خرید تور تابستان

امام خمینی و مبارزه با تحجر و جمودگرایی

«سیدحمید حسینی یزدی»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به مناسبت سالگرد صدور منشور روحانیت توسط امام خمینی و تاکید بر مبارزه با تجحر در آن، نوشت:

سوم اسفند سالگرد صدور منشور روحانیت توسط حضرت امام خمینی (ره) است. حضرت امام در چنین روزی از سال 1367 نامه‌ای خطاب به روحانیون و مراجع تقلید و طلاب و حوزه‌های علمیه صادر نمودند که به منشور روحانیت مشهور شد.

حضرت امام در دو سال پایانی عمر شریف‌شان مطالب و هشدارها و دغدغه‌هایی را مطرح کردند و بارها و در مناسبت‌های مختلف بر آنها تاکید داشتند. مسائلی از قبیل لزوم تفقه پویا، خطر انجمن حجتیه، خطر مقدس مآبان و متحجران، جنگ فقر و غنا، تقابل اسلام ناب با اسلام آمریکایی و…. ا زآن جمله است.

متاسفانه به نظر می‌رسد بعد از ارتحال حضرت امام آنچنان که باید و شاید به دغدغه‌های دو سال پایانی توجه نشد و حتی زمین گذاشته شد و هیچگاه نیز تلاشی درخور از سوی رسانه‌ی ملی و تریبون‌داران برای تشریح و تبیین و انتقال آن دغدغه‌ها در سطح عموم واقع نشد.

حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی نیز بارها و در مناسبت‌های مختلف به فراموشی سپرده شدن دو سال پایانی اشاره و حتی گفته بود که مبارزه با تحجر پس از امام به زمین گذاشته شد.

امام خمینی (ره) در منشور روحانیت ضمن اشاره به فداکاری‌ها و تلاش‌های حوزه‌های علمیه و روحانیون و طلاب در طول تاریخ، به وضعیت حوزه‌ها در قبل از انقلاب و سنگ اندازی‌های متحجرین و مقدس‌مآبان در مسیر مبارزه اشاره و به همگان نسبت به نفوذ این افراد خوش خط و خال و ظاهرالصلاح هشدار می‌دهند و در فرازهای پایانی نیز درباره‌ی کافی نبودن اجتهاد مرسوم در حوزه‌ها و لزوم درنظرگرفتن اقتضائات زمان و مکان و مصلحت جامعه در تفقه و اجتهاد و در یک کلام فقه پویا توضیح می‌دهند.

به زعم نگارنده احساس نگرانی امام نسبت به این جریان، حاصل تجربه عملی حضرت امام در دوران مبارزه و حکومت‌داری است که در هر دوره‌ای به طرق مختلف مشکلاتی را ایجاد می‌کرده‌اند. تحجر و عدم توجه به اقتضائات زمانی و مکانی در اجتهاد دو حلقه به هم متصلند که موجب ناکارآمدی حکومت می‌شوند.

متحجران و مقدس مآبان قبل از انقلاب اهل مبارزه با شاه نبودند. عده‌ای به استناد اینکه شاه تنها شاه شیعه جهان است مبارزه با وی را تضعیف تشیع می‌دانستند و عده‌ای مبارزه با بهاییت و کار فرهنگی را ارجح به مبارزه با شاه می‌دانستند. عده دیگری نیز که حتی بعضاً اهل مبارزه بودند پس از انقلاب ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق از مبارزه سرخورده و اولویت اصلی را کار فرهنگی برای جلوگیری از نفوذ مارکسیسم دانستند و بعضاً با نوشتن توبه‌نامه از زندان خلاصی یافتند.

البته خط تحجر و مقدس‌مآبی در میان مبارزان نیز وجود داشت، هدف و آرمان طیفی از مبارزان با شاه برچیده شدن مظاهر فساد و فحشا و بی‌حجابی و تعطیلی قمارخانه‌ها و مشروب فروشی‌ها بود و به چیزی فراتر از این فکر نمی‌کردند و مبارزه با استبداد و آرمان استقلال و آزادی و… در اولویت‌های بعدی بود.

خط تحجر در میان مسوولان پس از انقلاب نیز وجود داشت. خط تحجر به جمود و نص‌گرایی در اجتهاد می‌انجامید و همین امر مشکلاتی را برای اداره‌ی جامعه در پی داشت.

به عنوان مثال درگیری‌های دامنه‌دار مجلس شورای اسلامی با شورای محترم نگهبان وقت بر سر تصویب برخی قوانین ضروری کشور که به زعم فقهای شورا خلاف شرع بود و در قضیه‌ی تصویب قانون کار به اوج خود رسید ازین جمله است. حضرت امام انتظارشان این بود که شورای نگهبان باید این موضوع را درک کند که حکومتی به نام اسلام تشکیل شده و امور جامعه باید براساس موازین و مقاصد اسلامی اداره شود و لذا قهرا نحوه اجتهاد جدیدی می‌طلبد.

حضرت امام در نامه‌ای به شورای نگهبان از عدم توجه اعضای محترم این شورا به مصالح عمومی در بررسی مصوبات مجلس گله می‌کنند و صراحتاً به ایشان می‌فرمایند که به جای این گیر دادن‌ها، مصلحت اسلام را در نظر بگیرید. متاسفانه فقهای شورای نگهبان وقت این ضرورت را براساس درک فقهی خود صلاح نمی‌دانستند و بیش از آنکه اداره‌ی بهینه و عادلانه‌ی جامعه را درنظر بگیرند نسبت به از بین رفتن قراردادهای شرعی چون اجاره و مزارعه و مساقات و … اظهارنگرانی می‌کردند.

تقابل حضرت امام با خط تحجر و جمودگرایی در قضایای دیگری چون فتوای حلیت شطرنج و آلات موسیقی و نامه نگاری با مرحوم آیت الله قدیری و حدود اختیارات حکومت اسلامی و فهم ولایت مطلقه فقیه و نامه‌نگاری با رییس جمهور وقت نیز خود را نشان داد.

امام خمینی با کسب چنین تجربیاتی و با درک این واقعیت که خطر تحجر و جمود همچنان باقیست و حوزه‌های علمیه بیشتر از همه مبتلای به این درد هستند و این مطلب در اداره‌ی جامعه و کارآمدی حکومت اخلال ایجاد خواهد کرد در فرازهای پایانی منشور روحانیت صراحتاً اجتهاد مصطلح و مرسوم را ناکافی و ناکارآمد دانستند و تاکید کردند که در اجتهاد اقتضائات زمان و مکان و اداره‌ی جامعه و مصلحت باید درنظر گرفته شود و تحقق فقه پویا مستلزم گسترش فضای آزاداندیشی در حوزه‌هاست.

امام راحل در همین منشور تصلب و تحجر حاکم بر حوزه‌ها را یادآور می‌شوند. حوزه‌ای که فلسفه گفتن و آموختن زبان‌های خارجی حرام بود و پیگیری مسائل سیاسی دون‌شأن حوزه تلقی می‌شد. ایشان نسبت به بازتولید آن فضا هشدار می‌دهند و تأکید می‌کنند که اگر آن فضا ادامه می‌یافت وضع حوزه‌ها از کلیساهای قرون وسطی بدتر می‌شد.

امروز نیز خطرها احساس می‌شود و لزوم توجه به آخرین هشدارهای امام بیش از پیش است. امروزه متحجرین همانگونه که امام در منشور فرمودند انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند و خود را صاحب انقلاب و کشور می‌دانند. در حوزه‌ها با نوآوری و مباحثات و نواندیشی مخالفت می‌کنند و در سطح جامعه افکار متحجر خود را به اسم انقلاب اسلامی تکرار می‌کنند. طرح جمهوری اسلامی را تاکتیک امام و صرفاً به عنوان بسته شدن دهان دشمن و دموکراسی را ناسازگار با دین می‌دانند. منکرات اصلی و عمده را رها می‌کنند و به منکرات جزئی که خود معلول منکرات عمده هستند می‌پردازند، به مقوله وحدت اسلامی نگاه تاکتیکی دارند، توانایی تفکیک میان حق بودن و حق داشتن و درنتیجه رعایت حقوق اقلیت‌ها را ندارند و قس علی هذا.

منبع: [یک]، [دو]، [سه]

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا