رضوی فقیه: 15 تیر مهمترین بزنگاه آرا خجالتی پس از انقلاب است
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: سعید رضوی فقیه، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، گفت: شاید 15 تیرماه 1403 مهمترین و شاخصترین بزنگاه رای شرمگین در تاریخ پس از انقلاب باشد چون بسیاری از افراد تحت رودربایستی با اصول سیاسی و تحلیل سیاسی خود و افراد پیرامون، یا ارزشهای اخلاقی و تعهدات اجتماعی مقبول در جماعتهای خودشان قرار دارند.
به گزارش انصاف نیوز، رای خجالتی یا آرای خجالتی متعلق به اشخاصیست که از رای دادن خود شرم میکنند. در شرایط امروز ایران نیز گروهی چنین شرایطی دارند. با آقای رضوی فقیه گفتوگویی دربارهی انتخابات ۱۴۰۳ و آرای خجالتی ایرانیان داشتهایم که در ادامه میخوانید:
انصاف نیوز: آرای خجالتی چه تعریفی دارد؟ از چه زمانی این اصطلاح وارد فرهنگ سیاسی شده و چه نمونه های مهم و تاثیرگذاری را برای این مفهوم می توان ذکر کرد؟
آرای خجالتی یا آرای شرمگین همچنان که از اسمش هم پیداست آرای افرادی است که به هر دلیل از رای دادن خود احساس شرم می کنند. به هر حال طبیعی است که در جوامع و محیطهای خاص و تحت شرایط خاص افراد از ابراز علنی رای خود ترس یا شرم داشته باشند و رای واقعی یا مطلوب خود را ابراز نکنند.
ترس از ساختار قدرت یا گروههای خودسر و شرم نسبت به هنجارها و ارزشهای مقبول در جامعه یا جماعتهایی که ما در آن زندگی می کنیم می تواند مانع از بیان شفاف عقیده و رای ما باشد. اما از آنجا که رای دادن به صورت پنهان انجام می شود افراد بدون اینکه تحت تاثیر ترس یا شرم قرار بگیرند به آن چه و آن کس که قلبا تمایل دارند رای می دهند و همینجاست که گاهی با یک غافلگیری پس از اعلام نتایج رای گیری مواجه می شویم.البته علی القاعده پیدایش این پدیده را شاید بتوان با تاریخ انتخابات در هر جامعه همزاد دانست اما این اصطلاح در آغاز دهه نود قرن بیستم و در انگلستان وارد فرهنگ سیاسی شد و پس از آن هم یکی از مهمترین نمونه هایش غافلگیری عمومی پس از پیروزی ترامپ در انتخابات سال 2016 آمریکا بود.
بسیاری از مردم آمریکا دوست داشتند به ترامپ رای دهند اما به هر دلیل پیش از انتخابات این گرایش و تمایل را پنهان می کردند. شاید تا یک سال پیش از آن بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی ریاست جمهوری ترامپ را از نشانه های آخرالزمان تلقی می کردند اما به هر روی او رای آورد و بر این مسند هم تکیه زد. در کشورهای اروپایی نیز مثل آمریکا نژادپرستها و به اصطلاح گروههای راست افراطی با پشتوانه همین آرای خجالتی شگفتی ساز می شوند.
ما هم در کشور خودمان تا حدی می توانیم به غافلگیری های انتخاباتی اشاره کنیم اما شاید هیچ وقت مثل الان با پدیدۀ آرای شرمگین مواجه نبوده ایم. دوم خرداد سال 76 و سوم تیر 84 نمونه های خوبی برای غافلگیری انتخاباتی اند اما شاید 15 تیرماه 1403 مهمترین و شاخصترین بزنگاه رای شرمگین در تاریخ پس از انقلاب باشد چون بسیاری از افراد تحت رودربایستی با اصول سیاسی و تحلیل سیاسی خود و افراد پیرامون، یا ارزشهای اخلاقی و تعهدات اجتماعی مقبول در جماعتهای خودشان قرار دارند.
بنابراین یا اصلا رای نمی دهند و از این طریق دوگانگی ذهنی و عاطفی خود را حل می کنند و یا اینکه رای می دهند اما آن را بروز نمی دهند. به نظر می رسد فضای سرزنش آمیز برای مشارکت کنندگان چنان سنگین است که رای دهندگان شرمگینی که می خواهند از فرصتهای حداقلی برای راه انداختن قطار تغییر استفاده کنند به خلاف انتخابات دوم خرداد 76 یا اسفند 78 نمی توانند با انگیزه و آشکارا به پای صندوقهای رای بروند. این افراد یا با خودشان مسئله دارند یا با اطرافیانشان و یا با هر دو.
انصاف نیوز: برآوردتان از سهم این آرا در مرحله دوم انتخابات 1403 چیست؟ اینها در دور اول چه کردند؟
متاسفانه من دسترسی به نتایج نظرسنجی دقیق ندارم و اساسا نظرسنجی های مختلف در مورد مرحله اول هم با آن چه که در عمل رخ داد فاصله داشت. اما بر اساس مشاهدۀ محدود خودم گمان می کنم بخشی از افرادی که در مرحلۀ اول در انتخابات شرکت نکردند در مرحلۀ دوم ولو در سکوت و به صورت پوشیده شرکت خواهند کرد و این تغییر تصمیم هم می تواند علل متعدد داشته باشد.
علتهایی نظیر پیشرو بودن دکتر پزشکیان در مرحله اول، مقابله او با جلیلی به عنوان نمایندۀ جریان تندرو، تاثیر مناظرات دو نفره و افزایش شفافیت در بیان مواضع انتقادی به وضع موجود، امید به تاثیرگذاری بیشتر از طریق رای به پزشکیان نسبت به رای ندادن و…شاید هم بیش از آنکه برآوردم را بخواهم بیان کنم امید و آرزویم را در این مورد بیان می کنم اما به هر حال گمان می کنم طی پنج روز گذشته شماری از افرادی که در مرحله اول رای نداده بودند به پزشکیان رای خواهند داد،
حال چه به صورت رای شرمگین و پنهان از دیدگان دوستان و اطرافیان و چه به صورت آشکار. شاهدم بر این مدعا هم اعلام موضع آشکار کسانی است که در مرحله اول رای ندادند یا رایشان را اعلام نکردند. تلاش اینها برای یافتن استدلال قانع کننده، چه برای خودشان و چه برای دیگران، عمدتا متمرکز بر این است که به مردم و ارزشها و اصول مقبول خود پشت نکرده اند. در دور اول هم ظاهرا کم نبوده اند کسانی که در سکوت رای دادند چرا که رای پزشکیان بیش از پیش بینی نظرسنجی ها بود. شخصا افرادی را می شناسم که در همان روز هشتم تیر تصمیم گرفتند مشارکت کنند و بروند رای بدهند.
انصاف نیوز: آیا اینها اثرگذاری شان در حدی خواهد بود که سرنوشت انتخابات را تغییر دهد؟
شخصا برای من که دسترسی به هیچ اطلاعات دقیق ندارم هنوز هم قابل پیش بینی نیست ولی با توجه به شواهد پیرامونی گمان می کنم سرنوشت انتخابات را همینها تغییر خواهند داد. متاسفانه دوستان اصلاح طلب که تا زمستان 98 همیشه دعوتگر شرکت در انتخابات با هر شرایطی بودند از آن موقع به بعد سازشان را روی پردۀ تحریم کوک کردند و با این کار غول قهر با صندوق را از بطری بیرون آوردند.
همین اسفندماه گذشته هم استدلالات متعدد داشتند که شرکت در انتخابات بی فایده بلکه ظلم شویی و اعانت به ظالمان است. بالطبع برگرداندن آن غول به بطری اگر محال نباشد کار آسانی نیست. آن هم سه چهار ماه بعد از تحریم انتخابات قبلی. روزگاری می گفتند فقط صندوق رای و لاغیر. اما از زمستان 98 قهر با صندوق رای را ترویج و تئوریزه کردند.
به هر حال خوب یا بد این قهر جا افتاده است و در ذهنیت و عواطف عموم مردم ریشه دوانیده. حوادث 1401 و خشونتهایی که اتفاق افتاد نیز در تشدید این فقره بسیار تاثیرگذار بود. بنابراین طبیعی است که رای دادن برای بسیاری از افراد دشوار باشد و از این کار نزد خودشان یا دیگران شرمگین باشند. همین فشار وجدان فردی یا جمعی کار را برای آنها دشوار می کند و روی میزان مشارکت هم بالطبع تاثیر می گذارد. بنابراین اگر هم کسانی بخواهند با شرم رای بدهند کار دشواری در پیش دارند. از این رو میزان تاثیرگذاریشان در حد موج دوم خرداد نیست اما به هر حال شاید تعیین کننده باشد.
انتهای پیام