خرید تور تابستان

نامه‌ی سرگشاده محمد قوچانی به تامین اجتماعی

محمد قوچانی مدیر مسئول و سردبیر مجله آگاهی‌نو، در یادداشتی نوشت:

این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی.

دو مجله آگاهی نو و کتاب نامه با تولید محتوایی بیش از دوهزار صفحه در سال چهارنفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر می‌گیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد می‌شود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجه‌اش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بوده‌ایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت می‌کنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف می‌دهند.

سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل می‌کند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامه‌نگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس می‌کند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم.

بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله در بیرون از مجله هستیم، به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی‌نو را تعطیل اعلام می‌کند و تخفیف ارشاد را لغو می‌کند.

مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سر زده تشریف آوردند و هر چه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشته‌های ما را نشان داده، بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است. سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید می‌شود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟ چرا فکر نمی‌کنند من هر روز نمی‌توانم کتاب‌هایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم؟ نمی‌توانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو می‌کنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمی‌توانم با روزنامه نگاران برخورد اداری کنم!

ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیر دولتی) بنگاه‌های ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد. اگر ما بیکار بودیم که دفتر مجله اجاره نمی‌کردیم. چرا در شب‌های صفحه‌بندی که تا صبح کار می‌کنیم بازرس نمی‌فرستید؟

اصلا چرا مجله را ورق نمی‌زنید که کارنامه ما را ببینید؟ قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل می‌کند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر می‌شود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره‌اش را بالا ببریم. روزنامه نگاری را به رسمیت بشناسید…

رونوشت :
۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۲. وزارت کار
۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک
۴. انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا