کتاب دین دیجیتال چه میگوید؟
سیدمحمدیحیی هاشمی در سایت سایبرپژوه نوشت: «از وقتی رسانههای اجتماعی در جوامع مختلف گسترش پیدا کردند، این شهروندان دیندار بودند که در صف مقدم افراد نگران ایستاده بودند. این مسئله که دنیای دیجیتال چه بر سر زندگی دینی میآورد دغدغه بسیاری از افراد است. هرچند که پیروان ادیان مختلف به هر شکلی توانستهاند رسانههای اجتماعی را در سبک زندگی دینی خودشان جای دهند؛ اما این مسئله برای پژوهشگران هنوز محل تأمل است.
از تفاوت در کاربرد رسانهها و نوع استفاده از آنها، تا نسبت میان زندگی دینی آنلاین و آفلاین ازجمله مسائلی هستند که دغدغه بسیاری از پژوهشگران در این حوزه است. کتاب دین دیجیتال مجموعه مقالاتی است که مستقیماً در راستای همین دغدغه، و ضرورتهای ورود به این حوزه یعنی مطالعات «دین دیجیتال» نوشتهشدهاند.
۱- مقدمه؛ کتاب دین دیجتال در مورد چیست؟
کتاب «دین دیجیتال» مجموعه مقالاتی در این موضوع است که به همت مریم هاشمپور و مجید موحد ترجمه و منتشر شده است. همانطور که از عنوان کتاب پیداست دو مسئله «دین و زندگی دینی» و همچنین پدیدهها و مناسبات «دیجیتال» اجزای اصلی مقالات کتاب را تشکیل میدهد. این مقالات در دو دسته مجزا تنظیم شدهاند. بخش اول شامل پنج مقاله است که به زمینههای نظری تحقیق در این دو موضوع پرداختهاند و بخش دوم نیز شامل پنج مقاله دیگر است که ملاحظات و نکات روش شناسانه پژوهش در این حوزه را مدنظر داشتهاند. تمام این مقالات حدفاصل بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ توسط نویسندگان مختلفی که اغلب به حوزه معرفتی آنگلوساکسون (اختصاصاً علوم اجتماعی آمریکایی و مطالعات فرهنگی انگلیسی) تعلق داشتهاند نگاشته شده و همچنین به حوزههای مختلف دانشی مانند علوم ارتباطات، مطالعات فرهنگی، جامعهشناسی و مطالعات دین مربوط میشوند.
۲- آنچه در فصلهای کتاب بیان شده
اولین مقاله کتاب به چگونگی تکوین و رشد مطالعات دینی دیجیتال پرداخته است. در این فصل سه نظریه «رسانهای شدن»، «میانجیگری معنا» و «شکلگیری دینی-اجتماعی فناوری» معرفی و بررسی شدهاند. نظریه رسانهای شدن به ساختارهای گستردهتر و نهادمند و رقابت نگاههای دینی و رسانههای دیجیتال مربوط است. دومین نظریه یعنی میانجیگری معنا توجه خود را به این معطوف میکند که چگونه افراد دینی از طریق مشارکت در رسانههای اجتماعی، معنای موردنظر خود را میسازند. نظریه سوم نیز برخلاف نظریه اول، در محیطهای متمایز و محدود کاربرد دارد.
فصل دوم به معرفی اجمالی رویکردهای نظری مسلط در مطالعات دین و رسانه اختصاص دارد. در این فصل پنج نظریه: جبرگرایی فناورانه، رسانهای شدن، میانجیگری معنا، میانجیگری صور مقدس و نهایتاً نظریه شکلگیری دینی-اجتماعی فناوری بررسی میشوند. نویسنده این فصل ذیل هرکدام از نظریهها، افراد شاخص، تعریف آن نظریه از دین و روششناسی آن نظریه را توضیح داده است. این نظریهها از جهت نوع دینداری و رسانه موردنظر شامل طیفی از رسانههای جمعی تا رسانهها دیجیتال، و همچنین از دینداری نهادی تا دینداری سیال قرار دارد.
در فصل سوم با موضوع «فهم ارتباط بین دین آنلاین و آفلاین در یک جامعه شبکهای»، نویسنده به بررسی مفهوم «دین شبکههای» بهعنوان ابزاری تفسیری برای فهم تغییرات در جهان آفلاین و تبیین چگونگی عملکرد دین در فضای آنلاین میپردازد. دین شبکهای در این فصل بر اساس پنج ویژگی معرفیشده: اجتماع شبکهای، هویت داستانی، اقتدار در حال تغییر، عمل همگرا و واقعیت چندگانه.این پنج ویژگی موضوعات و پرسشهای تحقیق در مطالعه دین و اینترنت را میسازند.
مدعای اصلی فصل چهارم در پاسخ به این سؤال است: آیا اینترنت شیوههای جدیدی برای ارائه دین ایجاد کرده یا خودش بستری جدید است که نمیتواند دینی شود؟ پاسخ نویسنده مثبت است و برای تبیین پاسخ خود، از مفهوم «تعقل» استفاده میکند. بهاینترتیب که الگوهای تعلق دینی میبایست از زمینههای آفلاین و فعالیتهای آنلاین جمعآوری شوند. درنتیجه میتوان به نحوی از «نوع شناسی» از الگوهای تعلق دینی اقدام کنیم که یکسوی آن تعلق دینی مشارکتی یا نیابتی است که هرکدام میتوانند بهصورت آنلاین و آفلاین محقق شوند. بهاینترتیب ماتریسی به دست میآید که چهار نوع الگوی تعلق را نشان میدهد.
فصل پنجم که «نظریه رسانهها و فضاهای سوم دیجیتال» نام دارد، با تکیهبر نظریات نزدیک به میانجیگری معنا، به موضوع فضاهای سوم و عمل دینی پرداخته است. نویسندگان در این فصل استدلال میکنند که رسانههای فضای سومی برای دین ارائه میکنند، که منطق جدیدی از هویت، معنا، اجتماع، شبکهها و کنش دینی در آن ایجاد میشود که نهایتاً تغییرات قابلتأملی در مسئله اقتدار دینی دارد.
فصل ششم کتاب که اولین فصل از بخش دوم است، به تحول روششناسیهای مطالعه دین دیجیتال مرتبط است. نویسندگان در این فصل به چهار رویکرد تحقیق در این زمینه که بهمرورزمان پدید آمدهاند اشاره میکنند: رویکردهای توصیفی، رویکردهای طبقهبندی، رویکردهای نظری و رویکردهای همگرا. هر رویکرد سؤالات علمی، نوآوری روششناختی و چالشهای اخلاقی خاص خود را نیز دارد. نویسندگان در پایان این مقاله نیز به بیان چالشهای این زمینه مطالعاتی، و لزوم تأکید بر زمینههای بینرشتهای در این دسته از موضوعات پرداختهاند.
در هفتمین فصل با عنوان «دین آنلاین بهعنوان یک دین زنده: مسائل روششناختی در مطالعه مشارکت دینی»، نویسنده به ایجاد تمایزی نظری میان فعالیتهای دینی اینترنتی یا «دین آنلاین» و «دین در فضای آنلاین» اقدام میکند. دین آنلاین مقصود فضاها و وبسایتهایی است که امکان حضور تعاملی دینی را فراهم میکنند. در مقابل دین در فضای آنلاین به وبسایتهایی اشاره دارد که صرفاً اطلاعات دینی را ارائه میدهند. نویسنده در پایان نتیجه میگیرد محیط دینی آنلاین به افراد اجازه میدهد که بهوسیله اینترنت، باورها و اعمال دینی خودشان را زنده نگهدارند.
فصل هشتم که «جستجوی اینترنت نامرئی: جنبههای روششناختی تحقیق بر روی دین در اینترنت» نام دارد با رویکردی جامعهشناسی و با تأکید بر نظریه مدرنیته گیدنز تألیف شده. پیشفرض نویسنده در این مقاله این نکته است که امروزه تعامل مناسکی از زمان و مکان جدا شده است. وی در ادامه با اشاره به نتایج یکی از تحقیقات خود نشان میدهد که فضای آنلاین نیز کاملاً از زمان و مکان جدا نیست و یک سری و قواعد و سلسلهمراتب دارد. در قسمت دوم این فصل نویسنده به برخی از چالشهای روششناختی در تحقیق بر روی دین آنلاین اشاره میکند: دشواریهای تکنیکی خود محیط اینترنت، اثرات پیشفرضهای اجتماعی و فرهنگی، اثرات ناپیدا بودن ارتباطات آنلاین و اثرات هویت گمنام کاربران.
در فصل نهم نویسندگان روششناسیهای دیجیتال در زمینه دین دیجیتال را بررسی کردهاند. آنها در این فصل مدلی ارائه میکنند که سه بخش دارد: ۱- تعریف تحقیق بر اساس محیطهای دیجیتال، ۲- تعریف تحقیق بر اساس ابزارهای دیجیتال و ۳-تعریف تحقیق بر اساس به کار بردن چارچوبهای دیجیتال. نویسندگان سپس با بررسی انتقادی تحقیقات متعدد از این زمینه، از سه روش مسلط: تحلیل متن، مردمنگاری و مصاحبه نام بردهاند و ذیل هرکدام، به بررسی و معرفی پژوهشهایی پرداختهاند.
آخرین فصل کتاب به مسائل اخلاقی در پژوهشهای مربوط به رسانههای جدید پرداخته است. درواقع مدعای نویسنده این است که پس از انتخاب هرکدام از رویکردهای روششناختی، نوبت به بررسی ملاحظات اخلاقی در پژوهش میرسد و بدون این ملاحظات نمیتوان به پژوهش در این زمینه اقدام کرد. نویسنده با بررسی چالشهای اخلاقی، به مسائلی مانند هویت اجتماعی و اقتدار آنلاین میپردازد.
۳- مروری انتقادی بر کتاب دین دیجیتال
همانطور که مترجمان کتاب در مقدمه اشاره کردهاند، مفهوم «دیجیتال» تنها به فضای آنلاین اشاره ندارد. مفهوم دیجیتال علاوه بر فضای آنلاین، به روابط میان فضای آنلاین و آفلاین نیز اشاره دارد و دایره گستردهتری را پوشش میدهد. این مفهوم پس از سالها تجربه در پژوهش حول دین رسانهای، دین مجازی و دین سایبری پدید آمده و بیارتباط با بسط حداکثری فناوریهای ارتباطی و فناوریهای مرتبط با آنها نیست. با این توصیف، مسائل مطرح شده در فصول دهگانه کتاب بهخوبی بخشهای قابلتوجهی از مسائل و موضوعات این زمینه مطالعاتی را بررسی کردهاند.
بااینحال باید به زمینه اجتماعی و معرفتی این مقالات نیز توجه کرد. سنت علوم اجتماعی آمریکایی و مطالعات فرهنگی انگلیسی، اغلب بر پایه «فرضیهها و نظریههای کاملاً شفاف» و «کاربرد دقیق روش» مشخص میشوند. هرچند در این سنت فکری به مسائل نظری قابلتوجهی نیز پرداخته میشود، اما غلبه روششناسی در تعیین ویژگی «علمی بودن» مقالات بسیار قابلتوجه است. بهاینترتیب آن دسته از پژوهشگران و دانشجویان علوم اجتماعی در ایران که به سنتها و پژوهشهای نظری خو گرفتهاند، نمیتوانند بهخوبی با این نوع از تحقیقات ارتباط برقرار کنند. مروری بر رزومه مترجمان کتاب نیز بهخوبی چنین نکتهای را نشان میدهد. هر دو مترجم کتاب در فضای فکری دانشگاه شیراز حضورداشتهاند که یکی از ویژگیهای اصلی آن دقت در کاربرد روشهای تحقیق است.
بنابراین مطالعه این کتاب برای کسانی که با سنتهای نظری علوم اجتماعی انس بیشتری داشتهاند کمی دشوار خواهد بود. هرچند که تمام مقالات کتاب سویههای بسیار درخشانی از مسائل تحقیق را پیش پای خواننده میگذارند، اما ارتباط با کلیت مقالات نیازمند زیستن در فضای فکری و ذهنی مشابه است. به همین ترتیب علاقهمندانی که به مسائل دین و دنیای دیجیتال علاقهمند هستند اما آن را از دریچه مناسبات دانشگاهی مطالعه نکردند نیز احتمالاً ارتباط زیادی با این کتاب برقرار نخواهند کرد. بهطورکلی این مشکل در مورد اغلب آثاری که از سنت آمریکایی-انگلیسی(در حوزه ارتباطات-جامعهشناسی-مطالعات دین و …) منتشر میشوند صدق میکند. همچنین به دلیل کاربرد زبان فنی و علمی در این مقالات، ترجمهها نیز اغلب با کمی ابهام همراه خواهند بود.
زیرا در این سنت کاربرد مفاهیم در زمینهای طرح میشود که مخاطبان عام علوم اجتماعی در ایران با آن همراهی ندارند. این مشکل در مورد پژوهشها و زمینههای مطالعاتی نیز صدق میکند. سنت دانشگاهی جامعهشناسی در غرب طبیعتاً با مسائلی مواجه است که قابلیت تطبیق کامل با مسائل ایران و جامعه ایران ندارند. بهعنوانمثال جوامع غربی با حضور اقلیتها و جریانهای متکثری روبرو هستند که فضای اجتماعی و دینی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین زمینه گسترش اینترنت یا فناوریهای ارتباطی نیز در آن کشورها با کشوری مانند ایران متفاوت است. بنابراین چهبسا مسائل و شیوههای مطرحشده در این نوع از کتابها، تنها با کمی تأویل و بازخوانی بتوانند برای جامعه ایرانی آورده داشته باشند. بهعنوانمثال ممکن است محققان و پژوهشگران ایرانی در این زمینه با چالشها و مسائلی روبرو باشند که اساساً در پژوهشهای مشابه کشورهای دیگر وجود نداشته باشد.
درنتیجه، مجموعه این مسائل باعث میشود تا مطالعه این کتاب برای جریان عمومی و بخشی از محققان علاقهمند به مسئله دین دیجیتال آورده مهمی نداشته باشد. اما برای دانشجویانی که در چارچوب روشهای دانشگاهی به فعالیت میپردازند، این کتاب سویههای نظری و روشی قابلتوجهی را آشکار میکند.»
انتهای پیام