نمایش «ساعت 6» قرار مخاطب با ما در کافه
امیر حسین ناظری کنزق، انصاف نیوز: نکته بسیار عجیبی است که در شهر تهران به طور میانگین در ماه 70 نمایش در سالن های نمایش شهر تهران اجرا میشود. بعضی معتقدند که این تعداد از اجرا بیش از کشش جامعه ماست. ما باید کیفیت تئاتر را بالا ببریم. دلیل این نظر سالن های خالی تئاتر است. اکثر نمایش ها با کمتر از پنجاه درصد ظرفیت خود اجرا میکنند. با این اوضاع اجرای نمایش در کافه ها هم رونق پیدا کرده. تعداد زیادی از این اجراهای غیررسمی کیفیت کافی برای اجرا در سالن های نمایش را ندارند. منتقدان میگوند اجراهای غیر رسمی یعنی اجرا به هر قیمت که کمکی به تئاتر و هنر نمیکنند و اگر کسی مواجه اول خود با تئاتر را با یکی از این نمایش ها تجریه کند از این فضا دور خواهد شد.
«ساعت 6» مونولوگی است که در یک کافه با موضوع جدا شدن یک زن و مرد اجرا شد، اما کارگردان او معتقد بود که نمیتوان همه اجرا ها در مکان های نامتعارف را اینگونه قضاوت کرد. نگین فیروزمنش در گفتگویی کوتاه با انصاف نیوز در رابطه با نمایش خود توضیحاتی داد که در پی میآید.
انصاف نیوز: نمایش شما یک کار رئال بود، با فضایی که برای تمام مخاطبان آشنا بود. این فضا برای ایجاد شگفتی در مخاطب بسیار دشوار است. چرا این متن را انتخاب کردید؟
نگین فیروزمنش: یکی از ایده های ما این بود که بازیگر ما چند ساعت قبل از اجرا چند ساعت به عنوان کارمند کافه کار کند و برای مشتریان سفارش ها را بیاورد. به خاطر اینکه شما اگر بازیگر را در این شرایط ببینید، حرف های او را هرقدر هم تکراری باشد مخاطب باور میکند. چون این یک همذات پنداری به شما میدهد.
کار شما اکت خاصی نداشت، یک نور ساده، یک موسیقی ساده و کاملا دیالوگ محور بود. تصور نکردید که با این نوع اجرا مخاطب خسته شود؟
نه، من به متن بسیار اعتقاد داشتم. متن ما خیلی مشابه زندگی مخاطب بود که مخاطب با اجرای آن به خاطرات خود میرود و متوجه کذر زمان نمیشود. در متن ما جملاتی که خیلی از آن ها را شنیده و یا گفته است. پس بیشتر از این که بازیگر ما را باور کند، خاطرات خود را باور میکند.
شما چرا در یک مکان غیر متعارف، اجرا کردید؟
چون فضای کار ما نیاز به کافه داشت. متن ما قصه یک کارمند کافه است. کافه ای که باید به خیابان دید داشته باشد که مدام نگاه کند که آیا شخص مورد نظر او میآید.
خیلی از منتقدین میگویند این نوع اجراها به معنای اجرا به هر قیمتی است. نظر شما در رابطه با این انتقادات چیست؟
ما خیلی به این موضوع فکر کردیم. اول به این فکر کردیم که سراغ جشنواره هایی برویم که این نوع نمایش را میپذیرد. بعد فکر کردیم چرا جشنواره؟ وقتی ما در یک محیط غیر عادی اجرا میکنیم هیچ پیش زمینه ای به مخاطب نمیدهد که قرار است چه نوع تئاتری ببیند. ما به مخاطب میگوییم ما با شما ساعت 6 در یک کافه قرار داریم. قطعا شما در این کافه با تعداد زیادی آدم های دیگر مواجه میشوید. خیلی از برخورد ها را میبینید. شما دیگر عوامل کافه را هم میبینید. ولی حالا میخواهید قصه یکی از عوامل را بشنوید. من معتقدم این نقدها درست است، اما نه درباره کار ما نیاز داشت در اینجا اجرا شود. چون نقش ما یک کارمند کافه است و اگر مخاطب با چشم خود نبیند که یک نفر در کافه کار میکند باور نمیکند. و من این را در تماشاچیان میبینم که خیلی متعجب میشوند که یکی از عوامل کافه پشت میز مینشیند و مونولوگ میگوید. این احساس نزدیکی بین مخاطب و بازیگر نیاز کار ما بود.
در انتها اگر نکته ای باقیست بفرمایید.
من فقط خیلی راجع به حادثه پلاسکو ناراحت هستم و تسلیت میگم به تمام کسانی که ضرر دیدند.
این نمایش با بازی آرزو خرمنیا و به نویسندگی سجاد همتی در کافه تماشا اجرا شد.
عکاس: محمد جلالی نسب
انتهای پیام