زیدآبادی: خوشحالی برخی از ترور اسماعیل هنیه مایه شرم است
احمد زیدآبادی در چند یادداشت کوتاه به تحلیل ترور اسماعیل هنیه و تبعات آن پرداخته که نقل از کانال تلگرامی این نویسنده و روزنامهنگار در پی میآید:
شوک ترور هنیه
ترور اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس در تهران، هم عملی بسیار ناجوانمردانه و بیرحمانه است و هم پدیدهای بینهایت خطرناک.
تا شوک ناشی از این ترور برطرف نشود، نمیتوان ابعاد حادثه را به درستی و دقت تحلیل کرد.
ظاهراً همهٔ مرزها و خطقرمزها در جنگ ویرانگر غزه، فروریخته است. در دنیای بدونِ خط قرمز، هیچ سطحی از امنیت برای زندگی نوع انسان قابل فرض نیست.
امان از….!
هزار دلار ناقابل یعنی 60 میلیون تومان و این در حالی است که حقوق ماهانۀ بسیاری از ایرانیها 15 میلیون تومان هم نیست! بنابراین، هزار دلار ناقابل برای هر فرد درمانده و حتی درنمانده، بسیار وسوسه کننده است و زمینه را برای جذب افراد به سرویسهای خارجی و نفوذ در دستگاههای مختلف راحت میکند. بنابراین، عملیات نفوذ در چنین شرایط اقتصادی نه خیلی هنرمندانه است و نه خرج زیادی دارد!
امان از اقتصاد نامتعادل و نابسامان و خراب که پدر همۀ بدبختیهای دیگر است.
هفت گزاره در بارۀ ترور هنیه
- اسرائیل چه مسئولیت ترور اسماعیل هنیه را به عهده بگیرد و چه نگیرد، هیچ عاقلی طرف دیگری را مسئول این ترور نخواهد شناخت.
- اسرائیل به احتمال زیاد میتوانست هنیه را در قطر یا ترکیه هم ترور کند، اما به عمد تهران را انتخاب کرد به عنوان اقدامی از هر جهت تحریکآمیز.
- اسرائیل به احتمال بسیار، در زمانهای دیگر هم میتوانست هنیه را ترور کند، اما به عمد، عملیات ترور را شب بعد از مراسم تحلیف دکتر پزشکیان انتخاب کرد تا دولت جدید را با بحران و آشفتگی و سردرگمی از همان ابتدای کارش روبرو کند.
- با این ترور، وضع از هر جهت پیچیده و بغرنج شده است. حتی به راحتی نمیتوان گفت گام درست در کدام جهت باید برداشته شود.
- جنگ غزه از مدتها پیش به صحنۀ رویارویی مستقیم حزبالله و اسرائیل و صحنۀ رویارویی کم و بیش نامستقیم ایران و اسرائیل تبدیل شده است. ادامۀ این جنگ بسیار پرهزینه و پایان دادنش هم بسیار سخت است.
- به ناچار باید بین تداوم جنگ و یا گذاشتن نقطۀ پایانی بر آن، انتخاب کرد.
7. ماهیت تراژیک سیاست همین است! انتخابی بینهایت تلخ اما ناگزیر!
نکتۀ تکان دهندهای که باراک گفت!
همۀ کسانی که آثار مرا از سال 1366 تا به امروز در مطبوعات و رسانهها دنبال کردهاند، به خوبی میدانند که من نه با ایدئولوژی حماس موافقت و میانهای دارم و نه با استراتژی آن. با این حال، کشته شدن هر یک از اعضای این سازمان، عواطفم را جریحهدار میکند. از همین رو، اظهار شادی و خوشحالی برخی افراد از ترور اسماعیل هنیه در فضای مجازی را نه فقط درک نمیکنم بلکه مایۀ شرم و رسوایی میدانم.
روزی از اهود باراک رهبر حزب کارگر و نخست وزیر سابق اسرائیل پرسیدند که اگر او به جای اینکه یهودی باشد، فلسطینی بود و با همین وضعیتی که فلسطینیها در کرانۀ باختری رود اردن و نوارغزه زندگی میکنند، روبرو میشد، چه میکرد؟ باراک در مقابل این سؤال بلافاصله پاسخ داد که به احتمال زیاد عضو حماس میشد!
وقتی یک مقام اسرائیلی در حد اهود باراک میتواند رنج فلسطینیها را تا این پایه درک کند، چطور یک ایرانی نمیتواند؟ آن هم در حالی که اسماعیل هنیه در خاک ایران و با تجاوز به حریم ایران به قتل رسید.
انتهای پیام
راه حل فقط مذاکره بین طرفین دعوی است راههای نطامی راه بجایی نمی برد