خرید تور تابستان

بی انصافی صفارهرندی در حق مهاجرانی

پس از تشکر عطاالله مهاجرانی از علی جنتی، وزیر جدید ارشاد به خاطر بازگرداندن عکس وی در کنار دیگر وزرای ارشاد پس از انقلاب بر دیوار این وزارتخانه و کنایه‌ی وی به وزرای دولت احمدی‌نژاد در این باره؛ صفار هرندی ضمن رد حذف عکس مهاجرانی در دوره‌ی خود، آن را با علت حذف نشدن نام ابلیس از تاریخ مقایسه کرده است!

به گزارش انصاف نیوز، مهاجرانی که به نظر می‌رسد از زمان برداشته شدن عکس خود اطلاعی نداشته، نام هر دو وزیر احمدی‌نژاد را آورده بود که: «نمی دانستم که وزرای پرشور و انقلابی، آقایان صفار هرندی و حسینی به عکس حمله‌ور می شوند و عکس را بر می‌دارند و پیروز می‌شوند و خود را به ثبت می‌رسانند…»، اما صفار هرندی این کار مهاجرانی را «حکم راندن در میدان اوهام و خیالات علیه این و آن» خوانده و اشاراتی دقیق و مستند به برداشته نشدن عکس مهاجرانی در دوره ی خود کرده است.

صفار هرندی که در زمان او و دیگر وزیر ارشاد احمدی‌نژاد، اعتراض اهالی فرهنگ و هنر از سانسور بلند بود، خود را حامی «بازنمایی بدون سانسور تاریخ» خوانده و نوشته است: «برهان قاطعی بر صحت نصب تصاویر وزرای پیشین – بی کم و کاست – داشته‌ام و این کار شایسته را یادآور « تلک الایام نداولها بین الناس» در کلام الهی می دانم چه مصداق بارز بیان و بازنمایی بدون سانسور تاریخ، خود قرآن است که حتی نام امثال ابولهب را در آن صحیفه نورانی گنجانده است».

این در حالیست که مهاجرانی با همه‌ی خطاها یا ایراداتی که می‌تواند داشته باشد اما در حالی که سالهاست در خارج کشور زندگی می‌کند و حجم اتهامات بخشی از اصولگرایان از جمله دوستان آقای صفار و طیف تندرو و افراطی این جریان را می‌شنید، ولی وقتی در مقابل چشم رسانه‌های خارجی در اوج هیجانات پس از انتخابات درباره‌ی رهبر انقلاب از او سوال شد، منصفانه بر اساس برداشت خود از سلامت مالی و اخلاقی رهبری سخن گفت، منصفانه. تا حدی که در آن مقطع سخن مهاجرانی به اندازه‌ی سال‌ها تبلیغات افراطیون بازتاب داشت.

صفار هرندی در حالی مهاجرانی را «وزیر جاخوش کرده در زیر سایه دولت فخیمه» می‌داند که به نظر می‌رسد او نیز جزو کسانی باشد که مخاطب سخنان چندی پیش وزیر اطلاعات است و بتواند به کشور بازگردد. 30 مرداد ماه خبرنگاری از وزیر پرسید در حوادث سال 88 افرادی که در ستاد انتخاباتی دو تن از کاندیداها فعالیت داشتند، پس از مرحله‌ای در شروع دستگیری‌ها بدون این‌که هیچ خلاف و جرم خاصی را انجام داده بودند به خاطر ترس و تردیدهایشان از کشور خارج شدند، حال با توجه به فضای فعلی آنها می‌خواهند به کشورشان باز گردند، اما دچار ترس و تردید هستند، شما برای این افراد چه صحبتی دارید که وزیر اطلاعات در این باره، گفت: ان‌شاءالله ترس بی‌مورد کلیه کسانی را که خلافی مرتکب نشدند حل می‌کنیم و هر کسی خلافی نداشته باشد تضمین می‌کنیم که مشکلی پیدا نمی‌کند.

مهاجرانی وزیر دور اول دولت خاتمی بود که یک بار در میانه ی راه با تبلیغات گسترده ای از سوی تندروها، در مجلس پنجم به استیضاح کشیده شد اما از خود دفاع کرد و با رای غیر قابل تصوری در آن مقطع وزیر ماند. پس از او، احمد مسجد جامعی تا پایان
دولت دوم خاتمی عهده دار وزارت ارشاد شد. در دو دوره ی احمدی نژاد نیز به
ترتیب صفار هرندی و سید محمد حسینی به وزارت رسیدند. با روی کار آمدن دولت
روحانی، از ماه گذشته علی جنتی به وزارت رسید.

به گزارش انصاف نیوز، متن کامل پاسخ صفار هرندی به عطاء الله مهاجرانی به شرح ذیل است:

«باسمه تعالی. اخیراً در فضای مجازی یادداشتی از وزیر فرهنگ و ارشاد دوره اصلاحات منعکس شده که در آن آقای عطاء مهاجرانی نوشته است: « در خبر ها آمده بود که عکس مرا دوباره بر دیوار سالن کنفرانس وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، جناب آقای جنتی نصب کرده اند. سایت ها هم تیتر زدند : مهاجرانی به ارشاد بازگشت! که کژتابی این تیتر آشکار است. راستش این ایده از خودم بود! تا با نگاه به عکس ها بدانم روزی دوران وزارت تمام می شود و حداکثر عکس می ماند بر دیوار. نمی دانستم که وزرای پرشور و انقلابی ، آقایان صفار هرندی و حسینی به عکس حمله ور می شوند و عکس را بر می دارند و پیروز می شوند و خود را به ثبت می رسانند…»

در طول سالیان گذشته ، علی رغم تکرار نسبت های خلاف واقع به خود در برخی اطلاع رسانی های روزمره، انگیزه ای برای رفع تهمت از خویشتن نداشته ام و بر این باور بوده ام که « ان الله یدافع عن الذین آمنوا…» و نیز به مصداق کریمه : « و اذا مروا باللغو مرو کراماً» موارد نادرست را به دیده اغماض نگریسته و گاه ،‌بر مبتدی بودن جعلیات و انتساب های دروغ به خویش ،‌از ته دل خندیده ام که آخرین نمونه از این دست، شایعه برداشته شدن عکس جناب مهاجرانی از کنار تصاویر وزیران پیشین در دوره خدمتگذاری بنده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

ایشان که در سالهای اخیر ، بیش از ملت خود، مشمول عنایات ویژه پادشاه سعودی و ملکه انگلیس بوده اند، عجیب است که پس از گذشت بیش از چهارسال از پایان دوره تصدی اینجانب در آن وزارتخانه ، تازه به این کشف بزرگ نایل آمده اند؟ و عجیب تر آن که چگونه از خود نپرسیده اند اگر در دوره مسئولیت صفار هرندی ،‌عکس ایشان به زیر کشیده شده ،‌دیگر چه نیازی به پایین آوردن آن در دوره وزیر بعدی (دکتر حسینی) بوده است؟ نکند که عادت ایشان به افراط و زیاده روی در برخی موارد عملی به مبالغه در اندیشه و قلم ایشان هم سرایت کرده است؟!

ممکن است گفته شود که دوری ایشان از سرزمین مادری و فاصله هزاران کیلومتری شان از ایران، سبب پذیرش شایعه ای دروغین بوده است. اما مگر امروز ما در عصر حجر زندگی می کنیم؟

در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات که دقایق اخبار و لطائف لحظه ها از نگاه نافذ و کاوشگر خبرنگاران و عکاسان چیره دست پنهان نمی ماند، آیا بهتر نبود به جای حکم راندن در میدان اوهام و خیالات علیه این و آن ، به اخبار و تصاویر جلسات، بویژه آخرین جلسه حضور بنده در سالن کنفرانس دفتر وزیر مراجعه می شد و یا حتی عکسی را مشاهده می کردند که 1 ماه پس از آغاز وزارت دکتر حسینی (تیرماه 89) گرفته شده و در آن ،‌وزیر وقت در کنار تصاویر وزیران پیشین عکس یادگاری گرفته و گفته اند: « دور نخواهد بود زمانی که عکس ما هم به این تصاویر ملحق شود.» اینها همه در فضای مجازی که قاعدتاً آقای مهاجرانی در آن پرسه مکرر روزانه دارند، موجود است.

بنده اگر چه از زمان حذف تصویر وزیر جاخوش کرده در زیر سایه دولت فخیمه و دلائل این اقدام بی خبرم ، اما برهان قاطعی بر صحت نصب تصاویر وزرای پیشین – بی کم و کاست – داشته ام و این کار شایسته را یادآور « تلک الایام نداولها بین الناس» در کلام الهی می دانم چه مصداق بارز بیان و بازنمایی بدون سانسور تاریخ، خود قرآن است که حتی نام امثال ابولهب را در آن صحیفه نورانی گنجانده است.

اگر قرار بود نام کسانی چون ابلیس، که بر عهد نخستین با خدا و اولیاء او باقی نماندند، از گنجینه تاریخ حذف شود، آنگاه نسل های واپسین، چگونه از خطرها و تهدیدهای کمین کرده در راه آگاه می شدند؟ چرا ما نباید بدانیم که در عصر حکومت عدل علوی ، تعدادی از والیان و کارگزاران حکومتی یا فریفته و مرعوب قدرت شدند و یا حب مال و افزون عیال چنان به جانشان چنگ انداخت که با دل کندن از علی (ع) و پناهنده شدن به کاخ سبز اموی، جیره خوار کاخ نشینان را در نیمه دیگر عمرشان بر زیستن در سایه حکومت مولا ترجیح دادند. این همه از آن رو که عبرت انگیز و درس آموز است ، باید آشکارا و برجسته پیش روی همگان قرار گیرد و تأکیدی مکرر بر این اندرز حکیمانه شود که :

ای بسا ابلیس آدم رو که هست         پس به هر دستی نباید داد دست

والسلام. محمدحسین صفار هرندی. 24/6/92 »

/انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا