اعتیاد دانشآموزان در اصفهان
دریا قدرتی پور در سایت اصفهان نیوز نوشت: «تا یک دهه پیش تعدادشان به اندازه انگشتان دست بود اما حالا تعدادشان زیاد شده است. نوجوانانی که هنوز پشت لبشان سبز نشده، سیگاری می کشند و به بزرگ شدنشان افتخار می کنند.
تا دو دهه پیش آمارشان تنها ۵ دهم درصد از جمعیت معتادان را تشکیل می داد اما بعد از گذشت یک دهه، به یک درصد رسیدند و در سال ۹۵ با جهشی سریع دو برابر شدند.
دو درصدی که هیچوقت تفکیک نشدند تا بفهمیم در اصفهان چه تعداد دانش آموز معتاد وجود دارد، حالا هر آنچه داریم؛ حافظه تاریخی مان است. مشتی اطلاعات آرشیوی از مبارزه با توزیع کنندگان مواد مخدر در اطراف مدارس که در قالب تفاهمنامه كه سال ۹۶ میان ستاد مبارزه با موادمخدر و پلیس بسته شد به اجرا درآمد.
طبق این تفاهمنامه بساط خردهفروشان لااقل تا شعاع ۵۰۰ متری مراكز آموزشی بهخصوص مدارس جمع شد.
طرحی كه در آن نیروهای پلیس در سه قالب پیاده، موتوری و خودرویی از ساعات ابتدایی صبح تا ساعات تعطیلی مدارس و دانشگاهها آن حوالی گشت میزنند و ساقی شكار میكنند، البته نه فقط ساقی كه معتادان متجاهر، عرضهكنندگان اقلام ضد فرهنگی و خودروها و موتورسیكلتهای مزاحم را.
گرچه این طرح باعث شد که اطراف مدارس ساقی نباشد اما آنچه که اکنون ظهور یافته ساقی های کوچکی هستند که در دل مدارس در حال رشد کردن اند، ساقی های دانش آموز که در بین دخترکان و پسرکانی تردد می کنند که چون اعتیادشان لو نرفته در آمارها هم جا نگرفته اند.
هیچ آماری از دانش آموزان معتاد نداریم
حالا نه نیروی انتظامی و نه آموزش و پرورش زیربار آمارها نمی روند و به صراحت چندی پیش محمدرضا ابراهیمی، مدیر کل آموزش و پرورش استان نیز اعلام کرد که هیچ آماری از دانش آموزان معتاد نداریم و در مدارس اصفهان نیز رد و بدل مواد مخدر صورت نمی گیرد.
اما حرف های او به این نکته معنا می دهد که پشت درهای مدارس؛ توزیع مواد مخدر خزنده و رونده و پنهانی در حال انجام است.
در عین حال افزایش کشیدن گل در میان دانش آموزان به قدری محرز است که پلیس گشت های پاکسازی ساقی ها و توزیع کنندگان مواد مخدر در اطراف مدارس را فعال کرده است.
روایت حمید علینقیانپور، فرمانده ناجا اصفهان هم بر همین اساس است. دانش آموزانی که گل می کشند و تصور می کنند که این ماده چندان تاثیری به جزسرخوشی رویشان نمی گذارد.
رضا، عباس، سمانه، مریم، گلناز و دانش آموزان کم سن و سال دیگر که در مرکز ترک اعتیاد بهزیستی نگهداری می شوند نمونه مشتی هستند از خروار. دانش آموزانی که همه با گل شروع کرده اند.
مسئولان می گویند که قفل باز شدن این مشکل تنها و تنها مباحث پیشگیرانه است. اینکه پلیس به وظایفش عمل می کند و آموزش و پرورش هم؛ اما نکته مهم نظارت خانواده ها و پا پیش گذاشتن بقیه ارگان ها است.
امری که مدیر کل آموزش و پرورش استان هم بر آن صحه می گذارد: «آموزش و پرورش به تنهایی نمی تواند دست ساقی ها را کوتاه کند و باید ارگان های دیگر هم به کمک آموزش و پرورش بیایند.چندین ارگان دیگر نیز باید مسئولیت این مهم را به دست گیرند و آموزش و پرورش نمی تواند به تنهایی از عهده این مسئولیت سنگین برآید.»
مهارت نه گفتن اولین قدم برای پیشگیری
از سخنان مقامات استان به این نتیجه می رسیم كه بهترین راه مصون نگه داشتن نوجوانها و جوانها اقدامات پیشگیرانه، دادن آموزشهای مناسب به آنها و برقرار كردن رابطه دوستانه با آنها است تا اگر روزی خردهفروشی سر راهشان قرار گرفت یا كسی پیشنهاد مصرف به آنها داد هم مهارت نه گفتن داشته باشند و هم موضوع را با بزرگترها درمیان بگذارند.
البته اینها نافی اقدامات پلیسی نیست، چون مقابله با موادمخدر یكی از وظایف این نیرو و یكی از اركان مبارزه با موادمخدر است، ولی این طرز مقابله برای مصون نگه داشتن جامعه هم كافی نیست.
موضوعی که به نظر یک کارشناس اعتیاد باید بازنگری شود چرا که مصرف مواد توسط اعضای خانواده، سوءرفتار فیزیكی، استرسهای روانی شدید و فشار زیاد روی بچهها و نوجوانان هم از دیگر عواملی هستند که میتواند زمینهساز اتفاقات خطرناكی از جمله مصرف مواد مخدر باشد و چون نوجوانان نمیتوانند فشار زیاد را تحمل كنند، ممكن است پا در هر راهی بگذارند. به گفته علی رضایی، نظارت نكردن خانوادهها به دلایل مختلف شغلی و فرهنگی و آزادیهای بیش از حد هم از دیگر شرایطی هستند كه نوجوانان را هرچه بیشتر به سمت اعتیاد هُل میدهد.
البته به اینها، عوامل اجتماعی مانند دسترسی آسان، ارزانی مواد و یادگیری از راههای مختلف مانند فضای مجازی را نیز باید اضافه كرد.
با تمام اینها اتفاق نظر بر پیشگیری است. اینکه همسالان دانش آموزان ما چه کسانی هستند و فرزندان ما به چه کسانی رفت و آمد می کنند و در نتیجه تا چه حد می توانند از مهارت نه گفتنشان استفاده کنند. نقطه ای که می تواند جمله مصرف مواد مخدر توسط دانش آموزان را تمام کند.»
انتهای پیام