خرید تور تابستان

کنشگری اجتماعی ترانه علیدوستی برای تعریف منافع‌ملی

«محمدرضا یزدان‌پرست» روزنامه نگار و مجری تلویزیون در یادداشتی درباره ی موضع گیری ترانه علیدوستی در قبال سیاست آمریکا برای محدودیت سفر به ایران، در خبرآنلاین نوشت:

کنشگری اجتماعی همانطور که نامش پیداست،می تواند از تک تک افراد یک جامعه سربزند اما قدر مسلم، از نخبگان و طبقه مشهور جامعه، تاثیرگذاری گسترده تر و عمیق تری خواهد داشت چه برسد به اینکه این کنشگری از سوی یک سلبریتی باشد.

■■■

شهرت ترانه علیدوستی مربوط به یک سال اخیر نیست. سالهاست که ستاره است و ستاره مانده و اینطور که پیداست، ستاره هم خواهد ماند؛ هرچند با سریال “شهرزاد” هم چندین پله طراز خود را ارتقا داد و هم کیلومترها مرزهای ستاره بودن را جابجا کرد. اما خوب می داند و می دانیم که “ستاره شدن” کاری ندارد؛ “ستاره ماندن” است که صعب و سخت است و تلاش و هوشمندی می خواهد؛ همان که ترانه سالهاست فهمیده و غیر از پشتکار و آگاهی، نیک دریافته که “شهرت” با فاکتوری به نام “تعهد” است که با “محبوبیت” توام می شود؛ هم تعهد هنری و هم تعهد اجتماعی. وگرنه چه بسیار افراد مشهوری داریم که فاقد محبوبیت هستند.

■■■

یکی از بسترهایی که آگاهی توام با تعهد را جلوه‌گر می کند، همین کنشگری اجتماعی است؛ شناخت بزنگاه های مهم و واکنش های بهنگام و تاثیرگذار.

واکنش ترانه علیدوستی به اقدام ترامپ و ماجرای محدودکردن ویزای اتباع 7 کشور از جمله ایران برای ورود به خاک آمریکا نمونه بارزی از کنشگری بهنگام اجتماعی است و سیل تاییدها، خود مهر تایید مجددی بر شناخت عمیق اوست از اینکه حرف را کجا بزند و کلمه را کی مکتوب کند و فردا و فرداها را چگونه ببیند؛ آنهم خالی از شعار و شوآف.

ترانه علیدوستی می توانست آن هنگام که اظهارات زننده ترامپ درباره بانوان در دوران کارزار رقابت های انتخاباتی منتشر شد واکنش نشان دهد، اما نداد. او می توانست وقتی این فرد هتاک به زنان، برنده و رئیس جمهور شد واکنش نشان دهد، اما نداد. او می توانست فردای تحلیف ترامپ، وقتی زنان گوشه و کنار جهان، سیل آسا در مخالفت با او به خیابان ها آمدند و تظاهرات میلیونی کردند، با آنان همصدا شود و واکنش نشان دهد، اما نداد.

نشان نداد و نشان نداد تا آنجا که ماجرا به منافع و حیثیت اجتماعی و ملی ایران و ایرانی کشید.

■■■

عبارت “منافع ملی” در دوران دولت یازدهم بیش از هر زمان دیگری به گوشمان خورده و در رسانه های مختلف آمده و فکر کنم از معدود جوامعی باشیم که بر سر تعریف منافع ملی اختلاف داریم. می شود در روش ها و امور داخلی اختلاف داشت اما چگونه می شود مثلا خواستار پاره شدن “برجام”ی بود که دوست و دشمن از شرق و غرب دنیا تایید کرده اند که سندی در راستای منافع ملی ایران است؟!

پاسخ مختصر ترانه علیدوستی نه شعار بود نه شوآف. شعار نبود چون نظر قطعی داد و “ولو یک درصد” هم برای خودش راه دررو نگه نداشت که وقتش که رسید و لازم بود، از آن فرار کند. شوآف هم نبود چون حتی “حضور” در مراسم اسکار، برای هر بازیگر و سینماگری یک “رویا”ست چه برسد به اینکه فیلمش در یک قدمی کسب مجسمه طلایی هم باشد.

منافع ملی آنجایی تعریف می شود که گروه های مخالف در “روش” رسیدن به اهداف، همراه شوند و یک صدای واحد از هر دو سوی جامعه به گوش برسد. مخالفت یک جامعه با سیاست های امپریالیستی و زورگویانه کشور سلطه گر و سلطه خواهی مثل ایالات متحده با همین واکنش های اجتماعی تعریف می شود و از همین مسیر می گذرد نه از مسیر ردشدن از روی پرچم.

■■■

جامعه ایران به چنین ستاره هایی نیاز دارد؛ ستاره هایی که حتی وقتی پرده نقره ای خاموش می شود و چراغ های سالن سینما روشن، همچنان و همچنان می درخشند.همانها که برای اجتماع خود، در تاریکی، چلچراغ می سازند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا