فرقه ایتا
روزنامه هم میهن نوشت: در بین بسترهای پیامرسان داخلی که برای رقابت با تلگرام ایجاد شدند، ایتا را میتوان دارای جایگاهی بالاتر از سایر پیامرسانها دانست؛ بستری که بهویژه پس از آغاز اعتراضات سراسری پاییز 1401 مورد استفاده بالایی در بین اصولگرایان قرار گرفت و محور بسیاری از بحثها و برنامههای خود را که پیشتر در پیامرسانهای خارجی انجام میگرفت، به این بستر انتقال دادند و برخی دعواهای داخلیشان هم در این فضا ایجاد شد. البته در این میان محورهای مهمی هم بعضاً بهوجود میآمد که پیرامون نقاطی مشترک در بین ایتاییها بود که بعضاً برای انتقالش به آن دسته از افرادی که به این اپلیکیشن نپیوستهاند، این محورها از فضای ایتا فراتر رفته و به بسترهایی مانند ایکس (توئیتر سابق) هم کشیده شد.
این گزارش به بهانه حملات اخیر به مهدی فضائلی نگاهی به مهمترین بحثها و محورهای مطرحشده در ایتا و توسط ایتاییها در محورهای سیاسی دارد.
حکومت، حاکمیت و نظام
بحث پیرامون موضوعات مرتبط با حکومتداری و مسائل مرتبط با جمهوری اسلامی در بین ایتاییها بیشتر زمانی بهصورت بازنشر یک متن دیده میشود که یا بزنگاه حساسی پیش رو بوده و یا اینکه یک سوال مهم در اذهان عمومی ایجاد شده باشد. نمونههای زیادی را در این زمینه میتوان در همین ماههای اخیر مورد اشاره قرار داد که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میشود:
۱- یکی از محورهای مهم که در کانالهای ایتا در حوزه حکومت و جمهوری اسلامی مانور داده شد و مطالب زیادی در این زمینه تولید و بهصورت گسترده بازنشر شد، بحث انتخابات و لزوم بالا رفتن مشارکت در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ مجلس دوازدهم و خبرگان ششم بود. در این حوزه تلاشها بر این سمت بود که ضمن تهییج کردن ایتاییها برای مشارکت در انتخابات، با آوردن مثالهایی از اسلام از آنها خواسته شود که برای بالا رفتن مشارکت خودشان هم دست به کار شوند. نمونهها در این حوزه بسیار است و یادداشتها و متنهای زیادی را میتوان آورد که بهصورت تکراری در کانالهای مختلف ایتا چرخیده بودند اما برای نمونه میتوان به محورهایی اساسی در این یادداشتها اشاره کرد.
برای مثال در حوزه تشویق دیگران برای حضور در انتخابات با استفاده مثالی از تاریخ اسلام میتوان به یادداشتی اشاره کرد که به صورت گسترده در ایتا منتشر شد. در بخشی از این یادداشت آمده بود: «با خودت هستم آقای/خانم انقلابیً اگر واقعاً به خدا و آخرت ایمان داری بدان که برای بالا بردن مشارکت باید کار کنی وگرنه اتفاقات بدی خواهد افتاد که اثرش را حتی روی جبهه فلسطین و یمن هم خواهد گذاشت و ممکنه در امر پیروزی گره بیفته. یادت که نرفته شیعه داشت پیروز میشد که عمروعاص بین لشگر علی تفرقه انداخت و تا امروز صفحه تاریخ به غلط ورق خورد… یک کار اساسی برای بالابردن مشارکت اینه که هریک از ما برای خدا با ۵ نفر از فامیلمون که میدونیم رأی نمیده تماس بگیریم و باهاشون صحبت کنیم. نگو: فایده نداره تو به تکلیفت عمل کن و یادت نره که باید در محضر خدا جواب بدی.(برگرفته از کانال شمال پاتوق)»
اما متنهای دیگری هم در این حوزه منتشر شد که در آن سعی شده بود شرط بهبود وضعیت را شرکت در انتخابات معرفی کنند. برای مثال در یکی از این متنهای ایتایی آمده بود: «در تعجبم از این همه دوگانگیهای چندگانهی خودمحورپنداری رفقای انقلابی… موضوع افزایش میزان مشارکت است و تمام… حالا یکی با لیست انتخاباتی، یکی با شرکت جهت به پای صندوق آوردن طائفهاش، یکی هم به روش دیگر… هر چه در توان داریم باید برای افزایش مشارکت در انتخابات انجام دهیم که امنیت اقتصادی کشور، وابسته به میزان مشارکت در انتخابات است. باید از دوقطبیسازیهای بچهگانه، دوری کرد…(کانال فانوس بصیرت)» و یا در نمونه دیگری در این حوزه نوشته شده بود: «تردیدی نیست اگر کوتاهی کنیم، در تشدید همه مشکلات و کاستیهای بعدی که مردم در آینده با آن مواجه خواهند شد، شریک خواهیم بود؛ بله ما هم مشکلاتی داریم، ایراداتی هم وجود دارد و صدالبته گلایهها هم کم نیست؛ اما وقتی دشمن سعی میکند با خرابکاری، اخلال در زندگی روزمره مردم، و به دردسر انداختن آنها از طریق مواردی چون هک پمپ بنزین، قطع گاز، برق، آب و غیره آنها را دلسرد کند، این یعنی به فکر این مردم نیست، بلکه مقاصد خود را با ایجاد تقابل ملت و حاکمیت پیگیری میکند.(برگرفته از کانال آنتیشبهه)»
البته پس از انتخابات و اعلام میزان مشارکت، متنهایی مشترک در فضای ایتا بازنشر شد که بهنوعی نشان از رضایت از همان میزان مشارکت را داشت. برای مثال در یکی از این متنهای مشترک آمده بود: «مشارکت بیش از ۴۰% مردم بیدفاع ایران، زیر بمباران سنگینِ روانی دشمن، یک معجزه تاریخی است؛ امّا شک ندارم اگر بستر تسلط بر افکار و در نتیجه کنترل رفتارِ بسیاری از مردم از طریق فضای مجازی توسط دولت برای دشمن فراهم نشده بود، مشارکت سالم تا ۸۰% افزایش پیدا میکرد. این مجلس باید مجلس صیانت از مردم باشد… (برگرفته از کانال فتح انقلاب)»
۲- درباره مقاطع حساس دیگری که در همین چند هفته اخیر تجربه کردهایم نیز شاهد تولید و بازنشر متنهایی بودهایم. برای مثال یکی از متنهایی که در زمینه بازگشت گشت ارشاد بین کانالهای ایتایی چرخش بالایی داشت، متنی کوتاه با عنوان «آقایان اصلاً نخواستیم!!» بود که محوریتش بر حمایت از نیروی انتظامی قرار داشت و در آن بهنوعی از مجلس یازدهم خواسته شده بود که بیخیال طرح جدید عفاف و حجاب شوند و از همین طرح قدیمی حمایت کنند. در این متن آمده بود: «آقایان ما اصلاً لایحه حجاب نخواستیم! دست شما درد نکند! حالا که با همین قوانین فعلی، نیروهای فداکار فراجا خوب وارد عمل شدهاند، بیخیال لایحهای شوید که تصویبش اینقدر طول داده شد که دیگر کسی منتظرش نیست. لطفاً این ماه آخر مجلس فعلی را به مسائل برزمینمانده دیگر بگذرانید. مگر اینکه با این ترفند بهدنبال جمع کردن طرح نور باشید!(برگرفته از کانال گروه فرهنگی ۳۱۳)»
۳- اما در بین مطالبی که بهصورت گسترده در بین کانالهای ایتایی منتشر شد و سوژه آن را پاسخ به یک ابهام عمومی میتوان دانست، یادداشتی طولانی درباره دورههای ریاستجمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. این یادداشت زمانی منتشر شد که پس از ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات مجلس خبرگان، مباحثی در فضای مجازی با طرح این عنوان که «چرا از بین ۸ نفری که بهعنوان رئیسجمهوری در تاریخ ایران انتخاب شدهاند، ۵ نفر از آنها سرانجام خوبی نداشتند و با عناوین و اتهاماتی روبهرو شدهاند؟» ایجاد شده بود.
پس از طرح این پرسش در فضای مجازی، یادداشتی بهصورت گسترده در کانالهای ایتایی منتشر شد که در ابتدای آن نوشته شده بود: «چرا بعد از انقلاب اکثر رؤسایجمهور با ولیفقیه زمان خود زاویه گرفتند و دچار انحراف شدند؟» اما در ادامه نویسنده وارد مصادیق شده بود تا به این سوال اساسی پاسخ دهد. در ابتدای متن پیشنهاد داده بود: «باید دو واحد درس عمومی تحت عنوان زبیرشناسی و اشعثشناسی در دانشگاهها برگزار کرد تا جوان امروزی رمز و رازهای سقوط و نزول سیاسیون انقلابی را خوب درک نموده تا بتواند انقلاب را بهتر یاری کند.(برگرفته از کانال نسیم خدمت بروجرد)»
در بخش دیگری از این یادداشت پس از آنکه ویژگیهایی از زبیر برشمرده شد، در تطبیق زبیر با «اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، محمود احمدینژاد و حسن روحانی» اینگونه نوشته شده بود: «مهمترین وجه اشتراک زبیر و رؤسایجمهور پس از انقلاب حُب دنیاست. حُب دنیای رؤسایجمهور سبب ضعف تقوای الهی و این خود زمینهساز ولایتگریزی آنان شده است. اشرافیگری که نمادی از حُب دنیاست؛ بعد از انقلاب بنیانگذارش هاشمیرفسنجانی بود. همین روحیه اشرافیگری، اسلام هاشمی را بدل به اسلام لیبرالی کرد. تمرکز قدرت در ریاستجمهوری زمینهای برای تکبر و غرور رؤسایجمهور شده است… وابستگی به گروهها و احزاب و شخصیتها ازجمله دیگر عوامل انحراف رؤسایجمهور است چراکه رئیسجمهور بهواسطه آنها بهقدرت رسیده لذا باید مطالبات ناحق آنها را پاسخ دهد و این خود سبب ولایتگریزی و انحراف آنان شده است.»
اما در بخش دیگری از این یادداشت درباره ۴ رئیسجمهوری سابق ایران اینگونه نوشته شده بود: «اسلام آمریکایی خاتمی ادامه همان اسلام لیبرالی هاشمی است؛ بعلاوه مختصاتی جدید که اسلام ناب امام خمینی(ره) را به اسلامی بییال و کوپال بدل کرد… اسلام آمریکایی خاتمی، اسلامی بیتفاوت و سازشکار با ظالمان و مستکبران، اسلامی غربزده و غربگراست… اسلام بهاری احمدینژاد، اسلامی التقاطی و انحرافی و در خلاف مسیر اسلام ناب محمدی امام خمینی(ره) [است]؛ بهطوری که احمدینژاد با عبور از ولایتفقیه حکومت دینی را نفی و رد کرد… اسلام رحمانی حسن روحانی، اسلامی مندرآوردی، اسلامی خودباخته و مرده در برابر دشمنان است؛ بهطوریکه حتی آب خوردن کشور را هم به دشمنان گره زده بودند.»
اما نکته جالب توجه در این یادداشت، چند کلمه کوتاهی است که در تمجید از ابراهیم رئیسی نوشته شده است: «اسلام انقلابی و مردمی که رئیسی از آن دم میزند تاکنون نشان داده که همان اسلام ناب محمدی هست که امام خمینی و امام خامنهای از آن سخن گفتهاند.»
مذهبی صورتیها
یکی از بحثهای داغی که در بین ایتاییها پس از آغار اعتراضات سراسری بهدنبال درگذشت مهسا امینی آغاز شد و از تابستان سال گذشته شروع به اوجگیری کرد و البته طی روزهای اخیر هم اوج گرفته، بحثی با عنوان «مذهبی صورتی» است؛ کلیدواژهای که برخی از اصولگرایان در مقابل برخی از مذهبیها به کار میبرند. آنها اعتقاد دارند که جماعت اصولگرایی که اهل تساهل و تسامح با مخالفان سیاسی و عقیدتی هستند و برای اجرای احکام شرعی (مانند حجاب) به سختگیری اعتقاد ندارند، طیف متمول و پولداری با عنوان «مذهبی صورتی» به شمار میروند.
مثلاً یکی از کانالهایی ایتا با عنوانهای «بصائر و حقایق پنهان» دیماه سال گذشته با انتشار یادداشتی فاکتورهایی را برای «مذهبی صورتی» بودن عنوان کرده، در بخشی از آن آمده بود: «مذهبی صورتی اهل امر به معروف و نهی از منکر نیست. دسیسههای دشمن را نمیشناسد، گناهکاری را قطب حساب میکند و تلاش میکند حساسیتهای دینی در جامعه کمرنگ شوند و مثل غرب مفسدان بر مقدرات مؤمنان مسلط شوند.
مذهبی صورتی فتنه را نمیشناسد، در فتنه سمت دشمن میایستد و بلندگوی حرف دشمن در پیجهای مجازی میشود. مذهبی صورتی کسی است که منافعش رنگ دینداری او را مشخص میکند.» نکته جالب توجه اینجاست که بعضاً در درگیریهای مجازی که بینشان رقم زده میشود، «مذهبی صورتیها» را حتی گاهاً بدتر از اصلاحطلبان و براندازها خطاب میکنند.
درگیری پیرامون این موضوع بارها در فضای ایتا و بعضاً در برخی دیگر از بسترهای مجازی دیده شده است. نکته مهم درباره این کلیدواژه جایی است که بد نیست بدانیم در تیرماه سال ۱۴۰۲ هشتگ «مذهبی صورتی» در توئیتر هم ترند شده بود و گاهاً حملات سختی از هر دو سمت به یکدیگر صورت گرفته بود؛ تا جایی که محمدسعید احدیان (مشاور رئیس مجلس یازدهم) در همان روزها وارد جریان شد و در توئیتر خود درباره روند ایجادشده اخطار داد.
او نوشته بود: «اگر هشتگ مذهبی صورتی برای مقابله با تساهل در حدود شرعی است، عالی است اما اگر برچسبی میشود برای دفع طیفی از مردم که آقا به اشک آنها حسرت میخورند و حاج قاسم آنها را دختران خودمان میدانست، خطی است که برنامه اینترنشنال برای تقویت جریان دینستیز تکمیل میکند.»
از نمونه درگیریهایی که پیرامون این موضوع ایجاد شده، میتوان مثلاً پس از راهپیمایی اربعین سال گذشته و انتشار تصاویری از برخی راهپیمایان که روی کوله آنها نوشته شده بود «ما برای حسین آمدهایم، اربعین را مصادره نکنید» اشاره کرد که مطلبی بهصورت گسترده در برخی کانالهای ایتایی منتشر شد که در خطاب به این دسته از راهپیمایان اربعین نوشته بود: «به مذهبی صورتیها بگید اگه این حکومت نبود، اگه حاج قاسم نبود، اگه رشادت و ازخودگذشتگی شهدا نبود، نهایتِ نهایتِ نهایت بهعنوان برده تو کربلا فروخته میشدید! بشکنه دستت جمهوری اسلامی بشکنه که هیچوقت نمک نداشت.»
جالب اینجاست که اخیراً هم این بحث در حال اوجگیری است و اینبار بهانه استفاده از عنوان «مذهبی صورتی» دو موضوع اعتراضات دانشجوها در آمریکا و بازگشت دوباره گشت ارشاد به خیابان بوده است. درباره اعتراضات دانشجویی در آمریکا برای مثال، میتوان به توئیتی اشاره کرد که کاربری با نام کاربری «آسد مهدی» در جریان اعتراضات اخیر دانشجوهای آمریکایی منتشر کرد.
او نوشته بود: «این جمله از مرحوم علی صفایی را با دقت بخونید: کفر متحرک به اسلام میرسد ولی اسلام راکد پدربزرگ کفر است. این جمله رو الان میشه درک کرد که در آمریکا برای آزادی غزه اعتراضات راه انداختند ولی مذهبیهای سکولار (صورتی) فقط دنبال مذهب بدون دغدغه هستند.»
و یا حسین صادقینژاد هم در توئیتر نوشته بود:«آمریکا: یک استاد خانم از دانشجویش دفاع میکند آنوقت پلیس او را به وحشیانهترین شکل بازداشت میکند. ایران: یک سلیطه در حمایت از قانونشکن به پلیس حمله میکند و آزاد میچرخد. ۱-طبقه مرفه (مذهبی صورتی) از اولی حمایت میکنند و دومی را محکوم ۲-نه خشونت آمریکا خوب است نه مماشات ایران.»
در حوزه بازگشت گشت ارشاد هم برای مثال میتوان به دو توئیت اشاره کرد که به نوعی مقابل هم هستند. اکانتی با نام «داش مهتی» نوشته بود: «از نظر مذهبیصورتیها و مسلمانان شرمنده، نباید حدود الهی رو اجرا کرد. باید لباس دین رو در قواره سکولارها کوتاه کرد مبادا به ما اخم کنند. اینجوری ما رو دوست خواهند داشت و دیگه فحشمون نمیدن. خدا هم میگه وای چه بندههایی دارم، از من هم مهربونتر شدن! پس همهشون رو میبرم بهشت.»
در همان مقطع یک اکانت توئیتر با نام کاربری «علی ایلیا» در پاسخ به این اتهامات برآمد و نوشت: «دوستانی که معنی فرهنگسازی رو نمیدونن و به ما میگن مذهبی صورتی و معتقدن باید با چوب و چماق و گشت ارشاد آدمها رو دیندار کرد و چادر سر مردم کرد، یا معنی فرهنگسازی رو نمیدونن یا افراطیهایی با عاقبت خوارجید یا صرفاً […] و سوار انگلیسی.»
همچنین در همین مورد، یادداشتی کوتاه در کانالهای ایتایی دست به دست شد که در آن آمده بود: «اگر فقط با کار فرهنگی حل میشد پس این موارد برای چیست؟ برخی مذهبیهای التقاطی که آشنایی کافی با منظومه مسائل دینی ندارند، در زمینه حجاب و عفاف بهصورت افراطی بر روی کار فرهنگی تکیه دارند و به همین بهانه، چوب لای چرخ اقدامات قانونی میگذارند.
پرسش ما از این افراد این است که اگر به صرف کار فرهنگی میتوان مسائل جامعه از جمله حجاب را حل کرد، پس خداوند به چه دلیل، نهی از منکر را واجب کرد؟ حدود، دیات و تعزیر برای کره مریخ است؟ حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی را برای چه میخواهید؟ همه چیز را با کار فرهنگی حل کنید دیگر!»
و یا در موردی دیگر نوشته و در کانالها بازنشر شده بود: «حکومت اسلامی که نتونه قوانین برای احکام شرعی بذاره چه فرقی با سایر حکومتها داره؟ پس قوانین باید بر چه اساسی در حکومت اسلامی باشه؟»
خط قرمزهای محدود
مروری بر متنهای منتشرشده علیه چهرههای شاخص در بین ایتاییها نشان میدهد که حمایت از سران سه قوه در بین ایتاییها ادامه دارد و به ندرت دیده میشود که متنی مشترک و تند درباره آنها منتشر شود. حتی در روزگاری که محمدباقر قالیباف اوضاع و احوال خوبی ندارد، ایتاییها به ندرت به او حمله میکنند و حتی در ماجرای پیشآمده پیرامون الیاس قالیباف و بحث مهاجرتش به کانادا، موضع سکوت در فضای ایتا و بین ایتاییها انتخاب شده بود. البته در بین سران قوا، ابراهیم رئیسی در بین ایتاییها جایگاه خاصتری را به خود اختصاص داده است؛ او علاوه بر مصون بودن از انتقادات تند و تیز، به کرات مورد تعریف و تمجید بالایی قرار میگیرد و متنهایی در تمجید از عملکرد او و دولتش بازنشر میشود.
نکته جالب توجه درباره فضای انتقاد در بین این بخش از ایتاییها که با مروری ساده بر مطالب کانالهای ایتایی منتشرشده به دست میدهد، نشان میدهد که علاوه بر سران سه قوه، برخی دیگر از چهرههای شاخص اصولگرا هم دارای حاشیه امن هستند و به ندرت انتقادی از عملکرد آنها مطرح میشود. با توجه به حاشیههایی که طی دو ماه اخیر در فضای کشور ایجاد شده، علیرضا پناهیان را میتوان یکی از چهرههای محبوب این بخش از ایتاییها دانست که پس از آن سخنان در صداوسیما درباره پیامبر اسلامی هم مورد نقد قرار نگرفت.
همچنین کاظم صدیقی هم به نظر میآید در لیستی قرار دارد که تحت حمایت ایتاییها است. البته نباید دور از نظر داشت که درباره موضوع کاظم صدیقی پس از حضور او در نمازجمعه متنی چندکلمهای در کانالهای ایتایی منتشر شد که در آن آمده بود: «مردم برای خطبههای آقای صدیقی واینستادن و بیشترشون محل رو ترک کردند. میدانید چرا؟ واقعاً این نوع عذرخواهی انجام نمیشد بهتر بود.»
مورد جالب توجه دیگر در بین این دسته از ایتاییها به این برمیگردد که در بین چهرهها به نظر میرسد رحیم پورازغدی دارای جایگاه ویژهای است؛ به عبارتی ایتاییها در بسیاری از مواردی که بهصورت گسترده بازنشر میشود، از سخنرانیهای او استفاده میکنند.
البته سایر چهرههای اصولگرا از فضای انتقادهای تندوتیز ایتاییها درامان نبودهاند و به بهانههای مختلف در تیررس انتقادات قرار داشتند. برای مثال میتوان به این متن اشاره کرد که درباره محمود احمدینژاد نوشته شده بود: «آقای احمدینژاد! جنایت اسرائیل در بیمارستان غزه اندازه آب و فاضلاب گواتمالا اهمیت ندارد؟ یک انسان چقدر میتواند سقوط کند؟ تا کجا این سقوط ادامه دارد؟ به کجا رسیدی که این عکسهای تکاندهنده بچههای فلسطینی هم تاثیری بر قلبات نگذاشت؟!»
و یا سال گذشته پس از مطرح شدن موضوع «خالصسازی» توسط علی لاریجانی، یک متن مشترک در کانالهای ایتایی منتشر شد که در بخشی از آن آمده بود: «نگاهی کوتاه به عملکرد لاریجانی نشان میدهد که یکی از خالصسازترین جریانها، خود اوست. او در مدت ۱۲ سالی که ریاست مجلس را برعهده داشت، عملاً مجلس را قبضه کرده بود و در دوران روحانی به خالصسازی ادامه داد. بهطوریکه وزیر کشور که مهمترین وزارتخانه است توسط لاریجانی انتخاب شد و سهمیه ایشان در دولت بود.»
بهمن سال گذشته نیز پس از اینکه محمدرضا باهنر در مصاحبهای گفته بود، «قدری تردید دارم که امام گفته باشند اسرائیل باید از بین برود»، یک متن در کانالهای ایتایی به صورت گسترده منتشر شد که در آن آمده بود: «بودن این افراد در رأس نظام، برای انقلاب اسلامی بسیار خطرناک است، البته اگر انقلاب اسلامی در اولویت و اهمیت باشد!»
یک نمونه دیگر هم ماجرای اخیر پیرامون مهدی فضائلی بود که در آخرین مورد، پیامی در بین ایتاییها دست به دست شد که در آن آمده بود: «آقای رادان! رهبری فرمودند به جنجال فضائلیها توجه نکنید. اینکه از جایگاه خود در ارتباط با رهبر معظم انقلاب که همیشه حامی نیروی انتظامی بودهاند و حتی در جریان فتنهی مهسا امینی از مظلومیت نیروی انتظامی فرموده بودند و فصلالخطاب همه ما بودند، با توئیت دوپهلو، سوءاستفاده کردن، خود نیز از اهمیت تقابل با طرح نور و شکستن صفوف اتحاد برای ایشان خبر میداد.»
ارزیابی ایتاییها
نگاهی به آنچه در این محدوده از فضای ایتا و بهعبارتی در بین ایتاییها جریان دارد نشان میدهد که آنها بیشتر از اینکه دارای ابعاد فکری باشند، معمولاً بازوی مجازی برای انتشار یکسری نظریه و تفکر به شمار میروند و به ندرت در بین آنها بحثهای عمیق شکل میگیرد، دارای جهانی رادیکال هستند و در این زمینه حتی از تهمت زدن به سایر اصولگراها هم ابایی ندارند. (مانند نمونههایی که در ماجرای مذهبیصورتیها آورده شد)
البته در بحثهایی هم که شکل میگیرد و همچنین در بین متنهایی که به تعداد زیاد منتشر میشود، معمولاً تلاش آنها بر این است که دو اصل را رعایت کنند: اول اینکه، متنهای نوشتهشده به زبان ساده و روان باشد، بهگونهایکه عامه مردم بهراحتی متوجه بحث مطرحشده و متن نوشتهشده باشند و دوم اینکه، تلاش بالایی صورت میگیرد که در مباحث مطرحشده به ترتیبی از اسلامی و شریعت استفاده شده و بهنحوی یک مثال از تاریخ اسلام در بحث گنجانده شود تا اینطور القا شود که هر آنچه که میگویند و میخواهند برپایه اسلام است.
نکته دیگر قابل اشاره این است که در فضای ایتا بهشدت به کپی کردن و بازنشر یک متن مشترک علاقه دارند، متنهایی تهیه میشود و در یک زمان مشخص در بسیاری از کانالها گردش پیدا میکند.