ابعاد نگرانی از حضور شاگران مصباح در خبرگان
رشید داودی: انتخاب رهبر آینده باید براساس «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» باشد
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: رشید داودی، طلبه‌ی حوزه‌ی علمیه‌ی قم و دانش‌آموخته‌ی دکترای علوم سیاسی، می‌گوید «اصول ثابتی» که در دیدار رهبری با نمایندگان مجلس خبرگان مورد تاکید رهبری برای انتخاب رهبر آینده بود همان اصول اولیه‌ی انقلاب اسلامی یعنی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی»ست.
او که از شاگردان سیدحسن خمینی است، در گفت‌وگو با انصاف نیوز، بخشی از منتخبین این دوره انتخابات خبرگان را شاگردان مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی می‌داند و چندان امیدی به آنها برای رعایت اصول اساسی جمهوری اسلامی ندارد. او در پایان عنوان عمار انقلاب را که منتسب به آقای مصباح یزدی دانسته‌اند را نیز نقد می‌کند: «کدام عمار؟! و عمار کدام انقلاب؟! مگر می‌شود فردی را که جمهوریت و مردم، که یکی از اصول بنیادین انقلاب است، را شرک بداند، عمار آن انقلاب نامید؟!»
بقا نظام بسته به پایبندی به استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی است
انصاف نیوز: رهبری در دیدار با خبرگان تاکید داشتند که برای انتخاب رهبر آینده باید اصول ثابت جمهوری اسلامی در نظر گرفته شود. این اصول ثابت چه مواردی هستند و چه توضیحی دارند؟
داودی: اصول ثابت انقلاب اسلامی را می‌توان در قالب شعار بنیادین انقلابیون و مردم پی‌گرفت که یک صدا فریاد می‌زدند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. اصول دیگری هم اگر وجود داشته باشند به این چهار اصل باید بازگردند.
این چهار اصل محوری‌ترین اصول انقلاب هستند. و هم‌چنان که انقلاب اسلامی بنایی بود برپایه‌ی زیربنایی روشن و اهداف و شعارهایی مشخص که حاصل خواست خواست جمعی مردم بود، بقا این انقلاب نیز بسته به همین اصول بنیادین و اهداف روشن است که در قالب چهار اصل استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت متجلی بوده و هستند.
این‌بار احتمال نقش‌آفرینی خبرگان بیشتر است
انصاف نیوز: به نظرتان در این مقطع زمانی چه حساسیت‌های خاصی وجود دارد که ایشان حالا به این موارد و این موضوع اشاره کرده‌اند؟
داودی: به هر حال طبیعی است که بالا رفتن سن و پدید آمدن کهولت، هر انسان دوراندیش و مدبری را به فکر ترسیم شرایط و تبیین وضعیت می‌اندازد. رهبری نظام نیز هرچقدر سنشان بالاتر می رود، ضرورت تبیین و ترسیم این امور فزونی می‌یابد. و در درجه‌ی اول، مخاطب این سخنان اعضای مجلس خبرگان هستند که اصلی‌ترین و مهم‌ترین شأن آن انتخاب رهبر و نظارت بر شرایط رهبری است.
به عبارت دیگر، فلسفه‌ی تمام سال‌هایی که مجلس خبرگان برگزار می‌شود به جهت همان لحظه‌ای‌ست که باید تصمیم درستی بر انتخاب رهبر بگیرند. در این بین نظر رهبری این است که خبرگان در این تصمیم و انتخاب باید علاوه بر لحاظ شروط مصرّح در قانون به این چنین شرایطی نیز توجه داشته باشند.
از سوی دیگر، هر دوره‌ی مجلس خبرگان هشت سال طول می‌کشد و در این هشت سال پیش‌رو طبیعتا نسبت به سال‌های گذشته، احتمال نقش‌آفرینی این نمایندگان برای انتخاب رهبر آینده بیشتر است.
نقش‌آفرینی خبرگان این‌بار تاریخ‌ساز خواهد بود
این نقش‌آفرینی نیز صرفاً به گزاره‌ای تاریخی مبدّل نخواهد شد بلکه تاریخ‌ساز خواهد گردید. لذا نباید هیچ‌گونه منافع شخصی، حزبی و جناحی در آن دخیل باشد بلکه باید نگاه خبرگان به مصالح عالیه‌ی نظام و اصول اصلی انقلاب باشد.
از نظام جمهوری اسلامی کاریکاتور نسازید
هیچ شخصی در هیچ جایگاهی و هیچ نهادی با هر حیطه‌ی اختیاری، حق ندارد این چهار اصل بنیادین را تضعیف کرده یا از میان بردارد. اعضای خبرگان باید توجه داشته باشند که به همان میزان که اسلامیت در این نظام اهمیت دارد جمهوریت نیز امری محوری و دارای اهمیت است؛ هم‌چنان که آزادی و استقلال نیز چنین جایگاهی دارند. تضعیف هر یک از این اصول یا ترجیح هر یک بر دیگری، نه تنها امری نامیمون و نامبارک و بر خلاف میثاق ملی (قانون اساسی) است، بلکه منجر به کاریکاتوری شدن جمهوری اسلامی‌ای است که امام راحل با کمک مردم بنیان نهاد و نظامش را تثبیت نمود.
هم‌چنین باید توجه اشت که اگر می‌گوییم خبرگان باید این چهار اصل را در انتخاب رهبری مورد توجه قرار دهند، در دوران حیات رهبران جمهوری اسلامی نیز باید از این چهار اصل تغییر خدشه ناپذیر و مشروع، حفاظت و مراقبت کنند. چراکه مشروعیت نظام در گرو فعلیت آن‌هاست.
در مورد سه اصل «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نمی‌توان «نُؤمنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» بود
خبرگان ملت می‌بایست هم خود به این اصول باورمند باشند و هم حق انتخاب مردم را در عمل به رسمیت بشناسند. آنها باید دائما رصد کنند که نهادهای دخیل در امر انتخابات آیا در عمل، به این اصول پایبند هستند یا پایبندی‌شان فقط شعاری‌ست؟! این اصول، متن مقدس انقلاب هستند و در این باره نمی‌توان «نُؤمنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» بود!
انحراف «جمهوریت» نظام انحراف از مسیر امام است
اگرچه مع‌الأسف به‌ویژه در سال‌های اخیر (بالأخص در دو، سه انتخابات آخر) چنین تبعیض به عیان دیده شده و می‌شود! و برخی نهادهای انقلابی و انتخاباتی حتی آنها که مسئولانش از طرف رهبری نظام مشخص شده به برخی از این اصول پشت می‌کنند. به عنوان مثال در عملکرد ایشان، اصل «جمهوریت» یا نادیده انگاشته شده یا به غایت تضعیف گردیده‌است. این مسئله، بی‌تردید انحرافی آشکار و عیان از مسیر آرمان‌های انقلاب مردم واندیشه‌های بنیان‌گذار نظام است!
دوگانه‌ی اندیشه‌ی مردم‌دار امام و مردم‌ندار مصباح
انصاف نیوز: به کسانی که در این دوره رای آوره‌اند امیدی دارید که این چهار اصل را در عمل، چراغ راه و مبنای تصمیم‌گیری خود قرار دهند؟
داودی: متاسفانه تا جایی که من شناخت دارم بعضی منتخبان شبه انتخابات اخیر که کم هم نیستند، نه تنها برخی از این اصول چهارگانه را باور ندارند که بارها و به صورت علنی با آنها مخالف کرده‌اند چرا که از لحاظ مبانی علمی خود، آنها را ناموجه می‌پندارند. به عبارت دیگر، این گروه در دوگانه‌ی اندیشه‌ی مردم‌دار امام خمینی و اندیشه‌ی مردم‌ندار آیت‌الله مصباح یزدی، پیرو گفتمان مرحوم مصباح یزدی هستند که قائل شدن به جمهوریت در کنار اسلامیت را در حکم «شرک» دانسته‌است. این گروه نوظهور پس از انقلاب، غالباً یا شاگردان مرحوم مصباح یزدی هستند یا پیروان گفتمان ایشان به شمار می‌روند.
به اعتقاد بنده، مخاطب این سخنان رهبری بیش از هر کس دیگر، همین گروه هستند که با انحراف مسیر انتخابات از ریل درست خود و تضعیف حق انتخاب مردم و در نتیجه قهر اعتراضی اکثریت مردم از صندوق‌ها، به مجلس خبرگان راه یافتند و اساسا جمهوریت نظام را قبول ندارند.
چرا که در مجلس خبرگان، اعضای آن حق ندارند بر اساس مبانی خود مشی کنند بلکه باید به مرّ قانون عمل نمایند و حق مردم در تعیین سرنوشت خود را در عمل نشان دهند حتی اگر به آن باور نداشته‌باشند.
آنها که مسلط به اندیشه امام هستند وارد میدان شوند
باز هم تاکید می‌کنم به نظر بنده اگر رهبری در این مقطع حساس به این مسئله اشاره داشته‌اند باید کسانی که آگاهی به اصول ثابت انقلاب و اندیشه امام راحل دارند وارد میدان شوند و نگذارند سخنان ایشان یا نادیده گرفته شود یا مرموزانه، مصادره به مطلوب شود.
سخنان رهبری را مصادره به مطلوب می‌کنند
کسانی هستند که امروزه هر چیزی که رهبری می‌گوید را سعی می‌کنند با تحلیل‌های حزبی و جناحی خود مصادره کنند و مثلا خیلی شعاری بگویند رهبر بعدی باید انقلابی باشد. خب، انقلابی یعنی چه؟! چه کسی انقلابی است؟!
مصباح یزدی مبارزه با حکومت شاه را هم تحریم کرد
اگر بگویند «انقلابی» شخصیتی مانند مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی‌ست، که گواه روشن تاریخ، ایشان هرگز در شمار انقلابیون پیش از فتح قرار نداشت اگرچه در سال‌های نخست حرکت امام، به برخی از امور حکومت معترض شدند. اما در بحبوحه‌ی مبارزه راه را کج کرده و از انقلاب و انقلابیون بریدند و بنا بر برخی نقل‌های معتبر و موثق، حتی مبارزه با حکومت شاه را تحریم کردند!
مصباح یزدی، عمار انقلاب | کدام عمار؟! و عمار کدام انقلاب؟!
حالا اینکه بعد از ارتحال امام عده‌ای تلاش می‌کنند بگویند ایشان نه تنها انقلابی بوده که عمار انقلاب هم ملقبش کرده‌اند، دیگر از آن ادعاهای واهی و باطلی است، که تحریف کنندگان انقلاب و مخالفان منافق پیشه امام راحل مطرح می‌کنند و هزاران سند مکتوب و شاهد موجود بر خلاف آن وجود دارد.
کدام عمار؟! و عمار کدام انقلاب؟! مگر می‌شود فردی، جمهوریت و مردم را که یکی از اصول بنیادین انقلاب است را شرک بداند، عمار آن انقلاب نامید؟! گاهی این نگاه پارادوکسیکال، به تعبیری مرغ پخته را هم به خنده وا می‌دارد. مگر می‌شود هم منکر جمهوریت باشی و هم خود را انقلابی (از جنس انقلاب خمینی) بدانی!
لذا رهبری در سخنان خود به درستی بر این مسئله اشاره کرده و تنبه داده‌اند. بر صاحبان فکر و اندیشه لازم است تا آن را به درستی تبیین کنند و اجازه‌ی تحریف و مصادره به مطلوب شدن آن را به کسانی که باوری به جمهوریت و مردم ندارند، ندهند.
انتهای پیام
احسنت
دمت گرم شیخ
شیخ مصباح، متأثر از فردید بود، که اونم عملاً فاشیست بود؛ مخلص کلام اینکه یه پول سیاهم برای دموکراسی، ارزش قائل نبود!