متلک امنیتی به «متلک امنیتی»
در پی انتشار مطلبی با تیتر «متلک امنیتی!» در روزنامه ی قانون که با زیر عنوان «كنايه های که معاون احمدی نژاد در كانال تلگر امي اش به وزير اطلاعات روحانی روا داشت»، وی متلکی نیز بار این روزنامه کرد.
به گزارش انصاف نیوز، «حمید بقایی» در تلگرم نوشت: «وزارت اطلاعات هم صاحب روزنامه شد؟ روزنامه ی قانون كه به نظر مي رسد به وزارت اطلاعات فروخته شده باشد؛ گردشكار زير را به عنوان مقاله منتشر كرده است. نكته جالب اينجاست كه در اين گردشكار حسابي بنده را هم تهديد كرده است، كه انشاءالله اگر زنده مانديم بزودی پاسخ آن را مي دهم. البته يادم باشد از فردا موقع عبور از خيابان نكات ايمني را خوب رعايت كنم».
وی یک ساعت بعد از آن تصویری از نوشته ای از خود که چند روز پیش منتشر کرده بود را در کانال خود منتشر کرده بود بازنشر کرده که در آنها عکس هایی از وزیر اطلاعات و حسین فریدون، برادر رییس جمهور دیده می شود و بر روی این عکس نوشت:
«طبق اخبار شنيده شده از دوستان بند 209 زندان اوين را دارند نقاشي مي كنند دستشان درد نكند حداقل تا چند سال آينده تميز مي ماند».
متن مطلب روزنامه ی قانون به همراه تیتر آن بدون هیچ تغییری در پی می آید:
كنايه هايي كه معاون احمدي نژاد در كانال تلگر امي اش به وزير اطلاعات روحاني روا داشت
متلك امنيتي!
نيروي اطلاعاتي و از عواملنوپاي اسفنديار رحيم مشايي در دوران حضورمشایی در واجاست. از آن دوران به بعد هر كجا كه مشايي حضور پيدا كرد، چهرهاي به نام حميدبقايي نيز كنار دست او نشست.محور علاقه آنها نامريي بود ولي به نوعي بهتر است بگوييم جايگاهي عزيزتر از احمدينژاد براي رحيممشايي دارد. هنوز مشخص نيست چرا وي نيز مانند مرادش از وزارت جدا شد، ولي در زمان اصلاحات هر دو به كارهاي متفرقه پرداختند و ناگهان كشور را در دست گرفتند.
سابقه بقايي
بقايي از همكاري با كاظمكياپاشا و متهم به انحرافي بودن تا بازداشت را،در پرونده خود داشته و از شخصيتهاي امنيتي، يعني همكاران ديروز خود كه شايد نقش تاثيرگذاري در برخي اقدامات عليه او دارند، به دل خوشي ندارد. او بارها عليه شخصيتهاي امنيتي اظهاراتي ضد و نقيض را بيان كردهاست. در همين راستا، حمید بقایی در مصاحبهای با روزنامه ایران در 4 اردیبهشتماه 1392، در خصوص مصطفي پورمحمدی، ريیس وقت سازمان بازرسی کل کشور، مبنی بر قرارداد 450 میلیون یورویی در کیش گفت: «بنده چندین نامه برای ایشان فرستادم و خواستم که این قرارداد را بفرستند؛ چرا که این موضوع صحت ندارد. 450 میلیون یورو میدانید یعنی چقدر؟ خوب! اگر چنین قراردادی هست، منتشر کنند. چرا معطل میکنند؟ چنین چیزی وجود ندارد و دروغ است». در پاسخ به تقاضای بقایی، سازمان بازرسی آن زمان، اسنادی از این قرارداد را منتشر کرد. در خلاصهای از این گزارش اشاره شده است:« به منظور ساخت سالن مناسبی در تهران برای برگزاری اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در سال 88، به پیشنهاد وزیر مسکن و شهرسازی و تصویب ريیسجمهور، مبلغ قابلتوجهی هزینه میشود، سپس بدون مطالعه و ارائه دلیل منطقی محل برگزاری پروژه به کیش منتقل میشود. در قسمت دیگری از این گزارش به نامه بقایی به حسینی، وزیر امور اقتصاد و دارایی وقت، در 23 آبان ماه 89، اشاره شده که بقایی از حسینی خواسته تا برای تامین مالی پروژه تالارهای بینالمللی کیش مبلغ 450 میلیون یورو در فهرست فاینانس چین قرار گیرد. او همچنین در نامهای به عزیزی، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی وقت ريیسجمهور، در 7 تیر 89 به واگذاری پروژه به شرکت فیاک کیش از طریق ترک تشریفات مناقصه تصریح کرده است. حتی ريیس سازمان بازرسی کل کشور، در مصاحبه تلویزیونی با شبکه 2 سیما، در تشریح اقدامات پیشگیرانه سازمان در دستگاههای اجرایی کشور، اشارهای هم به احداث تالارهای کیش و موضوع 450 میلیارد تومان كرده و با هیچ رسانه دیگری مصاحبه نکرده، نامی از فرد یا افراد نبرده و اتهامی را به کسی نسبت ندادهاند». برخي تصور ميكردند كه بقايي در زماني كه به عنوان يك اطلاعاتي در واجا مشغول كار بود، زير دست پورمحمدي، روز را شب ميكرده و شايد بخواهد انتقام آن دوران را بگيرد ولي اينگونه نبود و وزير دادگستري روحاني در گفتوگويي اعلام ميكند او را در زمان حضور در دستگاههاي امنيتي نميشناختهاست. پورمحمدي در سال 92 پس از آنكه خودش را كانديداي رياستجمهوري معرفي كرده بود، در گفتوگويي در پاسخ به اين سوال كه آقایان مشایی و بقایی در وزارت اطلاعات زیر دست شما بودند؟،گفت:« یک مدتی آقای مشایی با من کار می کرد. زمانی که در مرکز بررسی ها بودم. ایشان در یک موسسه وابسته به مرکز کار می کردند. اما با آقای بقایی من سابقه همکاری نداشتم. او در بخش امنیتی کار می کرد و من تا همین اواخر ایشان را نمی شناختم. آقای مشایی هم خیلی طولانی نشد. فکر می کنم حدود یک سال بود».
سرشاخ شدن امنيتي
اين عضو اطلاعاتي دولت احمدي نژاد، مشخص نبود به دنبال چه ميگشت و با نيروهاي امنيتي دولتهاي قبل سرشاخ مي شد؛ ولي امروز پا در همان مسيري گذاشته كه در گذشته پی می گرفت . او كه ديگر جايگاهي در ميان جريانهاي سياسي و امنيتي كشور ندارد، فضاي مجازي را به اهرمي براي ادامه ماموريت خود، تبديل كردهاست. بقايي در اظهاراتي كه در كانال تلگرام خود، آن را به اشتراك عمومي گذاشته است، خطاب به وزير اطلاعات دولت روحاني، برخي نكات را گوشزد ميكند.
هشدار به وزير براي اوين
بقايي در اين مطلب كه با عنوان«چه کسی از فردایش خبر دارد؟» نوشته است:«همانطور که اعضای دولت، گاهی اوقات از زیر مجموعه تحت مدیریت شان بازدید میکنند ، بد نيست محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت تدبیر و امید نیز به همراه معاونان و مسئولان اين وزارتخانه سری به بند 209 زندان اوین بزنند و وضعیت آنجا را از نزدیک بررسی کنند، ببینند چیزی کم و کسر نیست ، حتی چه ایرادی دارد که یک شب هم در بند 209 اقامت کنند . «قطعا» مفید خواهد بود . چرا که آدمی از فردایش خبر ندارد».
از واهمه تا تخريب
طعنه زدن يك شخصيت امنيتي(با سابقه بازداشت) در آستانه انتخابات به وزير دولت روحاني را ميتوان با چند ديدگاه مختلف بررسي كرد. اول اينكه شايد سربازان گمنام، در ادامه افشاكردن دست متهمان سالهاي نه چندان دور جمهوري اسلامي، به بخشهايي رسيدهاند كه نبايد ميرسيدند و به موضوعاتي پرداختهاند كه حاشيهامنيت برخي را به خطر انداخته است و حال عدهاي با فضا سازي سعي در تخريب دستگاه اطلاعاتي كشور دارند و به نوعي بدون خونريزي ميكوشند تا خاطره قتلهاي زنجيرهاي كه در پشت آن تخريب نيروهاي انقلاب پنهان شده بود را رقم بزنند.
فرضيه دوم اين است كه به علت ضعفهاي موجود در حفظ امنيت در دوران احمدي نژاد و وقوع ترورهاي هستهاي، جولانهاي ريگي و غيره در مقابل آرامش اين روزهاي كشور، برخي سعي دارند تا اين وزارت حساس و در صدر آن علوي را تخريب كنند تا شايد مرهمي بر بيتدبيريهاي آن دوران باشد.
و اما فرضيه بعدي، همان مسير تخريب بزرگان امنيتي است كه در دولت احمدي نژاد نيز اجرا شد. عاملان برخوردهاي نامناسب با افرادي مانند محسنياژهاي، پور محمدي و غيره كه سبب جدايي اين شخصيتها از دولت احمدينژاد شد، امروز به سراغ محمود علوي آمده است تا با ايجاد شايبه در عملكرد آن، وجهه مثبتي كه وزير اطلاعات روحاني از خود در اين سالها نشان دادهاست، را خراب كنند.
لزوم برخورد با شيطنت احمدي نژادي
بدون شك، هيچكدام از عملكردهاي دولت و شخصيتهاي دنبالهروي احمدي نژاد بدون استراتژي نيست، ولي از آنجايي كه اين جماعت، مغز متفكري جداي از مردم دارند، در اجراي نقشههاي خود در سالهاي نه چندان دور شكست خوردهاند و بدون شك در اين پروژه نيز همينگونه خواهد بود. مناسب است تا مسئولان مربوط قبل از اينكه ويروس تخريب را جرياني انحرافي در فضاي جامعه بخش كرده و شروع به ترورهاي شخصيتي كنند، جلوي آن را گرفته و پاسخ مدعيان را با صراحت بدهند.
انتهای پیام
معاونت اجرائى رئيس جمهور در دولت قبل پيش از آنكه مديون قابليت هاى شخصيتى بقائى باشد محصول نگاه ابزارى محموت بود. بقائى فقط يك عنصر اجرائى و فرمانبر بود.گوش به فرمان بودن و وفاداريش به محموت كه همچنان هم ادامه دارد چنين جايگاهى برايش رقم زده بود. الان هم به لحاظ همان دو ويژگى در خدمت جريان انحرافيست. كل كل كردن ها و دست و پا زدن هايش هم بخاطر آنست كه در بازى باقى بماند