خرید تور نوروزی

انتقاد سعدی از رفتار حاکمان و صاحبان قدرت

نگار فیض آبادی، انصاف نیوز: هم‌زمان با روز سعدی، دکتر اسماعیل امینی، پژوهشگر ادبی و طنزنویس گفت: سعدی با زبان پوشیده و طنز، رفتار حاکمان زمان خودش را با جرات نقد می‌کرد و به کنایه می‌گفت چون شاه هستی حتا می‌توانی افراد بی‌گناه را بکشی! به باور این استاد دانشگاه، هنوز هم با قدرتمندانی مواجه هستیم که یک حرفی می‌نند اما کار دیگری انجام می‌دهند! 

نویسنده‌ی کتاب لبخند سعدی، از بی‌اعتنایی صداوسیما نسبت به زبان فارسی و شاعران بزرگ ایرانی انتقاد کرد.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با آقای امینی را در ادامه می‌خوانید.

انصاف نیوز: اگر امروز سعدی زنده بود به چه مضمونی درباره‌ی ایران و ایرانی می‌پرداخت؟

امینی: «این مرزبندی‌های امروزی در گذشته نبود و قلمروی فرهنگی و زبان فارسی مهم‌تر از ملیت ایرانی بوده است. سعدی هنوز هم به دلیل خوانده‌ شدن زنده است. اینکه بگوییم سعدی، عطار، مولوی و… چه پیامی دارند درست نیست؛ چون آنها در موضع مصلح اجتماعی نبودند و قصد تعلیم نداشتند، بلکه می‌خواستند فرهنگِ ما را ترسیم کنند و با ساختارها و عادت‌های رایج معیوب در جامعه مقابله کنند. هنوز هم درگیر ساختارهای معیوبی مثل دگرنمایی مواجه هستیم. کسانی مثل حاکمان و قدرتمندان که یک چیزی می‌گویند اما کار دیگری می‌کنند! یا مدعیان شریعتی که خود را تابع خدا و رسول معرفی می‌کنند اما در عمل دنیاطلب و متکبر هستند یا کسانی که با جلوه‌های زیبایی، آزادی، عشق و شادی مخالف هستند. سعدی در آن زمان هم با این موارد مواجه بوده و از آنها انتقاد کرده است. مثلا می‌گوید:

جماعتی که نظر را حرام می‌گویند  

نظر حرام بکردند و خون خلق حلال      

سعدی در این بیت می‌‌خواهد بگوید چطور است که کسی نگاه به انسان زیبا را حرام می‌داند ولی درباره‌ی آدم کشتن هیچ واکنشی ندارد. سعدی خطاب به پادشاهی می‌گوید:

چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان           

تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی

انصاف نیوز: چرا بعد از قرن‌ها باید همچنان سعدی بخوانیم؟

امینی: بایدی نیست که حتما سعدی بخوانیم. آدمی که دنبال آموختن، گسترش تجربه‌های خود و جهان‌نگری باشد، نه فقط سعدی بلکه آثار چخوف و دیگران را هم می‌خواند. اما این‌طور نیست که بگوییم این کتاب‌ها متون مقدس و برای تبعیت هستند. کتاب‌ها بخشی از تجربه‌های انسانی هستند که ممکن است بخش‌هایی از آنها را بپسندیم یا نپسندیم. با خواندن سعدی می‌توانیم اطلاع داشته باشیم که مردم در زمان گذشته چطور و با چه مناسباتی زندگی می‌کردند. سعدی می‌گوید «ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند. گفتند تو را مشاهره چند است؟» منظور این است که چقدر پول می‌گیری؟ با خواندن آثار سعدی، این رسم اجتماعی را متوجه می‌شویم آن زمان برای قرآن خواندن پول می‌دادند. یا وقتی می‌خوانیم «شیادی گیسوان بافت که من علوی‌ام»، معلوم می‌شود بعضی از مردان شیعه و علوی، موهای بلندی داشتند که آن را می‌بافتند.

عوام‌فریبی درباره‌ی آثار بزرگان گذشته

کسانی که عوامانه حرف می‌زنند، خطای بزرگی دارند که خیال می‌کنند محصولات ادبی و هنری مثل محصولات صنعتی هستند که اگر خودرویی برای دویست سال پیش بوده، امروز دیگر به کار نمی‌آید و فقط به دردِ موزه می‌خورد! سمفونی‌های بتهوون، نمایشنامه‌های شکسپیر و… هنوز هم شنیدنی و خواندنی هستند. عوام‌فریب‌ها در صورت‌های مختلف دانشگاهی، سلبریتی‌ها و… می‌گویند همان‌طور که از قاطر برای رفت‌وآمد استفاده نمی‌کنید، چرا می‌خواهید سعدی بخوانید؟ بعضی‌هایشان مثل شاملو هم مشهور هستند و معتقدند که روزگارِ فردوسی‌ و سعدی خواندن نیست! شاملو حتا می‌گوید که سعدی شاعر نیست یا شاهنامه اثری نژادپرستانه است. نویسندگان کتاب‌های دانشگاهی زیادی هم هستند که بدون خواندن متون گذشته، ادعا می‌کنند آن متون، ذهنی و متافیزیکی بوده‌اند و شعر امروز است که عینی شده و به زندگی می‌پردازد. این افراد دانسته یا نادانسته عوام‌فریبی می‌کنند.

دوگانه‌سازی شریعت با زیبایی و شادی

با خواندن سعدی، علاوه بر آشنایی با زبان فارسی و بهره‌های تخصصی، با آداب و رسوم گذشته آشنا می‌شنویم و از طرف دیگر می‌توانیم اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. الآن هم در آن روزگار هستیم و تجربه‌های هزاران‌بار تکرار شده را تکرار می‌کنیم. یعنی همان تقابل شریعت با زیبایی و شادی. تصورِ اینکه به انسان بگویند اگر یک ماه روزه گرفتی، حالا چرا در یک عروسی شرکت کردی؟

انصاف نیوز: پس ما همچنان گرفتار دوگانه‌سازی‌ها هستیم.

امینی: بله، همچنان گرفتار این رفتار کودکانه هستیم که چیزی را که مورد پسند خودمان است به‌عنوان حکم خدا تعمیم می‌دهیم. از قدیم هم این مشکل را داشتیم و به جای اینکه تابع حکم خدا باشیم، دین خدا را مطابق پسند خودمان تغییر دادیم! مهم‌ترین چیزی که در آثار سعدی، عطار، حافظ و مولوی وجود دارد و مورد استهزا و تمسخر بوده، خودخواهی است. 

انصاف نیوز: میراث سعدی برای طنز فارسی چیست؟

امینی: بخشی از آن میراث، محتوا‌ها و ساختارهایی است که سعدی با آن شوخی کرده است. مثلا سعدی، صوفی‌گری و کسانی که ادعای زهد و سلوک داشتند و اهل مریدـ مرادی و خانقاه‌بازی بوده‌اند را نقد می‌کرده و پوچ بودنشان نشان می‌داده است. نقد آنها جرات زیادی هم می‌خواسته چون آن زمان صوفیان قدرت زیادی داشته‌اند. درحال‌حاضر هم به گونه‌های جدید آن مثل انرژی‌درمانی، انرژی کیهانی و… مبتلا هستیم. سعدی می‌گوید:

تو که گفته‌ای تحمل نکنم جمال خوبان

بکنی اگر چه سعدی نظری بیازمایی

سعدی در این بیت صوفیان را تمسخر کرده است که یعنی گفتی نگاه نمی‌کنم اما اگر مثل من امتحان کنی، نگاه می‌کنی.

طنز پوشیده‌ در زبان سعدی

بخش دیگری که سعدی سراغ آنها رفته، مناسبات حاکمیت و مردم است که حکومت فکر می‌کند در جایگاه خدا است و مردم هم باید از او تبعیت کنند. شوخی با این موضوع در آن روزگار کار بسیار سختی بوده است چون حاکمان بسیار سخت‌گیری می‌کردند. سعدی می‌گوید:

حکم آن توست و شاهی فرمای هرچه خواهی

گر بی عمل ببخشی ور بی‌گنه برانی

یعنی تو شاهی و می‌توانی کار غیرمنطقی کنی و آدم بی‌گناه را تبعید کنی و به کسی که کاری نکرده پاداش بدهی! سعدی کارهای احمقانه‌ای را که از صاحبان قدرت سر می‌زند نقد می‌کند. سعدی می‌گوید: 

ز هزار خون سعدی بحلند بندگانت

تو بگوی تا بریزند و بگو که من نگفتم

یعنی حلال است که هزار نفر مثل من را بکشی، چون شاهی و می‌توانی دستور بدهی من را بکشند و بعد هم بگویی من نگفتم! 

بخش دیگری که در آثار سعدی است، زبان ظریف او در طنزنویسی است و هنوز هم قابل استفاده است. زبان سعدی در شوخی کردن حیرت‌‌انگیز است و با دقت متوجه طنزهای او خواهید شد. 

وقتی سعدی می‌گوید «قاضی شهر عاشقان باید که به یک شاهد اختصار کند» می‌خواهد مشکل اخلاقی آن روزگار را به شکل پوشیده و به شوخی مطرح کند. سعدی پوشیده سخن می‌گفت تا از دسترس اهل غوغا دور باشد و فقط خواص و فرهیختگان بفهمند که او چه می‌گوید.

انصاف نیوز: آیا صداوسیما توانسته سعدی یا شاعران بزرگ دیگر را به مردم بشناساند؟ شعرخوانی سلبریتی‌ها می‌تواند شکل درستی از رواج شعر و ادبیات باشد؟

امینی: صداوسیما در خوش‌بینانه‌ترین حالت نسبت به زبان فارسی کاملا بی‌اعتناست و در مواردی کاملا ستیز و دهن‌کجی می‌کند؛ اما در حالت بدبینانه عده‌ای هستند که برای خراب کردن زبان فارسی تعمد دارند. صداوسیما زبانِ بیمار، مسموم و پر از عیب را رواج می‌دهد که اصلا خوب نیست. سلبریتی‌ها یا شعرهای جعلی را می‌خوانند یا بد و اشتباه می‌خوانند؛ اما در صداوسیما هیچ واکنشی نسبت به آن وجود ندارد. مثلا در سریال استاد شهریار، همه‌شان علاوه بر بد خواندن، نسخه‌ی غلط شعر را می‌خواندند!

بخش جالب‌تر در کارهای سعدی، خودِ زبان فارسی است. آن موقع زبان فارسی نه فقط در صحبت مردم بلکه در نوشته‌ها و آثار ادیبان رو به انحطاط بوده است. نثری که در تاریخ جهانگشا و مقاله‌نویسی‌ها داشتیم، بسیار متکلف بود تا قدرت نویسندگی نویسنده را به رخ بکشند. در این روزگار هم به تکلف‌گویی مبتلا هستیم، مثل کسانی که رسمی سخنرانی می‌کنند یا کسانی به ادبیات مشهورند، به‌قدری سخت و متکلف حرف می‌زنند و می‌نویسند که حرف آنها را باید دوباره به فارسی ترجمه کرد!

انصاف نیوز: سخن گفتن به شیوه‌ی سهل و ممتنع، بعد از سعدی بود که جایگاه پیدا کرد؟

امینی: پیش از سعدی در قرن سوم و چهارم هم متون سالم و خوبی مثل تاریخ بلعمی، مقدمه شاهنامه‌ ابومنصوری و تاریخ بیهقی داشتیم که نثر زیبا و قابل فهمی دارند. اما سعدی با گلستان و رساله‌‌هایش در آن زمان زبان فارسی را نجات داد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا