این سن وقت چه کاری است؟
محمود مقدسی، مدرس فلسفه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «در هر سنّی که باشیم، با این پرسش روبروییم که این سن و سال وقت چه کارهایی است؟ یا این سن و سال برای چه کارهایی زود و برای چه کارهایی دیر است؟ این پرسش، پرسش عجیبی است چون خیلی وقتها پاسخ مشخصی ندارد و گاهی جز با تجربه کردن نمیتوان به آن پاسخ داد. مثلاً سی سالگی وقت چه کارهایی است؟ وقتِ چه کارهایی گذشته و زمان چه کارهایی هنوز نرسیده؟
مسئله مهمتر شاید این است که من چه قصهای برای زندگیام دارم؟ اگر با زمانبندی اجتماعی پیش میروم و قرار است یک آدمِ بهنجار یا از نظر خانواده و محیطم موفق باشم، تکلیف اینکه وقت چه چیزی است یا برای چه کاری دیر شده، روشن است. اگر طبق برنامه پیش آمده باشم، احساس کامیابی دارم و پیش به سوی آیندهام و گاهی شاید کمی تردید داشته باشم که آیا این همان چیزی است که میخواهم یا نه. امّا اگر طبق برنامه پیش نیامده باشم، حجمِ زیادی حسرت برای گذشته، میزانی کلافگی درباره از دست رفتنِ زمان حال و احتمالاً مقدار کم یا زیادی نگرانی را برای آینده در درونم تجربه میکنم.
امّا جای دیگری هم بیرونِ این دوگانه ممکن است. اینکه بپرسم من واقعاً چه میخواهم؟ آنوقت احتمالاً با همه سختیاش این خود من هستم که تعیین میکنم برای چه چیزی دیر است و وقت چه چیزی است. این زمانبدنی گاهی خیلی با آنچه پیشتر فکر میکردم متفاوت خواهد بود. چهل سالگی برای کسی که قصه خودش را دارد و سفره خودش را پهن کرده برای خیلی کارها دیر نیست. یک چهل سالهی قصهدار، به دنبال پیدا کردنِ اجزای معنادارِ قصه خود است، چه از نظر زمانبندی اجتماعی دیر باشند و چه زود و چه بهموقع. برای او هر چیزی که به کار ” طرح من” بیاید، بهموقع است.
اگر فکر میکنید این حرف شعاری یا نشدنی است سریع رهایش نکنید. بگذارید گوشه ذهنتان بماند. به وقتش به کار میآید.»
انتهای پیام