تغییر و اصلاحات گفتمان غالب کشور
اکبر منفرد، حقوقدان و مدرس حوزه و دانشگاه در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
۱. انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری با رقابت سخت دو جريان سیاسی مطرح کشور انجام و سرانجام دکتر مسعود پزشکیان نامزد جریان اصلاحات که با انتقاد از وضع موجود و شعار تغییر و اصلاح وارد این رقابت شده بود توانست با جلب نظر اکثریت قاطع جامعه پیروز شود و این حاکی از آن است که اکثریت مردم خواستار تغییرات اساسی و ساختاری درکشور هستند و گفتمان اصلاح و تغییر گفتمان غالب جامعه امروز است.
۲. امروزه ضرورت ايجاد تغيير و نوآوري شناخته شده، هيچ جامعه ای نمي تواند به مدت طولاني نسبت به نوآوري بي توجه باشد. واقعيت اين است كه وجود تغيير در جامعه مشهود است و بايد با شهامت نوآوريها را پذيرفت، ما در دنيايي زندگي مي كنيم كه به طور طبيعي دائماً در حال تغيير و تحول است گزافه نیست. اگر بگوییم كه بزرگترين مسأله اي كه هر جامعه با آن روبروست مسأله تغییر است. پذيرش تغيير در دنياي متحول كنوني از بزرگترين عوامل دوام و بقاي جامعه است، اسلام نیز تغيير و اصلاح را به رسمیت شناخته و راهکارهایی برای آن معرفی نموده از جمله اصل اجتهاد، وجود آزادیهای مشروع و قانونی برای مردم، الزام به پایش حاکمان ونقد آنها، نهاد امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح دینی با هدف تطبیق آموزههای دینی با حیات نوین اجتماعی سیاسی. اهداف کلی اصلاحگری دینی در دو بُعد احیای دین و اصلاح اجتماعی دینداران تعریف میگردد. در بعد احیاء دین کوشش آن برگشت به قرآن و سلف صالح است و در بعد اصلاحی با حاکمیت عقلانیت دنبال تبیین و تطبیق مسائل روزمره زندگی با آموزههای دینی است.
۳.جامعه ایرانی امروز، گرفتار مشکلات فراوانی است که او را از یک زندگی توانمند و مرفه که حق اوست محروم کرده، ناامنی در زمینه های مختلف همه را مستاصل کرده. مدعی توانایی اداره دنیا بودیم اما الان در اداره ایران سرشار از ثروت ناتوان شده ایم آن هم در امور ابتدایی و این برای ایرانیان معما شده و دنبال چرایی و حل آن هستند. گرچه اهالی سیاست پاسخهایی برای آن داده اند اما به نظر ریشه و علت اصلی همه اینها شیوه غلط و ناصواب حکمرانی ماست که زمینه ساز این حجم عظیم ناهنجاری و فساد شده. بنابراین تا دیر نشده باید شیوه حمکرانی خود را اصلاح و به صورت اساسی تغییر دهیم اما اولویت اصلاح و تغییر با موارد زیر است:
الف:فهم وتفسیر اسلام: یکی از موضوعات مهم در جامعه دینی ما حاکمیت دین درست و صحیح است، روزگاری بزرگان و دانشمندان نامداری همانند علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، امام موسی صدر مفسر اسلام بودند و در پرتو دانش بالا و اندیشه ناب مبانی اسلامی را تفسیر و فهمی درست از اسلام داشتند اما با شهادت و درگذشت آنها مواجه با خلا فکری شدید در جامعه شدیم و در این میان عده ای متکفل تفسیر اسلام شدند که نه شرایط و دانش لازم وکافی برای این کار را داشتند و نه فکر و اندیشه ای صائب و لذا فهم و تفسیری غلط و افراطی و تند از موضوعات مختلف اسلامی ارائه دادند که منشا مشکلات و طرد و دین گریزی و دین ستیزی مردم مخصوصا جوانان شد و اکنون فرصتی غنیمت است که در این خصوص تجدیدنظر اساسی صورت گیرد و با میدان دادن به فقیهان و روحانیون اندیشمند و آگاه به زمان که همه منزوی شده اند راه را برای اندیشه های ناب و درست و عقلانی هموار کرد.
ب: فهم وتفسیر انقلاب و مفاهیم انقلابی: متاسفانه بنا به دلائل مختلف انقلابینماهایی در جایگاه تفسیر انقلاب و مفاهیم انقلاب قرار گرفتند که نه سابقه انقلابی داشتند و نه فکر و اندیشه ای صائب و این موضوع منشا گرفتاریها و محرومیتهایی برای برخی مردم شد که برخی قابل جبران نیست و شاهد ریزشهای فراوان بودیم لذا در این فرصت مغتنم باید انقلابیون اصیل و ریشهدار را از کنج انزوا بیرون آورد و تفسیر درست مفاهیم انقلاب را به دست آنها و اندیشمندانی سپرد که دل در گرو آرمانهای اصیل انقلاب دارند.
ج: حفظ کرامت مردم و اصلاح قوانین و ملاکها ومعیارها و راهای غلط گذشته: حضور افراد تندرو و کم دانش و بی ظرفیت و تفسیرهای غلط آنها از اسلام و انقلاب باعث شد قوانین و ملاکها و معیارهای غلط و خلاف اسلام در کشور حاکم شود و گرفتاریهای مختلف برای مردم ایجاد و بی عدالتی و تبعیض و فاصله طبقاتی شدید درجامعه حاکم شود و راه را برای رفتار غلط با مردم و سلب آزادیهای مشروع وقانونی آنها و سختگیریهای بی مورد با آنها و تبعیض و بی عدالتی هموار کرد و بذر دشمنی و کینه را در جامعه پاشید در حالی که هم اسلام و هم مبانی قانونی این آزادیها و عدالت اجتماعی را به رسمیت شناخته و کرارا تاکید به رفتار کریمانه و خوب بامردم و تحقق عدالت اجتماعی کرده به گونهای که به جرات میتوان گفت بزرگترین نعمتی که خدا به مردم داده آزادی است.
مهمترین ملاک برای سنجش اسلامیت نظام عدالت اجتماعیست که متاسفانه در تحقق آن ناکام بودیم و اکنون در این فرصت مغتنم باید با کمک اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی این قوانین و ملاکها و معیارهای غلط را اصلاح نمود. مخصوصا موضوع گزینش و موضوعات التزام عملی به اسلام، التزام عملی به نظام، التزام عملی به ولایت فقیه و عدم احرازصلاحیت که عناوینی گنگ و مبهم هستند و زمینه تضییع حقوق مردم را فراهم میکنند، باید مصادیق اینها مشخص و کاملا شفاف و روشن شوند و تنها نهاد تصمیم گیر در این خصوص باید دادگاه باشد نه سلائق افرادونهادها.
ه: عفو عمومی و دلجویی از متضررین: اثرگذاری افکار واندیشه های غلط و افراطی باعث تضییع حقوق و محرومیت افرادی شد به گونه ای که برخی آسیبهای جدی دیدند و از اسلام و نظام و روحانیت کینه ودشمنی شدید به دل گرفتند که هیچ کدام اینها با مبانی و اخلاق اسلامی سنخیتی نداشت و قطعا مسببین این مسائل آن دنیا باید پاسخگوی رفتارخویش باشند مخصوصا که مقام معظم رهبری کرارا توصیه به عفو و گذشت فرمودند، نباید بخاطر مسائل جزئی و انتقادات به حق اینگونه افراطی و تند رفتار کرد و ایجاد دشمنی و کینه نمود. بدون شک بخشی از جامعه آسیب دیده و اکنون فرصتی مناسب است برای عفو وگذشت عمومی و دعوت به اتحاد ملی و رفع کینه ها باید این افراد شناسایی و از آنها دلجویی شود.
و: به رسمیت شناختن اصلاحات و پذیرش آن: این افراد ضعیف و بی تدبر و بی کفایت علاوه بر تفسیر غلط اسلام و مبانی انقلاب دچار خطاهای محاسباتی شدید هم هستند ازجمله در خصوص جایگاه اصلاحات در کشور، سالهاست بدون هیچ پشتوانه علمی و عقلانی درست با تمام توان وانمود کردند که اصلاحات برای همیشه مرده و مردم دنبال آن نیستند اما نتیجه انتخابات اخیر مشخص کرد اصلاحات نه تنها نمرده بلکه پایا و پویا و زنده است و خواست اکثر قریب به اتفاق مردم و گفتمان غالب جامعه است و انشاءالله با همت والا و تدبیر و صداقت رئیس جمهور محبوب و دانشمند و متدین وانقلابی جناب دکتر پزشکیان و همه انقلابیون اصیل و مردم شریف ایران شاهد رونق روزافزون این گفتمان و تحقق اسلام واقعی و مبانی اصیل انقلاب از جمله عدالت اجتماعی و زندگی توانمند برای همه ایرانیان باشیم.
انتهای پیام