خرید تور تابستان ایران بوم گردی

پزشکیان و راه دشوار پیش رو

عبدالرحمن حسنی‌فر، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «در مَثَلی آمده که «فلانی پسری براش به دنیا آمد اسمش را گذاشت رُستم، ازش می‌ترسید». من از این مَثَل، در حوزه های «سیاست» و «تصمیم گیری» میخواهم استفاده کنم به این معنا: از آنجا که حوزه سیاست و جامعه، حوزه ای در حال همیشه تغییرات متفاوت است، منطقاً باید اهداف و برنامه ها در آن متناسب با شرایط جدید نیز، عوض شود اما تغییر در اهداف و برنامه ها گاهاً مستلزم تصمیم گیری‌های جدید و حتی سخت است.

این همان نقطه‌ و موقفی است که اگر از قبل هدف و برنامه‌ای طراحی شده، اتخاذ تصمیمی خلاف آن با سختی های زیادی همراه خواهد. اگر این تصمیم مسما به رستم باشد و حتی از جانب خودمان هم نامگذاری شده باشد دیگر هیچ؛ چرا که حتما ازش می‌ترسیم.

در حال حاضر وضعیت به گونه‌ای است که در جامعه ایرانی، کمتر کسی زیر بار تصمیم‌گیری‌های جدید خلاف رویه‌های گذشته میرود و تصمیم‌گیری در حوزه عمومی اصولاً سخت است؛ چرا که مسئولیت آن فراوان است.معمولا تصمیماتی اتخاذ می‌شود که خنثی باشند و در برخی مواقع که موضوع، جدی می‌شود راه‌های فرار فراوانی برای آن گذاشته می‌شود تا از زیر بار مسئولیتش در بروند.اما کشورداری‌، عرصه تصمیمات جدید و حتی سخت است.اگر در موقعی مثلا قرار بود قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شود، پذیرش می‌شود حتی با قید جام زهر. این یعنی تصمیم گیری سخت و پذیرفتن همه ابعاد و تبعاتش.

اگر در یک وقتی در سطحی پایین‌تر تصمیمی گرفته میشود که با طرف اماراتی برای فروش گاز و به دلایل استراتژیکی قرارداد کرسنت توسط وزیر وقت و با موافقت بالاسری ها انجام شود و بعد زیر آن زده میشود و به عبارتی نه تنها آن اهداف مادی و استراتژیکی بدست نمیامد که حتی خسارت چند هزار میلیاردی برای کشور ایجاد میشود چرا کسی زیر بار مسئولیت خسارت آن نمی‌رود و هیچ گزارشی مبنی بر اینکه تصمیم چه کسی یا چه کسانی در مورد قرارداد و انجام ندادنش بوده در نمی آید و مبدا خسارت زای آن هم  معلوم نمی شود؟!

چرا در این مورد یک تصمیم ملی، بر اساس بر یک گزارش ملی گرفته نمی‌شود؟یا اگر «برجام» به عنوان یک توافق ملی از جانب دولت و مجلس پذیرفته میشود چرا در مورد مزایا و منافع آن و بهم خوردنش و عوامل داخلی آن، تصمیمی گرفته نمی‌شود؟! آیا اصولاً برجام، یک توافق جناحی بود یا ملی؟و اگر ملی بود چرا عده‌ای اخلال کردند و یا فقط عده‌ای باید پاسخ بدهند و عده‌ای دیگر مطالبه‌گر؟!

در این میان گفته می‌شود در جامعه ایرانی، این تصمیمات حوزه نظامی است که به راحتی گرفته می‌شود چونکه قرار بر «ان قلت» و «پیگیری» و «سوال و جواب‌ های» بعدی نیست.مثل کمک به سوریه در مقابل داعش، حمله موشکی به پایگاه آمریکایی در عراق برای انتقام خون سردار سلیمانی، کمک پهبادی به روسیه در جنگ با اوکراین، حمله گسترده موشکی، پهبادی و غیره به اسرائیل در عملیات وعده صادق و غیره.گاهی حتی شنیده میشه برای اینکه در عرصه داخلی نیز تصمیمی گرفته بشه و کمتر با مانعی روبرو بشه حتما نظر مبتنی بر «همراهی و همکاری» نیروی نظامی گرفته شود.

در هنگام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اخیر، چند موضوع رفع تحریم‌ها، بحث fatf، فیلترینگ فضای مجازی، گشت ارشاد و غیره مطرح شد و نظرات عموما در جهت ایجابی و رفع آنها بود.به نظرم تصمیم گیری در مورد این موضوعات مهم و موارد دیگر تابع همان تصمیم گیری سخت است؛ چرا که مثلا یکی از نیروهای نظامی این روزها مطرح کرده که گشت ارشاد یا به اصطلاح طرح نور، حذف شدنی نیست.استدلال دینی هم آورده است.

این همان راه دشواری است که پزشکیان در پیش روی خود برای تصمیم‌گیری خواهد داشت.موضوعاتی که  حتما مستلزم یک نگاه و رویکرد مبتنی بر «توافق» فراجناحی در وضعیت سخت بودن تصمیم گیری و گردن نگرفتن تصمیمات در حوزه عمومی است. سیاست و کشورداری، عرصه تصمیم‌گیری در موقعیت است.این منطق دوران جدید است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا