شک هر از چند گاهی شاهد به وقوع پیوستن چنین حوادث ناگواری امثال این نوع قتل عام های دسته جمعی درختان حال یا بر اثر قطع کردن یا آتش سوزی های گسترده یا شکستن شاخه های درخت و یا بی توجهی و خشکسالی در استان بوده و همچنان هستیم که فقط این دو مورد برای نمونه بیان شد.
نصف شدن تعداد درختان
بر اساس نتایج یک مطالعه دانشگاهی، سالانه بیش از 15 میلیارد اصله درخت سبز و زنده در جهان قطع می شوند که بخشی از این هجمه نیز در کشور ماست.
اگر این روند همچنان ادامه یابد پیش بینی شده تا 300 سال دیگر همه درختان کره زمین از بین بروند.
همچنین بر اساس این مطالعات در مقابل قطع میلیاردها اصله سالانه فقط 5 میلیارد اصله درخت در جهان کاشته می شود.
این امر نشان دهنده کاهش سالانه 10 میلیارد درخت از سطح کره زمین است.
هم اکنون فقط کمتر از سه تریلیون درخت بر روی زمین وجود دارد که نسبت به سالهای قبل تعداد درختان کره زمین نصف شده است.
بیشتر درختان کشور ما در سه میلیون و چهار صد هزار هکتار از دامنههای شمالی کوههای البرز و استانهای ساحلی دریای خزر وجود دارد.
همچنین در سایر نقاط ایران نیز درختان فقط در سه میلیون هکتار به صورت پراکنده زندگی می کنند.
براساس اسناد و مدارک موجود، کشور ما تا قرن هیجدهم دارای جنگلهای بسیار و گوناگون بود.
پهنه درختان موجود در ایران با مرزهای کنونی در زمان هخامنشیان به بیش از ۱۶ میلیون هکتار میرسید.
از بین بردن جنگلهای ایران از زمان حمله مغول آغاز شد و به ویژه در سه قرن گذشته به بالاترین مرتبه خود رسید.
در زمان قاجار بین سالهای ۱۲۸۱ و ۱۲۹۱ نزدیک به ۱۳۰ هزار تن زغال چوب از بریدن درختان جنگلی ایران تولید شد و به خارج از کشور صادر شد.
خراسان رضوی نیز یکی از مهمترین استان های کشور است که از دیرباز تا کنون مهد پرورش درختان مختلف بوده است.
طبق آمار هشت میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از مجموع ۱۱ میلیون و ۳۰۰ هزار هکتار مساحت خراسان رضوی عرصه منابع طبیعی به ویژه درختان است.
هم اکنون درختان کهنسال بسیاری از دوران قدیم همچنان در این دیار خودنمایی می کنند.
به تازگی در قالب طرحی بخشهای مختلف شهری، روستایی و عرصه منابع طبیعی استان برای شمارش درختان کهنسال پیمایش میدانی شد.
در قالب این طرح بیش از 185 اصله درخت کهنسال، شامل 16 گونه گیاهی، در خراسان رضوی شناسایی شد.
گونه چنار با 82 اصله و پس از آن، سرو خمرهای با 26 اصله، بیشترین تعداد پایه کهنسال را به خود اختصاص دادهاند.
پس از آنها، توت، گردو، بید، ارس و بنه در جایگاههای بعدی قرار دارند.
بیشترین تعداد درختان کهنسال شناساییشده در شهرستان داورزن و پس از آن، به ترتیب در بینالود، گناباد، نیشابور، چناران، مشهد و بردسکن مستقر هستند.
در بین پایههای شناسایی شده، مسنترین درختان، به ترتیب ارس با هزار و 100 سال (مستقر در دره قره قات)، چنار با 620 سال (در مسجد جامع روستای دهبار) و سرو خمرهای با هزار و 25 سال در روستای زیبد شهرستان گناباد هستند.
روزگاری مشهد به شهر باغ ها معروف بود.
با درختان سر به فلك كشيده که البته در برخی از نقاط شهر همچنان می توان آثاری از آن درختان کهنسال را مشاهده کرد.
قبل از شهادت امام رضا علیه السلام، مشهد، روستائی کوچک به نام “سناباد” معروف بوده که در آن باغ های سرسبز و درختان سربه فلک شده و نهرهای جاری بسیاری وجود داشته است.
پیکر مطهر آقا امام هشتم علیه السلام نیز در یکی از این باغ های پر درخت و سرسبز سناباد آن زمان که متعلق به فردی به نام حمید بن قحطبه طایی بوده دفن شده است.
این در حالیست که با مهاجرت و مجاور شدن بسیاری از زائران به مرور زمان باغ های پردرخت تبدیل به محل سکونت شد و امروز مشهد مقدس در حسرت گذشته سر سبز خود نيازمند بازسازی آن هويت تاريخی است.
تا همین چند دهه پیش شهر در احاطه باغها بود و گوشه گوشه اش درختان سر به فلک کشیده و کهنسال و طبیعت سبز خودنمایی می كرد.
حتما مسن ترها خوب به خاطر دارند که آب قنات ها به وفور در جوی ها و نهرهای شهر می غلتید و درختان توت و چنار را سیراب می کرد.
مشهدِ قدیم، آبادی و سبزی خود را از این آب ها داشت آبی كه از قنات ها جاری می شد، قنات هایی پر شمار.
الندشت، ركن آباد، تقی آباد، آبكوه، سناباد و گناباد و بسیاری دیگر همه قنات هایی بودند كه باغات انبوه شهر و درختان بسیار خیابان ها و كوچه ها و پس كوچه ها را سیراب می كرد.
خیابان های اصلی هم كه محل عبور و مرور ماشین ها بود حال و هوای كوچه باغ ها را داشت.
آن روزها هر كسی می خواست وقفی كند، ساده ترین این وقف ها كه عمومیت هم داشت، كاشت چند درخت توت بود تا برای سال ها “خیر كثیر” شود برای بانیان آن و مردم.
آن زمان قدم به قدم شهر درختان توت تنومند و سپیدارهای بلند دامن پهن كرده و بخش زیادی از فضای سبز شهر این درختان بودند كه هیچگاه كسی تعداد آنها را شمارش نكرد! اما آنقدر بود كه به هزاران هزار اصله می رسید!
اما امروز، به جای آنهمه باغ ها و درختان کهنسال دیروز، انواع و اقسام برج ها و ساختمان های مرتفع سنگی، سیمانی و آهنی سبز شده است.
تونل سبز بولوار ملك آباد را شاید هنوز بسیاری به یاد دارند.
با درختانی که همچون چتر در آسمان به هم گره خورده بودند که سایه آنها حتی در گرمترین روزهای تابستان همراه با صدای نهر گناباد آرامش بخش رهگذاران و خودروهای عبوری بود.
درختان تنومند سر به فلك كشیده شاخ و شانه درهم تنیده ای که نشان آن آبادانی و آب بود آنگونه كه تا سال 80 هم همچنان آب نهر گناباد در رگهای خشكیده شهر جاری بود و حیات می بخشید.
اما فضای سبز شهر فقط درختان حاشیه نهرها و خیابان ها نبود این شهر در كنار درختان بسیار دارای باغ های انبوهی از میوه بود كه موجب شده بود به راستی روزگاری به شهر باغات شهرت یابد.
باغ عنبر ضلع جنوبی بالا خیابان، باغ هشت آباد (هشت در) پشت بالاخیابان، باغ فردوس (محله سرشور)، باغ ملی، باغ دارالتولیه، باغ خونی، باغ منبع، باغ رضوان و بسیاری باغ های داخل شهر دیگر.
كاشت درخت، نیاز مشهد
به تازگی یك كارشناس فضای سبز با انتقاد از انجام چمن كاری های گسترده در مشهد گفت: كاشت چمن در مشهد با توجه به سابقه خشك و گرم بودن این منطقه و كم آبی شدید سالهای قبل باید ممنوع شود.
میرحسینی با بیان اینكه چمن نیاز به آب زیاد و آبپاشی دارد افزود: اصلا در بسیاری از بولوارها، میادین و خیابان ها كاربرد چمن چیست؟
این شهر با توجه به گرمای هوا در تابستان فقط نیاز به سایه و درخت دارد.
درست همانی که پیشینیان ما تشخیص دادند و عمل کردند.
وی گفت: با یك بیستم آب مصرفی برای چمن! می توان سطح گسترده ای از درختكاری را در شهر آبیاری كرد.
درختان چنار بومی، عناب، سنجد، انواع توت غیر مثمر، صنوبر و سروهای خزنده از نژاد ارس كوهی در استان بهترین گزینه ها برای کاشت در مشهد است.
میر حسینی افزود: بنا بر گفته کارشناسان، زمین مشهد از قدیم الایام تا کنون جزو خاک هائیست که برای کاشت درخت بسیار مناسب است و هر وقت که نهالی در آن کاشته شود قدرت تبدیل شدن به درختی تنومند را پس از چند سال دارد!
او گفت: طبق آمار هم اکنون میزان سرانه فضای سبزی که به هر شهروند در شهر مشهد اختصاص یافته بیش از 16 متر مربع است.
این کارشناس ادامه داد: این در حالیست که در دهه های قبل این میزان خیلی فراتر از این آمار بوده است.
زندان در انتظار اربابان اره و تبر
اره به دستها، اگر مجوز نداشته باشند و درختان مردم یا متعلق به شهر را قطع کنند، ممکن است تا ۶ ماه در زندان به سر ببرند، جریمه بپردازند و حتی شلاق بخورند.
این مجازات قانونی کسانی است که اقدام به قطع اشجار می کنند.
تاکنون کم سابقه بوده است که پلیس به دنبال عامل یا عوامل قطع درختان شهر باشد.
ولی طبق قانون، نیروی انتظامی مکلف است در صورتی که شکایتی از طرف مردم یا شهرداری به نمایندگی از مردم، درباره قطع درختان بدون اجازه طرح شود، پیگیری کند.
درختان سطح شهر اگر مالک خصوصی نداشته باشند، متعلق به عموم مردم هستند.
شهرداری به نمایندگی از عموم مردم می تواند در صورتی که کسی این درختان را از بین ببرد، مدعی شود.
نکته اینجاست که قانون مجازات اسلامی در کتاب پنجم تعزیرات در موارد مشخصی، قطع و از بین بردن درختان (مثلا از طریق آتش زدن) را جرم انگاری کرده و برای آن مجازات تعیین کرده است.
در این قانون، در مواد مختلفی، قطع یا از بین بردن درختان مثمر، درختان متعلق به شهر و همچنین باغات و مزارع را به صورت جرم بیان کرده و مجازاتهای سنگینی از جمله زندان تا ۶ ماه و جریمه و شلاق برای آن در نظر گرفته است.
حتی به جز متن قانون، قوه قضاییه هم قطع درختان را صرف نظر از مثمر یا غیرمثمر بودن آنها بدون اجازه شهرداری مصداق جرم معرفی کرده است.
همچنین باید متوجه باشیم که برای جرم دانستن قطع درختان شهر، اینکه درخت قطع شده دارای شناسنامه باشد و شناسنامه هم ابلاغ شده باشد، شرط نیست و قطع درختان بدون شناسنامه هم جرم شناخته می شود.
مجازات قطع درختان شهر
برابر ماده ۶۸۶ قانون مجازات اسلامی، هر کس درختی را عالماً و عامداً از بین ببرد به حبس تعزیری از شش ماه تا سه سال و یا جزای نقدی از سه تا هجده میلیون ریال محکوم می شود.
همچنین در ماده یک این قانون آمده است: از بین بردن هر درخت در معابر، میدان ها، بزرگراه ها، پارکها، بوستان ها و باغات در محدوده و حریم شهرها بدون اجازه شهرداری ممنوع است.
یعنی اگر کسی درختی را قطع کند، هم باید مجازات حبس و پرداخت جریمه قانونی دادگاه را تحمل کند و هم جریمه بپردازد.
فرقی نمی کند که درخت در ملک شخصی باشد یا در حاشیه خیابان، چرا که طبق قانون هیچکس حق ندارد بدون علت نسبت به قطع یا خشکاندن درختان اقدام کند.
جرم قطع درخت جنبه عمومی دارد و قاضی می تواند حکم مجازات جریمه و زندان برای مجرم بدهد.
یکی از مشاوران حقوقی گفت: ضابطین خاص قضایی فضای سبز به عنوان بازوی اجرایی قوی، نقش مهمی در جلوگیری از تخریب فضای سبز و حیات جامعه شهری دارند.
حسینی افزود: حذف درختان از سطح شهرهای پرترافیک و آلوده یک جرم سنگین و نابخشودنی است.
وی گفت: جرم قطع درخت جنبه عمومی دارد که خطرات و آسیب های آن متوجه همه افرادست که برخورد با آن عزم جدی تری می طلبد.
این مشاور حقوقی افزود: فرقی ندارد درخت در حیاط منزل افراد یا در باغ شخصی یا در حاشیه خیابان باشد.
او ادامه داد: از این پس با همکاری شهرداری و سازمان نظام مهندسی نظارت بر ساخت و سازهای شهری مشهد افزایش مییابد.
حسینی افزود: طبق مصوبات مربوطه مالک هر ساخت و ساز موظف است نقشهها را بر اساس ضوابط شهرسازی اجرا کند تا درختی بی مورد قطع نشود.
وی گفت: همچنین مالک باید مواردی، چون جانمایی مناسب درب پارکینگ، عدم تخریب درختان جلوی ساختمان و سایر موارد دیگر را رعایت کند.
حسینی ادامه داد: طبق آخرین آمار هم اکنون مشهد دارای سه هزار هکتار باغ با ده ها هزار اصله درخت و ۵۸۰ هکتار فضای سبز است.
درخت، هویت پنجره ها
درخت، هویت پنجره ها،
جوانه، شعر درختان،
و غنچه، معنی عشق به زندگیست.
درختان اشعار زمینند.
ولی برخی از ما این سرودهای سبز را قطع می کنیم،
شاخه هایشان را بی رحمانه می شکنیم!!
و از آنها کاغذ می سازیم،
تا تهی بودنمان را در آن به ثبت برسانیم!
درختان، بخشنده اند.
با همان دستها که به نشانه دعا به سمت آسمان گرفته اند، خدا خدا می کنند.
درختان آموزگارند.
فروتنی را باید از درخت آموخت.
که چون بارش افزونتر شود بر تواضع او افزوده می شود!
تسلیم محض خدا بودن را باید از او فرا گرفت؛
چون مقدر شد سیب شود، دیگر دلش هوای انار شدن نمی کند!
بخشش را از او یاد بگیریم!
که سایه و میوه اش را بی پرسش و بی منت بر همگان روا می دارد!
اما امروز بشر با ساخت برج ها و آسمانخراش ها،
مراکز تجاری، تفریحی و بزرگراه ها،
دیگر جایی برای رشد این موجود بخشنده و مهربان باقی نگذاشته!
بحران کنونی محيط زيست حاصل عصيانگری همه ماست!
احیای دوباره آن عزمی جدی نیاز دارد.
دوران هشت سال دفاع مقدس برای مردم ما یاد آور حماسه عزم ملیست.
پس،
دیروز که دیگران کاشتند تا ما امروز استفاده کنیم؛
بیاییم با عزمی آهنین همچون رزمندگان اسلام،
امروز نیز ما برای نسل آینده بکاریم،
تا فردا دیگران بهره ببرند.