انگلیسیها و ماه محرم در بندر بوشهر
امید زاهد در سایت خلیج فارس (بوشهر) نوشت: «انگلیسیها با حضور چند صد ساله خود در ایران به ویژه در جنوب (استان بوشهر) شناخت کافی از جغرافیای تاریخی، انسانی، سیاسی و اقتصادی مردم داشتند و در موارد خاص و ویژه با آداب و رسوم مردم محلی همراهی میکردند. نیمه برافراشته کردن پرچم انگلستان و نیز حضور در مراسم عزاداری با لباس سیاه و نیز اهدای عمامه سیاه به سادات و پخش غذا در میان مردم بخشی از عملکرد انگلیسیها در میان مردم بندر بوشهر در دوره قاجار در ماه محرم بود.
بر پایه یک گزارش در 23 مارس 1908 / 1326ه.ق بالیوز انگلستان نگاشته است: «مصادف با چهلم عاشورا (اربعين) زد و خوردي ـ مشابه آنچه هر سال بطور معمول در خلال سوگواريهاي ماههاي محرم و صفر رخ ميدهد ـ بين ساكنان محلات شنبدي و بهبهاني بوشهر به وقوع پيوست و دو نفر به علت اصابت گلوله زخمي شدند كه حال يكي از آنها به شدت وخيم است.
نايب حكمران كه رابطهاش با كارگزار دوستانه نيست تلاش زيادي نموده است تا وقوع اين حادثه را به گردن كارگزار بيندازد و اكنون دستگيري و مجازات بعضي از خدمتكاران قديمي او ـ كه گفته ميشود در اين حادثه دست داشتهاند ـ درخواست گرديده است. لذا كارگزار به اين اقدام نايب حكمران اعتراض كرده و استعفاي خود را به وزير امور خارجه، تسليم نموده است». جالب آنکه در گزارش یکسال بعد بالیوز در 7 فوریه 1909 آمده است: «مراسم دهم ماه محرم بدون هيچ حادثهاي سپري شد».
همچنین استاد ایرج صغیری در کتاب «انگلیسیها در میان بوشهریها» یک روایت مردمی را ثبت کرده است که بر پایه آن مستر چیک کنسول انگلیس بایک نقشه از پیش طراحی شده لوستر و چلچراغ از چکسلواکی (پراگ) برای مسجد شیخ سعدون (محله کوتی) سفارش داده است که در ادامه به مشکلی پیچیده و منبع اختلاف تبدیل می شود.
انگلیسی ها در بوشهر
همینطور خاطره شفاهی ثبت شده علیرضا مظفری زاده در کتاب «آغاز بیداری» به نقل از سید عبدالله فرزند سید باقر از سادات امامزاده(یکی از محلات قدیمی بندر بوشهر) موید این مطلب است که انگلیسیها برنامههای سیاسی متنوعی برای این ایام داشتند. «سید عبدالله میگفت: «در سالهایی که انگلیسیها در بوشهر اقامت داشتند، روزهای عاشورای هر سال در سرکنسولگری -واقع در سبزآباد که به محله امامزاده نزدیک بود- مراسم عزاداری یا بزرگداشت حادثه کربلا بر پا و از سادات محله امامزاده نیز برای شرکت در مراسم دعوت میکردند. پس از اتمام مراسم یکی از مسئولان کنسولگری به هر یک از ما سادات امامزاده یک عدد عمامه سیاه نو هدیه میداد».
نمایی از طاق خونی
قابل توجه است که یکی از مکانهای تاریخی در بندر بوشهر محل درگیری خونین بین اهالی محلات بهبهانی و شنبدی در ماههای محرم در عصر قاجار به نام «طاق خونی» بود. به نوشته فراز غلامزاده در کتاب معماری بوشهر دوره زند و قاجار، این طاق در سمت شمال حیاط خدماتی خانه تاریخی قاضی – اکنون تخریب شده – قرار داشت. این طاق مرز دو محله بهبهانی و شنبدی را تعیین میکرد و مردم در تابستان از سایه آن طاق بهرهمند بودند.
مانایاد استاد منوچهر آتشی نیز در این باره سروده: «بوشهر خون و قاچاق / بوشهر طاق جنی و خونی/ جن قدیم خونی استعمار … ». همچنین در میان خاطرات علی اکبر خالصی که به کوشش استاد حمیدی منتشر شده از افراد جوانمردی یاد شده است که در درگیری سنتی محرم و صفر در چهارمحل قدیم بوشهر، اجازه نمیدادند به زن و بچههای مردم آسیبی برسد و آتش منقل و خاکستری بر سرآنان ریخته شود. گفتنی است امروزه دیگر (1403 خورشیدی) این موضوع بین اهالی به کلی فراموش شده و به خاطرات پیوسته است.
شایان ذکر است دامنهی این درگیری سنتی و مرسوم در «طاق خونی» که در زمانهی خود، امری طبیعی به شمار میرفت، از دوره قاجار به دوره پهلوی کشیده شد. به طوری که نظمیه برای کنترل اوضاع اعلانی را منتشر و هشدارهای لازم را به اهالی گوشزد میکرد.
نظمیه بندر بوشهر با نزدیک شدن ماه محرم با انتشار اعلانی در محلات شهر، مردم را از هرگونه ایجاد ناامنی و سلب آسایش دیگران، بازمیداشت و از برخورد پلیس بندر بوشهر با متخلفین خبر میداد.
برای نمونه اعلانی در دوره پهلوی اول، (سال 1306 خورشیدی) از سوی عبدالله مجاب کفیل نظیمه بنادر در چاپخانه علوی بندر بوشهر منتشر و توزیع شد، که موارد مذکور در آن درج شده است.
اعلان نظمیه بوشهر
با این تفاسیر انگلیسیها برای سلطهی همه جانبه خود بر مردم بوشهر، سیاست خود را در همراهی با آحاد مردم به ویژه در ماه محرم میدانستند و ضمن پایبندی به آداب عزاداری ماه محرم از کنترل و مدیریت جامعه بوشهر برای دوری از هرج و مرج و هرگونه نزاع و درگیری شهری، برای نیل به مقاصد سیاسی دولت متبوع خود غافل نبودند.»
انتهای پیام