خرید تور تابستان

آخرش که چی؟ | چیستی زندگی

حسین جمالی پور، پژوهشگر فلسفه و روانشناسی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «یکی از دوستان صمیمیِ من بارها از من پرسید که اینقدر در مورد زندگی و معنای آن فکر کردی و با هم در مورد آن حرف زدیم؛ اما من هنوز هم به این فکر می کنم که “چرا باید زندگی کرد؟ آخرش که چی؟”

بارها مفصل با هم گفتگو کردیم؛ بارها گفتم آدمی باید به زندگی در همین جهان فکر کند و دنبال رمز و رازهای جهان نرود.
جمله ای از آلبرت انیشتین به یادم آمد و برایش فرستادم. به او گفتم گاهی خلوت کن و از همه چیز فاصله بگیر و به این جمله فکر کن؛

خالی از لطف نیست من و شما هم به این جمله فکر کنیم.

“من در تمام طول زندگی ام فکر می کردم که پرده از راز اين جهان برمی دارم. اما آنچه رخ داد کاملا برعکس است زیرا هر چه بیشتر در هستی عمیق می شدم، رمز و رازها عمیق تر می شدند. من در شگفتی کامل می میرم. در حیرت می میرم. این حالتی از نبوغ است.

نابغه کسی است که به محیط اجتماعی اجازه نمیدهد تا او را مانند یک ربات تقلیل دهد این تعریف من از نبوغ است.
همه انسان ها نابغه به دنیا می آیند اما خیلی سریع با محیط پیرامونشان شروع به سازش می کنند. و هنگامی که سازش می کنند، استعدادهایشان از بین می رود، هوششان می میرد. آنها برای چیزهای بی فایده، برای چیزهای بیهوده، روح خود را می‌فروشند.” (آلبرت انیشتین)

حاصل اینکه نباید خیلی به دنبال رازهای جهان بود و اینکه چرا اینجا هستیم. بلکه سعی کنیم از بودن مان لذت ببریم.
دوستان خوب را قدر بدانیم، موسیقی،شعر و هنر را جدی بگیریم. طبیعت گردی را بخشی از زندگی مان بدانیم و گاهی در آن قدم بزنیم. کتاب بخوانیم و آگاهی مان را بیشتر کنیم و آنقدر خوب زندگی کنیم که هنگام مرگ ببینیم که اثری بر این جهان گذاشته ایم.

آنچه نیچه می گفت” بهنگام بمیر!” دقیقا همین است. یعنی آنچه از درون مان می جوشد و ما را رشد می دهد، دنبال کنیم. باور کنیم موفقیت مهم نیست، عمر دراز داشتن مهم نیست. چگونه و چرا زندگی کردن مهم است.
اگر چیزی در زندگی داشته باشیم که حاضر باشیم برای آن خطر کنیم و بمیریم؛ آن وقت زندگی ما شورمندانه، اصیل و با معناست.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا