دو احتمال برای رقابت هشت تیر
بهنام چگینی، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
حدود یک ماه دیگر مراسم انتخابات ریاست دولتِ جمهوریاسلامی ۱۴۰۳ برگزار میشود و هماکنون در بخشهایی، گمانهزنی و تحلیلهای درونانتخاباتی(جناحی-نامزدی-روزنهگشایانه-…) و برونانتخاباتی(تحریمی-ردی-تاییدی-…) شروع شده است.
صرفنظر از نگاه بر رایدادن یا رایندادن از طرف نگارنده این یادداشت، از زاویهای، انتخابات پیشرو را میتوان در دو سطح در نظر گرفت و به لحاظ اشخاص نامزد در انتخابات، حداقل دو شکل متفاوت را متصور شد که نتایج و پیامدهای متفاوت و احتمالا میزان مشارکت متفاوت و پیامهای متفاوتی برای کانون خواهد داشت مشروط به اینکه تا روز انتخابات اتفاق خاص و بزرگی روی ندهد.
هرچند یک حالت سوم هم میتوان درنظر گرفت که ترکیبی از دو حالت زیر است.
به هر روی، دو فرم عمده و متضاد قابل تصور در مراسم انتخابات پیشرو در حدود جمهوریاسلامی به شرح زیر است؛
۱- رقابت در سطح نامزدهای غیرروحانی یا(به فرضی بعید) ترکیبی از آنان با روحانیون که از موضعی بالا در نظام درجهبندی روحانیون در جمهوریاسلامی برخوردار نیستند برگزار شود.
در این سطح مثلا با افرادی مثل سعید جلیلی، زاکانی، پرویز فتاح، بذرپاش، مخبر، علیلاریجانی، عارف، پزشکیان، آذریجهرمی و… برگزار شود که در این فرض و شکل، به نظر انتخاباتی کمرمق و با مشارکتی محدود و شاید بیشتر از انتخابات سال گذشته(۱۴۰۲) برگزار میشود یعنی مشارکت بین ۳۰ تا حداکثر ۵۵ درصدی خواهد بود و در این فرض، احتمال انتخاب کاندیدای محافظهکاران(مخبر، جلیلی، فتاح و…) بیشتر است و احتمالا هیچ تغییر محسوسی در ادامهی روند قوهمجریه و تاثیرات آن بر زندگی مردم به ویژه به لحاظ اقتصادی متصور نخواهد بود حتی اگر دیگر گزینههای این شکل به عنوان رئیس دولت آینده انتخاب شود.
۲- در شکل دوم، این فرض است که افرادی از مجلس خبرگان یا در سطح روحانیونی که از نگاه جمهوریاسلامی در سطح بالای درجات حوزوی و فقاهتی هستند ثبتنام و نامزد شوند.
در این فرض از افرادی چون آیتالله میرباقری، آیتالله عاملی(امامجمعه اردبیل)، آیتالله اعرافی، آیتالله صادق لاریجانی، آیتالله حسن خمینی، آیتالله مجید انصاری و… میتوان نام برد که نامزد شوند.
در این حالت، چون در اذهان بخش عمدهای از فعالین و مردم، وجود ترکیبی از چنین نامزدهایی، معنایی خاص دارد و احتمال رد صلاحیت این آیتاللهها مخصوصا آنها که عضو خبرگان هستند بسیار کم است و در صورت ردصلاحیت با هزینه بالا همراه خواهد بود، در این فرم به نحوی یک رقابت از نوعی دیگر است که میتوان گفت با توجه به تحولات اخیر در کشور و سرنوشت رئیسدولت قبل و برداشت و تحلیل نامزدها از اتفاقات، آنان را مجاب نموده که برای جلوگیری از وضعیتی بدتر و از دست رفتن همهچیز، روانهی نامزدی در انتخابات شوند.
همچنین در این حالت ممکن است مجوز حضور و تایید احمدینژاد هم، برای برهم زدن این رویه و عقبزدن رقبا، و جلوگیری از پیروزی آنان، داده شود و احمدینژاد را (از این وضعیت مهارشدهی فعلی) رها کنند. در چنین فضایی احتمالا بخشهایی از مردم در روزها و ساعات پایانی اغوا خواهند شد و برای جلوگیری از قدرتگرفتن فرد یا افرادی و مستمسک قرار دادن انتخابات توسط آنان، برای دستیابی به مقامی و موقعیتی که بینالاذهانی برای مردم قابل تصور شده است به پای صندوق رای کشانده خواهند شد و انتخابات تا حدودی رقابتی و میزان مشارکت به مقدار محسوسی افزایش میابد و از میزان مشارکت در فرض اول، بالاتر میرود و شاید از ۶۰ درصد هم عبور کند.
انتهای پیام