خرید تور تابستان ایران بوم گردی

انقلابی علیه رژیم‌های غذایی

سایت مجله جی‌بوک نوشت: «انقلابی علیه رژیم‌های غذایی کتابی است نوشته‌ی اولین تریبول و الیز رِش که نشر دُکسا آن را به چاپ رسانده است. آیا در زمان استرس پرخوری می‌کنید؟ آیا اغلب با اینکه گرسنه نیستید، مشغول غذا خوردنید؟ این کتاب با ارائه‌ی ده راهکار با عنوان کلی غذا خوردن غریزی، برای ایجاد رابطه‌ی سالم با غذا، توجه به سیگنال‌های گرسنگی و سیری و ایجاد ارتباطی عمیق با ذهن و بدن به شما کمک می‌کند. هدف اصلی غذاخوردن غریزی ایجاد رابطه‌ی سالم با غذا، ذهن و بدن است.

این روش مدلی است بدون در نظر گرفتن وزن، به این معنی که تمرکز روی اندازه‌ی بدن نیست، بلکه تأکید بر بهبود رابطه‌ی شما با غذاست. درواقع غذاخوردن غریزی با تقویت آگاهی درونی شما نسبت به سیگنال‌های درونی بدنتان عمل می‌کند.

انسان‌ها این برتری را دارند که تعامل درونی غریزه، احساس و فکر را تجربه ‌کنند؛ به‌گونه‌ای‌‎که به کمک این‌ها در کنار هم، زندگی را سامان ‌دهند و به‌وسیله‌ی مغز تفکر کنند. دکتر دانیل سیگل، روان‌پزشک و متخصص ذهن‌آگاهی، این فرآیند را «بصیرت ذهنی» می‌نامد. سه ناحیه از مغز وجود دارد که مسئول این یکپارچه‌سازی قدرتمند است:

اولین ناحیه، مغز خزنده نامیده می‌شود؛ زیرا زمانی‌که خزندگان اولیه روی زمین پرسه می‌زدند فقط به‌صورت غریزی عمل می‌کردند و به غریزه‌های خود پاسخ می‌دادند. آن‌ها منطق یا احساسی نداشتند و به‌سادگی از روی غریزه به پیش رانده می‌شدند. همان‌طور که حیات تکامل می‌یافت، سطح دیگری از عملکرد مغز، به نام مغز میانی، ایجاد شد که پستانداران نیز آن را دارند. احساسات و رفتارهای اجتماعی از این بخش مغز سرچشمه می‌گیرند.

در مغز میانی، احساسات در مجاورت غرایز مغز خزنده قرار گرفته است. غریزه‌های ناشی از مغز خزنده به مغز میانی فرستاده می‌شود که در خدمت گسترش آگاهی مغز است. درنهایت، ناحیه کلیدی سوم مغز که مغز منطقی یا نئوکورتکس نامیده می‌شود تکامل یافته است. مغز منطقی، غرایز و احساسات ناشی از دو ناحیه‌ی دیگر مغز را یکپارچه می‌کند. مغز منطقی غریزه‌ها را کنترل نمی‌کند، در عوض، بخش‌های غریزی و احساسی وجود ما را درک و به آن‌ها فکر می‌کند. مغز منطقی تفکر و زبان را به وجود می‌آورد.

غذا خوردن غریزی هر سه بخش مغز انسان را در بر می‌گیرد. در دوران شیرخوارگی و در دوران کودکی، غذاخوردن بیشتر غریزی است. هرچه بزرگ‌تر می‌شویم، بیشتر افکار و احساسات در تصمیمات ما درباره‌ی غذاخوردن نقش دارند. بدن ما فقط از زبان و معده تشکیل نشده است، بلکه ذهن هم هست. خیلی وقت‌ها این حرف را می‌شنویم: «من فکر می‌‌کردم که به‌عنوان خورنده‌ای غریزی، می‌توانم هرچه می‌خواهم بخورم. پس الان هرچه دلم بخواهد و هرقدر که دلم بخواهد، هروقت دلم خواست می‌خورم!»

درواقع، این نگاه اصول اولیه‌ی غذاخوردن غریزی را مخدوش می‌کند. بله، با غذا آشتی کنید و چیزی که باعث لذت شماست را بخورید، به خودتان آزادی غذاخوردن بی‌قید‌و‌شرط بدهید و به اندازه‌ای غذا بخورید که برای برآورده‌ کردن نیاز بدن خود احتیاج دارید. اما غذا خوردن بدون توجه به گرسنگی و سیری و هروقت که دوست دارید ممکن است تجربه‌ی چندان خوشایندی نباشد و به‌علاوه، ممکن است باعث ناراحتی جسمی شود. هماهنگی با نشانه‌های سیری بدن شما بخش مهمی از این فرآیند است.

به‌عنوان خورنده‌ای غریزی، باید به مغزتان احترام بگذارید؛ زیرا بخشی از بدن شماست. همچنان‌که با اصول غذا خوردن غریزی زندگی می‌کنید، اطلاعاتی را در پوشه‌های حافظه، که در مغز خود ایجاد و نگهداری می‌شود، ذخیره خواهید کرد و هنگامی‌که احساس گرسنگی می‌کنید لازم است به چندتا از این پوشه‌ها سر بزنید تا تصمیم بگیرید چه چیزی بخورید.

انقلابی علیه رژیم‌های غذایی
انقلابی علیه رژیم‌های غذایی

قسمتی از کتاب انقلابی علیه رژیم‌های غذایی:

با استفاده از مجله‌ی آزمون تشخیص گرسنگی، قبل و بعد از هر دفعه غذا خوردن، میزان گرسنگی خود را پایش کنید. چه الگویی را در حال پدیدار شدن می‌بینید؟ آیا هنگام غذا خوردن فاصله‌ی زمانی مشخصی وجود دارد؟ آیا رابطه‌ای بین میزان غذا خوردن و مدت‌زمان بین وعده‌های غذا خوردن وجود دارد؟

ممکن است متوجه شوید که سبک غذا خوردن شما به سمت ریزه‌خواری یا غذا خوردن مکرر گرایش دارد. نگران نباشید. اگر مقدار کمی غذا مانند میان‌وعده یا وعده‌ی غذایی کوچک میل می‌کنید ممکن است متوجه شوید که بیشتر گرسنه‌اید؛ مثلاً هر دو، سه، یا چهار ساعت یک‌بار. این موضوع نه‌‎تنها طبیعی است، بلکه ممکن است مزایایی در سوخت‌وساز بدن شما هم داشته باشد. مطالعات روی ریزه‌خواری (که در آن به افراد چندین میان‌وعده یا وعده‌های غذایی کوچک داده می‌شود) نشان داده است که ترشح انسولین افرادی که ریزه‌خواری دارند در مقایسه با افرادی که به‌طور سنتی وعده‌های غذایی بزرگ‌تر با کالری یکسان مصرف می‌کنند کمتر است.

گاهی اوقات مراجعان ما، وقتی به‌طور ناگهانی بیشتر از حد معمول احساس گرسنگی می‌کنند، نگران می‌شوند؛ گویی اشتباهی پیش آمده است. بااین‌حال، با بررسی دقیق‌تر، معمولاً متوجه می‌شوند که، چند روز قبل، یک روز غذای کمی خوردند و اگرچه رژیم غذایی نداشتند، غذای زیادی هم نخوردند. بدنتان عقب‌ افتادن خود را جبران می‌کند، نه شما. اکثر مراجعان ما در به خاطر آوردن آنچه یک روز قبل خورده‌اند مشکل دارند، چه برسد به دو روز قبل. مطالعات روی کودکان نشان داده است که آن‌ها نیازهای خود را به‌طور میانگین طی یک هفته یا چند روز جبران می‌کنند.

چرا بزرگسالان متفاوت باشند؟ درواقع، پژوهش‌های جدید نشان می‌دهند که همین امر درخصوص بزرگسالان نیز صادق است. بدن ممکن است بخشی از تنظیمات دقیق انرژی خود را در طی چند روز انجام دهد، نه ساعت به ساعت. ما متوجه شدیم که این مورد، به‌ویژه در زمانی که همچنان تمایل به خوردن انواع غذاهای رژیمی مانند شام‌های یخ‌زده کم‌کالری یا سالاد بدون سس دارید، صدق می‌کند. ممکن است احساس سیری کنید، اما کمبود انرژی شما را فرا می‌گیرد. بدن می‌خواهد جبران کند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا