ابطحی: حجاب فرع است | خجسته: هنجارها نباید بهم بریزد | گزارش میزگرد «آزادیهای مشروع»
سرویس سیاسی انصاف نیوز: محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب و حسن خجسته، معاون اسبق سازمان صداوسیما در میزگردی به میزبانی انصاف نیوز دیدگاههای خود را دربارهی «آزادیهای مشروع» مطرح کردند.
متن کامل این میزگرد که گفتوگویی میان آقایان ابطحی و خجسته است را میتوانید در ادامه بخوانید:
آزادیهای مشروع به اندازه عمر انقلاب قدمت دارد
محمدعلی ابطحی: بحث آزادیهای مشروع تقریبا از ابتدای انقلاب مطرح بوده و به اندازه عمر انقلاب قدمت دارد. توقعات مختلفی هم در جامعه وجود دارد و من به عنوان فردی که از حضورم در به وجود آوردن انقلاب اسلامی خوشحالم میگویم از شعارهای اساسی که مورد توجه ما و ملتی که انقلاب کردند بود، رشد آزادیها بود.
معتقدم انسان به طور کلی آزاد است و جاهایی که باید مانعی برای آزادی ایجاد کرد، آن را باید استثنا دانست. اصل آزادی در زندگی انسانها یک اصل قطعی و پذیرفته شده بوده حتی در شروع انقلاب. من نمیگویم در ادامه هم چنین بوده اما حداقل در بدو انقلاب چنین بود. قانون اساسی ما هم واقعا از نظر آزادیهای اجتماعی و فردی، یک قانون اساسی مترقی است. اگر به فصل حقوق ملت نگاه کنید، تقریبا چیزی کم نگذاشته برای آزادیهای مردم.
در دورهی جدید، یعنی دورهی پساارتباطات که دنیایی است از همه جهات متفاوت و وضعیتی که در آن هوش مصنوعی در حال فراگیر شدن است و این دوره را هم پشت سر میگذارد و اتفاقات جدیدی را رقم زد؛ این سوال مطرح است که محدوده گذاشتن برای آزادیهای فردی و اجتماعی چقدر امکانپذیر است؟ چقدر ممکن است که بتوانیم یک جامعه را از حقوقی منع کنیم و بگوییم نبین و نفهم؟ این جامعه که آزادیاش را دوست دارد، چقدر از حکمرانی تبعیت میکند؟
یک زمان مرزها فقط زمینی بود و امکان کنترل داشت. شما یا هر کشور دیگری بر اساس ملاحظات خود ممکن است اجازه ندهد یک کتاب یا یک فیلم از مرز بگذرد و وارد کشور شود. آن زمان این کنترل ممکن بود اما امروز که انقلاب ارتباطات مرزها را برداشته اصلا مهم نیست یک کتاب کجا چاپ میشود یا یک فیلم کجا ساخته شده. نگاه تو نسبت به جامعه همان نگاهی است که در همه جهان وجود دارد.
مشکل مملکت ما حاکم بودن آن نگاه سنتی است
به اعتقاد من مشکل مملکت ما حاکم بودن آن نگاه سنتی است که میشود جلوی فلان کار را گرفت. چون هنوز این نگاه حاکم است، در بسیاری از موارد فقط به جدایی جامعه از حاکمیت منجر میشود. این جدایی اتفاق مهمی است که نسل جدید و جامعه ما درگیرش است.
فکر میکنند وقتی فلان اتفاق افتاد اگر فلان اپلیکیشن را فیلتر کنند، مشکل حل میشود یا میتواند جلوی فهمیدن یک سری اتفاقات را بگیرد. اما تجربه نشان داده چنین نمیشود.
قوانین حدود آزادی را مشخص میکنند اما قانون هم باید قابل استفاده باشد و قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد. وقتی تمام ارکان یک جامعه به هم ریخته و تغییر کرده، قانونهایش هم باید عوض شود.
باز هم مثالی بزنم؛ شاید یک روز میشد جلوی ماهواره را گرفت اما امروز نمیشود. قانونگذاران ما باید بر اساس واقعیتهای موجود قانون بگذارند. با توجه به پیشرفت تکنولوژی شاید مسخرهترین اتفاق فیلتر کردن شبکههای اجتماعی باشد. شاید مسخرهترین اتفاق این باشد که عدهای بخواهند به زور دیدگاههای خود را به سبک زندگی مردم تحمیل کنند.
اینها امکانپذیر نیست چون نهادهای جامعه تغییر کرده اما قانون متناسب با این نهادها تغییر نکرده است. آزادیهای مشروع هم وقتی معنا پیدا میکند که این مشروعیت مطابق با واقعیتهای درون جامعه باشد. اگر واقعیتها در قانون پیادهسازی نشود، قاعدتا قانون به سمتی میرود و جامعه به سمت دیگر.
هوش مصنوعی متفکران جهان را نگران کرده است
حسن خجسته: میگویند ارتباطات پنج E دارد؛ هر کسی در هر کجا و هر زمانی روی هر وسیلهای به محتوا دسترسی دارد. حالا در دنیا این تبدیل به یک مساله شده است.
اینطور به شما بگویم چرا هوش مصنوعی متفکران جهان را نگران کرده است؟ ایلان ماسک چه گفت؟ گفت در حیات من هوش مصنوعیهای قاتل میآیند. چرا؟ هوش مصنوعی مبتنی بر سود و منفعت رشد کرده اما خلقت مبتنی بر حکمت است. آزادیهایی که گفته میشود غریزی است.
مثالی بزنم که ببینید موضوع چقدر سخت و پیچیده است. همهی منها یعنی یوزرها میخواهند در فضای مجازی یا به طور کلی اینترنت به طور مطلق آزاد باشند اما وقتی من، ما میشود میخواهد کنترل شود. من پدرم، شما برادر بزرگتری، او رئیس سازمان است، دیگری رئیس جمهور است. این از مشکلات ارتباطات امروز است. اولین تعارض اینجاست بین من و منی که ما شده است.
تعارض دیگری هم هست که بسیار پرقدرت است؛ شرکتهایی که بر بستر اینترنت خدمات میدهند. از یوتیوب تا آپارات و اسنپ. اینها چه میخواهند؟ به طور طبیعی منفعتشان در آزادی مطلق است. حالا چه اتفاقی در حکمرانی اینترنت میافتد؟ بین دو صخره بلند ایستاده و حکمرانی اینترنت خیلی سخت شده است.
انتشار ندادن عمومی محتوا، یک بحث تاریخی ریشهدار است
یک بعد تاریخی و بنیادی دیگر هم دارد؛ از زمان ارسطو یک عده میگفتند کتاب را در اختیار هر کسی نگذارید؛ ممکن است نفهمد. شعر حافظ وقتی از زلف یار سخن میگوید، اگر کسی نفهمد ممکن است دختر سرکوچهشان را در نظر بگیرد و کسی که میفهمد معنای دیگری از آن استخراج میکند.
میخواهم بگویم انتشار ندادن عمومی محتوا، یک بحث تاریخی ریشهدار است که الان هم مطرح است و طرفدارانی دارد. در همان زمان ارسطو بحثی در میان فیلسوفان درگرفت که تا الان ادامه دارد. الان دغدغه دسته اول که اخلاقی و امنیتی و فرهنگی است، جای بحث دارد. اما در همه دنیا هست ما به آن می گوییم رویکرد بازار؛ میگوید محتوایی خوب است که مشتری داشته باشد.
در دنیای جدید امکان اینکه بگویند چیزی را بخوانید یا نخوانید وجود ندارد
ابطحی: به بخشی از بحثهای نظری که به دلیل معلم بودنتان به آن اشاره کردید، در جوامع مختلف قید میپذیرند. فسلفهای که از ارسطو گفتید عدهای میگفتند آن را نخواندند. این نظریه را میگویم که در شرایط ارتباطی دنیای جدید، اتفاقاتی افتاد که امکان اینکه بگویند چیزی را بخوانید یا نخوانید وجود ندارد، چون دیتاها در اختیار همه است.
دنیا هم متوجه شده که چنین مدیریتی در هیچ کجای دنیا قابل اجرا نیست، به همین دلیل معیارهای ارائهی دیدگاهمان به جامعه را عوض کنیم. یعنی این تصور که میتوانیم سبک زندگی، شنیدن اخبار و موسیقی و… به مردم تحمیل کنیم غلط است. نمیتوانیم مردم را کنترل کنیم.
نگاه حاکم میخواهد جلوی سیل را بگیرد اما نمیشود
حاکمیت جدیدی لازم است تعریف شود زیرا با نگاه قبلی نمیشود مدیریت کرد. در ایران بر خلاف منطق بازار، جذب فقط براساس سود نیست و نگاههای عقیدتی هم هستند و میخواهیم حافظ ایدئولوژی و عقیده هم باشیم. مثلا میگوییم از نظر ایدئولوژی ما خواندن، شنیدن و دانستن این موارد ممنوع است.
در این شرایط نیاز داریم بر اساس نقشهی سیل جای اقامت درست کنیم؛ نه اینکه بگوییم این وسط ایستادهایم تا جلوی سیل را بگیریم. نگاه حاکم میخواهد جلوی سیل را بگیرد اما نمیشود جلوی آن را گرفت. رنسانسی که در زمینهی حجاب یا ارتباطات جمعی اتفاق افتاده نشان میدهد در نهایت این سیل مسیر خود را باز میکند.
آنچه در سیاستگذاری ایران به آن ایراد دارم و میتواند مشروعیتهای ضروری جامعه را مورد خدشه قرار دهد این است که تصوری وجود دارد که می توانیم جلوی اطلاعات را بگیریم یا شبکهای که ارتباطات جامعه با آن شکل میگیرد را میشود ممنوع میکنیم در حالی که اگر اجازه دهند این سیل مسیر خودش را برود تخریب کمتری دارد.
باورم این است که تا روزی که در ارتباط با مدیریت داخلی به این نتیجه نرسیم که «نمیتوانیم» به جایی نخواهیم رسید. وقتی این «نتوانستن» را بفهمیم هم از نظر شرعی این تکلیف برداشته میشود هم شکاف موجود ترمیم میشود.
با سانسور مخالفم؛ باید معیار داشته باشیم
خجسته: البته من با سانسور مخالفم. زمانی در رادیو در این باره از من پرسیدند گفتم که ما سانسور نداریم، معیار داریم. خطوط قرمز من درآوردی را قبول نداشتم و اعتقاد داشتم اگر نمیتوانم بر اساس این قاعده عمل کنم یک روز هم نمیمانم.
یک قواعد هنجاری در جامعه وجود دارد اگر به هم بریزد همه چیز نابود می شود. در ارتباطات جدید هر کسی به هر چیزی دسترسی دارد اما مسئولیت حکومتها در این میان کجاست؟
در تلویزیون خودمان فیلمی پخش کردند که در آن یکی از نقشها خودکشی کرد. پس از پخش فیلم دادگاه مدیر شبکه را خواست. یا اوایل دهه هفتاد میلادی گروه موسیقی بیتلها یک موسیقی داشت که در آن تشویق به خودکشی بود دادگاه آنها را خواست.
میگفتند ‘زن زندگی آزادی’ مردسالارانهترین شعار جامعه بشری است
یک نگاهی هست که هر چه به عنوان پدر و مادر برای خانوادهات خوب میدانی برای جامعه هم خوب است. در قضایای پاییز 1401 دو نفر از دانشجویان خانم که اتفاقا مدرن هم بودند و همسر و فرزند داشتند بعد از کلاس به من گفتند که ‘زن زندگی آزادی’ برای زندگی ما خیلی خطرناک است.
ابطحی: چرا؟ فکر میکردند خانوادهشان از هم فرومیپاشید؟
خجسته: بله نظرشان این بود. اینکه حرفشان چقدر درست است را کاری ندارم. بعضی میگفتند ‘زن زندگی آزادی’ مردسالارانهترین شعار جامعه بشری در حوزه زنان است.
اینکه ما از کجا به پدیدهها نگاه کنیم خیلی مهم است. یکی از جاهایی که میتوانیم به پدیدهها نگاه کنیم که مناسب است از زاویهی درون خانواده است. خانواده باطن و ذاتی دارد که ما از آن غافل هستیم. یک نفر در دولت، سالهای اول که اینترنت آمده بود گفت اینترنت را آزاد بگذارید تا اسلام صادر شود، به او گفتم حاضری چنین اینترنتی در دسترس خانوادهات باشد؟ او گفت نه این بخشهای آن را فیلتر میکنم. گفتم همین را برای جامعه هم بخواه.
در رگولاتوری در همه جای دنیا مسئولیت مشخصی برای دولت تعیین شده است. همانطور که نسبت به خانواده مسئولیت دارید، حکومتها هم نسبت به شهروندها مسئولیت دارند. این به زور به بهشت بردن نیست. اینکه نتوانند موضوع دیگری است. فلیتر را قبول دارم اما این شیوه را نه…
ابطحی: چه شیوهای را قبول دارید؟ جامعهی متفاوتی به وجود آمده است. اینکه الگو خانواده باشد حرف درستی است اما نسل زد اصلا خانواده نمی داند چیست.
خجسته: نسل زد فردا که خانواده تشکیل دهد…
نسل زد از دوستش تاثیر میپذیرد نه خانواده
ابطحی: این نسل نه فرهنگ خود را از خانواده میگیرد نه دینش را. نسل زد اولین نسلهایی بوده که به اینترنت وصل بود، نسل بعدی آنها شاید درون اینترنت به دنیا بیاید! من نمیگویم این وضعیت خوب یا بد است ولی واقعیت است. این نسل از کل جریان خانواده خود را کنار کشیده است. از دوستش تاثیر میپذیرد نه خانواده. دربارهی موسیقی کی پاپ خود مقامات کره گفته بودند که از وقتی این گروه های موسیقی را داریم دیگر نیاز به سفارت نداریم و همین فرهنگ ما را معرفی کره است. هزاران مثال دیگر هم میتوان زد.
من معقتدم که فیلترشکن در همه جای دنیا یک حرمتی دارد و میگویند هر کسی از این استفاده کرده حتما میخواسته کار خلافی انجام دهد. به همین دلیل است که به حداقلیترین شکل فیلتر میکنند تا وقتی فردی از فیلترشکن استفاده میکند کاملا مشخص باشد که در حال ارتکاب جرمی است.
اما در جامعهی ایران خبر را هم باید با فیلترشکن ببینیم. حتی روضهخوانی را هم بخواهی در کانالهای تلگرامی ببینی باید فیلترشکن نصب کنی! موسیقی، ارتباطات با خانواده، دانشگاه و … همهاش نیاز به فیلترشکن دارد.
در چنین شرایطی فیلترشکن در اختیار همه قرار میگیرد یعنی در عمل برای دیدن تمام کانالها و سایتهای غیر مشروع مجوز دادهایم.
این تفکر انفعالی است
خجسته: تفکر شما تفکر انفعالی است.
ابطحی: با تفکر فعال چه کاری به جز همین کارهایی که در این سالها کردهاید میتوانید انجام دهید؟
خجسته: شما تسلیم مطلق هستید.
ابطحی: تسلیم نیستم، این واقعیت است.
خجسته: تسلیم واقعیت هستید. همه جای دنیا واقعیتها را سعی میکنند دستکاری کنند و مدیریت کنند. آمریکا چرا تیک تاک را راه نداده است؟ دلیلی که اعلام کرد چه بود؟ اینکه ابزار قدرت چین بوده و دلایل سیاسی آن را کاری ندارم. دلیل اعلامی آنها این بود که روی اخلاق جوانان ما اثر میگذارد.
اشکال کار اینجاست که ما اینترنت را فنی دیدهایم
اشکال کار اینجاست که ما اینترنت را فنی دیدهایم در حالی که اینترنت اجتماعی – فنی است. وزیر ارتباطات باید تحصیلکردهی جامعهشناسی و ارتباطات باشد. در موضوع فیلتر تلگرام در جلسهای گفتم بر مبنای نظامهای سیاسی جهانی باید تلگرام بسته شود. این وضعیت مانند یک کشتی از کشور دیگری است که در آبهای خلیج فارس آمده و ماهی بگیرد و ارزان بفروشد؛ این یعنی تعرض به آبهای داخلی ما و دولت با چنین اقدامی برخورد خواهد کرد. اگر این کار را نکند مانند پدری است که از ناموسش نمیتواند دفاع کند. تلگرام هیچ یک از قانونهای ما را رعایت نمیکرد و آموزش بمب و … هم داشت. تلگرام بر مبنای آن منطق باید بسته شود اما با صفر و یک نگاه کردن نمیتوان اعمال حاکمیت کرد.
تلگرام را باید از نفس میانداختند نه اینکه ببندند
ابطحی: میزان مراجعه به تلگرام مثل سابق است.
خجسته: تلگرام را باید از نفس میانداختند نه اینکه ببندند.
ابطحی: بلد نبودند؟
خجسته: بله، چون فنی هستند. در تمام دولتها همه وزرای مخابرات و ارتباطات فنی بودند. حیات تلگرام در هر کشوری به افرادی است که در آن حضور دارند. باید با مدیران کانالهایی که چند کا فالوئر دارند و اینفلوئنسر هستند صحبت کنیم که از تلگرام بیایند بیرون و مثلا اگر کار اقتصادی در تلگرام انجام میدهد 5 سال مالیات ندهد و… پس از خروج آنها تلگرام ناچار می شود حرف شما را گوش کند.
دربارهی اینستاگرام هم همین را گفتم. آموزش و پرورش چند سال پیش یک نظرسنجی داشت. یک دانش آموزی گفت فضای اینستا خیلی بد است و من نگران پدر و مادرم هستم. اینستاگرام را هم باید از نفس میانداختیم. صفر و یک و فنی نباید نگاه کرد. من همان زمان گفتم که تلگرام و اینستاگرام را نبندید از این مسیر بروید. حاکمیت وظیفه دارد. در رگلاتوری دولت مسئول است مخاطب هم مسئول است رسانه هم مسئول است.
ابطحی: اینکه شما ادعا میکنید نگاه ما به معنای تسلیم شدن است و این تسلیم در برابر غرب است…
خجسته: این حرفها را به من نسبت ندهید…
ابطحی: شما گفتید نگاهت انفعالی است. این نگاه انفعالی نیست. انفعال با واقع بینی متفاوت است.
خجسته: انفعال همین است دیگر؛ این واقعیت است پس خداحافظ شما!
ابطحی: وقتی که نمیتوانید در برابر واقعیت کاری کنید …
خجسته: چرا نمیتوانید کاری کنید؟! اگر بیست درصد میتوانید کاری کنید چرا نکنید؟!
ابطحی: راه حلی که در حال حاضر در کشور ما در حال رخ دادن است…
خجسته: من به راه حل کشور کاری ندارم…
ابطحی: ما قرار است بحثهای واقعی اجتماعی کشور را مطرح کنیم یا نه؟
خجسته: راه حل به من چه ربطی دارد؟!
ابطحی: به من هم این وضعیت ارتباطی ندارد و نسبتی با حکومت ندارم اما …
خجسته: من این راه حلهایی که در کشور اتفاق میافتد را اصلا قبول ندارم.
ابطحی: ما به وضعیت موجود اعتراض میکنیم و در این اعتراض میگوییم که شما هم راه حل بدهید.
خجسته: خب راه حل بدهید. راه حل ایشان را اعمال کنید چهار سال بعد مملکت نابود میشود.
ابطحی: شما میگویید تلگرام را از نفس انداختهاند من میگویم این اتفاق نیفتاده است و نتوانستیم این کار را کنیم.
خجسته: همینطور است، روشها غلط بوده.
باید واقعیتها را به رسمیت بشناسیم
ابطحی: من معتقد نیستم که ما تسلیم مطلق شدیم و معتقدم واقعیتهایی در جامعه جهانی فعلی عوض شده و ما باید آنها را به رسمیت بشناسیم. چند سال پیش در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب امام جمعهای در تهران در سخنرانیاش خطاب به وزارت ارشاد گفت مواظب باشید خارجیهایی که برای نمایشگاه میآیند مبادا کتابی داشته باشند که در آن خلاف اخلاق و اسلام باشد.
در زمان استیضاح مهاجرانی زمانی که آقای حسینی را با چندین کتاب در دست دیدم گفت حاضر نیستم حتی در بردن آن کتابها کمکی از خدمه بگیرم چون میترسم وسط راه کتاب را باز کنند و منحرف شوند. این نگاه مبنای فیلتر کردن اینترنت است.
خجسته: این شکل از فیلترینگ را قبول ندارم و صرفا باید فضا را مدیریت کرد.
مقدمهی مدیریت فهم واقعیت تغییریافتهی جهان است
ابطحی: مقدمهی مدیریت این است که واقعیت تغییریافتهی جهان را بفهمیم و مدیریت جدیدی را برنامهریزی کنیم. مدیریت سنتی فعلی حاصل نگاه ایدئولوژیکی است که میخواهد مردم را به بهشت ببرد. اگر قرار باشد ما برای زنده کردن یک فرع مثل حجاب از دین اساس دیانت مردم را زیر سوال ببریم شرعا وظیفهای برای احیای آن فرع نداریم.
خجسته: زنان بسیاری مسائل مهمتر دیگری دارند و نگاه کردن به حجاب چشمپوشی از آنهاست.
ابطحی: این بهانهها را خود ما میسازیم همانطور که در حال حاضر که دنیا برای فلسطین فریاد میزند ایرانیها برای توماج صالحی فریاد میزنند.
خجسته: البته دلیل همراه نشدن غالب جامعه با اعتراضات بینالمللی این است که جامعهی ایرانی خشمش را با آن موشکها خالی کرده است و به نوعی خیالش راحت است.
ابطحی: ما یک تجمع خودجوش در دانشگاههای ایران برای فلسطین نداشتهایم. من در رادیو بودهام شما هم در رادیو بودهاید برای روز قدس بیشترین تبلیغ را باید کنیم تا مردم بیایند. چون اساسا ایران کاری به مسئلهی فلسطین و اعراب ندارد. البته این یک مسئلهی تاریخیست.
حکمرانی ما در زمینهی اینترنت غلط است
خجسته: برگردیم بر سر موضوع حکمرانی و اینترنت. حکمرانی ما در زمینهی اینترنت غلط است.
ابطحی: خیلی خب. ما هم داریم میگوییم کجای این مسیر غلط است. میگوییم فیلتر کردن، جلوی جامعه را گرفتن و… غلط است. برخورد اینچنینی در حوزهی حجاب اصلا دیانت را نشانه میگیرد. واقعا اگر فضای مجازی نبود بسیاری از فسادها الآن پنهان مانده بود. فضای مجازی کار بزرگش همین بود که این فسادها را رو کرد. یعنی در مورد آقایی که جامعه فکر میکرده نمایندهی امام زمان است یکمرتبه معلوم میشود یک زمین وسیعی را معلوم نیست چه کرده!
آنچه ما هم به آن معتقدیم اصلاح است که از همین مسیر ممکن است. اگر فضای مجازی نبود این اصلاحات شکل نمیگرفت. اصلاحات یعنی فضای مجازی بیاید نقاط مشکلآفرین را مطرح کند. زندگی در دنیای جدید و فضای مجازی سخت است. من میگویم خود را برای یک حکمرانی سخت آماده کنیم. اینطور نیست که با فیلتر کردن و بستن کتابفروشی و مجوز دادن ماجرا تمام شود. خیر، vpn راه را باز میکند. جامعه، نسل و واقعیتهای جامعه متفاوت شده است. مدیریتی را باید اعمال کنیم که با واقعیتهای جامعه هماهنگ باشد.
خجسته: ببینید من بارها گفتم مدیریت ما در کشور آنالوگ است. یعنی درکی از این موقعیت ندارند. اینترنت در حوزههای اجتماعی توانسته تغییرات وسیعی به وجود آورد. من سوار مترو بودم پسر نوجوانی را دیدم که کنار من آمد. پسر 15، 16 ساله که صفحهی گوشی را باز کرد بسیاری محتوای جنسی روی صفحهاش بود. اینها واقعیتهای امروز دنیاست.
ابطحی: دسترسیاش را ما با vpn فراهم کردهایم.
خجسته: vpn هم نبود این دسترسی داشت.
ابطحی: بالاخره جرم تلقی میشد. الآن دیگر آن را جرم نمیشناسند. اتفاق قشنگی میدانند. رهبری و رئیس جمهور هم برای اینکه برود توئیتر باید vpn وصل کند.
خجسته: به من مربوط نیست. من چیز دیگری میگویم.
ابطحی: خب پس اینجا باید راجع به چه چیزی حرف بزنیم؟
خجسته: بینید من میگویم شما فرض کن همین پسری که من مثال زدم فرزند شماست. حالا شما به عنوان پدر یک مسئولیتی دارید که او باید درس بخواند، کار کند و… شما فکر میکنید باید کاری کنید. اینجا دیگر انفعال مطرح نمیشود. ممکن است حالا آن پدر کاری که میکند درست باشد کاری که من میکنم غلط باشد. پس بحث در اصل قضیه نیست بحث در چگونگی آن است.
ابطحی: بله بحث در چگونگیست. ما در دوران متفاوتی زندگی میکنیم که این دوران چگونگیاش با چگونگی گذشتهی ما متفاوت است.
خجسته: در این دوران متفاوت نباید بگوییم نه، نه، نه!(کاری نباید کرد) مشکل حکمرانی این است که دو ذینفع قوی دارد که بر باز بودن مطلق این فضا باور دارد. یک ذینفه هم دارد که منِ نوعیست که دغدغهی اجتماعی دارم و نگرانم.
عرضم این است که ما با محیط جدیدی روبروییم که این برخاسته از یک محیط ارتباطی جدید است و راهکارهای خودش را میطلبد.
انتهای پیام
این بحث اشتباه است …