صحن عمومی سازمانملل در 3 پرده
به گزارش انصاف نیوز به نقل از روزنامه شرق در یادداشتی کوتاه و تحلیلی به سه رهبر شاخص که در صحن سازمان ملل حضور داشتن پرداخت:
معمر قذافی (2011-1942)
معمر قذافی امروز دیگر رهبر لیبی نیست. به عبارتی دیگر هیچکس نیست. او
تنها تاریخی 40ساله از کشوری است که سرشناسترین شهروندانش نیز خود رهبر
معنوی انقلاب عربی سوسیالیستی خلق لیبی بود. سخنرانیاش در مجمع عمومی
تبدیل به یکی از کلیدیترین شوخیهای سیاسی جهان شد. از پارهکردن منشور
ملل تا خط هیروگلیفوارش برای ساختن دنیایی منطبق با باورهای بادیهنشین
خودکامه که مضحکه «فرد آرمیسن» در «برنامه زنده شنبهشب» شد. هرچند که
واقعیتش در جذابیت پهلو به هجو میزد. بهار عربی اقتدار قذافی را پایان داد
و دیگر کسی خبری از چادرها و محافظان باکره خالق کتاب سبز نخواهد شنید.
ارنستو چهگوارا (1967-1928)
چریک جوان به نیویورک آمده بود تا حقانیت انقلاب کوباییها را به چشم
جهانیان اثبات کند و مبارزات آزادیبخش و جبهه ضدامپریالیستی را پیامی برای
حلقه کشورهای برادر و رژیمهای دست راستی. در هیبت یک نماینده سیاسی،
سخنرانی چه آرژانتینی بیانیهای تاریخی شد برای یادمان تاریخی آرمانگرایانه
از حیات بشری که اراده انسان در شمایل جنگلها با تفنگی بر دست و عزمی
بیانتها سنجیده میشد. سخنانی از بطن جنگ سرد که به متنی ادبی بیشتر تنه
میزد تا یک سخنرانی ایدئولوژیک. در آخر اما بولیوی قتلگاهی بود برای مسیح
مدرن تفنگ بر دوشی که تن مصلوبش پیروزمندانه رو به دوربینها نشان داده شد.
یاسر عرفات (2004-1929)
ابوعمار با تمام سخنرانان پیش از خود متفاوت بود. نه اینکه ردای عربیاش
با لباس نظامی شمایلی از مقاومت بود. متفاوت بود که او نه نماینده یک کشور
با مرزهای سیاسی بلکه راوی ملتی آواره بود که ریشه درختان زیتون بر دست، از
خانه رانده شده بودند. عرفات از روزی گفت که شاخه صلح زیتون از دستش بیفتد
و اسلحه سخن بگوید. آرمان سرزمین فلسطینی تفنگ از رهبر فلسطینی گرفت و
مرزی به دورش کشید که هم کشور بود و هم کشور نبود. ابوعمار کهنسال در
رامالله زیر حمله تانکها و جنگندههای اسراییلی بود که شاخه زیتونش هم از
دست افتاد و تولد کشور فلسطین را به چشم ندید.
انتهای پیام