خاطرات هاشمی ۶ تیر سال ۸۰ | «اشکالات جناح راست را گفتم»
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در تیر سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
چهارشنبه 6 تیر 1380 | 5 ربیعالثانی 1422 27 ژوئن 2001
آقایان صادق خرازی، [معاون پژوهشی وزیر امورخارجه] و دکتر [حسین] صادقی، جراح ایرانی قلب در آمریکا، آمدند. دکتر صادقی، شرحی از اعتقاد بسیاری از ایرانیان تحصیل کرده خارج، به خدمات مهم در اداره و ختم جنگ و سازندگی و تشنجزدایی داد و خواست که آماده باشم، برای نجات کشور، به کار مدیریت کشور برگردم. گفتم، بنا ندارم برگردم و از همین جا کمک میکنم. آقای صادق خرازی گفت، مشغول نوشتن کتابی درباره خدمات من به انقلاب ایران است و برای ماندن در مسئولیت فعلیاش، مشورت کرد که گفتم، بهتر است بماند و کارهای نیمهتمام را تمام کند. بر تجدید رابطه با آمریکا تأکید داشت.
دکتر [علی] لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما] آمد. از فشار مجلس بر صداوسیما کلافه است و به اقدام رهبری در جواب نامه آقای [مهدی] کروبی، [رییس مجلس]، انتقاد دارد. گفت، سران دوم خردادی، جلسه محرمانه داشتهاند و تصمیمات خطرناکی در مورد کم کردن قدرت رهبری و تحکیم موقعیت خودشان، در هشت بند گرفتهاند. کارهایی که این روزها در مجلس پیش آمده، در آن جهت است؛ از جمله چند اقدام علیه صداوسیما و مخالفت با [سازمان] اطلاعات سپاه و تقویت آیتالله [حسینعلی] منتظری و مخالفت با قوه قضاییه و شورای نگهبان و… از من خواست که برای اداره نیروهای وفادار به انقلاب، وارد عمل شوم. اشکالات جناح راست را گفتم؛ ضمن اینکه اقدامات بد جناح چپ را ناپسند خواندم.
ظهر با [آقایان علی مشکینی، ابراهیم امینی، سیدحسن طاهریخرمآبادی، قربانعلی دُرّی نجفآبادی]، هیأت رئیسه [مجلس] خبرگان، برای دستور اجلاس تابستانی خبرگان و رسیدگی به امور جاری، در دفترم جلسه داشتیم. آقایان امینی و طاهری خرمآبادی گفتند، به دنبال نامه خانواده آقای منتظری به مراجع و استمداد از آنها برای رفع حصر از ایشان، آقایان [ناصر] مکارم [شیرازی] و [محمد] فاضل لنکرانی خواستهاند، توسط آن دو نفر پیامی به آقای منتظری بدهند که در صورت تعهد عدم اقدام مخالف، برای رفع حصر شفیع بشوند، ولی آنها نخواستهاند این پیام را ببرند، چون میدانند که آقای منتظری قبول نمیکنند.
عصر، مدیران دفاتر کمیته امداد امام درکشورهای لبنان، سوریه، تاجیکستان، نخجوان و آذربایجان آمدند. آقای [سیدرضا] نیری، [رییسکمیته امداد امام خمینی] گزارش داد و از کمکهای بیدریغ من به کمیته امداد قدردانی نمود و از عدم پرداخت اعتبارات از سوی وزارت بازرگانی گله کرد. من هم برای تشویق آنها صحبتکردم.[1]
شب، برای شرکت در مراسم سالگرد شهدای هفتم تیر، به محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی رفتم و سخنرانی مفصلی کردم.[2] با جمعی از مسئولان ستاد [بزرگداشت] هفتم تیر، درباره ساخت قتلگاه شهدا 72 تن در همان محل [خیابان سرچشمه تهران]، مذاکره کردیم. در خبرها آمده که بین اسرائیل و آمریکا بر سرنحوه اجرای آتشبس، اختلاف بروز کرده است.
[1] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «با هر وسیلهای که انسان بتواند، مشکلی را از مردم حل و درددلی را دوا کند و دست اُفتادهای را بگیرد و بلند کند و از نیازمندی رفع نیاز کند، یک درجه به خداوند نزدیک میشود و از لحاظ روحی و وجدانی، انسان احساس آسایش و آرامش میکند. بنابراین خداوند را شکر کنید که در این مسیر قرار گرفتید. میدانم که کار شما مشکلات دارد. مراجعه نیازمندان انسان را متأثر میکند. هیچوقت امکانات شما این مقدار نیست که به نیاز همه رسیدگی کنید. مسکن میدهید و یک مقدار وضع آنها را بهتر میکنید. این حالت، حالت سازندهای است که انسان از رنج دیگران متأثر بشود و هر مقدار هم میتواند برای آنها خدمت کند.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1380»، دفترنشر معارف انقلاب، 1402.
[2] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «سخنگفتن درباره شهدای هفتم تیر، آسان نیست. هم شخصیت اینها و هم عظمت حادثه و هم شرایط زمان برای ملت ما، مخصوصاً جوانها و نوجوانها قابل توجه است و ارزش دقت و مطالعه دارد. حادثهای نیست که کهنه و فراموش شود. تاریخی استکه باید تاریخ بسازد و تاکنون هم ساخته است. تاریخ کسانی است که در پیروزی انقلاب نقش اساسی داشتند و با خونشان، نقشی اساسیتر در تداوم انقلاب و تثبیت انقلاب داشتهاند.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1380»، دفترنشر معارف انقلاب، 1402.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام