رأی میدهم چون…
محمد موسوی عقیقی، پژوهشگر دین، در کانال تلگرامی خود نوشت:
«(۱) رأی دادن کمهزینهترین کنش سیاسی محسوب میشود؛ یا منافع زیادی دارد، یا کم یا اصلاً منفعتی ندارد، ولی ضرری هم نخواهد داشت. اگر از بتوان از رأی دادن منفعتی، چه زیاد و چه کم کسب کرد، چرا باید آن را کنار زد؟
(۲) دولتها همیشه در ایران دو دورهای خواهند بود. ۸ سال دیگر من ۳۷ سالهام. یعنی به نیمهی عمرم رسیدهام و چه بسا پایان. من ترجیح میدهم حتی با فرض ۱۰-۲۰ درصد (که به نظرم بالاتر است) کسی را انتخاب نمایم که به لحاظ معیارهای من برای آزادیهای سیاسی و اجتماعی، سود برساند یا حداقل وضعیت و راه تنفس را برای مردم بستهتر نکند.
(۳) برخی نامزدهای انتخاباتی طبق اعلام خود یا مشاورانشان به صراحت حامی فیلترینگ گسترده، شبکهی ملی اطلاعات، گشت ارشاد، طرح نور، لایحهی حجاب، طرح صیانت و… هستند و مخالف بخش قابل توجهی از آزادیهای اجتماعی یا اینترنت پرسرعت محسوب میشوند. حال الان که باور دارم نامزد مطلوبی وجود دارد، برای جلوگیری از این موارد رأی خواهم داد.
(۴) […] براندازی دولت به شکل کلی نشدنی است. علاوه بر این، با توجه به تفاوت زیاد باورهای مردم ایران، چه دینی، چه سیاسی، چه نسلی و… و با توجه به اختلاف بین اینها، براندازی هیچگاه مطلوب من نیست. پس وقتی این امکان وجود ندارد یا مطلوب نیست، رأی دادن یا اجازه دادن به کسی که میتواند انتظارات (۳) را اجرایی کند، با توجه به شکاف بین حاکمیت و مردم، باعث خشونت کمتری در جامعه میشود و خشونت کمتر همیشه مطلوب است به خصوص اگر با منافع متعددی همراه باشد.
(۵) وقتی برد سیاسی ممکن نیست یا به نحو حداقلی در دسترس است، باید این را حساب کنید که باختِ سیاسی انتها ندارد. خصوصاً وقتی ما جامعهای نداریم که مردم آن عمیقاً به «آزادی» باور داشته باشند. اختلافات عمیق بین مذهبیها و غیرمذهبیها، انقلابیها و غیرانقلابیها، شیعه و سنی، قومیتها و… همین را نشون میدهد. پس وقتی فرهنگِ آزادی و آزادیخواهی وجود ندارد و به جای آن همهاش اختلاف دیده میشود، طبیعیست که براندازی نه ممکن است و نه مطلوب. پس در این شرایط باید سعی کرد، اگر نامزد مطلوبی وجود داشت، وارد عرصهی باختِ سیاسی نشد.
(۶) برخی فکر میکنند دولت هیچکاره است. درسته نهادهای موازی زیادی وجود داره، اما دقت کنید که برخی کارهای اقتصادی مثل سیاست پولی بانک مرکزی، بخش مهمی از وضعیت دلار، احترام به کسبوکارها، گشت ارشاد، طرح نور، طرح صیانت، لایحهی حجاب و… وابسته به شیوهی اجرای دولت است. پس تفاوت دارد که چه کسی دولت را به دست میگیرد.
(۷) مجدداً میگویم براندازی ممکن و به نظر من مطلوب نیست؛ از طرف دیگر سیاستهای دولتهای جمهوری اسلامی در ثانیه به ثانیهی زندگی ما تأثیر دارد. برخی کاندیداها به نحو مطلوبی ولی حداقلی میتوانند منافع ما را تأمین کنند؛ پس باید سعی کنیم سهمی از سیاست داخلی داشته باشیم.
(۸) اما دلیل رأی من به «مسعود پزشکیان» این است که او، اگر ارادهی محکمی داشته باشد، میتواند بخشهای مهمی را اصلاح کند یا سودی حداقلی در مواردی که گفتم برساند. پزشکیان فردیست که صداقت دارد، پاکدست است، در اعتراضاتِ مردمی مواضع خوب و حمایتی داشته، فهم بهتری از حقوق زنان دارد، خودمحور نیست و مشورتپذیر بوده و شنوندهی خوبیست، نگاهش به وضعیت ایران در بینالملل فضایی نیست، صریحاً مخالف مسائلی چون فیلترینگ، گشت ارشاد، طرح نور، طرح صیانت، لایحهی حجاب و… است و تا به الان از نظارت مردم بر دولتاش حمایت کرده است.»
انتهای پیام