پیچیده یا دشوارفهم؟
مصطفی منبری در کانال تلگرامی ستگادین نوشت: «مسائل دشوارفهم (Complicated problem)، راه حل دارند و اغلب میتوان راه حل را با تجزیه بخشهای پیچیده به قسمتهای کوچکتر پیدا کرد.
[ ؛Complicated systems سیستمهایی هستند که به معنای علمی، پیچیده نیستند، اما اجزای آنها در رابطهای پیچیده، در هم تنیده شده و گره خوردهاند و درک ساختار و نحوه عملکردشان برای فرد غیرمتخصص، چندان ساده نیست…ما وقتی یک ساختار یا روش مواجهه با یک مساله ریاضی یا یک سیستم پیشرفته مخابراتی و الکترونیکی را درک نمیکنیم، آن را با صفت پیچیده توصیف میکنیم. این نوع مفهوم دشواری و پیچیدگی همان چیزی است که در زبان انگلیسی از آن با واژههایی مانند Difficult و Complicated یاد میشود…گاهی اوقات، دشوارفهمبودن و تعبیرهای مشابه، بهتر میتوانند این مفهوم را منتقل کنند. از کتاب پیچیدگی. تألیف محمدرضا شعبانعلی ]
مسائل دشوارفهم، اغلب دارای یک جنبه احساسی هستند، چرا که بخشهایی از مساله وجود دارند که نمیخواهیم از نزدیک به آنها نگاه کنیم یا شخصاً با آنها برخورد داشته باشیم.
اگر به اندازه کافی خوششانس هستید که حل مساله سخت و دشوارفهمی به شما سپرده شده است، بدانید که پشتکار و شجاعت، اغلب میتوانند شما را به جایی که میخواهید برسانند.
اگر مسالهای برای حلکردن وجود ندارد، ممکن است این یک موقعیت سخت و دشوارفهم (complicated situation) باشد. چنین موقعیتی راه حل روشنی ندارد و خبری از وضعیت برد-برد یا پیداکردن راه آسانی برای پیشبرد اوضاع نیست. این فقط موقعیتی است که باید در حد خودش به آن توجه و رسیدگی کنید.
اما یک مساله پیچیده (complex problem) چیزی بسیار متفاوت است.
مسائل پیچیده در واقع مساله نیستند. آنها سیستمهای غیرمعینی (non-determinate) هستند که بر حسب نحوه تعامل ما با آنها تغییر میکنند. کافیست قسمتی از یک مساله پیچیده را دستکاری کنید، خواهید دید که قسمتی دیگر، سیستم را تغییر میدهد. سیستمهای مراقبت بهداشتی، آب و هوا و فناوری همگی مسائل پیچیدهای هستند.
هنگام مواجهه با یک مساله پیچیده، بهتر است این واقعیت را درک کنیم که با سیستمی روبرو هستیم که در طول زمان، تغییر میکند. جایی که قوانین و راه حلها به روشهای غیرقابل پیشبینی تکامل مییابند.
چند راه برای رقصیدن با مسائل پیچیده
۱- مساله را نامگذاری کنید. اگر شما و تیمتان متوجه شده باشید که با یک سیستم سر و کار دارید، در دام برخورد با آن به روشی که با سایر مشکلات برخورد میکنید، نمیفتید. تا زمانی که سیستمها را نبینیم نمیتوانیم آنها را تعمیر و اصلاح کنیم.
۲- سرزنشکردن یک مسأله پیچیده بخاطر اختلال یک قسمت کوچک، واقعاً دردی را دوا نمیکند. در عوض، میتوانیم آماده باشیم تا روی کل مساله کار کنیم، نه فقط یک علامت.
۳- از حل مسائل پیچیده روی برنگردانید. ما در اعلام آمادگی برای مقابله با مسائلی که حل آنها دشوار به نظر میرسد مردد هستیم. با این حال، از آنجایی که جهانِ ما بیشتر و بیشتر به هم متصل میشود، حل مسائل پیچیده دقیقاً همان چیزی است که از ما خواسته میشود.
۴- یکی از راههای پیشرفت این است که اگر میتوانید، قسمتی از سیستم را جدا کنید و آن قسمت را به یک مساله سخت و دشوارفهم (complicated problem ) تبدیل کنید تا بتوانید راه حل آن قسمت را بیابید. سپس یاد بگیرید، تکامل پیدا کنید و همین روش را تکرار کنید.»
انتهای پیام