داستان چهار روش مدیریت بنزین
مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
🔹یارانه های غیر مستقیم انرژی، نان و برخی کالاهای اساسی همیشه بحث محافل سیاسی بوده است و مدیریت آن نیازمند تدبیری عقلایی است، که در دهه های گذشته دولتها با سه روش مختلف با آن مواجه شده اند.
🔹در روزهای انتخابات موضوع افزایش قیمت بنزین از سوی ستاد سعید جلیلی بر علیه رقیبش مسعود پزشکیان به صورت سازمان یافته ای فوبیا سازی شد، تا هر تصمیمی در این خصوص را ترسناک نشان دهد.
🔹هر چند میرحسین موسوی با کوپن بنزین و سایر اقلام انرژی توانست در شرایط جنگی دهه شصت این مهم را به خوبی مدیریت کند ولی در دولت هاشمی آزاد سازی قیمت انرژی کار ساز نبود و حوادث فروردین ۱۳۷۴ اسلامشهر و جاده ساوه نه تنها آزادسازی انرژی بلکه سیاست تعدیل اقتصادی او را متوقف ساخت و پس از آن ضرورت توجه به عدالت اجتماعی در سیاستهای کلی نظام پر رنگ شد.
🔹در دولت سیدمحمد خاتمی به سبب سیاست خارجی تنش زدای او و جلب مناسب سرمایه گذاری خارجی و گشایش فضا برای سرمایه گذاری داخلی شاهد رونق نسبی افتصادی همراه با کنترل مناسب تورم بودیم. در تورم پایین آن سالها سیاست قطع وابستگی بودجه از نفت پیشرفت و حذف یارانه انرژی نیز با پله های ۲۰ درصدی سالانه(گامهایی کمی بلند تر از نرخ تورم) محقق شد و در سالهای آخر دولت او میزان یارانه انرژی به کمترین میزان خود رسید.
🔹با تصویب قانون تثبیت قیمت ها در اسفند ۱۳۸۳ در مجلس هفتم به ریاست حداد عادل، تثبیت قیمت انرژی به عنوان عیدی اصولگرایان فاتح آن مجلس به خورد مردم داده شد.
🔹ولی ۳ سال بعد افزایش تورم باعث شد یارانه انرژی چنان رقم بزرگی شود که دولت ثروتمند احمدی نژاد را هم به تدبیر آن وا دارد.
🔹روش دوم مدیریت یارانه انرژی تبدیل آن به یارانه نقدی در دولت احمدی نژاد بود که منجر به حذف یارانه انرژی و پرداخت نقدی آن به میزان ۴۵۵ هزار ریال(معادل ۱.۲ گرم طلا) به مردم شد. این روش هر چند اعتراض باندهای قاچاق انرژی و طبقات مرفه جامعه که مصرف انرژی بالایی را داشتند را در پی داشت، ولی رضایتمندی طبقات محروم و کم برخوردار را در پی داشت. و روشی جدید در توسعه عدالت اجتماعی به حساب آمد.
🔹پس از احمدی نژاد دولت روحانی تحت تاثیر باندها و جریانهای متضرر، سیاست نقدی سازی یارانه احمدی نژاد را استمرار نبخشید و یارانه انرژی باز به شکل غیر مستقیم ارائه شد.
🔹افزایش حجم یارانه انرژی در دولت دوم روحانی او را مجبور به تکرار اشتباه ۱۳۷۴ هاشمی رفسنجانی در آبان ۱۳۹۸ کرد.
🔹پس از آن تاریخ، دست یازیدن بر قیمت انرژی به فوبیای دولت و مجلس تبدیل شد.
🔹دولت مرحوم رئیسی با وجود ادعای ۷ هزار صفحه برنامه مدون برای اداره کشور هرگز نتوانست به قیمت انرژی خصوصا بنزین دست بزند و مجبور شد با کاستن از حقوق کارکنان دولت و خرید زیر قیمت محصولات کشاورزان و بستن مالیاتهای سنگین بودجه لازم را جهت تامین انرژی ارزان و حفظ ایران به عنوان بهشت باندهای قاچاق، ماینرهای ارز دیجیتال و طبقه مرفه پر مصرف را تامین نماید.
🔹در دوران تبلیغات ریاست جمهوری، فوبیا سازی از افزایش قیمت بنزین تحت تاثیر طبقه برخوردار ذکر شده در ستاد جلیلی شکل گرفت تا افکار عمومی را جهت حفظ منافع خودشان و القاء ترس به دولت چهاردهم برانگیزند.
🔹به نظر می رسد نظر به جو سازیهای صورت گرفته از چهار روش ۱_کوپنیسم ۲- آزادسازی تدريجي ۳-نقدی سازی یارانه انرژی ۴-فوبیا سازی از آن، در صورت پیروزی جلیلی در انتخابات همچون دولت رئیسی گزینه چهارم را در پیش میگرفتند. هرچند بیشترین سود آن را باندهای قاچاق و طبقه مرفه جامعه میبرد و کسری بودجه یارانه بنزین از افزایش مالیاتها و کاهش دستمزد کارکنان دولت تامین میشد.
🔹روش آزاد سازی تدریجی نیازمند گشایش اقتصادی در کشور است و در جامعه ای با اکثریت قاطع زیر خط فقر و تورم ۵۰ درصدی شدنی نیست، در صورتی که پزشکیان بتواند تحریمها را کاهش و رونق اقتصادی را حاکم کند شاید این روش را در پیش گیرد.
🔹به نظر می رسد در فضای کنونی که بالای ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند. پرداخت یارانه نقدی انرژی روش بهتری است که پزشکیان با روحیه عدالتجوئی اش که در این خصوص او را شبیه ترین کاندیدا به احمدی نژاد نشان می داد می تواند آن را اجرا کند.
انتهای پیام