چرا جايزه روزنامهنگار سال و رسانه سال نداريم؟
عیسی محمدی، روزنامهنگار، در یادداشتی در باشگاه روزنامهنگاران ایران نوشت:
ابتدای سال است. به یادم آمد كه باشگاه روزنامهنگاران ایران، رقابتی با حضور و آرای دیگران تدارك دیده بود تحت عنوان روزنامهنگار سال. البته كه نقدهای مختلف، درست یا غلط، به چگونگی انتخاب روزنامهنگار سال وارد بود اما نفس وجود چنین امری، پسندیده و تشویقگر به نظر میرسید.
میدانیم كه جایزههای مختلفی در سطح جهان برای روزنامهنگاران برتر تدارك دیده شده است. هر جایزهای هم از منظر و رویكرد خودش بخشیده میشود و شاید نشود برای همه انتخابها و تقدیرها، یك روند را تعریف و تبیین كرد.
اما شاید سئوال مهمی كه در این میانه مطرح باشد، این است كه معنا و مفهوم و سنجههای یك روزنامهنگار اثرگذار و یك روزنامهنگاری اثرگذار چیست؟ تیراژ و بازدید؟ بازخوردها و بازنشرها؟ اختصاصی بودن؟ بمبهای خبری؟ كارزارهای رسانهای؟ تخصصی بودن؟ به روز بودن؟ خبری بودن؟ یا تركیبی هنرمندانه از همه اینها؟
در نهایت اینكه به نظر میرسد جای اصلی یك جایزه بزرگ و معتبر در حوزه روزنامهنگاری در كشورمان خالی باشد.
قبلا جشنواره مطبوعات تا حدی این نقص را پوشش میداد. اما این جشنواره نیز معطوف به اراده شركتكنندگان بود؛ و كسانی و رسانههایی كه شركت نمیكردند دیده نمیشدند. این، یعنی كه چنین جایزهای هم تا حدی جامعیت نداشت. به طور سالانه نیز سایتهای مختلف رأیگیری میشوند كه باز هم جامعیت ندارد و صرفا بحث رأیدهندگان و بازدیدها و … مطرح است. یا باز هم اخیرا جشن حافظ، از بهمن بابازاده به دلیل اثرگذاری رسانهای تقدیر كرده است كه اتفاق جالب و مهمی در نوع خودش، برای روزنامهنگاری تخصصی بود.
مسأله اول این است كه چنین جایزهای قطعا باید وجود داشته باشد و معتبر هم باشد تا بدانیم در نهایت كدام رسانه و رسانهنگار و رسانهكار، طبق چه سنجهها و معیارهایی اثرگذار بوده؟ طبیعی است كه اگر این معیارها مورد قبول نباشد، میشود ماجرای نمرهدهی به روزنامهها توسط وزارت ارشاد؛ كه گاهی رسانههای برگزیده و نمرههای گرفته شده، تعجب همه را در پی دارد! و طبیعی است كه اهمیت خودش را هم از دست میدهد و امری فرمالیته در نظر گرفته میشود و بحث ما اثرگذاری و جذابیت ذاتی و واقعی و قابل مشاهده و دنبال كردن است.
مسأله دوم هم آن است كه چرا باشگاه روزنامهنگاران ایران با وجود نقدهای وارده به چگونگی انتخابها، آن جایزه را دنبال نكرد؟
حتی بهروزترین و بزرگترین نرمافزارهای فعلی هم زمانی، نرمافزارهایی ابتدایی و پر از اشكال بودند كه به واسطه تلاش توسعهدهندگان نرمافزارها و رفع باگها و مشكلات، به این درجه رسیدهاند. چنین اصلی چرا درباره جایزه اول روزنامهنگار سال چرا نباید عملیاتی شود؟ پرس و جو از منتقدان برای درك و شناسایی اشكالات و رفع آنها…
طبیعی است كه وجود چنین جایزههایی، عملا باعث ترمیم برند آسیب دیده روزنامهنگاری ایرانی خواهد شد؛ فرصتهایی كه به یكسان، حتی به روزنامهنگاران آماتور هم داده میشود تا بتوانند با صرف انرژی و دقت فراوان، خودی نشان بدهند. حالا در این میانه اگر اشكالاتی هم وجود داشته باشد، چه عیبی دارد؟ مگر همه توپهای طلا و اسكارها و سیمرغهایی كه داده میشود، به قاعده است؟ فقط به این رویا فكر كنید كه جایزهای داریم كه هم از نظر مالی و به واسطه پشتیبانی اسپانسرها قابل توجه است، هم از نظر اعتباری، پشتیبانی قاطبه رسانهها و رسانهنگارها را در پی دارد؛ چه منافعی كه برای جامعه رسانهای ما نخواهد داشت و چه انگیزههایی كه ایجاد نخواهد كرد! همین الان معضل بیانگیزگی و فرسودگی شغلی، از بزرگترین آفتهای روزنامهنگاری ایرانی تلقی میشود و طبیعی است كه در حد وسعمان، باید چارهای برایش بیندیشیم…
انتهای پیام