خرید تور نوروزی

جریانِ خونِ تازه در عروق جامعه ضروری است، مانع نشوید! | هادی سروش

حجت‌الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «امروز ایران بیش از چهار دهه مدیریت حکومتی جمهوری اسلامی تجربه کرده و به اذعان و بلکه اعتراف نخبگان و اندیشمندان حوزه و دانشگاه و نیز سیاستمداران داخل و خارج از حاکمیت، جامعه نیاز به جریان انداختن “خون تازه در عروقش” را دارد.

در طول این چهار دهه نسلی رفته یا درحال رفتن است ولی نسل جدید با مطالبات جدی در خط اول، صف آرائی نموده چون تکنولوژی در طول این چهل سال از صفر به صد رسیده و شهروند این جامعه مطالبه گر است و از سوی دیگر جوانِ امروز تشنه حقیقت است و آب گوارا را در دینای امروزش در اندیشه ها و رسانه های به روز پی گیر است.

جامعه مانند یک اندام انسان دارای دو مرکز و یک میدان فعالیت است و در همه اینها باید خون تازه در جریان باشد، اول؛ مرکز اندیشه که فرماندهی فکری را عهده دار است و دوم مرکز گرایشات که فرماندهی علاقه ها و بغض ها را بعهده دارد.

خون تازه در تفکر و اندیشه در این است که با توجه به نیازها و مقتضیات جدید، اندیشه و تفکر انسان به روز باشد. مگر می‌شود در جهانی که همه چیز در حال نو شدن است و حتی دین خدا هم در عین خاتمیت، زمینه نو به نو شدن را فراهم آورده، بر همان اندیشه های گذشته اصرار ورزید؟!

خدا میداند “جمود و تحجر” بر باورهای گذشته چه پدری از دین و دنیای آدمیان که پای بند اعتقادات گذشته خود بوده اند، در آورده! امروز از اعماق زمین تا اوج آسمان و کهکشان، نیاز به بهترین رهاورهای نو فکری، که از یک فهم کارمد سرچشمه گرفته باشد داریم.

جنجالی شدن اموری مانندسود بانک‌ها و مناسبات مالی جهانی، یا کنسرت یا پوشش زنان و حضور زنان در ورزشگاهها و… نه تنها در شآن جمهوری اسلامی نیست، بلکه نشان از عدم جریان صحیح خون در عروق جامعه دارد! و این تامل برانگیز است!

غیر از نیاز به پویائی دائم در عناصر فکری تاثیر گذار در جامعه، امر دیگری ضروری است و آن “اشباع” فکری است. مقصود این است که باید شهروندان جامعه در موضوعات سیاسی_اجتماعی، به مرحله “قانع” بودن، برسند. امروز جامعه ما نسبت بخشی از سیاست ها و تفکرات نهادنیه شده حاکمیت که تاثیر گزار بر همه امور سیاسی و اجتماعی است، اشباع نشده!

دومین مرکزی که باید با جریان خون تازه حیات بخش و شاداب باشد “قلب” جامعه است و قلب مرکزیت حب و بغض ها و یا غم و اندوه ها را عهده دار است. جریان خون تازه و حیاتی و امیدبخش در قلب یک جامعه با نشانه ی دارا بودن “روحیه امید به آینده” و “علاقه وافر به نظام سیاسی” کشور ، دیده میشود بگونه ای حاکمیت صاحب دلها میشود.
استادمطهری میگوید: “اسلام چون خون تازه در عروق جامعه جاری کرد، ایران را از آن خود نمود”.

در اینجاست که اجازه انتخاب دادنِ به مردم و احترام به انتخابِ آنها، رعایت حقوق شهروندی، توجه به افکار عمومی در صیانت از حرمت شخصیت های مورد احترام مردم وبالعکس، حرمت نهادن بر نیازهای مادی و معنوی آنان در بخش امنیت جانی و خانوادگی و روانی جملگی میتواند “خون تازه در عروق” جامعه جاری نماید.

اما اگردر نظامی نصاب و نمودار “امید به آینده” و یا “علاقه به نظام” ،حرکت صعودی نداشته باشد، نشان از مشکل اساسی درقلب وعروق جامعه که همان گرایشات مثبت شهروندان به مسئولان شان خواهدبودو باید بالفور درمان شود.

امیدآفرینی در جامعه و سروسامان دادن به زندگی مردم، نیاز به برقراری امنیت و آرامش و توسعه اقتصادی که تامین امکانات مناسب زندگی در جهت آموزش، تغذیه، مسکن و اشتغال است در گرو بهترین مناسبات بین المللی و داخلی است.

در این راستا، ظاهرسازی های دینی و یا گزاره های دروغینِ آماری و حرکت های پوپولیستی و خلاصه هر گونه نمادِعوام فریبانه، از دست دادنِ سرمایه های ملی و ایجاد و توسعه فاصله بین مردم و حکمرانی است، نتیجه ای (خدای ناکرده) بجز آسیب رساندن به تمام هستیِ نظام اسلامی نیست!

آقایان! باور بفرمایید در کنار شاخصه های موفقیت، اما آمار خودکشی، طلاق، اعتیاد و بیکاری و گرانی و هجرت به خارج از کشور و از سوی دیگر ورود وحشتناک انبوهی اتباع کشور افغانستان و… نشان از یک کمبود و نیاز به جریان یافتن خون تازه در عروق دارد، “تغییر مدیریت” در این موضوع اجتناب ناپذیر است و نباید با مانع تراشی های متوهمانه مسدود کرد.

درباره مانع تراشی های متوهمانه امام خمینی چه زیبا گفت: ‌‏اینکه این فرد با کی عکس انداخته است یا اسمش در کجاست یا به استقبال چه کسی رفته است، نباید برای‌‎ ‌‏مردم ناراحتی درست کرد. فقهای شورای نگهبان و‌‎ ‎شورایعالی قضائی هم اگر در مسئله‌ای اشتباه کردند‌‎ ‌‏صریحاً بگویند اشتباه کردیم و حرف خود را پس بگیرند.

سخن و آخر سخن، لطفا مانع جریان خون تازه و انتخاب بهترین ها از سوی مردم نشوید!»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. لاریجانی یک اصولگراست اصلاحات از خودش نامزد بده مگه مردم به خاتمی رای ندادند … خوب الان هم گزینه خودت را بده شاید خواستیم به گزینه تو رای بدیم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا