طنز/ گفتوگو با بهار
یاشار تاج محمدی، «نیم ستون» انصاف نیوز:
– آیا حالا برای اعلام برائت از آقای رحیمی کمی دیر نیست؟ مگر شما قبلاً از سوابق ایشان مطلع نبودید؟
– چرا اتفاقاً از همون زمانی که ایشون در سپاهان بود بنده بارها…
– اون رحیمی نه این رحیمی خودتون!
– چی؟ ماشین لباسشویی؟
– ببین الان مثل قبل نیستا، انقدر روی اعصاب من راه نرو، شیطونه میگه …
– نه نه ببخشید! میگم میگم، فقط این دفعه رو میشه بازم سوال رو با سوال جواب بدم؟
– بپرس.
-آخ جون… خوب… من از شما میپرسم، چرا به برادران اصولگرا گیر نمیدید که الان همهشون زرتوزرت از من اعلام برائت…
– فقط من تو پرانتز یه نکته رو توضیح بدم، منظور ایشون از اصولگرا یک گروه خاص هست، سوتفاهم نشه، یه وقت علی آقا مطهری ناراحت نشه، بالاخره اصطلاحه دیگه، مردم میگن، بله میگفتید… ادامه بدید…
– در همین فاصله از اتاق فرمان همان گروه خاص به من پیامک دادند که گویا وقت برنامه تموم …
– کدوم برنامه مردحسابی سوال رو جواب بده اتاق فرمان کجا بود؟
– آخه شما خبر ندارید، اگه اینا پروندۀ یکی دیگه از پاکدستان رو بکشن بیرون…
– سوال رو جواب میدی یا خودم پرونده رو بک…
– نه نه میگم، کجا بودیم؟ آها داشتم من از شما میپرسیدم که از سااااعتتتتتت چچچچننننددد منتظر من… آها نه ببخشید داشتم میپرسیدم چرا به اصولگرایان گیر نمیدید؟ مگه من رو الان شناختن؟ ما از همون زمان نوکر مردم…. عه چرا دارین جمع میکنید بند و بساط مصاحبه رو؟ داشتم حرف میزدم.
– نمیخواد دیگه، دستت درد نکنه کافیه.
– باشه، فقط قربون دستت این تیتری که این بالا زدی رو عوض کن خوشم نمیاد.
– عه! چرا؟ دوست داشتی که.
– نه از اون لحاظ که دوست دارم ولی اسمش خوب نیست، یادمه یه بار ماهرمضون خونه اسفندیار بودیم، بهم گفت سحر صدات کنم؟ گفتم نه همون محمود صدا کن، بیشتر دوست دارم، شما هم همونو لحاظ کنی بهتره.
انتهای پیام



