سخنی با اکثریت خاموش
داود سلیمانی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی نوشت:
من به تحریمیها حق می دهم.
آنها همچنان بر این باورند که در کنار مردم ایستادهاند. این مهم است که هر گام ما برای مردم باشد. ملت بزرگ ایران شایستهی تحقیرها و ایذاها و اذیتهایی که در همهی ساحات اجتماعی سیاسی و اقتصادی و معیشتی، بر آن ها روا داشتند، نیستند. آنها شایسته احترامند، آنها حقوقی مسلم دارند، ولی در جریان جنبش زن، زندگی آزادی، با [برخوردهایی] که بر آنها تحمیل شد، از حاکمیت فاصله گرفتهاند.
۶۰ درصد آنان انتخابات ریاست جمهوری را عملا تحریم کردند و این خود از یک جهت نشان و علامت پیروزی است، ولی گامی است که نیازمند گامی مکمل است. البته میدانم که عقلای حکومت اگرچه به عدم مشارکت ۶۰ درصد از شهروندان ذی حق اعتراف نمیکنند، ولی آن را می فهمند. نسبت دادن این سکوت و خاموشی آراء به بیگانگان هم، حنایی است که دیگر رنگی ندارد. خود میدانند که همین ملت در انتخاباتهایی شرکت کردهاند که گاه با بیش از ۷۰ درصد مشارکت را رقم زدهاند.
حکومت میفهمد که عدم شرکت بیش از ۳۵ میلیون شهروند واجد شرایط شرکت در انتخابات را نمیتوان به آمریکا و دشمن خارجی نسبت داد. قوهی عاقلهی حکمرانی اگر دچار کرختی نشده باشد به سرعت باید دریابد که هرگونه اقدامی در جهت تقویت مسیر گذشته (و مردود اعلام شده توسط اکثریت ۶۰ درصدی)، محکوم به شکست است. پس باید به تجدید نظر اساسی در شیوه حکمرانی دست بزند.
دور اول انتخابات اگر چه نشان داد ۶۰ درصد تقریبا هیچ امیدی به اصلاح از طریق نهاد انتخابات ندارند، ولی بر اساس نظریه و منطق فازی، در عین حال نشان داد با حضور بخش دیگری از مردم که برای یاری کاندیدای جریان اصلاحی به میدان آمدند، هنوز میتوانند راهی را باز کنند و بیش از ۴۰ درصد مشارکت کنندگان به کاندیدایی رای دهند که هنوز کنار مردم و مخالف با یکه سالاری و اقلیت گرایی و روند گذشته اند.
آنها شاید سختترین مقاومتهای خود را از طریق صندوق رای انجام میدهند که بگویند می توان به اصلاح تدریجی حکمرانی پرداخت و فضای جدیدی را برای مشارکت ۶۰ درصد خاموش و معترض رقم زد و حقوق شهروندی آنان را پاس داشت. این روش اگر چه در نگاه آرای خاموش از سویی و اصلاح طلبان مشارکت جو از سوی دیگر دارای اختلافهایی در هدف و استراتژیهای کلان است اما در اهداف عملیاتی، قاعدتا با خواست اکثریت مردم بویژه در وجوه سلبی همراه است و در ایجاد تحول و تغییر دارای اثر مستقیم است.
از نکات مثبت این انتخابات این بود که علیرغم اینکه ۶۰ درصد شهروندان دارای حق رای در انتخابات شرکت نکردند، ولی حدود ۲۰ درصد از معترضان وضع موجود، توانستند قطاری که سراسیمه میرفت که ملت را با خطرات جدی مواجه کند، با مشارکت خود در انتخابات و کسب ۴۰ درصد از آرای آنان ، در این ایستگاه، قطار را بر سر دو راهی مسیر گذشته، و یا مسیری جدیدتر که به راه اکثریت ملت نزدیکتر است، متوقف سازد.
این از ویژگیهای تقسیم نقش خواسته یا ناخواسته در میان مردم است که عدهای با مقاومت مدنی و رای ندادن، با هدف تغییر روندها و تحقق دموکراسی، و عدهای هم با رای اعتراضی به کاندیدای مطلوب و استفاده از امکان نهاد انتخابات، برای تغییر روندها و دموکراسی، توانستند در عین اقلیت بودن، در این مقطع قطار را بر سر دوراهی ادامه راه گذشته و یا تغییر مسیر متوقف کنند.
اینک نوبت مددرسانی ۶۰ درصد خاموش است که باید قطار را با همراهی بخشی از مردم، به سوی مسیر بهبود خواهی برانند و این جز به مدد آنان میسر نمیشود. باید بین دومسیر پیش رو یکی را انتخاب کرد. ادامهی مسیر گذشته با تمام قدرت و سرعت، که ویرانی و تخریب منابع و فرصتها و هزینههای گزافی را بر دوش این مردم بار میکند، و یا تغییر مسیری که در مقیاس بزرگی میتواند، اولا جلو تخریب را بگیرد و ثانیا بتواند سکان مدیریت اجرایی کشور را به خردجمعی به نحوی شایسته رهنمون سازد.
تصمیم با شماست. میدانم که در این صورت تصمیمتان در کنار مردم ایستادن و کمک و همراهی با جریان معترض و شرکت کننده در انتخابات تقویت خواهد شد و این پتانسیل مدنی و جمعی میتواند گامی درخور در جهت تحول و تغییر باشد.
داود سلیمانی ۱۱ تیرماه ۱۴۰۳
زرگنده
انتهای پیام