دوزخ چگونه جایی است؟
«رضا بابایی» پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی با عنوان «دوزخ چگونه جایی است؟» در روزنامه ی «اطلاعات» نوشت:
قرآن کریم، وقتی سخن از بهشت میگوید، آنجا را مکانی سرشار از مهر و همدلی معرفی میکند. در سوره حجر، آیه ۴۷، درباره بهشتیان میفرماید: «و ما کینهها را از سینههای آنان برکندهایم [تا] برادرانه بر تختهای مقابل هم بنشینند.» همچنین دوران جاهلیت را عصر دشمنیها و کینهورزیها میخواند: «و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید. خدا در دلهای شما الفت ومهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادران دینی یکدیگر شدید، و درپرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را [برای راهنمایی] شما بیان میکند. باشد که هدایت شوید.»
(سوره آل عمران، آیه ۱۰۲ و ۱۰۳)
از همینجا میتوان دانست که دوزخ، جایی است که کینهورزیها و دشمنیها حکومت میکند و رفق و مدارا و مهربانی در آن متهم و مظلوم است. نیز آشکار میشود که عصر جاهلیت، عصر برادرکشی و کینکشی و خشونتورزی است. روایاتی بیشمار را نیز میتوان نام برد که همگی از ضرورت همدلی و مدارا سخن میگویند و قوام و دوام جامعه را وامدار آن میدانند. به قول مولانا:
من ندیدم در جهان جستوجو
هیچ اهلیّت بهَ از خُلق نکو
(مثنوی معنوی، دفتر دوم)
دشمنی و کینهورزی و از هر چیزی بهانهای برای جنگ و ستیز ساختن و قدر همدیگر را ندانستن، آسانتر از حلم و مدارا و قدردانی است؛ اما جامعهای که در آن آتش کینهها و ناسپاسیها روشن است و صدای طبل جنگ، نغمههای دوستی و همدلی را خاموش کرده است، دوزخی است بر روی زمین. همواره در هر جامعهای، کسانی هستند که سلاح تندی و دشمنی برمیگیرند تا مهربانان و مدبران را به حاشیه رانند و خود بر مسند ایشان نشینند. اینان، قدرتی شگفت دارند در تبدیل اختلافهای خفیف به نزاعهای شدید، و از همین راه فضای جامعه را آکنده از تندخویی و بیمرامی میکنند و مدیران آیندهنگر را به تیر تهمت و مغلطه از پای درمیآورند. برندهترین سلاح آنان، دروغ است و گزافهگویی و نمایش دشمنستیزی. آنان جنگ و نزاع و رویارویی را بیشتر دوست دارند؛ زیرا هنر و مهارتشان در بدزبانی و درشتگویی و ستیزهگری و زخم زدن و جنگاوری است. میدانند که در این میدان، دست بالا را دارند؛ اما در عرصه صلح و مدارا، باید به حقوق شهروندی و قانونی خویش قناعت کنند. به بهانه نقادی، فضای کشور را از خشم و خشونت میآکنند، و هژمونی رسانهای و صدای بلندشان، سپهر اجتماع را در دوزخی سرمایهسوز فرو میبرد. شعارهای این گروه، به غیرت و حقطلبی زراندود است؛ اما آنچه در نهایت به بار میآورند، تباهی و بیاخلاقی است.
انکار نمیتوان کرد که برخی از آنان که ستیزهگری حاد را پیش گرفتهاند، نیتی پاک و صادقانه دارند و این روش را بهترین راه برای اجرای عدالت و رسیدن به حقیقت میپندارند؛ اما برخی از ایشان، هدفی جز رقیبسوزی و میدانداری و گرفتن فرمان از دست دیگری ندارند. اینان، روحشان را به شیطان حقد و حسد فروختهاند و چون میدانند که در روزگار قانونگرایی و قانونمداری و عدالت فراگیر، بهره و بهایی اندک دارند، تا آنجا که از دست و زبانشان برآید، قانون را پس میزنند و جای آن را به شعارهای میانتهی میدهند تا اذهان سادهلوح را مسحور شعبدهبازیهای خود کنند.
اگر –به گفته قرآن مجید –اقتضای جاهلیت، دشمنی و ستیزهگری و نابردباری است، جامعهای که در آن، صدای خشم و خشونت بلند است، در عصر جاهلیت به سر میبرد. قرآن کریم، بهشت را سرای همدلی میخواند، پس دوزخ جایی است که در آن، اثری از همدلی و همگرایی و تحمل همدیگر و گذشت و مهربانی نیست؛ بلکه حذف و دیگرستیزی و تهمت و جنگطلبی فرمان میراند. چنین جامعهای برای رسیدن به بهشت موعود، بیش از هر چیزی به حلم و مدارا و جمعگرایی و روشنبینی نیازمند است، و نیز به دستگاه قضائی آزاد و مستقل از سیاست و مصلحت.
در امان باد مام میهن، از دوستان نابخرد و دشمنان سنگدل.
انتهای پیام
دوزخ جایی است که بیشتر ساکنانش [ادعا] دارند. یکی حکم به ظلم داده .یکی مال دیگری را با دسیسه بالا کشیده . یکی رانت خواره .یکی زمین خوار و یکی متقلب و یکی خیانت در امانت حق الناس کرده و یکی دستور قتل به ناحق داده ویکی هم همه اینها را تایید کرده.
از همه مهمتر اصحاب منظرین حکم رانندو صدر نشینند.