نکونام: فقیه جامعهاندیش | محسنحسام مظاهری
محسنحسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «جامعهشناسی، هم نیاز امروز حوزهها و نظام است و هم علمی است که بهخودی خود عظمت دارد و هم دانشی سیستماتیک و مدرن است؛ اگر به جریان آزاد فلسفی بیفتد؛ آن هم فلسفهای که بر پایهی منطقی قوی باشد و از تشتتی که در جامعهشناسی غربی وجود دارد، رهایی یابد.
تشتت جامعهشناسی غربی بیشتر از آن روست که مبتنی بر تجربه آن هم تجربههای تحصیلی از حرفه و شغل دیگر دانشمندان این علم است… البته حسن کار برخی غربیان این است که جامعهشناسی را مبتنی بر جامعهای واقعی و مستند به موضوع خارجی آن بیان میدارند و دارای رویکردی رئال به جوامع هستند و در این علم نیز جزیینگر و نانومحور میباشند، نه دارای رویکردی ایدهآلیستی، ذهنگرا و دور از واقعیتهای جامعهی خود» (ص۴۰).
این برشی است از مقدمهی کتاب «جامعهشناسی عالمان دینی: جامعهشناسی روحانیت» (چاپ ۱۳۹۳ـ قم)، به قلم آقای شیخ محمدرضا نکونام (۱۳۲۷-۱۴۰۳) که دیروز در سن ۷۶ سالگی در قم درگذشت.
نکونام از برخی جهات، فقیهی خاص و متمایز بود. فقیهی با آرا و نظرات خاص و قابل نقد و بعضاً شاذ و جنجالی (ازجمله در بحث جن و استخاره و مباحث عرفانی)؛ فقیهی که هم مریدان و شیفتگانی متعصب داشت و هم منتقدان و مخالفانی پروپاقرص. نکونام در شمار مراجع تقلید بود، گرچه دستگاه مرجعیت چندان گستردهای نداشت و در سالهای اخیر، بهموازات آزارها و محدودیتهایی که متحمل شد، رسالهی توضیحالمسائلاش هم اجازهی چاپ نیافت. مهمترین این آزارها، بازداشت (سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۵) و محکومیت به پنج سال حبس، شلاق و خلع لباس توسط دادگاه ویژه روحانیت (در دورهی دادستانی ابراهیم رییسی) بود. محکومیتی بهرغم سابقهی فعالیتهای مبارزاتی نکونام در دورهی انقلاب و تعلق فکری وی به نظام و ارادت زیاد وی به آیتالله خمینی که در آثارش مشهود است.
نکونام از علمای پرتألیف بود. به گفتهی خود بیش از ۸۰۰ عنوان کتاب دارد [!] که بسیاریشان هنوز منتشر نشدهاند و البته نوعا پیادهسازیشدهی سخنرانیها و درسهایش هستند. تفاوت او با دیگر روحانیون پرتألیف، در تنوع و پراکندگی موضوعات آثارش است. افزون بر آثار با موضوعات فقهی متداول و نوعاً به زبان عربی، در بین آثار پرشمار وی، به عناوینی برمیخوریم که نمونهی مشابهی در آثار فقهای دیگر ندارند. ازجمله چند عنوان دربارهی موسیقی؛ نه فقط تحلیل و تبیین آن یا فقه غنا و موسیقی (که فقهای دیگر هم نوشتهاند)؛ بلکه حتی در آموزش موسیقی! مثل کتاب «آموزش مقامات موسیقی ایرانی» که آموزش ابتدایی دستگاههای موسیقی است و مؤلف در سالهای جوانی آن را نوشته است.
«منطق موسیقی» و کتاب جالب «تاریخ تحلیل موسیقی در اسلام» از دیگر آثار نکونام در موضوع موسیقی است. فقیهی که در جوانی بهگفتهی خود هشتسال در تهران نزد «استاد گلچین» به کلاس آموزش موسیقی میرفته و برای شرکت در این کلاس ماهانه ۷۰ تومان (که مبلغ زیادی بوده) پرداخت میکرده است (حضور دلبران. ج۱. ص۴۳).
روح جستجوگر و پرسشگر نکونامِ جوان همچنین در همان سالها وی را به شرکت در اماکن مذهبی فرق و ادیان دیگر برای شناخت ایشان وا میداشته؛ از خانقاه صفیعلیشاه تا کلیسای رافائیل. در خاطراتش نوشته است که ۱۲ سال به کلیسا تردد داشته. (همان منبع. ص۴۰)
تصویری که من از نکونام دارم، برپایهی آثار و مواضعی که از او دیده و خواندهام، تصویر یک فقیه جامعهاندیش است. فقیهی که «مسئله»ی اجتماعی داشته و به جامعه فکر میکرده. آثاری مثل «گذرها و گریزهای جامعه»، «آسیبهای اجتماعی» و «گزارههای انسانشناسی» گواه این امر است. این آثار، البته در معنا و استاندارد علمی، جامعهشناسانه نیستند، اما توسط یک فقیه و با هدف شناخت جامعه نوشته شدهاند.
علاوه بر این، نکونام بصیرتها و ایدههای قابل تأملی هم دربارهی مفاهیم و مقولات اجتماعی داشته که گرچه به سطح تئوری نرسیدهاند، اما باور به آنها توسط یک فقیه اهمیت زیادی دارد. ردپا و تأثیر این ایدهها و مواجههی متفاوت را در آرا و نظرات و فتاوای فقهی نکونام میشود سراغ گرفت. مثلا سالها پیش به استفتایی از وی برخوردم دربارهی یکی از رسوم عزاداری (هروله) که برایم جالب توجه بود. پاسخ او چنین بود:
«هروله در عزاداری نشان از شدت مصیبت و آشفتگی روحی و روانی دارد. همچنین این امر سنتی اجتماعی در برخی از مناطق است. بنابران ریشه هروله در عزاداری امری طبیعی است، نه دینی. این عمل طبیعی چون مخالفتی با احکام شرعی ندارد، جایز است و چون مستند شرعی برای آن نیست نمیشود به استحباب آن حکم کرد. ارجحبودن سنتهای عزاداری تابع سنتهای محل و منطقه عزاداری است و نباید سنتهای مردمی در عزاداریها را محدود ساخت. مگر اینکه با شرع مخالفت داشته باشد. هروله در عزاداری امری شرعی نیست، تا لازم باشد مراجع آن را سنت سازند». با همین مبنا، نکونام گرچه به تفسیری عقلانی از عاشورا باور داشت، اما فتوا به جواز رسومی چون قمهزنی داده بود. (البته بعدتر در این فتوا تجدیدنظر کرد و آن را مقید به برگزاری غیرعلنی کرد.)
حوزه و روحانیت یکی دیگر از دغدغههای اجتماعی نکونام بوده است. او در این زمینه، کتابهایی چون «اقتصاد حوزههای علمی و شهریه دانشپژوهان دینی»، «حوزه؛ چالشها و طرحها»، «سیمای طلبگی» و«جامعهشناسی روحانیت» را نگاشته و در آنها ایدههایی مانند «تأسیس بانک مشترک وجوهات» و «تشکیل بانک نظریهپردازی»، «تشکیل بانک اطلاعات [حوزه]»، «تدوین نظامنامهی روحانیت شیعه» و اصلاح نظام آموزش سنتی حوزه را طرح کرده است.
در موضوع حجاب هم نکونام با تفکیک «پوشش» و «حجاب»، تعرفی موسع و منعطف از حدود و ثغور حجاب داشت و بر همان مبنا منتقد برخوردهای آمرانه و قهری برای اجبار حجاب بود.»
انتهای پیام
تعدادی از شاگردان نکونام که اقوام ما هستند، کاملا منحرف شدند. قبل از شاگردی ایشان مقید بودند، وقتی شاگرد نکونام شدند پایبندی شان به دستورات دین کاسته شد بلکه انحرافات عجیب و غریبی هم پیدا کردند. خیلی برام عحیب بود