خرید تور تابستان

نگاه طنزگونه به هستی

سروش دباغ، استاد دانشگاه در کانال تلگرامی خود نوشت: «قصۀ طنز را که پیش از این بر آن اشاره‌ای رفت مایل بودم که بیشتر به بحث بگذارم و این توضیحات را در مقام تکملۀ مباحث پیشین اضافه می‌کنم. نگاه طنازانۀ به هستی اگر طنز از جنس خندیدن به خود و جهان پیرامون باشد، در فارسی ما برای irony که تعبیری برای توضیح این امر در زبان انگلیسی است معادل‌هایی دیدم که برای مثال آقای همایون کاتوزیان طنزینه را برای معادل irony آورده اند.

در فارسی irony را شاید بشود کنایه هم ترجمه کرد اما طنزینه و رندی معادل های خوبی هستند. این‌ها همه‌ معادل‌هایی است که به تعبیر من از جنس تسخرزدن به عالم است و فرد در اینجا هم به خودش هم به هستی می‌تواند بخندد، تسخر بزند و در حقیقت این یک نوع مواجهۀ رندانه است.

چنانکه پیش از این گفتم از عبارت رندی هم می‌شود برای irony یا به جای طنز استفاده کرد و دکتر جواد حیدری برای humor هم رندی را پیشنهاد کردند. با توجه به اینکه در زبان فارسی واژه‌ای شناسنامه‌دار است، فکر می‌کنم که تعبیر خوبی است و درخور درنگ است. اگر از تعابیر فروید بخواهم استفاده کنم، این مکانیزم دفاعی بالغانه در مواجهه با انواع اموری که با آن در طول زندگی درگیریم می‌تواند یاری رسان ما باشد. اموری همچون توهینی که مستقیم و غیر‌مستقیم شامل حال من و شما می‌شود.

چنانکه پیش از این از زبان حافظ آوردیم که:
حاصل کارگه کون‌ومکان این‌همه نیست
باده پیش آر که اسباب جهان این‌همه نیست

حافظ هشدار می دهد که قصه این‌قدر هم جدی نیست و به یک معنای دیگر کل هستی و جهان مگر چقدر است. حافظ تذکر می‌دهد که پرسپکتیو را عوض کنید. همچنین اگر از تعابیر اروین یالوم بخواهم استفاده کنم که از زبان رواقیونی چون مارکوس اورلیوس استفاده می‌کند و ما را توجه می‌دهد که موجوداتی یک‌روزه‌ایم. موجودات یک‌روزه تعبیری از این امر است که اصلاً آن‌قدرها هم که فکر می‌کنیم قصة ما طولانی نیست.

پیش از این توضیح دادم که کتاب انسان موجودی یک‌روزه با این نقل‌‌قول زیبا از مارکوس اورلیوس که در پیشانی کتاب نوشته شده آغاز می‌شود که: «ما موجوداتی یک‌روزه‌ایم، چه به‌یادآورنده، چه به‌یادسپرده.[چه به‌یادآورنده، چه به‌یادسپرده]، به یکسان. همه زودگذر‌ند، خواه یاد و خواه آنچه به یاد سپرده می‌شود. زمان جاری است آنگه که همه‌چیز را به دست فراموشی سپرده‌ایم و زندگی در جریان است آنگه که همگان تو را به فراموشی می‌سپرند. به خاطر داشته باش دیری نمی‌پاید که هیچ‌کس خواهی بود و هیچ‌کجا.»

اینکه ما موجوداتی یک‌روزه‌ایم یعنی تو نگاه کنی و جایگاه خودت را در این عالم بدانی و درک کنی که برخی از رخدادها و وضعیت‌هایی که در زندگی برای ما پیش می‌آید آنقدرها هم جدی نیست چرا که ما در یک عالمی زندگی می‌کنیم که خودش هم آنقدرها جدی نیست. در حقیقت چنین نگرشی از جنس تأمل در فنای این عالم است که متفکر رواقی همچون حافظ در میان ما آن را برکشیده است.

در عین حال، آنچه که من می‌خواهم بگویم با مقولۀ عدم مانایی ما بر روی کرۀ خاکی نسبتی دارد و به یک معنا روزگاری می‌آید که «زندگی در جریان است آنگه که همگان تو را به فراموشی می‌سپرند.» توجه داشته باش که روزی تو هم فراموش می‌شوی و دیگر نیستی و همین مسئله می‌تواند حسی به آدم بدهد که نگاهش یا لنز خود را عوض کند و اگر چاشنی طنز را در نگاه خود به عالم اضافه کند، می‌تواند طعم زندگی را عمیق تر بچشد. این نگاه طنازانۀ به عالم که قصۀ توهین را از دریچة آن می‌شود فهمید، در درک زندگی بسیار موثر است. حافظ می گفت:
نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقم سود و زیان این‌همه نیست

این بیت بسیار پرمغز است. می‌گوید حافظ خوش‌نام و نیک‌سرانجام شد و به‌هرحال رقم نیک پذیرفته است؛ اما از منظر رندان که نگاه کنی و به‌اصطلاح محاسبه کنی برای رندان فرقی نمی‌کند و چندان اهمیتی ندارد. این همان نگاه طنزگونه به عالم است. نمی‌گوید دست از کارَت بکش و عزلت‌نشینی پیشه کن، بلکه می‌گوید نگاهت را عوض کن.

این شیوه نگریستن طنزآلود به آدمی می‌گوید که می‌توانی هم به خود هم به جهان بخندی. در زندگی ما موارد متعددی هست که بسیار زندگی این جهانی را جدی می‌گیریم. البته که مراد از جدی نگرفتن این نیست که سر کار نرویم یا دغدغۀ معیشت و کاروبار نداشته باشیم! البته که باید دغدغة اینها را داشته باشیم تا امور متعارفمان سامان بپذیرد. مراد این است که گاهی خیلی جدی می‌گیریم و می‌خواهیم امور حتماً مطابق با این برنامه پیش برود و این نگاهی خشک به زندگی است. از این رو اگر چنانکه می‌خواهیم نشود، بهم می ریزیم و حال خوش را از خود دریغ می‌کنیم.»

منبع: کتاب سرشاری خوشه‌ی زیست، مولف: دکتر سروش دباغ

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا