خرید تور نوروزی

درباره گزینه اختصاصی اصلاح‌طلبان

رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز درباره‌ی موضع جبهه اصلاحات نسبت به انتخابات پیش رو نوشت:

بیانیه جبهه اصلاحات ایران و سید محمد خاتمی درباره نحوه ورود به انتخابات ریاست جمهوری این جریان سیاسی بیش از آنکه به دنبال بهره‌جویی از ظرفیت‌های فعلی باشد در پی ارایه خواسته‌ها، امیال و شرایط بسیار مطلوب در زمانه کنونی است.

یکم: به نظر می‌رسد در خوشبینانه‌ترین حالت یکی از گزینه‌های مرتبط با جریان اصلاحات در این انتخابات تایید شود و در کارزار رقابت‌ها حاضر شود، گزینه‌ای که چندان اجماع کلی جریان اصلاحات را به همراه نخواهد داشت. ماننده چهره‌هایی که در گذشته تایید شدند و توان جمع کردن آرای حتی درون جریان اصلاحات را نداشتند. اما در حال حاضر و به عنوان مثال به غیر از تایید صلاحیت آقای جهانگیری و در حالتی بسیار خوشحال کننده عباس آخوندی تایید صلاحیت شوند شاید جریان اصلاحات بهتر امکان حضور فراگیر شهروندان را به دنبال داشته باشد، در غیر اینصورت تایید شدن هر کدام از چهره‌ها با دشواری‌های زیادی برای اجماع‌سازی در داخل این طیف سیاسی روبرو می‌شود و چه بسا چنین همبستگی تا 24 ساعت قبل از رای‌گیری فراهم نگردد. پرسش اینجاست؛ در این میان اصلاح‌طلبان می‌خواهند کدام واکنش را نشان دهند؟ آیا قرار است با صندوق رای قهر کنند؟ آیا حاضر می‌شوند از چهره‌ای دیگر حمایت نمایند؟ آیا شرایط واقعی باعث می‌شود که زمینه نگاه آنان به میدان سیاست تغییر کند و یا قرار است بیانیه محمد خاتمی را سرلوحه کنش‌های بعدی خود قرار بدهند؟

دوم: این سخن تکراری است، اما بسیار کاربردی. سیاست عرصه منابع محدود، وضعیت‌های خاص، شرایط حساس و بعضا نامتعادل و… برای انجام فعالیت‌ها و کسب موقعیت‌های بهتر و قابل قبول‌تر است. سیاست عرصه امکان و نه چیز دیگریست. بنابراین فرد سیاست‌مدار در میانه محدودیت‌های مختلف عیار واقعی خودش را به نمایش خواهد گذاشت؛ وگرنه در شرایط خوب و خوش و خرم بودن منابع کشور بسیاری از انسان‌های معمولی توان شکل دادن به موج‌های اجتماعی و به راه انداختن پویش‌‌های سیاسی را داشته و دارند، در شرایطی که تحریمی در کار نیست و فروش نفت به سادگی انجام می‌شود، اداره کردن منابع مالی کشور آسان است، اما در هنگامه تحریم و عبور کشور از این شرایط عیار واقعی سیاست‌مدار و صاحب قدرت مشخص‌تر از تمام دوران‌ها می‌شود. اعتبار واقعی سیاست‌مدار در هنگامه برهم خوردن نظم نمایان می‌گردد. در شرایطی که اکثریت جامعه سخن از تحریم انتخابات می‌گویند اما او می‌تواند بخش خاکستری را پای صندوق‌های رای بیاورد. سیاست‌مدار واقعی از شکست‌ها پیروزی می‌سازد و از هیچکدام پیروزی‌ها خوشحال نمی‌شود، مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی که پس از سال 1384 صدها جفا و بی‌مهری و بی‌احترامی از جریان تندرو دید، اما توانایی خود را از کف نداد تا انتخابات سال 1392. بنابراین آنچه از بیانیه اصلاح‌طلبان به صورت مشخص فهم می‌شود بازی در زمینی است که خودشان خواهان هستند و با توجه به رویکرد انتخاباتی حاکمان از سال 1398 تا به امروز اندکی بعید به نظر می‌رسد که تغییری خاص را در سیاست‌ها شاهد باشیم.

سوم: شاید بهتر آن بود که جریان اصلاحات در هنگامه ثبت‌نام کاندیدا اعلام موضع نمی‌کرد و انتشار این خواسته‌ها را ابتدا در داخل اهالی صاحب قدرت بیان می‌کرد و بعد از حاصل نشدن نتیجه، راهی دیگر را پیشه می‌کرد. فایده این رفتار از دو حالت خارج نبود: 1. جریان اصلاحات فرصت چانه‌زنی در داخل نهاد قدرت قانونی را بدون دامن زدن به جو رسانه‌ای بهتر می‌داشت 2. در صورت رد صلاحیت کاندیدای مورد نظر توانایی حمایت از چهره‌ای میانه‌روتر را همچنان داشت. به نظر می‌رسد تا اینجا کار جریان اصلاحات با انتشار دو بیانیه، خودش را از هر دو گزینه محروم کرده است و به عبارتی و در صورت رد صلاحیت کاندیدای مورد نظر میدان سیاست‌ورزی را محدودتر از روزهای گذشته کرده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا