خرید تور نوروزی

بحران تقاضای محصولات فرهنگی

«محسن جلال پور»، رییس پیشین اتاق بازرگانی ایران در یادداشتی تلگرامی درباره ی مشکلات محصولات فرهنگی  نوشت:

سومین نمایشگاه مطبوعات استان کرمان در حال برگزاری است. دیروز به این نمایشگاه رفتم تا دیداری با دوستان مطبوعاتی کرمانی داشته‌باشم.‌ بازدید این نمایشگاه، هم خوشايند بود و هم نگرانم كرد. خوشحال شدم چون دوستانم را دیدم. خوشایند بود چون فکر نمی‌کردم کرمان این قدر رسانه فعال داشته باشد و غمگین شدم چون نمایشگاه خلوت بود و کم جنب و جوش. گلایه‌ها را هم شنیدم و بیشتر متأثر شدم.

در راه بازگشت به خانه، پیش خودم گفتم وضعیت امروز رسانه‌ها بی شباهت به چرخه رکود و بی نشاطی امروز اقتصاد‌ ایران نیست. گویی کشور دچار بحران تقاضای فرهنگی است. بازار کتاب در رکود است، مطبوعات بی مشتری‌اند، فیلم ها نمی‌فروشند و بازار نمایش، بی تماشاچی است.

چه تصویر نگران کننده‌ای.

در آسیب‌شناسی این وضعیت که عنوانش را بحران تقاضای فرهنگی می‌گذارم، چند دلیل عمده اثر گذار بوده اند. اما مهم‌ترین دلیل، دولتی بودن فرهنگ است.

نویسنده و هنرمند را در بندهای دولتی گرفتار‌ کردن، نتیجه‌اش می‌شود، رکود بازار محصولات فرهنگی.

در حال حاضر دولت، بودجه زیادی به فعالیت های فرهنگی اختصاص می‌دهد. یعنی منابع مالی مورد نیاز این حوزه را تأمین می‌کند و بعد با روش های مختلف به هنرمند می‌فهماند که آن چه من می‌گویم بساز. نه آن چه خود تصور می‌کنی. در این صورت، من هم به عنوان مشتری این بازار، می‌گویم اگر قرار است دولت پول هنرمند را بدهد و بعد به او بگوید چه چیزی خلق کند، این محصول ارزش خریدن ندارد. نتیجه این که کتاب نمی‌خرم. روزنامه نمی‌خرم. سینما نمی‌روم و موسیقی ایرانی گوش نمی‌کنم.

اعطای یارانه به هنر و بعد هنرمند را در چارچوب منویات دولتی گرفتار کردن، یعنی گروگان گرفتن فکر و خلاقیت او. جالب آن که خیلی از هنرمندان، ناشران، نویسندگان و کارگردانان، مدافع این چرخه باطلند و از حضور دولت در این عرصه‌ها دفاع می‌کنند.

البته تا حدودی، تحولات تکنولوژیکی هم اثر گذار بوده است. مثلا گفته می‌شود شبکه‌های اجتماعی باعث شده‌اند تقاضا برای خرید نسخه‌های کاغذی مطبوعات کاهش پیدا کند. یا اینترنت پر سرعت باعث تشدید سرقت در حوزه فیلم و موسیقی شده است.

اما من اعتقاد دیگری دارم موضوع اصلی این نیست که مخاطب، روزنامه دستش بگیرد یا محتوا را در فایل پی دی اف بخواند. موضوع این است که محتوای خوب برایش تأمین شود. محتوایی که او را متقاعد به خرید کند و این محتوا در عرصه رسانه‌ها کم تولید می‌شود.

به عبارتی، رسانه خوب کم داریم.

اجازه بدهید مثالی بزنم. سال‌ها بود که کیفیت فوتبال ایران به قدری افت کرده بود که هیچ کس علاقه نداشت به ورزشگاه برود. اما چند سالی است که کیفیت بازی‌های تیم ملی افزایش پیدا کرده و با تزریق تفکرات جدید به فوتبال، تماشاگران هم دوباره با ورزشگاه آشتی کرده‌اند. در یک ماه گذشته، چند بازی در ورزشگاه آزادی برگزار شده که استقبال تماشاگران را به دنبال داشته و این نشان می‌دهد عرضه کالای با کیفیت، می تواند مخاطبان را جذب کند.

برگردیم به مطبوعات.

به نظر من، افول مطبوعات به خاطر تحولات تکنولوژیکی و افزایش شبکه‌های اجتماعی نیست. ممکن است دلیل اصلی‌اش، افت کیفیت تحلیل ها و گزارش‌ها باشد. گزارش و تحلیل خوب مطبوعاتی همواره مشتری دارد. مهم نیست این تحلیل روی کاغذ منتشر شود یا در بستر اینترنت.

در این میان، مطبوعات استانی و شهرستانی حال و هوای دیگری دارند. این رسانه ها نیازمند توجه بیشتر هستند. رسانه‌های محلی مثل جوانه‌هایی هستند که باید مراقبشان بود. در نمایشگاه مطبوعات کرمان، مظلومیت این رسانه‌ها را دیدم. هم مردم و هم مسوولين و مديران باید توجه بیشتری به رسانه های محلی داشته باشند. خیلی از نویسندگان سرشناس امروز، کارشان را با همین رسانه ها آغاز کرده اند.

اما متأسفانه هر جناحي که روی کار می‌آید، یک جناح مطبوعات را تقویت می‌کند. دولت اصولگرا از مطبوعات اصولگرا حمایت می‌کند و دولت اصلاح طلب از مطبوعات اصلاح طلب. در این میان، کار رسانه های تخصصی و غیر سیاسی هم سخت می‌شود.

همین‌طور رسانه‌های مستقل استانی و محلی که به دلیل برخوردهای تبعیض آمیز، هرگز مجال رشد پیدا نمی‌کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا