مجید تفرشی: عقل و قلب من بدون تردید رای به مسعود پزشکیان میدهد
مجید تفرشی، تاریخدان و پژوهشگر، با بیان اینکه «ناامیدی از صندوق رای تا به حال ثمری نداشته است»، گفت: عقل و قلب من بدون تردید رای به انتخاب مسعود پزشکیان میدهد.
گفتوگوی انصاف نیوز با آقای تفرشی را میتوانید در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز – چرا شخصیتهای ملی، مذهبی و روشنفکران ایرانی وارد میدان این انتخابات شدند؟
شرایط کنونی ایران بیشتر از هر زمانی بسیاری از چهرههای فرهیخته، دغدغهمند و شاخص ملی، دانشگاهی، مذهبی و فرهنگی را ملزم به احساس خطر و مسئولیت و ضرورت ورود همهجانبه به میدان انتخابات کرده است.
تجربه ناکام عدم ورود در کنشهای انتخاباتی چند سال اخیر، نشان داده که گرچه دیدگاه، دلایل و رویکرد منفعلان در ناامیدی از صندوق رای، کاملا قابل درک است، ولی در عمل ناکارآمدی آن به رخ همگان کشیده شده.
از سوی دیگر، برخی از نخبگان و شاخصان اجتماعی، علمی و فرهنگی در ظاهر با دلایل قابل درک، ولی در عمل با عافیتطلبی تلاش داشتهاند تا بر چهره و حریم منزه و بیخدشه آنان گردی ننشیند و از تبعات ورود مستقیم به نظر دادن و تاثیرگذاری مثبت درباره آینده میهن خود بگریزند. لابد از نظر این عده، به عنوان مدعی نخبهسالاری، بین بد و بدتر فرقی نیست و تفاوتی ندارد چه کسی رییس جمهور خواهد شد.
ظریف به یک برگ برنده برای پزشکیان تبدیل شد
انصاف نیوز – چه ضرورتی احساس میشد؟
روزگارانی قبل، شادروان مرحوم مهندس عزتالله سحابی، با همه ظلم و جفایی که شنید و مرارتهایی که به ناحق به او تحمیل شد، حاضر بود با ظالمان به خودش و مخالفان فکری خود بنشیند، از آبرو و اعتبار خود مایه بگذارد و در حد فرصت و توان، دانش و تجربه خود را در جهت اعتلا و حفظ منافع راهبردی ایران، با آنان به اشتراک بگذارد. در روزگار ما اما، این وظیفه به دوش امثال جواد ظریف گذاشته شده.
ظریف که با وجود دانش، تجربه و صلاحیت، مکررا بیعلاقگی خود به ورود شخصی به مبارزات انتخاباتی و نداشتن بلندپروازی سیاسی را فریاد زده بود، در حرکتی سزاوار، و البته غافلگیر کننده برای کسانی که با روح بلند او آشنایی نداشتند، بیمنت، بدون مطالبه و بیادعا وارد کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان شد و چه در برنامه تلویزیونی و چه در میتینگهای انتخاباتی، ناگهان به یک برگ برنده برای پزشکیان تبدیل شد و بدون وقفه در جه پیروزی راه و مرام پزشکیان تلاش کرد.
در برنامه تلویزیونی هم که برای تخریب پزشکیان و ظریف ترتیب داده شده بود، این ظریف بود که ناگهان با هشت دقیقه جادویی خود بازی را به هم زد و در واپسین لحظات، ناباورانه، رقیب مست از پیروزی را کیش و مات کرد.
این در حالی بود که ظریف نه تنها اصلاحطلب (به مفهوم خاص) نبود، بلکه در یک سال اخیر کدو تهای جدی نیز با آن جریان داشته. او میتوانست با اتکا به وجهه علمی و اعتبار اجتماعی خود، به کناری نشسته و با نگرانی از محفوظ نگاه داشتن شان خود، صرفا نظارهگر باشد و در آخر هم خود را در نگاه برخی جنتمکان و معزز باقی نگاه دارد. ولی او گفت که اعتبار و احترام اجتماعی را باید در زمانی مناسب هزینه کرد و نباید آن را بیمصرف با خود به گور برد.
ظریف در روزهای اخیر، تنها نبوده، دهها و صدها فرهیخته و نخبه ایرانمدار در عرصههای مختلف اجتماعی، دیپلماتیک، سیاسی، فرهنگی و هنری ایران، با همه خطرات احتمالی و اختلاف نظرات موجود، بدون ملاحظه شخصی و عافیتطلبی به عرصه حساس دفاع از نامزد مطلوب خود به عنوان یک واجب عینی، و نه واجب کفایی، صحنه وارد شدهاند. تلاش اینان شاید به موفقیت برسد یا نه، ولی نام نیک و جایگاه خاص این افراد در حافظه تاریخی و وجدان عمومی ایران و ایرانی باقی خواهد ماند.
انصاف نیوز – چه تفاوتی میان انتخاب و انتخابات قبلی احساس شده؟
به گمان من، این انتخابات پس از ۱۳۹۶ تاکنون، نخستین مورد است که به طور نسبی، در آن رعایت حداقل ساز و کار دمکراتیک برای رقابتی سالم و امکان موفقیت برای هر دو سوی کارزار دیده میشود. این البته صرفا نسبی و مقایسهای است و هرگز به معنای فرصت برابر میان نامزدها نیست.
صلاحیت شماری از افراد واجد شرایط تایید نشد و دست کم سه نامزد موازی و همسو، برای سه برابر کردن فرصت تبلیغ و ضدتبلیغ به عنوان کاندیدای مجزا به صحنه وارد شدند تا مشترکا و در فرصتی چند برابری و کارزاری غیراخلاقی و در پوشش تقلبی دمکراتیک، عرصه را به یک نفر مشخص تنگ کنند و زمین و زمین را برای شکست او مهیا کنند.
از سوی دیگر، گزارشهای موثق پراکندهای از آزار، توهین و ضرب و شتم و دستگیری برخی حامیان آقای پزشکیان توسط حامیان و برکشیدگان دو نامزد اصلی رقیب وجود دارد.
با این همه، تا این زمان، به گمان من، اراده عمومی سطح بالایی برای اخلال غیرقانونی، تقلب سازمان یافته و از پیش تعیین کردن برنده وجود ندارد. به گمان من، هیچ کس در هیچ جناحی و با هیچ رتبهای، خواهان تکرار تجربیات تلخ ۱۳۸۸ و تکرار آن تجربه دو سر باخت نیست. امیدوارم که چنین باشد.
ضمن آن که روش تجربه شده قهر عمومی و نخبگانی با صندوق در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲، عملا با شکست و گریز از شرایط بدتر مواجه شد. در این موقعیت است که امید سیاست ورزان، نخبگان و افکار عمومی ناامید از بهبود مدنی شرایط، بار دیگر در ایران زنده شده تا بلکه به جای تجربیات باخت-باخت گذشته، تجربه برد-برد جدیدی در دوران جدید رقم بخورد.
انصاف نیوز – آیا شباهتی میان این انتخابات و انتخابات دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی میبینید؟
در روزهای اخیر مشابهسازیهای بسیاری از انتخابات پیش رو ریاست جمهوری با برخی دیکر از تجربیات قدیمی، از قبیل انتخابات ۱۳۷۶، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و حتی ۱۴۰۰ مطرح شده.
ممکن است تحلیل من اشتباه باشد، ولی به گمان من، با توجه به بسیار بعید بودن ائتلاف آقایان جلیلی و قالیباف و اعلام عدم انصراف هر کدام از آنها به نفع دیگری، انتخابات هشتم تیر ۱۴۰۳، به تدریج تقریبا، و نه دقیقا، در حال شبیه شدن به انتخابات سال ۱۳۸۴ است.
در انتخابات ۱۳۸۴ هفت نفر نامزد بودند: آقایان احمدینژاد، هاشمی رفسنجانی، کروبی، قالیباف، معین، مهرعلیزاده و لاریجانی. در شرایط کنونی و به فرض عدم تغییر ناگهانی نظر جمع زیادی از مخالفان مشارکت، احتمال کنی هست که هیچ یک از آقایان پزشکیان، جلیلی و قالیباف بتوانند در دور اول پیروز قطعی شوند.
در این شرایط، بیشتر کسانی که مصمم میشوند که برخلاف انفعال اولیه خود، در دوم رای بدهند، رایشان به رقیب پزشکیان نخواهد بود. همه این فرضیات البته منوط به برگزاری صحیح، سالم و قانونی انتخابات است. تا چه شود به عاقبت.
انصاف نیوز – نظر شخصی خودتان در مورد مسعود پزشکیان چیست؟
در یک شرایط کاملا آرمانی و رویایی، شاید مسعود پزشکیان نامزد محبوب ایدهآل من نباشد. چنان که در شرایط رویایی در ادوار گذشته هم آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و روحانی هم کاندیدای رویایی و کاملا محبوب من نبود.
ولی چه کنیم که سیاست، هنر ممکنات و هنر انتخاب بهترین ممکن و نه بهترین مطلق است. در هیچ انتخاباتی در جهان، لزوما بهترین اشخاص مطلق وارد رقابت انتخاباتی نمیشوند و اگر هم نامزد بشوند، لزوما با اقبال عمومی مواجه نمیشوند.
ضمن آن که نبود احزاب و اتحادیههای صنفی جدی، دیرپا، کارآمد، فراگیر و تاثیرگذار از پایین به بالا در ایران و کشورهایی مانند ایران، موجب شده تا ارزیابی و داوری درباره نامزدها، شخصی، نسبی و بر اساس آزمون و خطا صورت بگیرد.
در این شرایط، به گمان من، مسعود پزشکیان مبرا از نقطه ضعف، بری از اشتباه و به دور از شک و شبهه نیست، ولی با هر معیاری، در رتبهای بسیار فرا و ورای دیگر نامزدهای رقیب است و نقاط ضعف احتمالی او از مسایل و مصایب دیگر نامزدها بسیار کمتر است.
اگر گزینه موجود ما میان روش ناکارآمد و شکست خورده قهر و تحریم انتخاباتی و یا برگزیدن یکی از آن پنج رقیب دیگر باشد، عقل و قلب من بدون تردید رای به انتخاب مسعود پزشکیان میدهد.
نباید اجازه دهیم که آرا و اندیشههای ضدایرانی در پوشش خیرخواهی، ایران به سمت قهقرا و تبدیل شدن به یک حکومت خودکامه نظامی-امنیتی مانند پاکستان و کره شمالی شود. در این میان رقیب اصلی پزشکیان، نامزدهای تندرو مقابل او نیستند.
چالش اصلی پزشکیان با آرای سفید، خاموشان و تحریمیان است که عملا با انفعال خود رای به حکومت تندروان و رادیکالهایی میدهند که ظاهرا دشمن ایرانستیزان و در عمل همکار و همقدم آنها هستند. من مسعود پزشکیان را انتخاب میکنم تا ایران عزیز به جایگاه واقعی و والای خود در منطقه و جهان برگردد.
انتهای پیام
من هم با عقل و دهنم به درستی جلیلی و قالیباف هردو ایمان اوردم