خرید تور نوروزی

عصبی نباشیم

رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز نوشت:

انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید. نتیجه آن مورد تایید شورای نگهبان واقع شد و با این وجود فهم میزان آرای ریخته شده به سبد هر کدام از کاندیدای ریاست جمهوری در دور دوم همچنان برای برخی متصلب است.

پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن آرای کاندیدا، اکثریت قریب به اتفاق کاربران شبکه‌های اجتماعی نتیجه نهایی را پذیرفته و بعضا درباره رویدادهای قبل از دور دوم و مواضع کاندیدا و شیوه‌های تبلیغات سخن می‌گفتند. امری بسیار عادی که در دوره‌های گذشته نیز مسبوق به سابقه است. اما و به دلایل پرشمار برخی نه تنها نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را قبول نکردند، بلکه با نگرشی ساده بنای گفتار و رفتار خویش را با توهین، ارایه ادبیات سخیف و بی‌ادبانه و نفی کامل کنش رای دهندگان گذاشته‌اند.

به عنوان مثال، مهدی جمشیدی در کانال ایتا نوشته است: «جامعه نابالغ و کودک‌صفت که گرفتار تلاطم‌هاست. این ۱۷ میلیون نفر، هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه تحمیل کردند. فقط نادان می‌تواند به نادان دیگر، رای بدهد. این نوع مردم‌سالاری، شایسته کودک‌صفتان بی‌بهره از تعقل است.»

همین فقره نشان می‌دهد انتخابات و زمان تبلیغات آن برای نزدیکان کاندیدای جبهه اصولگرا هنوز پایان نیافته است. حتی قبول نتیجه نیز برای آنان دشوار است. مهمتر آنکه اگر هم نتیجه مشخص شده باشد، آنان از نتیجه رضایت ندارند و با تمام توان می‌کوشند به رای دهندگان، نیروهای جبهه انقلاب و حتی هم‌جریانی‌های سابق دشنام‌های ریز و درشت بدهند.

هیچ دلیلی وجود ندارد که فردی با مدرک دکتری و مدعی انقلابی‌گری و ولایتمداری در چند جمله از عبارت‌هایی مانند: شارلاتان، هوچی‌گری، بی‌سواد، کوچه بازاری، کولی‌گری و… استفاده کند. پرتاب کردن چنین ادبیات سخیف و نازلی در میان جملات و اعلام مواضع، حکایت از عدم درک شرایط جامعه، فهم کنش‌های آن و در نهایت نفی نتیجه را به همراه دارد. نتیجه‌ای که برای آنان مطلوب نیست و خود را محق می‌دانند که با ادبیات خارج از عرف درباره آن سخن بگویند.

واکنش یکی از سخنرانان زن جریان تندرو و مقایسه مسعود پزشکیان با معاویه و عمرو عاص یکی دیگر از اظهارات بی‌پایه و اساس است و تکرار همین ادعا توسط یک روحانی در شهر قزوین و تشبیه کردن دکتر پزشکیان به یزید بیش از هر موضوعی فقدان فهم کنش سیاسی و اجتماعی و نتیجه انتخابات را در اندیشه چنین افرادی فریاد می‌زند.

وقتی تحلیل‌گر پرمدعا از میزان تورم طی سه سال گذشته بی‌خبر باشد. تمام تغییرات فرهنگی جامعه ایران طی سه دهه گذشته را به هیچ انگارد. متوجه کوچک‌تر شدن سفره مردم نباشد. برخلاف زیست واقعی مردم گمان کند مردم با جان و دل از قیمت دلار، خانه، اجاره خانه، قیمت خودرو و افزایش هزینه‌های تحصیلی و مسافرت رضایت کامل دارند. خیال کند آنچه به عنوان موضع‌گیری متفاوت در حوزه روابط خارجی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از سوی رقبا بیان شده و مورد استقال مردم قرار گرفته بخشی از فریب رای دهندگان و ساده لوحی صاحبان حق رای است. این همه نشان می‌دهد تحلیل‌گر مورد نظر از درک جامعه ایران امروز و مطالبات بر زمین مانده شهروندان علاقمند به مباحث فرهنگی و حقوق شهروندی و تعریف جایگاه زنان در جامعه کاملا عاجز است. 

کلام آخر؛ تحلیل‌گر واقع‌بین نمی‌تواند چندگونه بودن فرهنگ ایرانی، آب رفتن سفره مردم، افزایش مخارج زندگی روزمره و تغییرات فرهنگی آن را قبول و ناخواسته به سوی لجاجت، توهین، بدزبانی و زیاده‌گویی بی‌بنیاد برای شرح رویدادهای سیاسی میل ‌کند. چنانچه پذیرفتن نتایج برخلاف تمام علایق شخصی رخ نداد و تحلیل‌گری سعی در حقنه کردن امر ذهنی به رخدادهای جامعه کرد، تردیدی نیست که آن تحلیل فاقد کوچکترین اعتبار عقلی نزد اکثریت کنشگران است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا