خرید تور تابستان ایران بوم گردی

منافع ملی: راهبردها و مدل‌های مفهومی 

|رویکردهای نوین در تعیین و تامین منافع ملی|

احترام توکلی، کارشناس علوم سیاسی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

  • به عقیده برچیل و لینکلیتر منافع ملی عبارتست از : « مجموعه ای از اقدامات در جهت حفظ هویت سیاسی و فرهنگی یک ملت، تضمین استقلال ملی، تمامیت ارضی، نظم عمومی و توازن قوای داخلی. » 
  • چارلز لرش و عبدل معتقدند منافع ملی یعنی: «هدف عمومی، بلندمدت و مستمری که دولت و ملت هر دو بالاتفاق خود را در خدمت آن می‌دانند». 
  • موسسه بروکینز منافع ملی را : «آنچه یک ملت احساس می کند برای امنیت و رفاه خود ضروری است… منافع ملی منعکس کننده اهداف کلی و مستمری است که یک ملت برای آن اقدام می کند.» تعریف کرده است. 
  • کیسینجر منافع ملی را توازن دقیق قدرت، دیپلماسی و استراتژی برای دستیابی به امنیت و رفاه یک کشور می دانست.
  • ورنون فون دایک اما تعریف دیگری دارد :«منافع ملی آن چیزی است که دولت های مستقل در رابطه با یکدیگر به دنبال حفظ یا دستیابی به آن هستند.» 
  • مورگنتا هم بر آن است که: معنای منافع ملی بقا است – حفاظت از هویت فیزیکی، سیاسی و فرهنگی در برابر سایر دولت-ملت ها”. 
  • گوردون دو بروور معتقد است منافع ملی سه مولفه همبسته دارد مثلث امنیت،ثروت و رفاه.

در چشم انداز روابط بین ‌الملل، مفهوم منافع ملی همواره به‌عنوان مفهومی پیچیده و رازآلود در روایت‌های تاریخی، سیاسی و فرهنگی ملت‌ها نقش آفرینی کرده است. روایتی دیرین از اولویت‌ها، آرمان‌ها، و در مواقعی ماهیت خود دولت ها. از دولت-شهرهای باستانی تا دنیای مدرن ،نیروی پویای منافع ملی همواره سرنوشت ملت ها را شکل داده و بر مسیر تاریخ بشر تأثیرگذار بوده است. 

این نوشتار تلاش می‌کند تا ماهیت چندوجهی منافع ملی را کشف کرده و پیشینه‌های تاریخی، چارچوب‌های نظری متنوع و جلوه‌های معاصر آن را که در دالان‌های دیپلماتیک نمود عینی می‌یابند، بر رسد. با آغاز این سفر ، به زیربناهای فلسفی و ملاحظات عمل گرایانه ای می پردازیم که این مفهوم را برساخته ، در تاریخ پرورده و در روابط بین الملل آن را به کار گرفته است.

درک منافع یک ملت و انگیزه هایی که اقدامات آن را در صحنه جهانی هدایت می کند، یک تلاش پیچیده است که در طول تاریخ، محققان و سیاست گذاران را به خود مشغول کرده است. مفهوم منافع ملی به عنوان قطب نمایی برای تمامی دولت ها عمل می کند و سیاست ها و تصمیمات آنها را هدایت می کند. 

از دیدگاه واقع‌گرایانه که در تلاش برای تبیین قدرت و امنیت است تا تأکید رویکرد لیبرال مبتنی بر همکاری و نهادهای بین‌المللی ،مدل‌ها و مکاتب مختلف، همگی تلاش می‌کنند تا پیچیدگی‌های چگونگی تعریف و تعقیب منافع ملت‌ها را، آشکار کنند. منافعی که درست یا غلط ، هر ملتی آنها را به نفع خود می داند و حاضر است بهای آن را بپردازد.

در این کاوش، ما به این روایت های تاریخی ، مدل های مفهومی و نظری و روندهای جدیدی می پردازیم که هر کدام روایتی منحصر به فرد را ارائه می دهند – تا از طریق آن بتوانیم انگیزه ها و استراتژی هایی را درک کنیم که رفتار یک کشور در عرصه پویای روابط بین الملل را شکل می دهند.

سیر تاریخی مفهوم منافع ملی

مفهوم منافع ملی ریشه های تاریخی عمیقی دارد و در طی قرن ها در واکنش به شرایط ژئوپلیتیکی، اقتصادی و فرهنگی متغیر تکامل یافته است. مرور تاریخی بر مفهوم منافع ملی از آغاز تا به امروز سیر تکوین این مفهوم سیاسی را نشان می دهد:

1. تمدن های باستانی: منافع ملی را می توان در اشکال آغازین خود در تمدن های باستانی ردیابی کرد که در آن دولت-شهرها و امپراتوری ها سیاست هایی را برای تامین امنیت سرزمین ها، منابع و جمعیت خود دنبال می کردند. منافع این نهادها اغلب با بقا، گسترش و حفظ نظم داخلی هدایت می شد.

2. دوران تاریخی رنسانس : پس از جووانی دلاکازا ،نیکولو ماکیاولی، فیلسوف سیاسی دوره رنسانس، در آثار خود، به ویژه “شهریار” به مفهوم منافع ملی پرداخت. ماکیاولی بر اهمیت بقای دولت و توانایی حاکم برای تصمیم گیری بر اساس ملاحظات عمل گرایانه تاکید کرد. این ایده یعنی مصلحت دولت  [ragione di Stato] پس از وی با عملکرد تاریخی کاردینال رشلیو فرانسوی در طی جنگ های سی ساله تحت عنوان [Raison d’État]تکمیل گردید.

3. حاکمیت وستفالیایی : پیمان صلح وستفالی در سال 1648 اغلب به عنوان یک نقطه عطف در توسعه نظام دولت-ملت مدرن در نظر گرفته می شود. این معاهده پایان جنگ سی ساله مذهبی را رقم زد و اصل حاکمیت دولت ها و عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها را تثبیت کرد.

4. مرکانتیلیسم (قرن 16 تا 18 ):در دوران مرکانتیلیسم، دولت ها سیاست های اقتصادی را با هدف انباشت ثروت، به ویژه از طرق تجاری، دنبال می کردند. منافع اقتصادی ارتباط تنگاتنگی با قدرت و امنیت ملی داشت.

5.عصر روشنگری (قرن هجدهم ):متفکران روشنگری مانند امانوئل کانت بر اهمیت عقل و اصول جهان شمول تأکید داشتند. در حالی که این دوره شاهد ظهور ایده های مرتبط با حقوق بشر و حقوق بین الملل بود، منافع ملی عامل مهمی در رفتار دولت ها باقی ماند.

6. انقلاب صنعتی (قرن 18-19 ):پیشرفت های اقتصادی و فناوری در طول انقلاب صنعتی اهمیت منابع و بازارها را افزایش داد. منافع ملی با ملاحظات اقتصادی بشدت در هم آمیخته شد زیرا دولت ها به دنبال تضمین دسترسی به مواد خام و گسترش بازارها بودند.

7. امپریالیسم (اواخر قرن 19 تا اوایل قرن 20 ):عصر امپریالیسم ما شاهد بسط قدرت های اروپایی بودیم که امپراتوری های خود را در جستجوی منابع، مزایای استراتژیک و نفوذ ژئوپلیتیکی گسترش دادند. در آن دوران منافع ملی اغلب مترادف با جاه طلبی های امپراتوری ها بود.

8. جنگ های جهانی و دوران پس از جنگ جهانی دوم (قرن بیستم ):ویرانی های دو جنگ جهانی منجر به تلاش هایی برای ایجاد نهادهای بین المللی مانند جامعه ملل و بعداً سازمان ملل شد. پیگیری منافع ملی با ایده امنیت جمعی و جلوگیری از درگیری های جهانی پیوند خورد.

9. جنگ سرد (1947-1991): رقابت ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد، منافع ملی بسیاری از کشورها را شکل داد. بلوک های قدرت، بازدارندگی هسته ای و نفوذ ایدئولوژیک اجزای اصلی آن بودند.

10. دوران پسا جنگ سرد (1991–اکنون ):پایان جنگ سرد شاهد تغییر در چشم انداز ژئوپلیتیک بود. مفاهیم روابط بین الملل علی الخصوص  منافع ملی با چالش های جدید، از جمله جهانی شدن، تروریسم، و ظهور بازیگران غیردولتی همراه شده است. علایق اقتصادی، پیشرفت‌های تکنولوژیکی و مسائلی مانند تغییرات آب و هوایی برجسته شده‌اند.

از خلال مطالبی که ذکر آن رفت ،در می یابیم همواره در طول تاریخ، مفهوم منافع ملی مفهومی پویا بوده است که منعکس کننده ماهیت در حال تغییر روابط بین‌الملل و اولویت‌های دولت‌ها در ادوار تاریخی مختلف بشمار می رود .ناگفته خود پیداست، امروزه نیز همچنان این دینامیسم در تدوین سیاست های خارجی و رفتار کشورها در صحنه جهانی مورد توجه قرار می گیرد.

به عبارت دیگر، مفهوم «منافع ملی» به مجموعه اهداف، مقاصد و اولویت‌هایی اطلاق می‌شود که یک ملت برای رفاه و امنیت خود آن را مهم و ضروری می‌داند. این یک ایده مرکزی در روابط بین‌الملل و تحلیل سیاست خارجی است که تعاملات یک کشور با سایر کشورها را هدایت می‌کند.

مولفه های مشترک منافع ملی کشورها

منافع ملی یک مفهوم ثابت یا تعریف شده جهانی نیست، بلکه بر اساس ویژگی ها، ارزش ها و شرایط منحصر به فرد هر کشوری شکل می گیرد. هرچند مفهوم منافع ملی اغلب شامل ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی است لکن عموما از مولفه های مشترک ذیل بهره می گیرد:

  1. امنیت: 

حفاظت از دولت-ملت در برابر تهدیدات خارجی، از جمله دفاع نظامی و تلاش های اطلاعاتی. امنیت جزء حیاتی منافع یک ملت است و شامل اقدامات مختلفی برای محافظت از دولت-ملت در برابر تهدیدهای خارجی است. این امر شامل دفاع نظامی سنتی و تلاش های اطلاعاتی ملی و بین المللی و حفاظت از شخصیت ها می شود. در اینجا برخی از جنبه های کلیدی مرتبط با امنیت در چارچوب منافع ملی آورده شده است:

1-1. دفاع نظامی: این امر شامل حفظ نیروهای مسلح و قابلیت های استراتژیک برای بازدارندگی متجاوزان احتمالی و در صورت لزوم دفاع از کشور در برابر حملات خارجی است. قدرت نظامی اغلب به عنوان عاملی حیاتی در تضمین امنیت یک ملت محسوب می شود.

1-2. جمع آوری اطلاعات: کشورها در سازمان های اطلاعاتی سرمایه گذاری می کنند تا اطلاعاتی درباره تهدیدات احتمالی، چه نظامی و چه غیرنظامی جمع آوری کنند. این اطلاعات به تصمیم گیری آگاهانه و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه برای حفاظت از امنیت ملی کمک می کند.

1-3. دیپلماسی دفاعی: شرکت در پیمان های امنیتی با سایر کشورها می تواند به امنیت جمعی کمک کرده و از آسیب دشمنان احتمالی جلوگیری کند. دیپلماسی نقش مهمی در ایجاد همکاری های بین المللی و رسیدگی به نگرانی های امنیتی از طریق مذاکرات و توافقات فیمابین و عقد پیمان های دفاعی-امنیتی ایفا می کند.

1-4. سیاست های امنیت مرزی و مهاجرت: مدیریت مرزها و کنترل مهاجرت یکی از جنبه های مهم تضمین امنیت ملی است. این امر شامل نظارت بر تردد های مرزی ، گمرکات و کالاهای همراه و نیز تبادل اطلاعات مرزبانی است.

1-5. امنیت سایبری : در عصر مدرن، امنیت سایبری به یک جزء حیاتی امنیت ملی تبدیل شده است. حفاظت از زیرساخت های حیاتی، سیستم های دولتی و اطلاعات حساس در برابر تهدیدات سایبری برای حفظ امنیت کلی یک کشور ضروری است.

1-6. سیاست های ضد تروریسم: کشورها اغلب برای مبارزه با تروریسم و جریانات افراطی در داخل و در صحنه بین المللی تلاش می کنند. این مبارزه ممکن است شامل همکاری با سایر کشورها، تبادل اطلاعات و یا حتی اقدامات نظامی علیه سازمان های تروریستی باشد.

1-7. بازدارندگی هسته ای: در مورد کشورهایی که دارای تسلیحات هسته ای هستند، حفظ سطحی از توانمندی و بازدارندگی موثر و متوازن، اغلب یک عنصر حیاتی در استراتژی امنیت ملی در نظر گرفته می شود.

این اقدامات با هدف کلی محافظت از ملت در برابر تهدیدات خارجی و تضمین ایمنی و رفاه شهروندان انجام می گردد. تاکید خاص بر هر جنبه از امنیت ممکن است بر اساس زمینه ژئوپلیتیکی، تهدیدات ملموس و اهداف استراتژیک کشورها متفاوت باشد.

  1. رونق اقتصادی: 

پیگیری رشد اقتصادی، ثبات و رفاه شهروندان که شامل سیاست های تجاری، عضویت در سازمان های اقتصادی بین المللی و مدیریت منابع می باشد. در واقع، رونق اقتصادی جزء کلیدی منافع یک ملت است. هدف دولت ها تقویت رشد اقتصادی، ثبات و رفاه شهروندان خود برای تضمین استاندارد بالای زندگی و توسعه کلی جامعه است. در اینجا برخی از عناصر کلیدی مرتبط با رونق اقتصادی در چارچوب منافع ملی احصا می گردد:

2-1. رشد اقتصادی پایدار: دولت ها برای ارتقای رشد اقتصادی پایدار تلاش می کنند تا اندازه کلی اقتصاد را افزایش دهند.  بزرگ شدن اقتصاد می تواند منجر به ایجاد شغل، درآمد سرانه بالاتر و بهبود استاندارد زندگی برای شهروندان شود.

2-2. ثبات و امنیت اقتصادی: تضمین ثبات اقتصادی شامل سه مورد اصلی مدیریت تورم، کنترل بیکاری و حفظ ثبات ارز است. ثبات اقتصادی برای جذب سرمایه گذاری، تقویت اعتماد کسب و کار ها و فراهم کردن یک محیط قابل پیش بینی برای فعالیت های اقتصادی بسیار مهم است.

2-3. سیاست های تجاری: کشورها اغلب سیاست های تجاری را برای تسهیل مبادله کالاها و خدمات با سایر کشورها تدوین می کنند. تجارت می تواند با فراهم کردن دسترسی به بازارهای جدید، افزایش رقابت و تقویت تخصص گرایی، رشد اقتصادی را تحریک کند.

2-4. مشارکت های اقتصادی: مشارکت در سازمان های اقتصادی و بازارهای جدید جهانی و منطقه ای می تواند فرصت های جدیدی را برای تجارت و سرمایه گذاری باز کند. همکاری اقتصادی با سایر کشورها می تواند به منافع متقابل و رفاه مشترک کمک کند.

2-5. مدیریت منابع: مدیریت صحیح منابع طبیعی از جمله خاک، آب، مواد معدنی و انرژی برای پایداری اقتصادی بلندمدت یک کشور ضروری است. مدیریت پایدار منابع تضمین می کند که نیازهای نسل فعلی بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای برآوردن نیازهای خود برآورده می شود.

2-6. توسعه زیرساخت ها: سرمایه گذاری در زیرساخت ها مانند سیستم های حمل و نقل، ارتباطات و انرژی برای توسعه اقتصادی حیاتی است. توسعه زیرساخت ها اتصال اقتصادی را افزایش می دهد، هزینه های تولید و توزیع را کاهش داده و کارایی کلی اقتصاد را بهبود می بخشد.

2-7. نوآوری و فناوری: تشویق نوآوری و پیشرفت های تکنولوژیکی و فناورانه به منظور حفظ رقابت پذیری در اقتصاد جهانی حیاتی است. کشورهایی که در تحقیق و توسعه، آموزش و پذیرش فناوری سرمایه گذاری می کنند اغلب برای موفقیت اقتصادی در جهان آینده آمادگی بیشتری دارند.

2-8. برنامه های رفاه اجتماعی: دولت ها ممکن است برنامه های رفاه اجتماعی را برای رسیدگی به مسائل نابرابری و فقر و کم تر کردن فاصله طبقاتی اجرا کنند. تضمین توزیع عادلانه منافع اقتصادی به ثبات جامعه و رفاه کلی مردم کمک کرده و از نا آرامی های اجتماعی جلوگیری می کند.

هدف دولت‌ها  از تعقیب این اهداف اقتصادی، ایجاد محیطی مساعد برای رفاه، توسعه اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی برای شهروندانشان است. سیاست ها و استراتژی های خاص به کار گرفته شده می تواند بر اساس شرایط منحصر به فرد، منابع و ساختار اقتصادی یک کشور متفاوت باشد.

  1. ثبات و حاکمیت سیاسی: 

حفظ نظم داخلی و حاکمیت دولت در برابر مداخلات خارجی. ثبات سیاسی و حاکمیت از جنبه های حیاتی منافع یک ملت است که بر نظم داخلی و استقلال ملی دولت از نیروهای خارجی تمرکز دارد. در اینجا نگاهی دقیق تر به این مؤلفه ها داریم:

3-1. ثبات سیاسی: ثبات سیاسی شامل حفظ یک محیط امن و منظم در داخل کشور است. این به معنای عدم وجود نا آرامی های مدنی گسترده، خشونت سیاسی ،یا سایر اختلالات در عملکرد عادی نهادهای دولتی است. یک محیط سیاسی باثبات برای توسعه اقتصادی، جذب سرمایه گذاری و تضمین رفاه شهروندان ضروری است.

3-2. نظم داخلی: این جنبه به توانایی دولت برای حفظ قانون و نظم در داخل مرزهای خود مربوط می شود. اجرای موثر قانون ، سیستم حقوقی و قضایی کارآمد، و مکانیسم های حل اختلاف بین قوای سه گانه و نیز احزاب به نظم داخلی کمک می کند. حفظ امنیت داخلی و حمایت از حقوق شهروندان برای ثبات سیاسی ضروری است.

3-3. حاکمیت و سیادت ملی: حاکمیت به استقلال و توانایی یک دولت برای اداره خود بدون دخالت عوامل خارجی اشاره دارد. این امر شامل اختیار تصمیم گیری در مورد امور داخلی و خارجی، وضع قوانین و کنترل قلمرو سرزمینی هر کشور می شود. کشورها اغلب برای حفظ حاکمیت خود تلاش می کنند تا از استقلال و توانایی دنبال کردن سیاست های همسو با منافع ملی خود اطمینان حاصل کنند.

3-4. توان دفاعی: حفاظت از حاکمیت اغلب مستلزم حفظ یک نیروی دفاعی توانمند و مجهز ملی است. این موضوع شامل نیروهای مسلح ، پلیس و سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و پدافندی است که می توانند به تهدیدات داخلی و خارجی پاسخ دهند. هدف غائی توانمندی های دفاعی ، بازدارندگی متجاوزان احتمالی و دفاع در برابر هرگونه تلاش برای نقض حاکمیت کشور است.

3-5. تعامل دیپلماتیک: تعامل در روابط دیپلماتیک با سایر کشورها جنبه کلیدی حفاظت از حاکمیت است. از طریق دیپلماسی، کشورها می توانند روابط محترمانه متقابل برقرار کنند، در مورد معاهدات مذاکره کنند و در سازمان های بین المللی شرکت کنند و در عین حال از منافع اصلی خود محافظت کنند.

3-6. عدم مداخله در امور داخلی: کشورها اغلب بر اصل عدم مداخله در امور داخلی به عنوان راهی برای حفظ حاکمیت خود تاکید می کنند. این اصل تاکید می کند که دولت های دیگر نباید با توجه به اصل احترام به حق تعیین سرنوشت یک کشور در امور داخلی سایر کشورها مداخله کنند.

3-7. هویت و فرهنگ ملی: حفظ و ترویج هویت و فرهنگ ملی به احساس وحدت ملی و ارزش های مشترک در یک کشور کمک می کند. این عوامل می توانند در حفظ ثبات سیاسی و تقویت حاکمیت دولت ضروری باشند.

3-8. مدیریت بحران و شرایط اضطراری: دولت ها ممکن است مکانیسم هایی را برای واکنش اضطراری و مدیریت بحران ایجاد کنند تا به چالش های داخلی به سرعت رسیدگی کنند. این مساله شامل بلایای طبیعی، شرایط اضطراری بهداشتی و پاندمی ها یا سایر رویدادهایی است که می تواند ثبات سیاسی را تهدید کند.

به طور کلی، ثبات سیاسی و حاکمیت ، عناصر به هم پیوسته ای هستند که نقش مهمی در شکل دادن به هویت یک ملت ایفا کرده و زیربنای حکمرانی مؤثری را فراهم می کنند که خروجی سیاست های آن با منافع و آرمان های شهروندان همسو است.

  1. هویت فرهنگی:

حفظ و ارتقای ارزشها، هویت و میراث فرهنگی یک ملت. هویت فرهنگی جنبه مهمی از منافع یک ملت است که شامل حفظ و ارتقای ارزش‌ها، هویت و میراث فرهنگی منحصربه‌فرد آن می‌شود. در اینجا جنبه  های کلیدی مرتبط با هویت فرهنگی باختصار ذکر می گردد:

4-1. حفظ میراث فرهنگی: ملت ها اغلب به دنبال حفظ میراث فرهنگی خود از جمله اماکن تاریخی، آثار، سنت ها و آداب و رسوم و میراث ناملموس و معنوی خود هستند. این امر به منظور انتقال حس هویت از نسلی به نسل دیگر و حفظ ارتباط با گذشته بسیار مهم است.

4-2. زبان و ادبیات: حفاظت و ترویج زبان(ها) و ادبیات ملی جزء لاینفک حفظ هویت فرهنگی است. زبان و گویشوران آنها یکی از جنبه های اساسی ارتباط و بیان است که نشان دهنده تکثر و غنای تاریخی و فرهنگی یک جامعه است.

4-3. هنرهای نمایشی و تجسمی: حمایت از هنرها از جمله هنرهای تجسمی، موسیقی، رقص و تئاتر برای بیان و تجلیل از هویت فرهنگی ضروری است. دولت ها می بایست در موسسات فرهنگی، جشنواره ها و رویدادها سرمایه گذاری کنند تا دستاوردهای هنری کشور را به نمایش بگذارند.

4-4. آموزش فرهنگ و تمدن: گنجاندن آموزش فرهنگ در برنامه درسی رسمی کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که نسل های جوان از میراث فرهنگی خود آگاه هستند و از آنها با حس غرور و احترام یاد می کنند. این برنامه می تواند شامل آموزش تاریخ، ادبیات، اساطیر و هنرهای سنتی و صنایع دستی باشد.

4-5. دیپلماسی فرهنگی: مشارکت در دیپلماسی فرهنگی شامل به اشتراک گذاشتن غنای فرهنگی یک ملت با جهان است. این امر می تواند درک و همکاری بین المللی را افزایش دهد. برنامه‌های تبادل فرهنگی،گفتگوی ادیان و مذاهب ،جشنواره‌ها و همکاری‌ها با سایر کشورها به ایجاد روابط مثبت کمک می‌کنند.

4-6. موسسات فرهنگی تخصصی: دولت ها ممکن است سیاست های فرهنگی خاصی را تدوین کرده و مؤسساتی را به منظور انجام آن امور فرهنگی ایجاد کنند. این نهادها برای حمایت از هنرمندان، ترویج رویدادهای فرهنگی و اجرای راهبردهایی در جهت حفظ و ارتقای هویت فرهنگی است.

4-7. تنوع فرهنگی و شمولیت: به رسمیت شناختن و تجلیل از تنوع فرهنگی در داخل کشور، شمولیت را تقویت می کند. دولت‌ها ممکن است سیاست‌هایی را به منظور حمایت از حقوق فرهنگی اقلیت‌ های قومی ،مذهبی و یا زبانی در جهت ترویج حس وحدت در جامعه‌ای متنوع و متکثر اجرا کنند.

4-8. نمادهای ملی: نمادهای ملی مانند پرچم، سرود ملی و نشان ها، نقش نمادینی در بازنمایی هویت یک ملت دارند. دولت ها اغلب بر این نمادها به عنوان راهی برای تقویت حس غرور و اتحاد در بین شهروندان تأکید می کنند.

4-9. گردشگری و میراث فرهنگی: ترویج گردشگری می تواند هم به رشد اقتصادی و هم به حفظ هویت فرهنگی کمک کند. این سیاست شامل جذب گردشگر و حفاظت از اماکن تاریخی و سنت‌های فرهنگی کشور است.

4-10. آداب و آیین های سنتی  و دینی : تشویق به تداوم آداب و رسوم و شیوه زیست سنتی برای حفظ هویت فرهنگی بسیار مهم است. این موضوع شامل مراسم آئینی و دینی،عزاداری ها،جشن‌های ملی و باستانی و دیگر آداب و رسومی است که نسل‌ اندر نسل‌ منتقل شده‌اند.

حفظ و ارتقای هویت فرهنگی نه تنها برای ارزش ذاتی میراث یک ملت، بلکه برای پرورش احساس تعلق، غرور و وحدت در میان شهروندان آن ضروری است. هویت فرهنگی به موزائیک غنی از تنوع جهانی کمک می کند و در شکل دادن به شخصیت منحصر به فرد یک ملت در صحنه جهانی نقش دارد.

  1. نفوذ و پرستیژ بین المللی:

ارتقای جایگاه و نفوذ کشور در صحنه جهانی که ممکن است شامل مشارکت در سازمان های بین المللی، ائتلاف و یا ابتکارات دیپلماتیک باشد. نفوذ بین المللی یکی از مؤلفه های کلیدی منافع یک ملت است و شامل تلاش برای ارتقای جایگاه و تأثیر کشور در صحنه جهانی است. در اینجا به برخی از جنبه های مهم مرتبط با نفوذ بین المللی به اختصار اشاره می گردد:

5-1. مشارکت در سازمان های بین المللی: کشورها اغلب به دنبال افزایش نفوذ بین المللی خود با مشارکت فعال و مشارکت در سازمان های بین المللی مختلف هستند. مهم ترین این سازمان ها شامل موسساتی مانند سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی (WTO)، صندوق بین المللی پول (IMF) و غیره است. عضویت در سازمان های بین المللی به کشورها اجازه می دهد تا در تصمیم گیری های جهانی شرکت کنند و هنجارها و سیاست های بین المللی را شکل دهند.

5-2. تلاش های دیپلماتیک و سیاست خارجی: دیپلماسی ابزاری اساسی برای کشورها است تا تأثیر خود را در صحنه جهانی نشان دهند. مشارکت در تلاش‌های دیپلماتیک، حفظ روابط دیپلماتیک با سایر کشورها و شرکت در مجامع بین‌المللی به شکل‌دهی وجهه و تصویر مثبت از یک کشور و تأثیرگذاری بر امور جهانی کمک می‌کند.

5-3. ائتلاف ها  و مشارکت ها: تشکیل ائتلاف ها و مشارکت های استراتژیک با سایر کشورها می تواند نفوذ یک کشور را افزایش دهد. اتحادهای نظامی همچون ناتو ، مشارکت اقتصادی در پروژه های جهانی، و همکاری بر سر منافع مشترک با همسایگان به توانایی یک کشور در حل مسائل جهانی کمک می کند.

5-4. قدرت نرم: قدرت نرم شامل توانایی جذب و تأثیرگذاری بر دیگران از طریق ابزارهایی مانند نفوذ فرهنگی،زبانی،آموزشی ،علمی و دیپلماتیک است. کشورها اغلب از قدرت نرم برای ارتقای تصویر جهانی خود و ایجاد روابط مثبت استفاده می کنند.

5-5. دیپلماسی اقتصادی: قدرت اقتصادی عامل مهمی در نفوذ جهانی است. مشارکت در دیپلماسی اقتصادی، ترویج تجارت و سرمایه گذاری و کمک به ثبات اقتصادی بین المللی می تواند جایگاه یک کشور را در جامعه جهانی ارتقا دهد.

5-6. دیپلماسی بحران و حل منازعات: ایفای نقش سازنده در حل مناقشات و بحران های بین المللی می تواند نفوذ یک کشور را افزایش دهد. تلاش‌های میانجی‌گری و ابتکارات دیپلماتیک برای رسیدگی به چالش‌های جهانی نشان‌دهنده رهبری یک کشور در برقراری ثبات در جهان است.

5-7. دیپلماسی فرهنگی: ترویج فرهنگ و ارزش های یک ملت در صحنه جهانی باعث تقویت حسن نیت و افزایش نفوذ بین المللی می شود. برنامه های تبادل فرهنگی، رویدادهای بین المللی و گسترش جهانی محصولات فرهنگی یک کشور به دیپلماسی فرهنگی کمک می کند.

5-8. تلاش های بشردوستانه: مشارکت در تلاش های بشردوستانه و ارائه کمک به هنگام بروز بحران ها می تواند به تصویر مثبت بین المللی کمک کند. ابتکارات بشردوستانه نشان دهنده تعهد یک کشور به رفاه جهانی است و می تواند نفوذ کشور ها  را افزایش دهد.

5-9. مشارکت در حکمرانی جهانی: مشارکت فعال در حکمرانی جهانی، از جمله پایبندی به قوانین و معاهدات بین المللی، شهرت و اعتبار یک کشور را به عنوان یک بازیگر مسئول جهانی تقویت می کند. این امر به نوبه خود به تأثیر کشورها در شکل گیری هنجارها و سیاست های جهانی منجر می گردد.

5-10. دیپلماسی دیجیتال: تعامل با مخاطبان بین المللی از طریق تلاش های دیپلماسی عمومی، مانند مبادلات فرهنگی، برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی دیجیتال، به ایجاد ادراکات مثبت و تأثیرگذاری بر افکار عمومی در سطح جهانی از طریق فضای مجازی کمک می کند.

افزایش نفوذ بین المللی اغلب یک تلاش چندوجهی و مداوم است که به ترکیبی از راهبردهای دیپلماتیک، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیاز دارد. کشورها به دنبال اثبات منافع و ارزش های خود در صحنه جهانی هستند تا موقعیت و جایگاه مطلوبی را در جامعه بین الملل به دست آورند.

  1. اقدامات بشردوستانه: 

پرداختن به چالش های جهانی مانند فقر، بیماری و مسائل حقوق بشر به گونه ای که با ارزش ها و اولویت های کشور همسو باشد. نگرانی‌های بشردوستانه عمدتا به تعهد یک ملت برای مشارکت در چالش‌های جهانی مرتبط با فقر، بیماری و مسائل حقوق بشر به شیوه‌ای که در راستای ارزش‌ها و اولویت‌های کلی آن کشور باشد، اشاره دارد. در اینجا عناصر کلیدی مرتبط با اقدامات بشردوستانه آمده است:

6-1. کمک خارجی و کمک های فنی توسعه: کشورها اغلب به تلاش های بین المللی برای کاهش فقر و ارتقای توسعه از طریق کمک های خارجی و کمک های توسعه ای مبادرت می ورزند. این امر ممکن است شامل کمک های مالی، کمک های فنی و ابتکارات ظرفیت سازی در کشورهای کمتر توسعه یافته باشد.

6-2. کمک های بشردوستانه در شرایط بحرانی: واکنش به بلایای طبیعی، درگیری ها و سایر بحران های بشری یکی از جنبه کلیدی حساسیت به چالش های جهانی است. کشورها ممکن است کمک های اضطراری مانند غذا، سرپناه و کمک های پزشکی را به جمعیت آسیب دیده ارائه دهند.

6-3. شرکت در ابتکارات بهداشت جهانی: مشارکت در ابتکارات بهداشت جهانی برای مقابله با بیماری های پاندمیک، ارتقای مراقبت های بهداشتی و بهبود سلامت عمومی در سراسر جهان بسیار مهم است. این مورد ممکن است شامل حمایت از برنامه های واکسیناسیون، مبارزه با بیماری های عفونی، و تقویت سیستم های مراقبت های بهداشتی در مناطق آسیب پذیر باشد.

6-4. حمایت از حقوق بشر: کشورها ممکن است برای رسیدگی به مسائلی مانند تبعیض، آزار و اذیت، و نقض حقوق اولیه بشر، در تلاش های حمایت از حقوق بشر، چه به صورت انفرادی و یا چندجانبه و چه از طریق سازمان ها و نهادهای بین المللی، شرکت کنند. این مشارکت می تواند شامل فشار دیپلماتیک، تحریم دولت های ناقض حقوق بشر یا حمایت از سازمان های حقوق بشری باشد.

6-5. سیاست های پناهندگی و مهاجرت : رسیدگی به نیازهای پناهندگان و مهاجران یک نگرانی بشردوستانه جهانی است. کشورها ممکن است سیاست هایی را برای ارائه پناهندگی، حمایت از اسکان مجدد و مشارکت در تلاش های بین المللی برای رسیدگی به علل ریشه ای آوارگی اتخاذ نمایند.

6-6. همکاری و مشارکت بین المللی: همکاری با سایر کشورها، سازمان های بین المللی و سازمان های غیردولتی (NGO) برای اقدام موثر انسان دوستانه ضروری است. تلاش های مشترک می تواند تأثیر ابتکارات را تقویت کند و به پاسخ های هماهنگ بیانجامد.

6-7. ترویج اهداف توسعه پایدار (SDGs): دولت ها ممکن است تلاش های بشردوستانه خود را با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد هماهنگ کنند که هدف آن رسیدگی به چالش های جهانی مانند فقر، گرسنگی، بهداشت، آموزش، برابری جنسیتی و پایداری زیست محیطی است.

6-8. استقرار صلح و حل منازعات: کمک به ایجاد صلح و تلاش های حل مناقشه برای رسیدگی به علل ریشه ای چالش های بشردوستانه حیاتی است. کشورها ممکن است در ابتکارات دیپلماتیک برای جلوگیری و حل مناقشات و ارتقای ثبات شرکت کنند.

6-9. حمایت از اقشار آسیب پذیر: کشورها ممکن است از حقوق و رفاه جمعیت های آسیب پذیر، از جمله زنان، کودکان، اقلیت ها و جوامع به حاشیه رانده شده دفاع کنند. نتیجه این اقدام  ترویج فراگیری، برابری و عدالت اجتماعی در صحنه جهانی است.

6-10. ظرفیت سازی و پشتیبانی آموزش : ارائه پشتیبانی از برنامه های ظرفیت سازی و آموزشی در زمینه هایی مانند مراقبت های بهداشتی و حکمرانی خوب به توانمندسازی جوامع برای مواجهه با چالش های خود و ایجاد تاب آوری کمک می کند.

با درگیر شدن فعال در اقدامات بشردوستانه، کشورها نه تنها به رفاه جهانی کمک می کنند، بلکه ارزش ها و اولویت های فرهنگی و عقیدتی خود را نیز در صحنه بین الملل تقویت می کنند. پرداختن به این چالش ها اغلب به عنوان یک مسئولیت مشترک تلقی می شود که نیازمند همکاری و تعهد به جامعه جهانی است.

با توجه به آنچه گذشت در یک جمع بندی کلی، مفهوم “منافع ملی” را می توان اینگونه تعریف کرد: «منافع ملی عبارت است از : استفاده از منابع، فرصت‌ها و موقعیت‌ها در جهت نیل به تأمین امنیت کشور ، توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، حفظ و تقویت هویت‌ ملی و ارزش ها و بالاخره کسب و ارتقاء جایگاه راهبردی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی». به عبارت دیگر مفهوم «منافع ملی» به مجموعه اهداف، مقاصد و اولویت‌هایی اطلاق می‌شود که یک دولت-ملت برای رفاه و امنیت شهروندانش مهم و ضروری می‌داند.

البته تعریف منافع ملی بر اساس ایدئولوژی های سیاسی، رهبری و افکار عمومی می تواند متغیر باشد. دولت‌ها اغلب بر اساس آنچه که به نفع کشورشان است، تصمیم می‌گیرند و سیاست گذاری ‌ها را با در نظر گرفتن اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت انجام می‌دهند. تعادل ، تعامل و اولویت بندی این منافع ممکن است در طول زمان در واکنش به تغییرات محیط بین المللی یا شرایط داخلی و اضطرار ملی تغییر کند.

مدل ها و نظریات منافع ملی در روابط بین الملل

مدل ها و نظریه های مختلفی برای تبیین و تحلیل منافع ملی در حوزه روابط بین الملل ارائه شده است. این مدل‌ها چارچوب‌هایی را برای درک چگونگی تعریف و تعقیب دولت‌ها از منافع ملی خود فراهم می‌کنند. در اینجا چند مدل قابل توجه و پر استناد در حوزه منافع ملی را مرور می کنیم:

1. مدل رئالیسم:

– ایده کلیدی: واقع گرایی بر پیگیری منافع ملی به عنوان انگیزه اولیه رفتار دولت تاکید دارد.

– مفروضات :دولت ها منافع شخصی دارند و بقا و امنیت را در اولویت قرار می دهند. قدرت و بخصوص قدرت نظامی برای دستیابی به منافع ملی بسیار مهم است.

– پیامدها : سیاست های خارجی اغلب با تمرکز بر قابلیت های نظامی، اتحادهای استراتژیک و توازن قوا هدایت می شوند.

2. مدل لیبرالیسم:

– ایده کلیدی: لیبرالیسم اهمیت منافع ملی را تصدیق می کند اما بر همکاری، نهادهای بین المللی و دیپلماسی نیز تاکید دارد.

– مفروضات : کشورها می توانند برای منافع متقابل همکاری کنند. وابستگی متقابل اقتصادی و حاکمیت قانون می تواند روابط مسالمت آمیز را ارتقا دهد.

– پیامدها : منافع ملی از دیدگاه رونق اقتصادی، ترویج دموکراسی و مشارکت در سازمان های بین المللی دیده می شود.

3. مدل سازه انگاری:

– ایده کلیدی: سازه انگاری بر نقش ایده ها، هنجارها و هویت ها در شکل دادن به منافع ملی تمرکز دارد.

– مفروضات : منافع ملی به صورت اجتماعی ساخته شده است و می تواند در طول زمان تغییر کند. هویت و باورهای مشترک بر رفتار دولت تأثیر می گذارد.

– پیامدها: سیاست های خارجی ممکن است تحت تأثیر عوامل فرهنگی، هنجارهای بین المللی و مولفه های مشروعیت باشد.

4. مدل نومحافظه کاری :

– ایده کلیدی: نومحافظه کاری بر ترویج ارزش های دموکراتیک و استفاده از نیروی نظامی برای پیشبرد منافع ملی تاکید دارد.

– مفروضات : گسترش دموکراسی به ثبات و امنیت جهانی کمک می کند. مداخله نظامی ممکن است برای ترویج حکومت دموکراتیک توجیه شود.

– پیامدها: منافع ملی با ترویج ارزش های سیاسی خاص و استفاده از قدرت نظامی برای تغییر رژیم گره خورده است.

5. مدل جهانی شدن:

– ایده کلیدی: مدل های جهانی سازی تاثیر به هم پیوستگی اقتصادی، تکنولوژیکی و فرهنگی را بر منافع ملی در نظر می گیرند.

– مفروضات: یکپارچگی اقتصادی و جریان آزاد اطلاعات اولویت های دولت ها را تغییر می دهد. منافع ملی تحت تأثیر روندهای اقتصادی جهانی است.

– پیامدها: کشورها ممکن است به دنبال به حداکثر رساندن منافع اقتصادی از طریق تجارت، سرمایه گذاری و پیشرفت های فناوری باشند.

6. مدل معضل امنیتی:

– ایده کلیدی: مدل معضل امنیتی پتانسیل یک کشور برای تعقیب امنیت به عنوان یک تهدید توسط دیگران را برجسته می کند.

– مفروضات: اقدامات دفاعی توسط یک دولت ممکن است توسط سایرین به عنوان سیاست های تهاجمی تفسیر شود که منجر به مسابقه تسلیحاتی و افزایش تنش های منطقه ای و جهانی می شود.

– پیامدها: منافع ملی نه تنها شامل امنیت مطلق بلکه ملاحظات امنیت نسبی در مقایسه با سایر کشورها است.

7. مدل امنیت انسانی:

– ایده کلیدی: مدل های امنیت انسانی مفهوم را فراتر از نگرانی های نظامی سنتی گسترش می دهند و بر رفاه و ایمنی افراد تأکید می کنند.

– مفروضات: منافع ملی نه تنها شامل محافظت از شهروندان در برابر تهدیدات نظامی خارجی، بلکه مسائلی مانند فقر، بیماری و نقض حقوق بشر نیز هست.

– پیامدها: سیاست های خارجی ممکن است مداخلات بشردوستانه، کمک های توسعه ای، وام های کم بهره و ابتکارات بهداشت جهانی را در اولویت قرار دهد.

این مدل ها رویکردهای مختلفی را ارائه می دهند که از طریق آن محققان و سیاست گذاران می توانند پیچیدگی های منافع ملی در نظام بین المللی معاصر را درک کنند. ذکر این نکته ضروری است که این مدل ها متقابل نیستند و عناصری از هر کدام ممکن است در رویکرد یک دولت برای تعریف و پیگیری منافع ملی خود وجود داشته باشد.

منافع ملی کشورها : از روندهای تعیین تا تامین

فرآیند تصمیم گیری برای تعیین منافع ملی یک کشور پیچیده است و بازیگران، عوامل و ملاحظات مختلفی را در بر می گیرد. در حالی که فرآیندها می تواند در کشورهای مختلف متفاوت باشد، لکن طرح کلی از مراحل و عناصر کلیدی درگیر در تعیین منافع ملی که به دولتمردان توصیه شده است به شرح ذیل می باشد :

1. تعریف ارزش ها و اهداف اصلی 

– شناسایی ارزش ها، اصول و اهداف اساسی که ماهیت کشور را مشخص می کند. این امر ممکن است شامل ملاحظات و اولویت هایی مانند امنیت ملی، رفاه اقتصادی، حاکمیت، حقوق بشر و هویت دینی و فرهنگی باشد.

2. ارزیابی تهدیدها و فرصت ها :

– انجام تجزیه و تحلیل کامل از محیط ژئوپلیتیک، اقتصادی و اجتماعی برای شناسایی تهدیدها و فرصت های بالقوه. این امر شامل ارزیابی عواملی مانند ثبات منطقه‌ای، پویایی قدرت های جهانی، روندهای اقتصادی و چالش‌های درحال ظهور می شود.

3. ملاحظات و نگرانی های امنیت ملی :

– اولویت بندی نگرانی های امنیت ملی، ارزیابی تهدیدات نظامی، تروریسم، تهدیدات سایبری و سایر خطرات برای حاکمیت و تمامیت ارضی کشور.

4. ملاحظات اقتصادی :

– ارزیابی عوامل اقتصادی که به منافع ملی کمک می کنند، از جمله سیاست های تجاری، رشد اقتصادی،شاخص تورم ، نرخ بهره ،ایجاد شغل، مسکن ، صندوق های بازنشستگی و سایر صندوق های رفاهی.

5. اهداف دیپلماتیک و سیاست خارجی :

– تعیین اهداف دیپلماتیک و سیاست خارجی کشور. این مضوع ممکن است شامل اتحاد و ائتلاف با سایر کشورها، مشارکت در سازمان های بین المللی و ترویج ارزش ها و منافع کشور در صحنه جهانی باشد.

6. افکار عمومی و ملاحظات داخلی :

– توجه به دیدگاه ها و ترجیحات شهروندان و افکار عمومی، ملاحظات سیاسی و ثبات داخلی نقش مهمی در شکل دادن به منافع ملی دارند که نباید مورد غفلت واقع شوند.

7. موافقت نامه های چند جانبه و بین المللی :

– ارزیابی قراردادها و تعهدات بین المللی موجود. مزایا و معایب مشارکت در سازمان ها، معاهدات و اتحادهای بین المللی که می بایست توسط کارشناسان ارزیابی شوند.

8. فناوری و نوآوری :

– نقش فناوری و نوآوری را در شکل دادن به منافع ملی کشور در نظر گرفته شود. این امر می تواند شامل سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، اقدامات امنیت سایبری و پیشرفت های تکنولوژیکی جهت نیل به  اهداف اقتصادی و نظامی باشد.

9. امنیت محیط زیست ،آب و انرژی :

– توجه به ملاحظات زیست محیطی، ذخایر آبی و انرژی. توسعه پایدار، حفاظت از محیط زیست و امنیت انرژی از جنبه های مهم منافع ملی کشورها هستند.

10. ملاحظات حقوقی و اخلاقی :

– قوانین و قواعد بین المللی،حقوق بین الملل و کنسولی، اصول اخلاقی و استانداردهای حقوق بشر موضوعات مهمی است که می بایست در نظر گرفته شود . ایجاد تعادل بین منافع ملی با رعایت هنجارهای قانونی و اخلاقی یکی از جنبه های حیاتی تصمیم گیری است.

11. ارزیابی ریسک و کاهش آن :

– ارزیابی ریسک برای شناسایی چالش ها و آسیب پذیری های احتمالی و توسعه استراتژی هایی برای کاهش خطرات و افزایش تاب آوری کشور.

12. نظارت و سازگاری مستمر :

-رصد منظم و تشخیص درست چشم انداز بین المللی پویا و تغییرات در حال وقوع در شرایط نظام بین الملل برای انطباق استراتژی های ملی به منظور آمادگی و مقابله با چالش ها و فرصت های در حال تحول .

13. هماهنگی بین سازمانی :

– اطمینان از هماهنگی و ارتباط بین دوایر و ادارات مختلف دولتی که در فرآیند تصمیم گیری دخیل هستند. این هماهنگی علاوه بر نقش مهم سایر قوا ،شامل ارکان دفاعی ،امنیتی، اطلاعاتی، اقتصادی و سازمان های محیط زیستی دولت ها می شود.

14. ارتباطات و شفافیت :

– اطلاع رسانی منافع ملی تعیین شده به مردم و مسئولین مربوطه. شفافیت در تصمیم گیری به ایجاد اعتماد و مشروعیت تصمیمات کمک می کند.

15. ساختار رهبری و تصمیم گیری :

– شفاف سازی ساختار رهبری مسئول اتخاذ تصمیمات مرتبط با منافع ملی. این موضوع ممکن است شامل رئیس دولت، شورای عالی امنیت ملی ، رییس الوزرا و یا سایر تصمیم گیرندگان کلیدی یک کشور باشد. 

به عنوان مثال در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصطلاح منافع ملی در اصل 176 پس از بازنگری سال 68 تصریح گردیده و تامین آن بعهده شورای عالی امنیت ملی با ترکیب اعضای معین گذارده شده است . مصوبات آن شورا نیز به منظور اجرا می بایست به تایید مقام معظم رهبری برسد.

از یاد نبریم که فرآیند تصمیم گیری بصورت رفت و برگشتی است و ممکن است شامل چرخه های بازخورد،ریز تنظیمات و ارزیابی فرایندها و ارزشیابی مجدد بر اساس شرایط در حال تغییر باشد. مهم است سیاستمداران بدانند که مشارکت ذینفعان کلیدی یعنی مردم از طریق سازمانهای مردم نهاد مدنی و صنفی ، به تعیین و تامین جامع و فراگیر منافع ملی کمک می کند.

منافع ملی : چالش های نوظهور

همانگونه که ذکر گردید مفهوم منافع ملی در گذشته و به طور سنتی، تلاش برای کسب قدرت، امنیت و رفاه اقتصادی را در بر می گرفت. با این حال، در جهانی که به طور فزاینده ای به هم پیوسته و به سرعت در حال تغییر است، تعریف و ابعاد منافع ملی نیز در حال تغییر است. چالش‌های جدید مانند تغییرات آب و هوایی، پیشرفت‌های فناوری، بحران‌های بهداشت جهانی، و تغییر پویایی‌های ژئوپلیتیکی، نحوه درک و تعقیب کشورها از منافع خود را تغییر می‌دهند. 

روندهای نوظهور منافع ملی را باز تعریف کرده و پیچیدگی ها و ماهیت چند وجهی سیاست بین الملل در جهان معاصر را گوشزد می کنند. این روندها بر اهمیت استراتژی‌های تطبیقی ​​و همکاری بین‌المللی برای هدایت چشم‌انداز در حال تحول، وابستگی متقابل و رقابت جهانی تأکید می‌کنند. ذیلا به ده مورد از این روندها اشاره کوتاهی می کنیم:

1. چندجانبه گرایی و جهانی شدن

چندجانبه گرایی به اتحاد چند کشور اشاره دارد که هدفی مشترک را دنبال می کنند. با توجه به مسائل جهانی مانند تغییرات آب و هوا، بیماری های همه گیر و تروریسم بین المللی که نیاز به پاسخ های هماهنگ دارند، کشورها به طور فزاینده ای در سازمان های چند جانبه مانند سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی و توافق نامه پاریس مشارکت می کنند. این نهادها گفتگو و همکاری را تسهیل می کنند و به مدیریت ریسک های مشترک و افزایش امنیت جمعی کمک می کنند. به عنوان مثال، چارچوب توافقنامه پاریس کشورها را قادر می سازد تا به اهداف کاهش کربن که به ثبات آب و هوای جهانی کمک می کند، متعهد شوند.

2. حاکمیت فناورانه

از آنجایی که امروزه نتایج پیشرفت‌های فناوری در امنیت ملی و توسعه اقتصادی بسیار مهم و تاثیر گذار تلقی می‌شوند، کشورها برای حاکمیت فناورانه تلاش می‌کنند. این امر شامل توسعه و کنترل فناوری‌های حیاتی مانند هوش مصنوعی (AI)، محاسبات کوانتومی و شبکه‌های 5G در داخل کشور برای کاهش وابستگی به نهادهای خارجی و محافظت از امنیت ملی در برابر تهدیدات خارجی است. تاکید اتحادیه اروپا بر “حاکمیت دیجیتال” نمونه ای از این روند است، کشورها می بایست اطمینان یابند که می توانند به طور مستقل زیرساخت های فناوری خود را به شیوه ای امن و پایدار توسعه داده و مدیریت کنند.

3. امنیت اقتصادی و تاب آوری

امنیت اقتصادی اکنون فراتر از معیارهای سنتی ثروت و بهره وری است و شامل انعطاف پذیری در برابر اختلالات می شود. همه‌گیری کووید-19 آسیب‌پذیری‌ها را در زنجیره‌های تامین جهانی آشکار کرد و کشورها را بر آن داشت تا استراتژی‌های اقتصادی خود را دوباره ارزیابی و پیکربندی کنند. کشورها در حال حاضر روی قابلیت‌های تولید داخلی، تنوع بخشیدن به روابط تجاری و حفاظت از صنایع حیاتی برای افزایش انعطاف‌پذیری اقتصادی سرمایه‌گذاری می‌کنند.

4. تغییر اقلیم و پایداری محیطی

تغییرات اقلیمی به طور فزاینده ای به عنوان یک موضوع حیاتی شناخته می شود که با منافع ملی تلاقی می کند. دولت ها در حال اجرای سیاست هایی برای کاهش اثرات زیست محیطی و ارتقای پایداری هستند. ابتکاراتی مانند قرارداد سبز اروپا با هدف تبدیل اتحادیه اروپا به یک اقتصاد رقابتی و کارآمد از نظر منابع با انتشار خالص گازهای گلخانه ای تا سال 2050 است. این تغییر تأیید می کند که سلامت محیط برای ثبات اقتصادی و امنیت ملی ضروری است.

5. امنیت سایبری و جنگ اطلاعاتی

عصر دیجیتال امنیت سایبری را در خط مقدم نگرانی های امنیت ملی قرار داده است. تهدیدات سایبری از سوی بازیگران دولتی و غیردولتی خطرات قابل توجهی برای زیرساخت های ملی، ثبات اقتصادی و یکپارچگی سیاسی ایجاد می کند. کشورها در حال توسعه استراتژی‌های جامع امنیت سایبری، سرمایه‌گذاری بر روی قابلیت‌های دفاع دیجیتال و ایجاد هنجارهای بین‌المللی برای مقابله با حملات سایبری و جنگ اطلاعاتی هستند.

6. امنیت و سلامت انسانی

همه گیری کووید-19 بر اهمیت امنیت سلامت به عنوان یکی از مؤلفه های منافع ملی تأکید کرد. دولت ها در حال تقویت سیستم های بهداشت عمومی، سرمایه گذاری در آمادگی همه گیری و همکاری بین المللی برای مقابله با بحران های بهداشتی هستند. امنیت انسانی، که شامل سلامت، آموزش و رفاه فردی می شود، به عنوان پایه ای برای ثبات و رفاه ملی شناخته می شود.

7. اصلاحات ژئوپلیتیک

ظهور قدرت‌های جهانی جدید و تغییر اتحادها، چشم‌انداز ژئوپلیتیکی را تغییر می‌دهند. نفوذ فزاینده چین و سیاست خارجی پر برخورد روسیه همچنین تنش های فزاینده در شبه قاره هند ، کشورها را بر آن می دارد تا اتحادهای استراتژیک و اولویت های امنیتی خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. این روند شامل شکل‌گیری مشارکت‌های منطقه‌ای جدید، افزایش قابلیت‌های نظامی و مشارکت در تلاش‌های دیپلماتیک برای هدایت پویایی قدرت در حال تحول است.

8. نفوذ فرهنگی و ایدئولوژیک

قدرت نرم، توانایی نفوذ از طریق فرهنگ، ارزش ها و دیپلماسی، به جنبه مهمی از منافع ملی تبدیل شده است. کشورها از دیپلماسی فرهنگی، توزیع بین المللی محصولات فرهنگی و مبادلات آموزشی ، دانشگاهی و تحقیقاتی برای تقویت تصویر و نفوذ جهانی خود استفاده می کنند. ایالات متحده از هالیوود و سیستم آموزش عالی استفاده می کند، در حالی که کره جنوبی فرهنگ خود را از طریق سریال های کی پاپ و درام و گروههای موسیقی جنجالی همچون بی تی اس ترویج می کند و یک نمونه موفق استفاده استراتژیک از قدرت نرم را به نمایش می گذارد.

 9. رسانه های اجتماعی و کنترل اطلاعات

ظهور رسانه های اجتماعی نحوه پیگیری و درک منافع ملی را تغییر داده است. کنترل روایت ها و مبارزه با اطلاعات نادرست بسیار مهم شده است، زیرا پلتفرم های رسانه های اجتماعی می توانند به طور قابل توجهی بر افکار عمومی و ثبات سیاسی تأثیر بگذارند. دولت ها روی برنامه های سواد دیجیتال سرمایه گذاری می کنند، پلتفرم های رسانه های اجتماعی را پالایش کرده و از استراتژی های دیپلماسی عمومی برای مدیریت جریان اطلاعات و حفاظت از منافع ملی استفاده می کنند.

10. مهاجرت و تغییرات جمعیتی

مهاجرت و تغییرات جمعیتی فرصت ها و چالش هایی را برای منافع ملی ایجاد می کند. کشورها باید منافع اقتصادی مهاجرت را با نگرانی های اجتماعی و امنیتی متعادل کنند. سیاست‌ها برای مدیریت یکپارچه‌سازی، امنیت مرزها و رسیدگی به تغییرات جمعیتی مانند پیری جمعیت تطبیق داده می‌شوند. به عنوان مثال، ژاپن سیاست هایی را برای مدیریت جمعیت سالخورده خود اجرا می کند، در حالی که کشورهای اروپایی با چالش های یکپارچه سازی ناشی از مهاجرت مقابله می کنند.

منابع: 

1-  نظریه واقعگرایی و امنیت جهان ارزیابیهاي انتقادي در زمینه امنیت بین الملل، ترجمه. علیرضا طیب، نی

2- کاظمی، علی اصغر ( 1370 )، زنجیره تنازعی در سیاست روابط بین الملل، تهران. نشر قومس، چاپ اول

3- چگینی، غلامرضا ( 1372 )، طرح ریزي استراتژیک نظامی، تهران. انتشارات داعا

4- قوام. عبدالعلی ( 1385 )، اصول سیات خارجی و سیاست بین الملل، تهران. نشر دانشگاه ها سمت

5- تري تریف و دیگران، ( 1381 )، مراحل بنیادین، واقع گرایی و لیبرالیسم در اندیشه در مطالعات امنیت ملی، گردآوري و ترجمه اصغر افتخاري، تهران. پژوهشکده  مطالعات راهبردي

6- فالک، ریچارد ( 1380 )، ارزیابی هاي نظریه واقع گرایی امنیت بین الملل ، علیرضا طیب. تهران. نشر نی

7- ماندیل،رابرت( 1377 )، چهره متغیر امنیت ملی، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردي، تهران

8- بهزادي، حمید ( 1378 )، اصول روابط بین الملل و سیاست خارجی، تهران. نشر دهخدا، چاپ اول

9-نظریه های روابط بین الملل برچیل لینکلیتر و دیگران (1400 )مترجمین حمیرا مشیرزاده و روح الله طالبی آرانی نشر میزان

10   – United Nations. (2021). “Multilateralism in the New Era.” (https://www.un.org)

11   – World Health Organization. (2020). “The Role of WHO in International Public Health.” (https://www.who.int)

12   – European Commission. (2020). “Shaping Europe’s Digital Future.” (https://ec.europa.eu)

13  – National Security Commission on Artificial Intelligence. (2021). “Final port”.(https://www.nscai.gov)

14   – World Economic Forum. (2020). “The Great Reset: Building Future Resilience to Global Risks.” (https://www.weforum.org)

15  – McKinsey & Company. (2021). “Risk, Resilience, and Rebalancing in Global Value Chains.” (https://www.mckinsey.com)

16  – European Commission. (2020). “The European Green Deal.” (https://ec.europa.eu)

17 – Intergovernmental Panel on Climate Change. (2021). “Climate Change 2021: The Physical Science Basis.” (https://www.ipcc.ch)

18   – Center for Strategic and International Studies. (2020). “Significant Cyber Incidents.” (https://www.csis.org)

19   – World Health Organization. (2021). “Global Health Security.” (https://www.who.int)

20- Council on Foreign Relations. (2021). “The New Geopolitics.” (https://www.cfr.org)

21   – Brookings Institution. (2020). “Great Power Competition in the 21st Century.” (https://www.brookings.edu)

22   – Nye, J. (2004). “Soft Power: The Means to Success in World Politics.” Public Affairs.

   – Korea Foundation. (2021). “Cultural Diplomacy.” (https://www.kf.or.kr)

23    – International Organization for Migration. (2024). “World Migration Report 2020.” (https://www.iom.int)

24    – United Nations Population Fund. (2021). “State of World Population 2021.” (https://www.unfpa.org)

25- https://www.csis.org/analysis/bringing-security-and-prosperity-together-national-interest

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا