خرید تور تابستان

نقش معلمان در صلح

رضا امیدی، استاد دانشگاه در کانال تلگرامی خود نوشت: «بهمن‌ماه ۱۴۰۲ به‌مناسبت روز جهانی آموزش با شعار سال «آموزش و یادگیری برای صلح پایدر»، نشستی به میزبانی کانون صنفی معلمان (@ksmtehran) برگزار شد. در این نشست دربارۀ خشونت ساختاری، صلح مثبت، و نقش نظام آموزشی، مدرسه، و معلمان بحث کوتاهی ارائه کردم. بخش‌هایی از بحث را در ادامه می‌خوانید:

خشونت ساختاری بیش از هر چیز در توزیع نابرابر قدرت و امکانات نمایان می‌شود. به تعبیر جان گالتونگ، از صاحبنظران حوزۀ صلح، این خشونت ساختاری است که در نهایت به خشونت عریان و فیزیکی هم منجر می‌شود. همان‌طورکه که اخیراً توماس پیکتی دربارۀ غزه هم گفته که هجوم به غزه بیش از هرچیز نمودی از نابرابری است و در چنین سطحی از نابرابری، امکان دستیابی به صلح ناممکن است. گالتونگ، صلح مثبت را مقابله با خشونت ساختاری می‌داند. از نظر او بنیان صلح مثبت، همبستگی اجتماعی است؛ یعنی آنگونه‌که در ادبیات این حوزه گفته می‌شود همزمانی و پیوند میان عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی. ما جامعه‌ای را برخوردار از سطح بالای همبستگی می‌دانیم که از یکسو در تلاش برای کاهش حداکثری انواع نابرابری‌های اجتماعی اعم از منطقه‌ای، جنسیتی، طبقاتی، مذهبی، قومیتی باشد و از سوی دیگر افزایش حداکثری پیوندهای اجتماعی، تعلّق اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و سرمایۀ اجتماعی را دنبال کند. با این تعریف، شاخص‌های متفاوتی برای صلح مثبت ارائه شده است که شاید شش شاخص در این دسته‌بندی‌ها برجسته و مشترک است: رفاه و بهزیستی، عدالت جنسیتی، توسعۀ پایدار، توسعه و توانمندی کودکان، نشاط اجتماعی، و انسجام اجتماعی.

پائولو فریره در جایی می‌گوید «اگر بپذیریم که آزادی در عمیق‌ترین معنای خودش مهم‌ترین هدفی است که جوامع دنبال می‌کنند، باید بدانیم که برای دستیابی به آزادی پیش از هر چیزی باید به‌دنبال درک نابرابری‌ها و خشونت‌های ساختاری باشیم».

اما نقش معلمان در زمینۀ صلح مثبت چه می‌تواند باشد؟ معلمان مهم‌ترین عاملان یا سوژه‌های نظام آموزشی و اصطلاحاً «گیم چنجر» هستند؛ کسانی هستند که می‌توانند بازی را عوض کنند. یک نظام آموزشی هرچه قدر هم که ایدئولوژیک باشد، به تعبیر مایکل اَپل در درون خود یک جریان مقاومت را هم دارد. معلمان می‌توانند فضای کلاس‌ها و فضای مدرسه را به یک محیط امن و بدون اضطراب برای دانش آموزان تبدیل کنند. این یکی از شاخص‌های مهم در ارزیابی کیفیت نظام آموزشی است. در کشورهایی، در مدارسی، در کلاس‌هایی، با معلم‌هایی که دانش‌آموزان احساس امنیت بیشتری می‌کنند، کیفیت یادگیری بالاتری هم دارند. معلمان می‌توانند از الگوهای گفتگویی استفاده کنند، تشویق به مشارکت در کلاس کنند و خود این گفتگو، امکان گفتگو وحرف‌زدن دانش‌آموزان یکی از ابزارهای مهم در ارتقای دانش‌آموزان است. معلمان تاچه‌اندازه به گونه‌های خشونت حساسند؛ خشونت‌های ساختاری ازجمله طبقاتی، جنسیتی، قومیتی. حساس‌بودن به گونه‌های مختلف خشونت و توجه به اعتماد به نفس‌دادن به دانش‌آموزان مسئلۀ بسیار مهمی است. و همچنین معلمان باید نسبت به یادگیری دانش‌آموزان‌شان حساس باشند. براین اساس است که معلم‌ها می‌توانند از طریق بینش‌دادن به دانش‌آموزان، و حساس‌کردن آن‌ها نسبت به مسئلۀ برابری در عین احترام به تفاوت و تکثر، نسبت به محیط زیست، نسبت به همبستگی و مسائلی از این دست بسیار تأثیرگذار باشند. نباید این نقش‌ها و این ظرفیت‌ها را نادیده گرفت.

بحث صلح یا مسائلی از این نوع بسیار فراتر از آن است که انتظار داشته باشیم مثلاً یک درس یا فصلی از یک درس به آن اختصاص یابد. چنین مقوله‌هایی بینشی هستند و باید در روابط درون نظام آموزشی درهم‌تنیده شود و معلمان در این زمینه مهم‌ترین عامل هستند. نظام آموزشی و مدرسه و معلمان تا چه اندازه به آن حساسیت دارند؟ تا چه اندازه تفاوت در ویژگی‌ها و کیفیت‌های اجتماعی به رسمیت شناخته می‌شود، ارج گذاشته می‌شود، و از غیررسمی‌سازی دیگرانِ قومیتی، مذهبی، جنسیتی، طبقاتی اجتناب می‌شود؟ ‌اینها در واقع آن چیزهایی است که به‌عنوان بنیان‌های صلح پایدار شناخته می‌شود و معلم به‌عنوان عامل اصلی و مدرسه و کلاس درس به‌عنوان واحد اصلیِ این تغییر بنیادین می‌توانند باشند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا