انتقام ترور هنیه چه نباشد؟
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی ترور اسماعیل هنیه در تهران نوشت:
‘ترور اسماعیل هنیه در تهران’ از ساعتی قبل خبر نخست رسانههای جهان شده است.
آقای هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس دولت چهاردهم به تهران آمده بود و آنطور که سپاه اعلام کرده ‘مورد اصابت’ قرار گرفته است.
این نهاد نظامی اعلام کرده که جزییات بیشتر منتشر خواهد شد اما برخی از واژه اصابت که در این اطلاعیه آمده نتیجه گرفتهاند که احتمالا این ترور حاصل حملهای پهپادی یا موشکی بوده است.
فارغ از آنکه جزییات این ترور چه بوده و مقدمات آن چگونه مهیا شده است، امروز و در نخستین روز فعالیت رسمی مسعود پزشکیان به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی، او در برابر آزمونی سخت قرار گرفته و حالا پروندهای پیچیده و چند وجهی روی میز کار پزشکیان است.
شاید یکی از سوالهایی که او و دیگر تصمیمگیرها باید به آن پاسخ دهند این است که قرار است کدام طرف از کدام طرف انتقام بگیرد؟!
یک مقام ارشد فلسطینی از سوی طرفی که تا این لحظه تمایلی به اعلام رسمی نقش خود در این اقدام ندارد در ایران ترور شده است. در این معادله پاسخ به اقدام آن طرف که با وجود آنکه همه میدانند کیست، معلوم نیست کیست[!] با کدام طرف خواهد بود؟ این واکنش در چه سطحی تعریف میشود؟ تبعات انتخاب هر یک از گزینهها در واکنش به این اقدام برای ایران چیست؟ و …
پاسخ ساده به این پرسشها آن است که بگوییم ایران و یمن و فلسطین و لبنان و… نداریم و ‘ما همه با هم هستیم’ و ناممان هم محور مقاومت است. اما به نظر میآید این نوع جواب دادنها بیشتر از آنکه کمکی به یافتن پاسخ صحیح کند به درد پروپاگاندا میخورد و در صحنهی عمل و عالَم واقع باید به دنبال پاسخهای دقیقتر و واقعبینانهتری رفت.
یکی از پاسخها میتواند این باشد که میان ایران و فلسطین (یا جبهه مقاومت یا هر اسم دیگری که بر روی میگذاریم) تقسیم کاری واقعی صورت بگیرد. آنها که مقام ارشدشان ترور شده در پی پاسخ متقابل و متناسب به این اقدام بروند و قاعدتا بنا بر رویهی مرسوم از مشورتهای نظامیان ایرانی بی بهره نخواهند بود و ایران نیز به موضوعی مهمتر و فراتر از این ترور بپردازد.
آن موضوع مهمتر و فراتر، ‘نفوذ’ و احتمال بالای شکلگیری ‘شبکهی نفوذ’ در ساختار سیاسی و امنیتی کشور است. بدیهیست که انجام چنین عملیات و دیگر ترورهای مشابه در سالهای اخیر که منجر به شهادت فرماندهان عالیرتبهای شده است بدون به ثمر رسیدن نفوذ قابل اجرا نبوده است.
مقامهای سیاسی و امنیتی ایران میتوانند این بار به جای مشغول شدن به طرف خارجی به داخل بپردازند و مسیر دیگری را بیازمایند. طبیعیست که مطالبهی انتقام از سوی طیفهایی در جامعه و حتی در سطوح عالی سیاسی هم مطرح شود اما پرسش اینجاست که آیا انتقام صرفا حملهی نظامی به بیرون مرزهاست یا این بار لازم است حملهای امنیتی در درون مرزها سامان یابد و شبکهی نفوذی که ظاهرا به شدت مشغول کار است زیر ضربه برود؟ یک بار هم این شیوهی انتقام را امتحان کنیم!
انتهای پیام