هفت مغالطه پرکاربرد در مناظرههای انتخاباتی
نگار فیض آبادی، انصاف نیوز: مناظرههای چهاردهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسیده و انتخابات درحالی برگزار شد که به گفتهی محمد واعظ شهرستانی، مدرس فلسفه علم، مردم برای تصمیمگیری دربارهی شرکت در انتخابات و انتخاب کارآمد، با کمک تفکر انتقادی میتوانند مغلطههای شاخص هر کاندیدا را شناسایی کنند.
به گزارش انصاف نیوز، ما آگاهانه و ناآگاهانه در گفتوگوهای خود به جای ارائهی استدلالهای درست، از مغاطلهها استفاده میکنیم. در ادامه، هفت مغالطهی پرکاربرد توسط کاندیداهای انتخاباتی در مناظرهها در گفتوگو با پژوهشگر فلسفه علم میخوانید.
انصاف نیوز: کاندیداها چه زمانی از مغالطهها استفاده میکنند؟
واعظ: لازم است اول دربارهی هدف از استدلال بگویم. افراد در مناظرههای انتخاباتی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، قصد دارند که طرف مقابل را شکست بدهند و با صحبتهایشان مردم را قانع کنند تا به آنها رای بدهند. هدف از استدلال در مناظرههای انتخاباتی معمولا متقاعد کردن مخاطبها است ولی هدفِ والای استدلال چنین چیزی نیست.
اقناع به جای استدلال درست
هدف از استدلال در منطق، موجه کردن ادعای خودمان است؛ یعنی چیزی که یا در کاندیداها دیده نمیشود یا بسیار کم است. مگر آنکه برای یک کاندیدا، تغییر ذهنیت مردم چندان مهم نباشد و صرفا بخواهد ادعایش را موجه کند و از استدلالهای معتبر کمک بگیرد. برای چنین کسی، موجه کردن ادعای خودش، بر قانع کردن مردم و شکست رقیبش (یا تمسخر، توهین و…) اولویت دارد.
وقتی اقناع جامعه اولویت داشته باشد، دیگر اعتبار استدلال برای گوینده اولویت ندارد و مغالطهها و شبهاستدلالها به کار گرفته میشوند. در چنین شرایطی، ممکن است در مواردی صادق باشیم و برخی مواقع دروغ بگوییم یا واقعیت را پنهان کنیم تا به هدفمان که تغییر ذهنیت جامعه است برسیم.
انصاف نیوز: مردم به عنوان شهروندان چطور میتوانند مغالطهها و شبهاستدلالها را تشخیص بدهند؟
واعظ: هرچقدر تفکر نقادانه داشته باشیم، میتوانیم سره (استدلال درست) را از ناسره (استدلال غلط) تشخیص بدهیم و گزینهی مناسب را بشناسیم. فارغ از گرایشهای سیاسی و دفاع از آنها، طبق رویکرد تفکر نقادانه، به چند مغالعهی پر کاربرد در مناظرههای انتخاباتی میپردازم.
اولین مغالطه، مغالطهی ادعای بدون استدلال است که طبق آن کاندیداها براساس ادعاهایشان وعدههایی میدهند. شهروندی که تفکر انتقادیاش را پرورش داده باشد، ادعایی را میپذیرد که منطقی و موجه باشد، اما برخی از کاندیداهای انتخاباتی معمولا ادعاهای بدون استدلال دارند و معمولا از تکنیکهایی استفاده میکنند تا مشخص نشود که دلایلی برای ادعایشان ندارند یا دلایل نامعتبرشان پنهان بماند و مخاطب تصور کند گوینده ادعای موجهی دارد.
یکی از مغالطعههایی که در ذیل ادعای بدون استدلال مطرح میشود، مغالطهی اهمال سور است. مثلا از واژههایی مثل مردم، ایران و… استفاده میکنند و سورهای عمومی مثل برخی، بعضی و… را پیش از آن به کار نمیبرند.
اگر کاندیدایی به مخاطب بگوید «ایرانی» راستکردار است یعنی همهی ایرانیها راستکردار هستند، درصورتیکه اگر از او بپرسیم آیا همهی ایرانیها راستکردار هستند، پاسخ متفاوت میشود! درواقع گوینده از سور عمومی اهمال میکند تا کسی او را نقد نکند.
اثبات خود با مغالطه
دومین مغالطه، طلب برهان از مخالف است که در مناظرهها از آن زیاد استفاده شده است. یعنی کاندیدا ادعایش را بدون هیچ دلیلی مطرح میکند و وقتی کسی او را نقد میکند، از او میخواهد خلافش را ثابت کند. ما باید بتوانیم ادعایمان را ثابت کنیم، نه اینکه وقتی نقد میشویم، از طرف مقابل بخواهیم خلافش را اثبات کند.
سومین مغالطهی پرکاربرد «عوامفریبی» است. فرد به جای ارائهی دلیل برای ادعایش، سعی میکند عوامفریبی کند و از هیجانهای جمعی در زمینهی ملیگرایی، قومی- قبیلهای، مذهبی سوءاستفاده میکند.
وقتی برخی از کاندیداها در سخنرانیهایشان با شور و هیجان و صدای بلند صحبت میکنند، معمولا (البته نه الزاما) چنین مغالطهای رخ میدهد و مخاطب هم اصطلاحا جوگیر میشود و زیرمجموعهی جمع بزرگتری قرار میگیرد و احساس امنیت را تجربه میکند!
چهارمین مغالطه، توهین است و کاندیدا به جای ارائهی دلیل برای ادعایش، به صورت بیربط به توهین (دربارهی زندگی شخصی فرد، گذشتهی اقتصادی او، افراد فعال در ستاد انتخاباتیاش) متوسل میشود و از این مغالطه برای تصدق ادعای خود استفاده میکند.
پنجمین مغالطه، توسل به اکثریت است. یعنی ادعایی را راست و درست میپنداریم که اکثریت آن را میگویند یا پذیرفتهاند. نظر اکثریت میتواند در تعیین یک قانون یا تعیین کاندیدا در نظام سیاسی دموکراتیک تاثیر داشته باشد اما مسئله این است که چنین چیزی به معنای درست بودن نیست. مثلا میپرسیم دلیل ادعایتان که میگویید اقتصاد ضعیفتر شده است، چیست، بهجای ارائهی شاخصهای علمی بگوید همهی مردم یا بیشتر آنها میگویند!
ششمین مغالطهای که معمولا توسط کاندیداهای پوپولیست مطرح میشود، دامگذاری است. در مغالطهی تلهگذاری، فرد صفات مثبت و ممدوحی را به مخاطبهای خودش نسبت میدهد و برخی از مردم هم ممکن است به واسطهی این مغالطه، تحت تاثیر قرار بگیرند و بدون نقد، نظر کاندیدای انتخاباتی را بپذیرند.
هفتمین مغاطله، مسموم کردن چاه است که برخلاف مغالطهی قبلی، کاندیدا صفات منفی و ناشایستی را به مخالفان خودش نسبت میدهد و چاه را مسموم میکند! مثل وقتی که کاندیدایی میگوید شما باید از نظر سیاسی، اقتصادی و… بسیار ناآگاه باشید که با ادعای من مخالفت کنید!
مغالطههای دیگری هم هستند اما این هفت مغالطهها در صحبتهای کاندیداهای انتخاباتی کاربرد بیشتر داشتند.»
انتهای پیام