کاربرد و تطبیق خطا در ادب عاشورایی
یوسف شیخی، مدرس فلسفه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «در نمایشنامه کمدی رقبا (The Rivals) به قلم «ریچارد برینزلی شریدن» (۱۷۵۱-۱۸۱۶)؛ سیاستمدار و نمایشنامهنویس ایرلندی قرن هجدهم، شخصیتی کمیک وجود دارد به نام خانم «مالاپروپ» (Malaprop) که جملات و کلماتی را به کار میبرد که ظاهرا از نظر آوایی درست، اما باطنا کاربردی نابجا و غلط است.
نوعی از خطای عمدی یا سهوی در کاربرد واژگان هم آوا که امروزه با نام Malapropism شناخته میشود.
این روزها برخی نويسندگان ادب عاشورایی، تعبیر «تراژدی کربلا» را دربارهی این واقعه به کار میبرند و آن را با تراژدی این روزهای غزه مقایسه میکنند. هرچند به دلیل تفاوت زبانی مشخصا نمیتوان آنها را به مالاپروپیسم متهم نمود، اما روشن است که مثل خیلیها معنی تراژدی را نمیدانند و فکر میکنند دربارهی هر سوگواره یا ماجرا یا موقعیت غمانگیز میتوانند از این تعبیر استفاده کنند، همانطور که بسیاری میپندارند کمدی یعنی داستان یا موقعیت خندهدار درحالیکه وقتی به اصل و ریشه و کاربرد دقیق اصطلاح مراجعه کنیم کمدی لزوما به معنای خنده دار بودن نیست، بلکه اشارتی است به پایان خوش.
برای همین دانته، نویسنده عارف مشرب عصر قرون وسطی، یکی از مهمترين آثار معنوی و عرفانی ادبیات کلاسیک جهان را «کمدی الهی» نام نهاده است، چرا که سیر و سلوکی تریلوژیک است که از دوزخ آغاز میشود، در برزخ ادامه مییابد و نهایتا به بهشت ختم میشود. لازم به ذکر است تراژدی نیز در کنار کمدی و حماسه، یکی از قالبهای داستانی کهن در ادبیات یونانی است با تعریف و ویژگیهایی خاص. یکی از ویژگیهای تراژدی این است که موقعیت تراژیک در اثر خطای قهرمان (هامارتیا) رخ میدهد.
هامارتیا (Hamartia) بر اساس تبیین ارسطو؛ فیلسوف یونانی، در فصل سیزدهم کتاب بوطیقا یا فن شعر، به معنای از دست دادن هدف یا اشتباه کردن شخصیت اصلی و قهرمان تراژدی است که منجر به خلق موقعیت تراژیک میشود. از آنجا که حسین بن علی (ع) حداقل از نظر مذهب امامیه، امام معصوم شناخته میشود، کاربرد اصطلاح تراژدی، فارغ از جنبهی اعتقاد مذهبی، از حیث نظر به تبیین حقیقت ماجرا نیز برای واقعهی کربلا صحیح نیست.
به این افراد توصیه میکنم برای غنیتر ساختن تحلیلهایشان بهتر است کتاب «تکرار؛ جستاری در روانشناسی تجربی» اثر سورن کی یر کگور؛ فیلسوف مسیحی قرن نوزدهم، و کتاب «فراتر از واپسين آسمان» از ادوارد سعید را دربارهی بازنمایی گوشه ای از واقعیت فلسطین به جای تمامی آن را مطالعه کنند. کتاب اول بدین موضوع میپردازد که آیا تکرار وقایع مهم تاریخی از منظر فلسفی ممکن است، و کتاب دوم دید مخاطب را نسبت به مسئلهی فلسطین از یک ترحم صرف یا حداکثر مقایسه تاریخی، عمیق تر خواهد ساخت.»
انتهای پیام