حضور پزشکیان در هیاتهای مذهبی از نگاهی دیگر
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
به جای مقدمه: با پایان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن نتیجه، دهه محرم آغاز شد. با توجه به برنامهریزیهایی که از سوی ستاد مرکزی صورت گرفت، دکتر مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور منتخب به شماری از هیاتهای مذهبی و نزدیک به جریان اصولگرایی، آذربایجانیهای مقیم تهران و حسینهای در جنوب شهر تهران سر زد و با بانیان و مداحان اصلی این هیاتهای گفتگو کرد. در این میان حضور وی در هیاتهای مذهبی نزدیک به جریان اصولگرا با واکنشهای زیادی همراه بود. طی همین مدت برخی با نگاه نقادانه به این بازدیدها نگریستند و حتی شماری دیگر از کاربران این عمل را «بیهوده» و «گذراندن وقت» تلقی کردند. باور این کاربران چنین است؛ گفتگو با صاحبان اصلی این هیاتهای مذهبی در نگاه «گفتگوی ملی» و «تفاهم برای ایران» راه به جایی نخواهد برد و باز هم شاهد موضعگیریهای رادیکال از داخل هیاتها علیه یک جریان سیاسی و شخص رئیس دولت چهاردهم خواهیم بود. این یادداشت به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است؛ جایگاه هیاتهای مذهبی در مناسبات اجتماعی و سیاسی کجاست؟ پرسش دیگر آنکه؛ آیا اقدام پزشکیان به عنوان رئیس دولت منتخب آورندهای مثبت در حوزه سیاست به همراه دارد؟
اول: یکی از قدیمیترین و منسجمترین کانونهای تجمع شهروندان در مراسمهای مذهبی و برپایی مناسک دینی و حتی غیرمذهبی در ایران هیاتهای مذهبی بوده است. هیاتهای مذهبی را میتوان از منظر ساختار اداره شدن و مدیریت، مردمیترین حالت یک نهاد نام برد. نهادی که مدیر دارد، کارکن دارد، تامین کننده مالی دارد اما نظم و اداره آن به صورت خودجوش و مردم نهاد انجام شده و میشود و در انجام فرآیندها تفاوتی میان بانی، مدیر، هیاتدار، خادم، متولی و هیات امنا نیست. فعالیت هیاتهای مذهبی همزمان از نظم بهره میبرد و گاه از نگاه بیرونی فاقد نظم و سازمان مرتب است. شاید به همین دلیل باشد که جذب در هیاتهای مذهبی با سادگی و حذف فرآیندهای پیچیده بروکراتیک همراه بوده و برای بخش گستردهای از مراجعه کنندگان جذابیت دارد. آنچه آدمیان را در هیاتهای مختلف گرد هم جمع میکند، کار کردن برای امام حسین(ع) و زنده نگاه داشتن داغ عاشوراست و هر چه مانع چنین حضوری شود لاجرم از سوی هیاتیها به حاشیه رانده خواهد شد.
دوم: برای فهم بهتر کارکرد هیاتهای مذهبی در تاریخ امروزین ایران باید به مفاهیم شیعی بر پایه حادثه غمانگیز عاشورا، مراسم محرم و زنده نگه داشتن این روایت دقت کرد. اگرچه در گذشته هیاتهایی برای برپایی مراسم دینی و آیینی در تاریخ ایران وجود داشته است، اما شکلگیری، قوام و داوم هیاتهای امروزی که وظیفه اصلیشان حفظ هویت شیعی و روایت کربلا است، ریشه در عصر آلبویه و سپس صفویه دارد. مهمترین نکته؛ شکلگیری هیاتها و مراسمهای مذهبی با ذکر مصیبت کربلا به صورت مردم نهاد در دوران آلبویه انجام میگیرد و در دوره صفویه این مسئله برای تمایز گذاشتن با مناسک دینی اهل تسنن و تعریف جدید مفهوم ملت از سوی صفویه بازتعریف میشود. به عبارتی هویت شیعه که نقطه مرکز آن واقعه عاشورا بوده است، دارای تعریف نقش همبستگی، همیاری، اتحاد میان مردم، شکل بخشیدن به گفتمان حاکمیت، مشخصتر کردن مرزهای فکری و دینی و مناسک را عهدهدار میشود. به گفتاری دگر؛ صفویه صرفا در ذکر مصیبت، مداحی و بازخوانی روایت کربلا باقی نمینماند، بلکه از میان این ادبیات همه فهم میان مردم ایران اقدام به گفتمانسازی میکند. گفتمانی که به صورت مشخص در برابر عثمانی از دال مرکزی متفاوتی سرچشمه گرفته است.
سوم: کارکرد اساسی هیاتهای مذهبی در تمام دورانها یادآوری واقعه کربلا بوده است. واقعهای که نقش جان بخشیدن و زندگی دوباره را برای مخاطبان هیات در گام نخست و عموم مردم داشته است. برون داد روایت هیاتهای مذهبی در ایران از واقعه کربلا و ظلم ظالمان دستگاه جور و ستم، کلامی است که از سوی عموم مردم مورد قبول واقع شده و کمتر کسی نسبت به چنین گفتمانی نقد و نظر دارد. روایتی که تنها در میان کتابها، گزارشها و به بحثهای اندیشهای ختم نمیشود و به صورت مستقیم با زیست روزمره و زندگی شهروندان پیوند میخورد و بخش گستردهای از این روایت در هیاتهای مذهبی و نوای مداحان شکل میگیرد. به عبارتی مداحان پل ارتباطی میان روایت تاریخی، شور و شعور مخاطب و زنده کننده آن غم تاریخی و دینی هستند. با این وجود نمیتوان نسبت به این رابطه قائل به یک سویه بودن روایت مداحان داد. در اینجا هیاتهای مذهبی شکل دهنده گونهای خاص از فرهنگ هستند و همزمان تاثیر پذیر همان فرهنگ هم میشوند. بده بستان در این عرصه نه تنها یک سویه نیست، بلکه از سویههای مختلف فرهنگی تغذیه و منجر به بنیان نهادن ساختار و یا اجتماع غیر حکومتی هیاتها میگردد.
برخلاف باور برخی از ناظران رویدادهای اجتماعی، هیاتها در ایران معاصر و اغلب آنان ساخته دست مردمان عادی بوده است. اشخاصی که براساس احساس نیاز و تاکید به فرهنگ دینی شیعی اقدام به تاسیس هیات کردند. از همینرو هیاتهای مذهبی در ایران نه تنها برساخته حاکمان نبودهاند، بلکه کانونهای اجتماعی هستند که از سوی مردم شکل گرفته و کارکردهای مذهبی و خیرخواهانه را به انجام رساندهاند. به تعبیری اکثر هیاتهای مذهبی مردم نهاد هستند. به عنوان مثال؛ هیاتهایی با هویتهای قومی و زبانی که اغلب در شهرهای بزرگ تشکیل میشوند نمونه کامل مردم نهاد بودن هستند و یا هیاتهای که از سابقه طولانی در برگزاری مراسمها برخوردارند و در زمانهای که مناسک دینی برگزار نمیشود به برگزاری جلسات مذهبی، قرائت و تفسیر قرآن، آموزش نهجالبلاغه و دستگیری از افرادی که در کسب و کار آنان مشکل بوجود آمده و یا تهیه جهیزیه برای دختران است اقدام میکنند. براساس پژوهش انجام شده در همین زمینه؛ تا پایان دهه 90 بیش از 66 درصد هیاتهای مذهبی در کلانشهر تهران به صورت شخصی اداره میشدند.
چهارم: کلیدیترین و مهمترین بخش فرهنگ شیعی در مراسم محرم متجلی و توسط ادبیات شکل گرفته در هیاتها و یا مورد استفاده در کانونهای مشابه بازنمایی شده است. براساس همان مدیریت غیردولتی هیاتها این ادبیات در فرهنگ عمومی و غیررسمی مردم متولد شده، رشد و قوام یافته و گاه به خاطره جمعی تبدیل شده است. محرم فرصتی خاص برای درهم آمیختن شور، شعور، فرهنگ ظلم ستیزی، کشف حقیقت، از خود گذشتگی، زندگی کردن و دمین روح تازه به کالبد فرهنگ دینی و شیعی است. قدرت باز تولید این فرهنگ دینی به غیررسمی و غیرانحصاری بودن آن بوده و است. قدرتی که با مراجعات مردم عادی به آن هیات رشد یافته و مانا شده است. به گفتاری دیگر، قدرت هیاتهای مذهبی و میزان نفوذ آنان در میان مردم وام گرفته از تجمعهای مردمی است و نه حمایتهایی که گاه و بیگاه از سوی صدا و سیما، رادیو، پخش زنده تلویزیونی، دخالت هیاتهای مذهبی در کارزارهای سیاست، حمایت مداحان از یک کاندیدای خاص و موضعگیری علیه جریان سیاسی انجام شده باشد. انجام این همه نه تنها به هیاتها مرتبط نیست، بلکه بارگذاری بیش از حد وظایفی است که نیازمند رویکرد دیگری از جمله کنشگری در ساحت متفاوت است. معنای بارگذاری بیش از توان هیاتها را میتوان از مداحیها مشاهده کرد؛ سرودن اشعار مداحی درباره قطع رابطه با عربستان، مداحی برای انتخابات، ریاست جمهوری، انتخابات مجلس، مداحی علیه ریاست جمهوری دوره یازدهم و دوازدهم و مداحی برای تشویق به رای دادن به کاندیدای خاص. دامن زدن به این درهم آمیختگی بیش از آنکه آورنده ارزش افزوده دینی و معنوی و گشودن شور و شعور بیشتری برای مخاطبان آن هیات باشد، در عمل خرج کردن از اعتقادات دینی با کمک مناسک مذهبی در سپهر سیاسی است و در شرایطی که این آمیختگی به نتیجه مطلوب منجر نشود، جای این پرسش باقیست آیا باورهای مخاطبان اصلی در داخل هیات مذهبی مشکل داشته و داری ایراد شده است؟ کارکرد متولیان اصلی در نگاه هیاتیها مطلوب نبوده است؟ مخاطبان هیات حرف شنوی سابق را ندارند؟ آیا همیشه میتوان با وام گرفتن از باورهای دینی راهی در کارزاهای سیاسی گشود و تاثیرگذار بود؟
پنجم: کانونهای دینی و هیاتهای حمایت شده توسط صاحبان قدرت به دلیل بهره بردن از ارتباطات با نهادهای قدرت، صدای بلندتری نسبت به سایر هیاتها داشتهاند؛ اما این همه باعث آن نشده که دلخواه آنان در جامعه محقق شود و یا خط و خطوط ترسیم شده توسط مداحان برای همان مخاطبان بدون چون و چرا به اجرا گذاشته شود. گویا آن اختلاف دیدگاهی که در شبکههای اجتماعی و رسانهها میان افراد با نگرشهای متفاوت بروز و ظهور یافته است، بخشی از آن در میان هیاتهای مذهبی بارور شده باشد. همان اندازه که جامعه ایران طی دهههای گذشته به صورت پیوسته و آرام تغییر کرده است، هیاتها نیز همراه با تغییراتی بوده است. به عنوان مثال؛ در گذشته دقت هیاتها به محتوی ارایه شده توسط مداحان و سخنران بیش از امروز بوده و تاکید چندانی به تعداد سینهزنها و عزاداران نداشتند. اما طی سالهای گذشته و با ورود سبکهای متفاوت مداحی شاهد تغییراتی در نحوه عزاداری بودهایم و همزمان از تکنیکهای فیلمبرداری هوایی جهت منتقل کردن شور مضاعف به مخاطب استفاده شده است. همین مسئله نشان میدهد حفظ و گسترش ارتباط با مخاطبان و بهره بردن از فضای رسانه یکی از دغدغههای جدید صاحبان و متولیان هیاتهای مذهبی شده است.
ششم: برداشت راقم این سطور چنین است، حضور دکتر پزشکیان در هیاتهای مختلف براساس فهم غیر حکومتی کردن هیاتها و با نگرش ملی اتفاق افتاده است. از سویی نزدیک شدن با هیاتهای ممزوج به کانونهای قدرت این فرصت را به طرفین میدهد که برخی سوءتفاهمها را به کنار گذاشته و راه همدلی را بپیمایند و تریبون مداحی را به بلندگوی جریان سیاسی خاص قرض ندهند. از طرفی باعث خواهد شد که هیاتها پذیرای همه مردم باشند و صرفا به عنوان مرکزی که فقط میزبان همفکران خاص است، مورد استفاده قرار نگیرد. رفتن رئیس جمهور منتخب به هیاتهای مذهبی دارای این پیام هست که ما در ادبیات دینی، به جا آوردن مناسکهای مذهبی و یادآوری و گرامیداشت بزرگترین معرف فرهنگ شیعی همانند هم هستیم و جمع کننده ما زیر خیمه، هیات، کانون دینی و مذهبی، مسجد و انجمن جزء نام و یاد حضرت امام حسین علیهالسلام نبوده و نیست. ما اینجا هستیم برای حسین، گردهم آمدهایم برای سید الشهدا و یاران وفادارش و برای بازخوانی واقعهای که مانایی و استواری فرهنگ شیعه را تقویت کرده است. در چنین تعریفی از هیات مذهبی، هیات مکانی است برای بازآوری یاد و احترام به مقام والای امام حسین(ع) و نه تبلیغ برای اندیشه و رویکرد سیاسی خاص. در این تعریف چتر هیات مذهبی به بزرگی تمام کشور ایران و حقخواهان عالم خواهد بود و همه شهروندان زیر آن جای خواهند گرفت و هیچ کس صاحب حق متفاوت و برتری در آن هیات نیست. همان هیاتی که پزشکیان در آن کنار طاهری، طباطبایی، پویانفر و ذاکران اهل بیت مینشیند و همه به ذکر مصیبت گوش جان میسپارند. پزشکیان با رفتن به هیات مداحان با نگرش سیاسی متفاوت حامل این پیام مهم بود، هر چند نگرشهای مختلفی به حوزه اقتصاد، اجتماع، شهروندان و سیاست داشته و داریم ولی این همه نباید زمینه اختلافهای بنیان سوز در حوزه سیاست باشد.
انتهای پیام
من که از حضور ایشان در هیئت ها خوشحالم.
ولی انصافا اگر آقای رئیسی مثل ایشون بیست روز در هیئت ها میرفت و مصاحبه ای انجام نمیداد درباره اش چه میگفتید؟
(خواهش میکنم از روی انصاف جواب دهید)