نقش رسانه در دموکراسی ها چیست و چرا اهمیت دارد؟
سید رحمان موسوی و پریسا و پورعلی در یادداشت مشترکی برای دیپلماسی ایرانی می نویسند: رسانه ها در مشارکت دموکراتیک نقش اساسی دارند. فضایی برای تبادل نظر، بحث و گفت وگو ایجاد میکند؛ فضایی که گاهی از آن به عنوان «حوزه عمومی» یاد میشود. این یک کانال ارتباطی بین سیاستمداران و مردم را فراهم می کند، به سیاستمداران اجازه می دهد تا عقاید و پیشنهادات خود را به اشتراک بگذارند، اطلاعاتی را که به مردم برای مشارکت نیاز دارند، و اجازه می دهد تا صدای مردم توسط سیاستمداران شنیده شود. رسانه ها همچنین از طریق گزارش دهی و بررسی مستقیم مانند مصاحبه ها، به پاسخگویی سیاستمداران کمک می کنند.
نویسندگان: پریسا پورعلی و سیدرحمان موسوی
دیپلماسی ایرانی: در یک دموکراسی، رسانه ها آموزش می دهند، اطلاع رسانی می کنند و سرگرم می کنند؛ از جمله از طریق اخبار، نظرات، تحلیل ها، طنز و نمایش. این مسیر کلیدی است که از طریق آن افکار عمومی در مورد سیاست می شنوند و نقش مهمی در شکل دادن به دستور کار عمومی و تشکیل افکار عمومی ایفا می کند.
با این حال، در سال های اخیر نگرانی های مکرری در مورد سلامت رسانه های خبری بیان شده است. حملات به استقلال رسانه ها یا بی طرفی صدا و سیما زنگ خطر را برانگیخته است. تغییرات بازار رسانه ها به کاهش در روزنامه نگاری محلی و تحقیقی منجر شده و لفاظی های قطبی و اطلاعات نادرست را تقویت کرده است. مالکیت انحصاری ممکن است باعث تمرکز نابجای قدرت شود.
چرا رسانه برای دموکراسی اهمیت دارد؟
رسانه ها در مشارکت دموکراتیک نقش اساسی دارند. فضایی برای تبادل نظر، بحث و گفت وگو ایجاد میکند؛ فضایی که گاهی از آن به عنوان «حوزه عمومی» یاد میشود. این یک کانال ارتباطی بین سیاستمداران و مردم را فراهم می کند، به سیاستمداران اجازه می دهد تا عقاید و پیشنهادات خود را به اشتراک بگذارند، اطلاعاتی را که به مردم برای مشارکت نیاز دارند، و اجازه می دهد تا صدای مردم توسط سیاستمداران شنیده شود. رسانه ها همچنین از طریق گزارش دهی و بررسی مستقیم مانند مصاحبه ها، به پاسخگویی سیاستمداران کمک می کنند.
رسانه ها نقش مهمی در شکل گیری افکار عمومی دارند. از طریق محتوا و لحن پوشش آن، میتواند بر چگونگی درک افراد جامعه از یک موضوع، موضوعاتی که آنها را مهم میدانند و از چه اطلاعاتی در شکلگیری قضاوتهای سیاسی کلی استفاده میکنند، تأثیر بگذارد.
این نقش رسانهای مرکزی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و کمک به مسئولیتپذیری سیاسی به این معناست که سیاستمدارانی که در سرتاسر جهان درگیر «عقبنشینی دموکراتیک» هستند، اغلب استقلال رسانهها را تهدید میکنند. این می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از سانسور آشکار، آزار و اذیت از طریق قانون و خشونت علیه روزنامه نگاران، تا کاهش بودجه و تسلط بر رسانه های ظاهراً مستقل یا تنظیم کننده ها.
یک رسانه آزاد و سالم چگونه است؟
یک رسانه آزاد و سالم به چندین ویژگی از جمله استقلال رسانه، کثرت گرایی، وجود رسانه های بی طرف و استانداردهای بالای روزنامه نگاری نیاز دارد.
استقلال رسانه به استقلال تحریریه از هر دو دخالت سیاسی و کنترل مالی اشاره دارد. اگرچه سیاستمداران حق پاسخگویی در رابطه با محتوای رسانهها را دارند، استقلال مستلزم آن است که رسانهها یا روزنامهنگاران منفرد برای ارائه (یا سرکوب) دیدگاهها یا حقایق خاص تحت فشار بیرویه قرار نگیرند.
کثرت گرایی رسانه ای به بخش متنوعی نیازمند است که طیفی از دیدگاه ها را ارائه می کند. مالکیت انحصاری می تواند کثرت گرایی را تهدید کند، اگر این امر دامنه دیدگاه های ارائه شده را کاهش دهد. فراتر از آن، تنوع به بهترین وجه از طریق ترکیبی از رسانههای بازارمحور، رسانههای خدمات عمومی (پاسخ به نیازهایی که رسانههای صرفاً تجاری ممکن است به آن توجه نکنند، مانند برنامههای امور جاری یا هنری.)
رسانههای بیطرف تضمین میکنند که عموم مردم میتوانند به اطلاعات بیطرفانه دسترسی داشته باشند؛ عملکردی با حمایت عمومی قوی.
استانداردهای بالای روزنامه نگاران نیز بسیار مهم است. اخلاق روزنامه نگاری شامل استانداردهای بالای بررسی و راستی آزمایی واقعیت، اجتناب از تاکیدات گمراه کننده، حفاظت از منابع و احترام به حریم خصوصی است. همان طور که در رسوایی هک تلفن در سال 2011 نشان داده شد، چنین اخلاقی برای حفظ اعتماد عمومی حیاتی است. آنها همچنین به رسانه ها اجازه می دهند تا با اطلاعات نادرست مقابله کنند، نه اینکه ناخواسته آن را پخش کنند.
تنظیم استانداردها ضروری است، اما همچنین پیچیده است و نیاز به تعادل با نیاز به استقلال رسانه دارد. به عنوان مثال، لایحه فعلی رسانه ها پیشنهاد می کند که خسارات تنبیهی برای روزنامه هایی که به یک رژیم نظارتی مصوب تعلق ندارند لغو شود. برخی این سیستم خسارات را – که در قانون وجود دارد اما هرگز اجرا نشده است – به عنوان تهدید کننده آزادی مطبوعات می دانند، در حالی که برخی دیگر تضمین حداقل استانداردهای نظارتی را ضروری می پندارند.
رسانه ها با چه خطراتی روبه رو هستند؟
همان طور که در بالا اشاره شد، مسئولیت حفظ یک رسانه سالم به طور مستقیم بر عهده سیاستمداران و رسانه هاست. کارشناسان خطرات هر دو سه ماهه را شناسایی کرده اند.
1. تهدید بی طرفی صدا و سیما
پخش کننده های بی طرف در بریتانیا منابع مهم اطلاعات قابل اعتماد و غیرحزبی هستند. این امر به ویژه در مورد پخشکنندههای خدمات عمومی صادق است، که معروفترین آنها بیبیسی، اما همچنین ITV/STV، Channel 4، Channel 5 و S4C به زبان ولزی است.
پخشکنندههای خدمات عمومی اغلب در معرض اتهامات جانبداری هستند که از قضا از طرفهای مختلف طیف سیاسی سرچشمه میگیرد. در حالی که سیاستمداران حق پاسخگویی به پوشش انتقادی را دارند، ادعاهای جانبداری احتمالاً اعتماد را تضعیف می کند. آنها همچنین ممکن است صدا و سیما را در پاسخگویی به قدرتمندان بازدارند؛ برای مثال، برخی ادعا کرده اند که چنین انتقاداتی بی بی سی را در پوشش خود بیش از حد محتاط کرده است.
فراتر از پخش خدمات عمومی، تهدیدهایی برای بی طرفی صدا و سیما نیز در ظهور صدا و سیماهای جدید بسیار صاحب نظر مانند GB News و Talk TV دیده شده است. آفکام سه شکایت علیه GB News را به دلیل نقض بی طرفی در سال 2023 تایید کرد و موارد دیگر هنوز تحت بررسی هستند. مدل GB News استفاده از خدمت به سیاستمداران به عنوان مجری، مرزهای قبلی را شکسته است و همچنین در معرض تحقیقات مداوم است.
2. تهدید استقلال رسانه ها
در زمینه حملات مداوم به پخشکنندههای خدمات عمومی، تهدیدها برای تغییر مدلهای مالی یا مالکیت موجود، ترس از «اثر سردکننده» در گزارشها را افزایش میدهد. چنین پیشنهادهایی شامل بررسی رسمی اخیراً اعلام شده در مدل بودجه هزینه مجوز بیبیسی است که به دنبال پیشنهادهایی برای تغییر در دولت جانسون بوده است. خصوصیسازی کانال 4 – که در سال 2021 پیشنهاد شد اما در سال 2023 لغو شد – همچنین به دلیل تهدید خدمات عمومی آن، از جمله توسط کارن بردلی، وزیر سابق فرهنگ، رسانه و ورزش محافظهکار مورد انتقاد قرار گرفت.
انتصاب متحدان دولت به تنظیم کننده های رسانه یا پخش کننده های خدمات عمومی اعتماد را تضعیف کرده و استقلال را به خطر می اندازد. حمایت گزارش شده دولت جانسون از پل داکر، سردبیر سابق دیلی میل، به عنوان رئیس سازمان تنظیم کننده رسانه آفکام، به ویژه آشکار بود. ماجرای ریچارد شارپ نگرانیهای دیرینه را در مورد انتصابات حزبی به سمت ریاست بیبیسی برانگیخت و دیوید دیمبلبی و دیگران را بر آن داشت تا از اصلاحات دفاع کنند.
یا فروش احتمالی تلگراف به کنسرسیومی که توسط معاون رئیس امارات متحده عربی حمایت می شود، یک کشور خارجی غیر دموکراتیک با سابقه ضعیف در زمینه آزادی مطبوعات، همچنین نگرانی هایی را برای استقلال تحریریه آینده این روزنامه برانگیخته است.
3. محتوای قطبی
یکی از جنبه های اساسی کثرت گرایی رسانه ای این است که طیفی از محتوا و دیدگاه ها باید گنجانده شود و فضایی برای بحث و اختلاف ایجاد کند. با این حال، نگرانیهای فزایندهای وجود دارد که گفتمان سالم بین دیدگاههای مخالف، به لفاظیهای قطبی خطرناک تبدیل میشود.
چنین نگرانیهایی بهویژه در جریان برگزیت، زمانی که دیلی میل قضات را «دشمن مردم»، اعضای مجلس اعیان را «خائن» و نمایندگان مجلس را «خرابکار» نامید، ابراز شد. محققان همچنین بر رواج محتوای قطبی با هدف موضوعات یا گروههای خاص – به عنوان مثال، سیاست آب و هوا و اقلیتهای مذهبی یا قومی تاکید کردهاند.
4. تضعیف گزارش محلی و تحقیقی
تغییرات در بازار رسانه ای برخی از اشکال گزارش را ضعیف کرده است. رشد رسانههای اجتماعی و مدل تبلیغاتی زیربنای آن، انگیزههای جذاب و هیجانانگیزی را برانگیخته است. در مقابل، کاهش تیراژها به کاهش شدید کارکنان روزنامهها منجر شده است، بهویژه به ضرر گزارشهای تحقیقاتی.
به همین ترتیب، تعداد زیادی از خبرگزاری های محلی طی 20 سال گذشته بسته یا کوچک شده اند. سرویس گزارش دموکراسی محلی کاری برای مقابله با این موضوع انجام داده، اما فشارهای مالی به عنوان مثال اخیراً باعث شده است که بیبیسی کاهش کار رادیو محلی را اعلام کند.
5. اطلاعات نادرست
اطلاعات نادرست، اطلاعات گمراه کننده عمدی یا ناخواسته، می توانند نقش رسانه ها را در دموکراسی تهدید کند. عدم دقت ممکن است شهروندان را در مورد مسائل مهم واقعی گمراه کند، دو قطبی شدن را ترویج کند و اعتماد را کاهش دهد. با این حال مقررات چالش برانگیز است: جلوگیری از اطلاعات نادرست باید با آزادی بیان متعادل شود. پیشنهادهای دولت انگلستان در سال 2019 برای تنظیم سخنرانی آنلاین بعداً کنار گذاشته شد.
عموم مردم هنوز پخش کننده های خبری را به طور قابل توجهی دقیق تر از پلتفرم های رسانه های اجتماعی می دانند، و برخی از سازمان های خبری هم اکنون با هدف مقابله با اطلاعات نادرست، حقایق عمومی ارزشمندی را بررسی می کنند، نمونه هایی از جمله بررسی واقعیت کانال 4 و بی بی سی.
با این حال، مجریان و مصاحبه ها همیشه قادر به بازجویی از ادعاهای مطرح شده در زمان واقعی نیستند. این می تواند به ادعاهای نادرست یا گمراه کننده منجر شود. در برخی موارد، مجریان نیز اطلاعات نادرستی را منتشر کرده اند، به عنوان مثال در رابطه با واکسن تقویت کننده کووید-19. روزنامه های ملی مانند دیلی تلگراف، میل آنلاین و ساندی تایمز نیز استانداردهای صحت روزنامه ها را زیر پا گذاشته اند.
6. انحصارها
کثرت گرایی رسانه ای توسط مالکیت متمرکز تهدید می شود، که می تواند تنوع دیدگاه های ارائه شده را کاهش دهد و به سوگیری رسانه ای کلی نسبت به دیدگاه های سیاسی خاص منجر شود.
نگرانی در مورد مالکیت رسانه چیز جدیدی نیست. در سال 1931، استنلی بالدوین به عنوان «قدرت بدون مسئولیت» توصیف کرد که قدرت، رسانه را در دست افراد معدودی قرار داد. با این حال، نگرانی ها در مورد میزان تمرکز رسانه ها در بریتانیا، به ویژه در مورد مطبوعات همچنان ادامه دارد. در حال حاضر، سه شرکت – DMG Media (ناشران دیلی میل، مترو و آی)، News UK (سان و تایمز) و ریچ (دیلی میرر، دیلی اکسپرس، دیلی استار) – مالک 90 درصد روزنامه های ملی هستند.
چگونه می توان از نقش رسانه ها محافظت کرد؟
سیاستمداران باید به نقش رسانه ها در ارتباط با مردم و به عنوان مکانیزمی برای پاسخگویی احترام بگذارند، حتی زمانی که این امر ناراحت کننده است. در عمل، این به معنای به رسمیت شناختن اهمیت یک رسانه مستقل و کثرت گرا است، از جمله اطمینان از اینکه پخش خدمات عمومی عاری از فشار سیاسی باقی می ماند و از استقلال تنظیم کننده ها محافظت می شود. همچنین به معنای جدی گرفتن خطراتی است که آزادی بیبند و بار رسانهها و تغییرات ناشی از فشارهای اقتصادی بر این بخش ممکن است برای گفتمان دموکراتیک سالم ایجاد کند.
به نوبه خود، رسانه ها باید تأثیری را که می توانند بر زندگی عمومی بگذارند و مسئولیتی که این امر مستلزم آن است، بشناسند. این شامل اهمیت دقت است – نه تنها از طریق داستان های بررسی واقعیت، بلکه از طریق به چالش کشیدن ادعاهای نادرست یا گمراه کننده توسط دیگران، و اولویت دادن به در دسترس بودن اطلاعات معتبر.
در اخر اینکه باید گفت به طور گسترده تر، هر دو گروه، مسئولیت پذیرفتن لحن معتدلی را دارند که گفتمان سالم را ترویج می کند، از اطلاعات نادرست جلوگیری می کند و از تأثیر دوقطبی بر جامعه جلوگیری می کند.