درباره مواضع اخیر خاتمی | عباس عبدی
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: «آقای خاتمی در جمع مشاوران خود به فرصتی که برای ایران در پی درگیری با اسرائیل در سطح خارجی و داخلی ایجاد شد و انتظار از استفادهی مناسب نظام از آن سخن گفته و اینکه میشد از آن بهعنوان عاملی برای ایجاد وحدت ملی در داخل استفاده کرد. تحلیلتان از این بخش از سخنان آقای خاتمی چیست و به نظرتان چقدر چنین رخدادی قابلیت ایفای نقشِ وحدتآفرین دارد؟ و چگونه میشود از این فرصت استفاده کرد؟
هر پدیدهای که رخ میدهد میتواند هم فرصت و هم تهدید باشد؛ این موضوع بستگی به این دارد که ما و دیگران به این پدیده چگونه نگاه کنیم. اینطور نیست که ذات این پدیده این بوده که میتوانسته وحدت و یا وضعیت مشابهی ایجاد کند. با این پدیده میشود هم اختلافات را تشدید کرد و هم وحدت ایجاد کرد. بنابراین مشکل ما این نیست که از این پدیده چگونه استفاده کردهایم، مشکل از اینجا آغاز میشود که اساساً ارادهای در دو طرف و یا یکطرف برای تحقق و گام برداشتن در مسیر وحدت وجود ندارد ابتدا باید این اراده شکل بگیرد و بعد از آن از فرصتها برای تحقق آن استفاده شود.
درک این واقعیت چیز پیچیدهای نیست، حتی نیازی به انتخابات هم نبود. اگر یک نظرسنجی کنند، به خیابان بیایند و با مردم صحبت کنند، خیلی چیزها مشخص میشود. وقتی که یک گروهی راه میافتد دختران مردم را در خیابان بگیرند و یکسری موتورسوار هم کنار آنها میآیند که مبادا کسی فیلم بگیرد، این در واقع نشاندهنده نگاه خود اینها به عمل خودشان است و از اطلاع مردم هراس دارند. وقتی که خدا دارد کار همه را میبیند، چرا بنده خدا نبیند؟ پس صاحبان آن نگاه به خودشان نیز اعتمادبهنفس ندارند. پس چگونه میتوانند یا میخواهند از این فرصتها برای حل مشکلات مردم استفاده کنند. آنان خوب میدانند که مردم به این رفتارها نگاه مثبت ندارند وگرنه هیچوقت این رفتارها را انجام نمیدادند.
به نظرم، ما حتی در مقطع مشابه فتح خرمشهر هم نیستیم. حمله به اسرائیل اتفاق مهمی بود اما در مقایسه با فتح خرمشهر هنوز فاصلهاش زیاد است. پس از آن موفقیت، جلسهای که نزد رهبری گذاشته شده بود و اخبارش هم درآمد، امام گفته بود که از این به بعد دیگر داخل خاک عراق نشوید و ۵ دلیل هم آورده بودند. در واقع با این رویکرد، فتح خرمشهر میتوانست پایه خوبی برای رسیدن به یک توافق جامع به سود ایران باشد و همان موقع توافقی ایجاد کند که متضمن صلح عادلانه برای ایران باشد اما همان موقع خیلیها و از جمله خود ما، فکر میکردیم حالا که خرمشهر آزاد شده، میتوانیم گامهای دیگری را برداریم و خیلی جلو برویم.
سیاستمدار حاذق اینجاست که نقش خود را نشان میدهد و در هدایت جامعه میتواند مؤثر باشد. اینکه بداند کجا باید توقف کند و یک پیروزی را تثبیت و سپس تبدیل به فرصتی برای دستیابی برای توافق مفید کند اما اگر دنبالرو جریان احساسی باشد ممکن است ادامه دهد و آن پیروزیاش تبدیل به شکست بعدی شود.
پس این رفتار در موضوع اخیر هم ناظر به این است که ایران میخواهد با جهان چه کار کند؟ اگر میخواهد تفاهم کند این قاعدتاً نقطه مثبت و خوبی است. تفاهم به این معنا نیست که از منافعش بگذرد، به این معناست که منافع مشروع یکدیگر را به رسمیت میشناسند. اگر دنبال چنین هدفی باشد که خیلی خوب است اما اگر دنبال این نباشد، به نظرم تنش هم ادامه پیدا خواهد کرد تا به عملیات رمضان و بعد از آن برسیم.
مقایسهای از سوی خاتمی درباره دانشگاههای داخل و خارج درباره حمایت از مردم اتفاق افتاده است که علتش را بد عمل کردن در قبال جوانان ایران عنوان کرده است؟ نظر شما در این زمینه چیست؟ چرایی این وضعیت را چه میدانید؟
این حرف کاملاً درست است و باعث تأسف است که چرا در جامعه ایران، حمایت از فلسطین فقط به ساختار رسمی و حامیان آن منحصر شد. درحالیکه واقعیت مردم اینچنین نیست اما بروز نمیدهند چون فکر میکنند حمایت از فلسطین به این معنا از طرف حکومت به حمایت از خودش تعبیر میشود و چون تعبیر به این میشود، سعی میکنند کمتر حرف بزنند.
حتی در بیان عمومی و رسانهای هم وقتی ساختار سیاسی بیاید شکایت کند که چرا این موضوع را نوشتهای، بنابراین آدمها ترجیح میدهند ننویسند و سکوت کنند و اتفاقاً این سکوت خیلی بد است، زیرا سیستم میگوید همه باید مثل من فکر کنند و نظر دهند، در نتیجه همه کنار میروند و تعداد اندکی در این میدان باقی میمانند و مینویسند و نظر میدهند. به همین دلیل میتوان تفاوت رفتار دانشجویان در خارج و داخل ایران را با همین چارچوب فهم کرد و حرف آقای خاتمی هم کاملاً درست است.»
انتهای پیام
تفاوت رفتار دانشجویان :)))))))واقعا تحلیلشون درسته …