خرید تور تابستان

ارتش فدای ملت، ملت پناهِ ارتش

غلامرضا بنی اسدی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

ارتش، “ارتشِ جمهوری اسلامی ایران”، نه برای ایران کم گذاشته است و نه برای جمهوری اسلامی. برای هر دو فراوان گذاشته است. گواهش 45 هزار شهید است که هر کدامشان امضای ابدی پای سند دلبستگی ارتش به مُلک و ملت اند. ما اما برای‌شان کم گذاشته ایم. کم دیده ایم. حتی گاهی خود را به ندیدن زده ایم. آن کم دیدن و این ندیدن را اما ارتش به چشم نیاورده و تراز نقش آفرینی نگرفته است چه ارتشی خوب می داند و باید هم بداند که لباسِ او، رنگِ خاک است. به رنگِ نامیرایِ خاکِ وطن!

لباس ارتشی که می پوشی، باید حواست به خاکِ وطن باشد. مبادا کسی به آن چپ نگاه کند. تنها هم که بمانی باز باید برای همه باشی. به یک چیز دیگر هم باید حواست باشد؛ بی غرور ذاتی نظامیان جهان باید برای مردم وطنت خاکسار باشی. یعنی زیستنِ همان شعاری که سال هاست خود فریاد می زنی؛ ارتش فدای ملت، ملت، پناهِ ارتش.

راز عزتمندیِ ارتش جمهوری اسلامی ایران در همین است. در این که فدایی ملت باشد. در این که سربازی را زندگی کند. در این که حصنِ حصینِ ایران باشد. قد بکشد، چنان بلند که هیچ بیگانه ای نتواند این سو را دید بیندازد چه رسد که دست اندازد و پا بگذارد.

باغ ها را، به درخت ها و درخت ها را به میوه هایش می شناسند و ارزش می گذارند. با این نگاه ارتش، یک اعتبار بلند و عیاری ارزش افزا دارد. باغ ارتش نخل تناور فراوان دارد. درختان مثمری که مردم وطن از آن میوه امنیت می چینند. تاریخ هم با تعظیم از این سروهای سر به آسمان کشیده روایت ها دارد. یکی می شود سرلشکر ولی ا… فلاحی است که در برابر گلوله های دشمن هم سر خم نمی کند و می گوید آنکه باید بترسد و ترسیده حرکت کند، دشمن است که به خاک ما آمده است نه ما. دیگری می شود سپهبد شهید صیاد شیرازی که صدام و منافقین، توأمان توانشان را برای حذف او به کار گرفتند. ما در ارتشمان سرلشکر آبشناسان را داشتیم که صدام را رسما به مبارزه رودررو در دشت عباس فراخواند. صدام نیامد، اما قوی ترین ژنرالش، قادر عبدالحمید، را با لشکر ویژه اش به مقابله با «شیر صحرا»ی ایرانی فرستاد که در جنگی نمایان امیر دلاور ما عبدالحمید را اسیر و لشکرش را منهدم کرد.

باری، ارتش ما از امیرانی چنین شجاع کم نداشت که فراوان هم داشت. کهتری، اقارب پرست، کشوری، شیرودی، آذرفر، منفرد نیاکی، و… این کتاب پر افتخار را ورق می افزایند. اصلا هر سرباز ما به وقت جنگ یک قهرمان می شد و نه تطمیع او را از میدان به در می کرد، نه تهدید. چنان که صدام در سال 1361 برای مرده یا زنده علیاری، 100 میلیون تومان جایزه تعیین کرد اما تیرش همه جانبه به سنگ خورد تا سنگ ها بر سر خودش خرد شود با ادامه رزم امیر یعقوبِ علیاری. ارتشی های ما، «سرباز» بودند و آماده «سر»بازی. امروز هم با همان غیرت ولی باقدرتی افزون تر در میدان دفاع از وطن، ایستاده اند.

اگر امروز و در میدان پاسخ به رژیمِ صهیونیستی، سپاه پاسدارن به غیرت، در خط حمله می درخشد به خاطر اطمینان از قدرتِ خط دفاع ماست که ارتش ایستاده است. هر دو را قدر بدانیم که سپر و سپهر امنیت ما با ارتش و سپاه و فراجا و بسیج و نهادهای امنیتی ما، شکل و رنگ بهار می گوید. به احترامِ همه سربازان وطن باید ایستاد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. با سلام بنده با برادران ارتشی باهم در زمان دفاع مقدس بودم و در جواب جناب آقای بنی اسدی بنده می گویم در مقابل شان سر تعظیم فرود می آوریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا