تحلیل جواد کاشی از نخستین برنامهی انتخاباتی پزشکیان در صداوسیما
جواد کاشی، تحلیلگر و استاد دانشگاه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
قطع نظر از آنکه انتخابات این دوره چه نتیجهای داشته باشد، مسعود پزشکیان متولی بازسازی گفتمان اصلاحات شد. گفتمان تازه اصلاحات در اولین برنامه تلویزیونی او ظهور پیدا کرد. مشخصات اصلی این گفتار بازسازی شده به شرح زیر است:
- اصلاحات با زبان پزشکیان از سنخ تداوم است نه آغازی تازه.
- تداوم بر اساس برنامههای کارشناسی شده است و مضمون ایدئولوژیک و آرمانگرایانه ندارد.
- تقریباً هیچ نشانی از تقابل سیاسی در آن مشاهده نمیشود. از همین روز نخست، در آشتی با ارکان اصلی نظام است.
- پزشکیان جایگاهی جز اجرای درست برنامه برای خود قائل نیست. هیچ کجا از امکان معجزه در اقتصاد و پیشرفت سخن نگفت و هیچ کجا خود را یک مجری معجزهگر، قدرتمند و توانا جلوه نداد.
- عقلانیت بوروکراتیک با هدف مدیریت عقلانی امور عمومی ماحصل کلام او بود.
- میتوان از آنچه گفت، یک کلام محوری استخراج کرد و آن هدایت قوه مجریه به سمت یک دستگاه کارآمد است.
- از اسلام سخن گفت. اما شاید نحو خوانش او از اسلام را بتوان اسلام بوروکراتیک خواند. اسلامی که به یک نظم عقلانی بوروکراتیک نیرو میبخشد.
این مولفههای گفتمانی چرخش مهمی در گفتار مالوف اصلاحطلبان محسوب میشود. گفتاری که اصلاح طلبان از اوایل دهه هفتاد به صحنه آوردند، یک خیمه قدرتمند
هویتگرایانه در کنار یا تقابل با خیمه هویتی نظام مستقر بود. سرآغازی دیگر و غایتی متمایز را هدف گرفته بود. شاید در رفتار و سیاستهای عملی اهل مسالمت و گفتگو بود، اما در غایات خود انقلابی و مبشر روز و روزگاری دیگر بود. از انباشت احساسات و هیجان و امید فشرده در سطح عمومی تغذیه میکرد و مدعی تحقق فردایی به کل متفاوت بود.
پزشکیان خیمه هویتگرایانه اصلاحات را فرونشاند. این اتفاق درست در زمانی روی نموده است که خیمه هویتگرای رقیب بی مشتری است.
انتهای پیام
راه ایشان همان مسیر دولت سابق است و از خود هیچ برنامه نواوری ندارد
چه خوب است بجای کلی گویی نامزدهای محترم نطرات شفاف و صریح خود در مورد مسائل اساسی از قبیل رفع تحریم ها سیاست منطقه ای وتعامل با دنیا فیلترینگ و فصای مجازی گشت ارشاد و….را بیان کنند
وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾ اعراف
برنامه اصلاحات باید بر کتاب الهی استوار بوده و اصالت طبیعی داشته باشد (یعنی مبتنی بر اتصال آیات و پدیده ها از جمله خود انسانها)…هویت خود را از کتاب بگیرد….اما چنین نبود…بر سیاست و فرقه گرایی استوار و خیمه ای سست بود لاجرم فرو ریخت… سر نوشت هر شبه اصلاحات دیگری نیز چنین خواهد شد…