اصفهانیها هوا ندارند
لیلا مقیمی در سایت اصفهان زیبا نوشت: «چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری، چندی پیش به پایان رسید تا نهمین رئیسجمهور بهزودی بر مسند قدرت بنشیند و سکان در دست گیرد و با تصمیمهای خود در حوزههای مختلف، مسیر جدیدی را آغاز کند.
اگرچه حالا، چند روزی است که این انتخابات به پایان رسیده، اما حواشی آن ظاهرا ادامه دارد و تمامشدنی نیست! در این روزها و در شرایطی که برخی سرگرم سوروسات پیروزی و تلاش برای گرفتن پست و مقام و بعضی دیگر دلزده و مشغول تکهپرانی به منتخب جدید هستند، اما اتفاقهای دیگری نیز در حال وقوع است که شاید لابهلای انتخابات و اخبار مربوط به آن، گمشده یا اینکه آنقدر تکراری و کلیشهای یا سطحی است که دیگر کسی به آن وقعی نمیگذارد؛ اتفاقهایی که البته چندان جدید نیست و مصداق ضربالمثل سالبهسال بدتر از پارسال است!
از اواخر خرداد تا به الان، نزدیک به یک ماه است که اصفهانیها «هوا» ندارند و دموبازدمشان با گردوخاکهایی که گفته میشود، سمی است آغشته شده و بنا به پیشبینیهای هواشناسی این وضعیت تا شهریور ادامه دارد و تا آن موقع هم آش همین است و کاسه همین! ظهور پدیده گردوغبار در تابستان اصفهان، اصلا موضوع عجیبغریبی نیست که مثلا مسئولان «صبح روز شنبه» از آن باخبر شده و نتوانند برای رفع آن گامی هرچند کوچک بردارند!
گردوغبار تابستانی، پدیدهای ناگهانی هم نیست که باعث غافلگیری آنها شده باشد! دیگر کیست که نداند سالهاست تابستان اصفهان، گرهخورده به گردوغبارهایی که منشأ عمده آنها گاوخونی و زایندهرود خشک است؛ کافی است سری به کوچه و بازار بزنید و از شهروندان سؤال بپرسید تا تکتکشان به شما بگویند این بساط در تابستان هرسال تکرار میشود و درِ شهر مدتهاست که بر همین پاشنه میچرخد!
آنچه عجیبغریب و غافلگیرکننده بوده، عملکرد مسئولان است؛ همانها که دست روی دست گذاشتهاند و تلاششان این است که خشکی زایندهرود و تالاب گاوخونی و آلودگی هوای اصفهان، چه در تابستان و چه در زمستان را عادی تلقی کنند و از آن بهراحتی چشم بپوشند؛ مسئولانی که بهجای اینکه حواسشان به اصفهان و اصفهانیها باشد، به دنبال لیستکردن عملکردهای خود در رسانههایی هستند که جز مجیزگفتن چیز دیگری بلد نیستند و برعکس ذرهبین انداختهاند روی دیگر رسانهها تا با کوچکترین حرفوحدیثی که از سوی آنها منتشر میشود و به تریج قبایشان برمیخورد، آنها را بایکوت رسانهای و متهم به ندانمکاری یا شاید هم سیاه نمایی کنند؛ درست مثل ماجرای مازوتسوزی در اصفهان! پرسش، اما این است که اگر یک مسئول در سالهای مدیریت خود، نتواند باری از مشکلات اصفهان بردارد، پس چه کسی قرار است اصفهان را از معضلهایی همچون آلودگی و خشکی زایندهرود و پدیده گردوغبار و… نجات دهد؟
شاید پاسخ به این پرسش این باشد که اقدامات زیادی در راستای رفع پدیده گردوغبار انجامشده است و اتفاقا بایداین اقدامات پشت سر هم لیست شوند و در اختیار رسانهها هم قرار بگیرند؛ اما با فرض چنین پاسخی و همچنین انجام اقداماتی در راستای کاهش آلودگی هوا، دوباره این پرسش به ذهن متبادر میشود که چرا هیچکدام از این اقدامات راه گشا نبوده و نتوانسته است از شدت بحران بکاهد.
وگرنه اصفهانی که سرتاسر زمستانش را با آلودگی هوا طی کرد، حالا نباید تابستانش را هم با ظهور گردوغبار آغاز کند و تا به همین لحظه، شهروندانش فقط چهار روز سالم را پشت سر بگذارند! واقعیت این است که بهغیراز گزارش عملکردهای تکراری و خبر برگزاری کارگروههای اضطرار یا تعطیل کردن یکروزه شهر، خروجی مؤثری مشاهده نمیشود؛ گزارشهایی که از بس تکرار شدهاند، همه آن را حفظ کردهاند و میدانند که چرا و چگونه در تابستان ریزگردها سروکلهشان پیدا میشود.
کاش لابهلای این حرفهای تکراری و ناکارآمد، گفته میشد که این پدیده کی دست از سر اصفهان برمیدارد و اجازه میدهد اصفهانیها یکنفس راحت و بدون واردکردن گردوخاک به ریهشان، بکشند!
به نظر میرسد که با رویکارآمدن دولت جدید، چندصباحی به ادامه فعالیت برخی از مدیران و مسئولان باقی نمانده است؛ روزهایی که البته اگر عزم جدی داشته باشند، میتوانند گام مؤثری برای رفع مشکلات این شهر بردارند! البته چشممان چندان آب نمیخورد!
از طرف دیگر، انتظار میرود رئیسجمهور جدید که اتفاقا به اصفهان سفر و از نزدیک بستر خشک زایندهرود را مشاهده کرد، برای حل مشکل خشکی آن که مادر دیگر معضلهای زیستمحیطی اصفهان نیز شده است، گامی بردارد و تدبیر جدی بیندیشد؛ وگرنه گوش اصفهانیها حالا بیش از دو دهه است که از وعدههای انتخاباتی پرشده؛ وعدههای زیبا و دلفریبی که راه بهجایی نبرده و نتوانسته است زایندهرود را زنده کند! راستش را بخواهید ما اصفهانیها دیگر نمیدانیم از شر این «خاک» به کدام «خاک» پناه ببریم!»
انتهای پیام