آیا کسی می‌توانست این‌گونه به پایگاه نمازجمعه «ضربه» بزند؟
رضا سلطان زاده، مدیر مسئول هفته نامه آیینه یزد، یادداشت این هفته‌ی خود را به کاظم صدیقی اختصاص داده است که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.
در شماره گذشته در این ستون به تفصیل مقاله‌ای با عنوان «درخواست استعفاء و رسیدگی به ادعای زمین‌خواری کاظم صدیقی» مورخ 15/1/1403 درج گردید به نظر می‌رسید با عنایت به آنچه درباره موضوع کاظم صدیقی در یک ماه اخیر در رسانه‌ها و سایت‌ها و فضاهای مجازی آمده است حداقل اجازه نمی‌دهند تا رسیدگی قوه قضائیه به امر مهم کاظم صدیقی امامت نماز جمعه تهران محقق شود چون هنوز موارد مطرح و مهمی در این زمینه برای مردم روشن نشده است از جمله اینکه در سال 1391 در صحن شورا پیرامون قطع درختان موسسه احداثی باغ اُزگل بحث و مذاکره به عمل آمده مردم در پی اعلام نتیجه آن هستند ضمنا این پرسش مطرح است زمین با دستور چه کسی و از چه طریقی واگذار شده و آیا سهمیه شهرداری پرداخت گردیده حتی گفته شده است در تیرماه 1400 در مورد تخلف صورت گرفته در شورا بحث و بررسی گردیده و از همه مهم‌تر مشخص نشده است چرا موسسه «پیروان اندیشه قائم» که به عنوان یک موسسه غیرتجاری ثبت شده تمام فعالیت‌های مندرج در اساسنامه مذکور تجاری می‌باشد؟ کاظم صدیقی با صراحت به مقام دادستانی نوشته است فردی امضای او را جعل کرده و زمین را به نام او نموده ضمنا گفته شده است 15 روز بعد از تشکیل مجمع که نام جاعل به عنوان شریک حذف شده همراه با کاظم صدیقی به دفترخانه رفته و سند انتقال باغ یک‌هزار میلیارد تومانی را آن هم یکصد و پنجاه برابر زیر قیمت به مبلغ شش میلیارد و 600 میلیون تومان نقدا معامله کرده‌اند!
نکته مهم دیگر موضوع واریز ماهیانه یک میلیارد تومان اجاره هتل جهان مشهد مقدس به حساب او و فرزندانش به کجا ختم می‌شود چون اقرار کرده آدم ساده‌ای است و اطرافیانش را خوب نشناخته است به هر حال تکلیف جواد عزیزی در این میان چیست و تاکنون چه اقداماتی در آن موسسه و یا در دوران خدمت در شهرداری انجام داده است بسیاری از اصولگرایان شناخته شده و مورد اعتماد، صاحبان رسانه‌ها و سایت‌ها، دلسوزان انقلاب و عده زیادی از اصلاح‌طلبان و یا وابستگان به احزاب و دسته‌ها و گروه‌های شناسنامه‌دار و عده‌ای از روحانیون درخواست استعفا و رسیدگی قوه قضائیه به این پرونده را داشته و دارند بنابراین پرسش این است که چرا مسئولان و گردانندگان و افرادی که خطبه‌های ائمه جمعه سراسر کشور را بررسی می‌کنند و تذکرات لازم را قبل از برگزاری نماز جمعه هر هفته به خطیبان جمعه می‌دهند وقتی با چنین جوی روبه‌رو شدند بویژه که نام کاظم صدیقی از ردیف سخنرانان شب قدر در دانشگاه حضرت امام صادق(ع) حذف شد چرا از او نخواستند در نماز جمعه حاضر نشود تا قضایا روشن گردد آنچه که در روز جمعه مورخ 24/1/1403 در دانشگاه تهران رقم خورد اگر شبکه‌های دشمن و مخالف در سرتاسر جهان میلیاردها هزینه می‌نمودند آیا می‌توانستند زمینه‌هایی فراهم نمایند که همان چند هزار نفری که در تهران در هیچ دوره و زمانی بحث و سخنی درباره وابستگی به این یا آن و چپ و راست و دسته و فرقه و حزبی نداشته و ندارند و صرفا بنابه اعتقاداتشان در نماز جمعه حاضر می‌شوند آمادگی شرکت در نماز جمعه در دانشگاه تهران را نداشتند؟ در اثر این سهل‌انگاری‌ها وضعیتی رقم خورد که نباید اتفاق می‌افتاد.
نگارنده این سطور مناسب دید در صفحه اول این شماره گزارشی از برگزاری اولین نماز جمعه تهران به امامت مرحوم آیت‌ا… سید محمود طالقانی در آن هنگام که جمعیت مرکز کشور تقریباً یک سوم ساکنان امروز تهران بود جهت اطلاع خوانندگان آیینه یزد چاپ و منتشر گردد تا در جراید استان یزد به یادگار بماند که پس از گذشت 44 سال از پیروزی انقلاب اسلامی از کجا به کجا رسیده‌ایم؟ و حداقل در اثر عدم توجه ستاد ائمه جمعه در تهران چه اتفاق ناگواری پیش آمد؟
نویسنده این سطور تخصصی در شناخت افراد ندارد اما آن‌گاه که انسان نامه کاظم صدیقی به دادستان را می‌خواند یا عذرخواهی‌های پی‌درپی او را می‌شنود و اقرار می‌کند به عبارتی کلاه بر سرش رفته است و در نهایت وقتی صف‌های کم جمعیت و شکننده حاضران در نماز جمعه مورخ 24 فروردین را می‌بیند و عدم استقبال را مشاهده می‌کند و در عین حال کاظم صدیقی در آن جایگاه که باید خود و مردم را به تقوی در گفتار و رفتار سفارش نماید آن‌گونه خود را ساده‌اندیش نشان می‌دهد که می‌گوید وقتی عده‌ای او را دیده‌اند گریه کرده‌اند در این صورت است که باید گفت: چنین فردی صلاحیت ایستادن در چنان جایگاه مهمی را ندارد و آنچه پیرامون یاری رساندن حضرت ولی‌عصر(عج) به بعضی از مقامات و یا چشم باز کردن میت گفته است یا حکایت از دروغگویی و برخلاف تقوی سخن گفتن و یا ساده‌اندیشی و یا خدای ناکرده مجیزگویی او دارد در هر صورت صلاحیت بر عهده گرفتن این مقام مهم را ندارد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فقیهان و مجتهدان عالی مقام و انقلابیون مبارز و نامداری با سوابق انقلابی و درخشان چون آیات حسینعلی منتظری، سید محمود طالقانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد امامی کاشانی و… یا عالمان بزرگواری نظیر شهدای محراب که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و برای پیاده کردن احکام ارزنده اسلام به مقام شامخ شهادت نائل شدند و یا دیگر صالحان و مخلصانی در مقام و منصب امامت جمعه استان‌ها و شهرها و مناطق که در جای جای این سرزمین از اهل تشیع و تسنن در بیان حقایق اسلام و نشان دادن راه صحیح زندگی عمر گرانبهای خود را صرف کردند و از هیچ‌گونه فداکاری کوتاهی نکردند باعث تاسف است که مردم دیندار بویژه جوانان می‌بینند که فردی چون کاظم صدیقی در جایگاه آنها ایستاده و سخنانی می‌گوید که چنین واکنش‌هایی در پی دارد بنابراین می‌طلبد که مسئولان قوه قضائیه با تشکیل دادگاه صالح و علنی دقیقا به موضوع رسیدگی و نظریه خود را اعلام نمایند و صرفا در یک خط با بیان «اقاله زمین» مسأله را خاتمه یافته تلقی نکنند.
از واکنش‌‌های فراوان و متفاوت بسیاری از آگاهان، فعالان سیاسی و صاحبان جراید به بیان دو مورد که به حق خواهان برکناری و محاکمه شیخ کاظم صدیقی می‌باشد می‌پردازیم و امیدواریم تا تعیین تکلیف نهایی نامبرده را درحال گریه و معذرت‌خواهی و تملق‌گویی در جایگاه خطیب نماز جمعه که شرع مبین به جای دو رکعت نماز واجب ظهر دانسته مشاهده نکنیم چون بارها نشان داده است مظلوم‌نمایی می‌کند، حاضر نیست واقعیت‌ها را بپذیرد و در یک کلام به شعور مردم احترام نمی‌گذارد.
سایت تابناک وابسته به محسن رضایی می‌نویسد: «باید متذکر شد تا کی نظام و انقلاب اسلامی مردم ایران که محصول صد‌ها هزار شهید و جانفشانی میلیون‌ها انسان مخلص و ایثارگر است، بابت سهل‌انگاری و تخلفات اطرافیان برخی از مسئولان باید زیر سوال برود و هزینه‌ی این کوتاهی‌ها شود؟ هر مقام مسئولی باید بداند، جایگاهی که در آن قرار گرفته زیر ذره‌بین و قضاوت دائم افکارعمومی است و حساسیت و مراقبت صدچندان را می‌طلبد و هیچ توجیهی برای کوتاهی‌ها پذیرفته نیست و اگر هم تخلفی رخ داد با توسل به معاذیر و توجیهات بدتر از گناه سعی نکند با فرافکنی اذهان جامعه را منحرف نماید، زیرا در دوران فعلی تصور اینکه مردم آگاه ایران را می‌توان گمراه نمود گناه بسیار نابخشودنی خواهد بود. همچنین ستاد نماز جمعه به چه مجوزی حیثیت این گران سنگر انقلاب را برای توجیه عمل ناشایست و خلاف بین یک نفر چوب حراج می‌زند آیا دست‌درازی به اموال عمومی حتی اگر باز پس هم گرفته شود که آنهم با فشار افشاگری بود تخلف نیست؟ و آیا همین حداقل مجازات ممنوعیت امام جماعت و جمعه مومنین را هم نباید اعمال کرد؟ آیا قانون و شرع برای دست‌درازی به بیت‌المال بجز باز پس گرفتن اموال هیچ مجازاتی در نظر نگرفته؟ یا برای بعضی در نظر گرفته و برای بعضی نگرفته؟ اینکه مدعی‌العموم در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده باید پاسخ بدهد، اما انتظار می‌رفت ستاد نماز جمعه تهران اعتبار نماز جمعه را که صحن مطهرش به خون شهدا مزین است را قربانی رفیق بازی نمی‌کردند.»
احمد توکلی از دانشجویان مبارز پیش از انقلاب سخنگوی دولت شهید محمدعلی رجایی و وزیر در دولت مهندس میرحسین موسوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مجلس و دو دور کاندیدای ریاست جمهوری و رئیس سابق مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، سیاستمدار با سابقه و از فعالان رسانه‌ای طی نامه‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه خواهان رسیدگی به جرائم کاظم صدیقی شده است.
«برادر ارجمند جناب آقای محسنی اژه‌ای- رئیس محترم قوه قضائیه- سلام علیکم- نزدیک به یک ماه است که خبری با عنوان «زمین‌خواری 1000 میلیاردی آیت‌ا… صدیقی و پسران» و عناوین مشابه در رسانه‌ها و جراید، افکارعمومی جامعه را به شدت جریحه‌دار کرده است، ماهیت این خبر، به علاوه اظهارات مسئولان حوزه علمیه امام خمینی(ره) و شخص آقای صدیقی به عنوان متولی و منتقل‌کننده بخشی از املاک حوزه علمیه به موسسه‌ای کاملا تجاری، کاملا خصوصی و تقریبا خانوادگی تحت عنوان «پیروان اندیشه‌های قائم»، دلالت صریح بر وقوع برخی جرایم واجد ماهیت عمومی دارد که ورود مدعی‌العموم به موضوع و رسیدگی به آن را اقتضا دارد. اما متاسفانه در این مدت، سکوت نامیمون و غیرقابل‌باوری را از مقامات قضایی و به طور خاص دادستانی شاهد هستیم که اعتماد عمومی به دستگاه قضایی و نظام اسلامی را به شدت خدشه‌دار می‌کند…»
نکته آخر این که می‌طلبد هرچه زودتر دادگستری به موضوع مدرسه علمیه ازگل رسیدگی و اعلام نظر نماید چون بعد از گذشت 45 سال هنوز عده‌ای از کارمندان و شهروندان یزدی در بعضی از ساختمان‌های دولتی و مساجد دارالعباده که زمین آن مصادره‌ای است و صاحبان اولیه آن مسلمان یا زردشتی و یا مسیحی یا یهودی بوده‌اند نماز نمی‌خوانند بنابراین می‌طلبد زمینه‌هایی آماده گردد که چهارصد نفر روحانی و طلبه در حال تحصیل و یا ساکن در موسسه علمیه مورد بحث که به یقین در سال‌های آینده تعدادشان افزایش خواهد یافت باصطلاح از پاکی و صحت و درستی و شرعی بودن معامله و غصبی نبودن زمین یقین حاصل نمایند. والسّلام.»
انتهای پیام
